خلاصه داستان :

This is story about a dentist with the talent of painlessly extracting teeth, and what happens to him as a result of being naturally good at his job.

خلاصه داستان : دنیا و زندگی که از چشم قهرمان دیده می شود، بی نهایت نسبت به درد و رنج او بی تفاوت است. اما به طور غیر منتظره ای برای خودش در هنگام مرگ، آرامش و اطمینان را تجربه می کند. "نمیتونی اینطوری زندگی کنی!" - صدای تولستوی از رکورد قدیمی کل داستان را قاب می کند.

A Soviet film adaptation of Tolstoy's 'The Death of Ivan Ilyich.'

خلاصه داستان : داستانی تلخ درباره عشق لطیف و خیانت بی رحمانه آن در روسیه در قرن نوزدهم.

In the town of Bryakhimov, noble but poor widow Harita Ignatyevna Ogudalova seeks to arrange marriages for her three daughters. She maintains an “open house”, hoping to attract gentlemen well-off enough to marry a dowry-less girl for love.

خلاصه داستان : "آناتولی نووسلتف" در سازمان آمار کار می کند. رئیس او زنی نچندان جذاب و خشن است. دوست قدیمی او "یوری" به سمت معاونت رئیس سازمان منصوب شده و می خواهد او را مدیر بخش خود بکند اما با مخالفت رئیس مواجه می شود...

Anatoly Novoseltsev is a mousy single father and office stumblebum working at a statistics bureau in Moscow. In the hopes of being promoted, he is coaxed into charming his disagreeable and seemingly unfeeling boss, Ludmila Kalugina, or "Meany" as she's otherwise known by her subordinates. Helped by his colleagues Olya and Yura, Anatoly attempts to ease the yoke of Ms. Kalugina, and what follows in the wake of his graceless manoeuvres is completely unforeseen, as he awakens a side to her not yet known, even to herself..

خلاصه داستان : در یک کشور کوچک و بی نام منطقه ای به نام منطقه وجود دارد. ظاهراً توسط بیگانگان سکونت داشته و دارای اتاق است ، جایی که در آن اعتقاد برآورده می شود. دولت منطقه را به عنوان منطقه بدون محل اعلام كرده و با سیم خاردار و مرزبانان منطقه را پلمپ كرده است. با این حال ، این مانع از تلاش مردم برای ورود به منطقه نشده است. ما از یک مهمانی مانند ، که توسط نویسنده تشکیل شده است ، پیروی می کنیم و می خواهیم از این تجربه به عنوان الهام بخش برای نویسندگی خود استفاده کند و یک استاد که می خواهد منطقه را برای اهداف علمی تحقیق کند. راهنمای آنها مردی است که Zone برای همه چیز ، Stalker است

Near a gray and unnamed city is the Zone, a place guarded by barbed wire and soldiers, and where the normal laws of physics are victim to frequent anomalies. A stalker guides two men into the Zone, specifically to an area in which deep-seated desires are granted.