خلاصه داستان : هشدار قرمز: جنگ درون یک آشپز فقیر مجبور می شود به گروهی از Naxalites بپیوندد...

While delivering food in a forest area in Andhra Pradesh, impoverished Narasimha is held against his will by a band of Naxalites led by Velu, and forced to join them. He is anxious to collect his dues and return home to his wife, Uma; daughter, Chinna; and son, Mohan, but Velu keeps on putting it off. Narasimha gets to know and sympathize with members of this band, and befriends Lakshmi, who was gang-raped by several policemen. He is then asked to prove his loyalty by killing an informant/plainclothes police inspector - which he does - and even accompanies the band on an assault on a school, resulting in the death of some children. Traumatized after this incident, he decides to flee - and it is this decision that will not only estrange him from his family but also force him to be on the run from the band as well as the police.

خلاصه داستان : یک افسر پلیس باید با فشار جامعه و مادرش برای ازدواج نکردن و همچنین قلدری و فشار مکرر مافوق خود مقابله کند.

Follows the life of Ravishankar Tripathi, a tenacious and dedicated police officer who finds himself at the forefront of a challenging acid attack case.

خلاصه داستان : فیلم داستان ملکه راهزنان "فولان دوی" را که در سال 1983 به زندان رفته و سپس در سال 1994 آزاد می شود را به تصویر می کشد. در خلال این پنج سال، او توسط پلیس هند تحت بازجویی قرار گرفته و توسط مطبوعات تبدیل به یک افسانه می شود...

Born a lower-caste girl in rural India's patriarchal society, "married" at 11, repeatedly raped and brutalized, Phooland Devi finds freedom only as an avenging warrior, the eponymous Bandit Queen. Devi becomes a kind a bloody Robin Hood; this extraordinary biographical film offers both a vivid portrait of a driven woman and a savage critique of the society that made her.

خلاصه داستان : اب داستان چوییای 8 ساله که در هند مستعمره علیه به قدرت رسیدن گاندی می گذرد، بیوه شده و به خانه ای فرستاده می شود تا در توبه زندگی کند. زمانی که در آنجا حضور داشته باشید، حضور پر شور چویا بر زندگی ساکنان دیگر تأثیر می گذارد...

The year is 1938, and Mahatma Gandhi's groundbreaking philosophies are sweeping across India, but 8-year-old Chuyia, newly widowed, must go to live with other outcast widows on an ashram. Her presence transforms the ashram as she befriends two of her compatriots.

خلاصه داستان : دختر والدین ناشنوا هنگامی که عشق به موسیقی را کشف می کند به دنبال درک آنها است.

The daughter of deaf-mute parents seeks their understanding when she discovers a love for music.

خلاصه داستان : راج یکی از وکلای ارشد شهر است که هیچگاه پرونده ای را از دست ندهد. وی در هنگام راه اندازی آلبوم جدید اشوین مهتا صاحب یک شرکت موسیقی به سارگام معرفی شد. روز بعد اشوین به قتل رسیده است و تارنگ به جرم این قتل ، سارگام برگزار می شود. و تارنگ دوستان دوران کودکی هستند و او به راج نزدیک می شود تا برای پرونده خود بجنگد. در این دوره رج متوجه می شود که تارنگ از بیماری روانی شخصیت شکافته رنج می برد و وقتی که دچار حمله می شود ، او تارنگ نیست بلکه رانژت است و کارهایی را که هنگام چرخش رانجی انجام می دهد ، به خاطر نمی آورد. تارنگ شب گذشته اشوین را کشته بود. مجبور به سارگام شد ، اما به یاد نمی آورد که آن زمان او را رنجی بکشد. رج با اثبات اینکه تارنگ بی گناه است

Hired by a singer to defend her friend, who has been accused of murder, a formidable lawyer learns that the man he represents may not be innocent.

خلاصه داستان : اک حسینا تی زنی عاشق یک تاجر جذاب و مرموز می شود. وقتی او برای جنایاتش در دنیای اموات قاب می‌شود، داستان عاشقانه‌ی طوفانی تلخ می‌شود. حالا بالاخره از زندان بیرون آمده است برای انتقام شیرین...

A woman falls for a charming and mysterious businessman. The whirlwind romance turns sour when she is framed for his underworld crimes. Now, finally out of prison she is ready for sweet revenge.

خلاصه داستان : "علی" یک شرخر می باشد که یک روز بهمراه دوستش "مقصود" برای گرفتن بدهی شخصی، به یک زمین گلف می رود. او در آنجا به صورت اتفاقی یک بازی خوب از خود نشان میدهد و توپ های بسیاری را گل میکند. همین موضوع توجه شخص بدهکار را جلب میکند و همه چیز دست به دست هم میدهد تا سرنوشت "علی" برای همیشه تغییر کند...

