خلاصه داستان : مردی که به مدت 10 سال در زندان بوده، بالاخره آزاد می شود و می خواهد یک زندگی معمولی داشته باشد و دست از خلاف بردارد، اما اکنون پسرش راه او را در پیش گرفته است و...

During a 10-year sentence for murdering the leader of a rival South Central Los Angeles gang, Bobby Johnson finds religion and rehabilitation with the help of Muslim inmate Ali. Upon his release, Bobby returns home to find that his young son, Jimmie, has joined the Deuces, his old crew. Tensions rise as Bobby struggles to convince Jimmie to leave the gang that was his only family during the painful years his absent father spent behind bars.

خلاصه داستان : ماکسیمیلیان تنها بازمانده از یک نژاد خون آشام در جزیره کارائیب است و به عنوان یک خون آشام ، باید یک همسر پیدا کند تا خط به پایان نرسد. او می داند که از زنی که پدری خون آشام داشت کودکی به دنیا آمده است و او را در بروکلین جستجو می کند. مادر ریتا ، که در یک پناهندگی فوت کرده است ، آن زن بود و ریتا کابوس هایی می بیند که نمی فهمد. ماکس که نمی داند او یک خون آشام است ، او را نگران کرده و تلاش می کند تا او را به سرنوشت خونخوارش برساند. حتی اگر ریتا رویاها و اعمال عجیبی دارد ، عدالت ، شریک زندگی او ، نسبت به او احساساتی دارد و نمی خواهد او با این مکس غریبه درگیر شود. اما این ریتا است که باید درباره سرنوشت خود تصمیم بگیرد

Detective Rita Veder is assigned to a baffling serial murder case. After examining the crime scene — a corpse-filled ship found adrift at sea — Rita meets Maximilian, a smooth-talking Caribbean playboy determined to romance her. When Rita begins suffering from crippling hallucinations, she calls upon Dr. Zeko, an occultist who suspects a vampire is on the loose.