خلاصه داستان : میتو یک مرد زیبا است. اینقدر زیبا که تمام زن های رستورانی که در آن کار میکند روزانه برای او صف میکشند. وقتی که صاحب رستوران از او خسته میشود، میتو را اخراج میکند و او را بی کار میکند و میتو دیگر جایی را ندارد که خانۀ خود حساب کند. میتو در ادامه به یک کافه میرود و با یک شیشۀ شکسته دستش را میبرد. یک مرد به اسم روکا سائوتومه میتو را میبرد که به زخمش رسیدگی کند، ولی به جایش خون میتو را لیس میزند.

After Mito loses her parents and is fired from her job, she must fend for herself on the streets disguised as a boy. She comes across a stranger named Ruka and learns his dark secret—he's a vampire! Ruka invites Mito, still in disguise, to live in an all-boys dorm. Mito exchanges her blood for a place to stay, but a budding romance and her true identity threaten all that hangs in the balance.

خلاصه داستان : Shadowverse Flame دارای شخصیت جدید Light Tenryu است و داستان آن در Shadovar College اتفاق می‌افتد، مکانی که بازیکنان حرفه‌ای بازی Shadowverse را آموزش می‌دهد. تنریو لایت، دانشجوی انتقالی، تصمیم می گیرد به «شعله هفتم»، یکی از هفت باشگاه شادوار بپیوندد. با این حال هفتم شعله به دلیل کمبود اعضا در آستانه بسته شدن است! برای جلوگیری از نابودی باشگاه، لایت تصمیم می گیرد به دنبال اعضای جدید باشد. اما چیزی که در انتظار اوست رقبای قدرتمندی هستند که طیف گسترده ای از کارت ها را کنترل می کنند...

Shadowverse Flame features a new protagonist Light Tenryu and its story is set in Shadovar College, a facility that trains professional players of the Shadowverse game. Tenryu Light, a transfer student, decides to join "Seventh Flame," one of the seven Shadovar clubs. However, Seventh Flame is on the verge of closure due to a lack of members! In order to avoid the club's demise, Light decides to look for new members. But what awaits him are powerful rivals who control a wide variety of cards...

خلاصه داستان : زمانی که قهرمان افسانه‌ای با جسد خدای جسد روبه‌رو می‌شود، این یک رویارویی برای اعصار است، اما وقتی گرد و غبار فرو می‌نشیند، چیزی کاملاً درست نیست... در آخرین لحظات رویارویی حماسی آن‌ها، آخرین شات گامبیت خدای جسد کاملاً غیرمنتظره بود. - جادوی تناسخ! در فضا و زمان، پسری به نام پولکا شینویاما احساسی را از خود بیدار می‌کند... نه کاملاً خودش... چه کسی می‌توانست انتظار داشته باشد که نبرد اوج بین خیر و شر به این شکل رقم بخورد؟

It's a showdown for the ages as the legendary hero takes on the corpse god necromancer, but when the dust settles, something isn't quite right... In the final moments of their epic confrontation, the corpse god's final gambit shot was wholly unexpected -- reincarnation magic! Across space and time, a boy named Polka Shinoyama awakens feeling...not quite himself...... Who could've expected that the climactic battle between good and evil would turn out like this??

خلاصه داستان : روزی روزگاری در سرزمینی دور، شاهزاده ای زندگی می کرد که نبوغ او زبانزد عام و خاص بود. شاهزاده نابغه در کنار مردم خود جنگید و آنها را به پیروزی های بسیاری رساند. با این حال، ...

Prince Wein is ready to commit treason. And who can blame him? Faced with the impossible task of ruling his pathetic little kingdom, this poor guy just can't catch a break! But with his brilliant idea of auctioning off his country, this lazy prince should be able to retire once and for all. Or that was the plan...until his treasonous schemes lead to disastrous consequences-namely, accidental victories and the favor of his people!