A debt collector becomes a major sensation when he takes on the rich man's sport of golfing.

خلاصه داستان : روزگاری پسری بیهاری به نام مادهاو وجود داشت. او عاشق دختری از دهلی بنام ریا شد. مادهاو انگلیسی خوب صحبت نکرد. ریا مادهاو رابطه را می خواست. ریا نبود. ریا فقط دوستي مي خواست مادهاو نکرد. رایا پیشنهاد سازش کرد. او قبول كرد كه دوست دختر نيمه او باشد.

A boy meets a girl named Riya and falls in love. After struggling to convince her to be his girlfriend, she half-heartedly agrees to be his `half-girlfriend'.

خلاصه داستان : شرکت یک گانگستر کوچک به نام چاندو با مالیک، یک مجری سطح پایین برای یک سندیکای جنایتکار، همکاری می کند. آنها با هم تمام دشمنان خود را از بین می برند و تبدیل به مخوف ترین گانگسترهای بمبئی می شوند...

Mallik is a henchman of Aslam Bhai, a Mumbai underworld kingpin. He inducts local hothead Chandu into the gang, and the two of them soon form a formidable faction within the gang, eventually displacing Aslam. As the empire grows, however, the two of them start drifting apart.

خلاصه داستان : پس از درگذشت همسرش ، تاجر ثروتمند مستقر در دهلی ، هاریشچاندرا ، تربیت دو پسر به نام های سونیل و پرم را به عهده خود گرفت. هنگامی که آنها بزرگ شدند ، او سونیل را با باونا ازدواج کرد ، و به پرم اجازه داد تحصیلات خود را کامل کند ، حتی اجازه داد در خارج از کشور تحصیل کند. به زودی سونیل و باونا یک پسر به نام راهول به دنیا آوردند. هنگامی که بهگات به او گفت که یک مسابقه مناسب برای پرم در پونام پیدا کرده است ، خواهرزاده کریشناکانت ، یک تاجر میوه از مادهوپور ، اوتار پرادش ، خانواده به آنجا سفر کردند ، با کریشناکانت ، همسرش ، راما و دخترش راجنی دیدار کردند فوراً پونام تأیید شد. پرم و پونام نیز یکدیگر را تأیید کردند ، با منجم مشورت شد و قرار شد که یک ازدواج در مدت شش ماه انجام شود

Poonam, a traditionally brought-up young woman, is to marry Prem, a groom chosen by her uncle. Poonam and Prem's faith and love are to be tested however, when an accident occurs and Poonam might be scarred for life.

خلاصه داستان : یک درام احساسی درمورد آزمایش کردن داروها روی انسان و پشت پرده سیاه کاری های پزشکی...

In the race to make the next money-spinning drug, saving lives takes a backseat and people become less than human.

خلاصه داستان : داستان در مورد جوانی به نام “رونی” می باشد که در لندن بزرگ شده است. با مریض شدن مادر او که سولکه نام دارد، رونی مجبور می شود به کشورش هند بازگردد تا در کنار مادرش باشد. مادر او به طور اسرار آمیزی فوت می کند. همانطور که رونی مجموعه‌ای از قتل های مشابه مربوط به گذشته را کشف می کند، یک نیروی تاریکی شرور از سایه ها بیرون می آید و…

London-raised Ronnie returns to his home in India to discover his mother Suleka has died in mysterious circumstances. As he uncovers a series of similar past murders, Ronnie's own inner-darkness come to light.

خلاصه داستان : روایتی غیرخطی از دو عاشقانه که به موازات هم از خطوط زمانی متفاوت پیش می روند. وقتی یک پسر تامیلی با دختری از بیهار آشنا می شود...

Runaway Rinku gets forcefully married to already engaged Vishu. Both don't want this marriage and make a deal to go on their separate ways. The equation gets weirder when Rinku's lover Sajjad shows up and Vishu starts developing feelings for her.

خلاصه داستان : در خلاصه فیلم Funny Boy 2020 آمده است:

A student must navigate issues of sexuality, identity and family amid Sri Lanka's social turmoil of the 1970s and 1980s.

خلاصه داستان : یک دختر جوان از روستایشان در نپال دزدیده شده و به کشور هند قاچاق می شود. او همه چیزش را به خطر می اندازد تا دوباره به آزادی برسد…

Lakshmi is a thirteen-year-old girl who lives with her family in a small hut on a mountain in Nepal. When the Himalayan monsoons wash away all that remains of the family's crops, Lakshmi's father says she must leave home and take a job to support her family. He introduces her to a glamorous stranger who tells her she will find her a job as a maid in the city. Glad to be able to help, Lakshmi journeys to India and arrives at "Happiness House" full of hope. But she soon learns the unthinkable truth: she has been sold into prostitution...