خلاصه داستان : چند دختر جوان کشته شدند. پلیس متایی به منطقه ای که این اتفاق افتاده سفر می کند و کودکی را جستجو می کند که به نظر می رسد شبیه همان بچه هایی است که قتل شده اند. او یکی را پیدا می کند و با او و مادرش می ماند و به آنها نمی گوید که منتظر است قاتل یک بار دیگر کار خونین خود را شروع کند

The search for a child murderer drags a once-respected detective into an all-consuming obsession.

خلاصه داستان : در سال 1924، اسکار ماتزرات در شهر آزاد دانزیگ متولد شد. در سه سالگی از پله‌ها به پایین می‌افتد و دیگر رشد نمی‌کند. در سال 1939 جنگ جهانی دوم آغاز می شود.

Repulsed by the hypocrisy of adults and the irresponsibility of society, a boy refuses to grow older after his third birthday.