خلاصه داستان : آنتونی وین" برای کار در بانک به پاریس می رود ، او 30 روز فرصت دارد تا خانه ای را برای خود پیدا کند تا اینکه با "نیکل" آشنا می شود و او را به عنوان خدمتکار خانه استخدام می کند و ...

A man goes off to Paris to start his new job at a bank. When he falls in love with a beautiful woman, he decides to work as her maid -- until he discovers she not only is his boss, but his colleague at the bank.

خلاصه داستان : پروفسور دیوید اش را برای آرام کردن ترس از پرستار بچه پیر خانواده ماریل به ادبروک دعوت می کنند. پرستار بچه تس در حال دیدن همه چیز است ، و آشکار کردن چنین آشکاری در کتاب اش باعث می شود او خیال آسوده ای داشته باشد و او را متقاعد کند که فقط خسته و استرس دارد. اما اندکی پس از ورود ، دیوید نیز در حواس خود شک می کند و تماشای رفتار عجیب و غریب سه کودک بزرگ ماریل کار او را آسان نمی کند. در واقع ، او شروع به فکر کردن می کند که پرستار بچه تس در واقع فقط خسته و استرس ندارد

Professor David Ash exposes false spiritulists and mediums. He is invited to Edbrook to resolve the fears and torments within its secretive family. Soon after arriving Ash begins to doubt his own senses, and watching the strange behaviour of its residents does not make his task any easier. In time, he finds there's more to Edbrook than even he can debunk.