خلاصه داستان : یوری به سراغ یک داستان نویس زن می رود و به او می گوید که او و دو نفر از دوستانش سه قتل مرتکب شده اند.یوری از داستان نویس می خواهد تا درباره آنها داستانی بنویسد.وقتی یوری دانش آموز دبیرستان بود ، در یک مجتمع آپارتمانی زندگی می کرد.او می دانست که همکلاسی اش ساتوکو توسط پدربزرگش مورد آزار قرار گرفته است ، اما

Yuri goes to a female novelist and tells her that she and two of her friends committed three murders. Yuri asks the novelist to write a story about them. Back when Yuri was a high school student, she lived in an apartment complex in the province. She was aware that her classmate Satoko was sexually assaulted by Satoko's grandfather, but Yuri could not do anything about that and they became estranged. This hurt Yuri emotionally. Maho, from Tokyo, transferred to Yuri's high school. Maho took everything seriously and this led her to not get along with the other students, but she became close with Yuri. They lived in the same apartment complex. One day, Maho was about to be attacked by someone holding a knife. Yuri tried to help Maho and this led to Yuri stabbing the attacker. The next day, Satoko was arrested.

خلاصه داستان : یوری کاشویاگی زمانی به عنوان پیانیست نابغه شناخته می شد. یک روز ، او از توکیو به زادگاه خود در جزایر گوتو باز می گردد. در آنجا ، او به عنوان معلم موقت در یک مدرسه راهنمایی و مشاور سرود مدرسه شروع به کار می کند. گروه کر قصد دارد در یک مسابقه شرکت کند. یوری به اعضای گروه کر یک تکلیف می دهد - نامه ای با عنوان "برای خودم 15 سال بعد" بنویسند بر روی آهنگی که آنها در این مسابقه می خوانند.

Yuri Kashiwaga was once known as a genius pianist. One day, she returns to her hometown in Goto Islands from Tokyo. There, she begins to work as a temporary teacher at a middle school and advisor for the school chorus. The chorus aims to take part at a competition. Yuri gives the members of the chorus members an assignment. She instructs them to write a letter with the title of “To myself 15 years later.” The 15-year-old boys and girls write about their secrets and worries.

خلاصه داستان : فروشنده ای به نام کوسوکه اوکودا به طور اتفاقی با مائو واتارای، دوست دوران راهنمایی اش آشنا می شود. در آن زمان مائو مورد آزار و اذیت قرار می گرفت، اما اکنون او یک زن جذاب است. کوسوکه و مائو عاشق هم می شوند و تصمیم به ازدواج می گیرند، اما مائو رازی دارد.

A new salesman named Kosuke Okuda happens to meet Mao Watarai, a friend from his middle school days. Back then, Mao was called stupid and bullied, but now she is an attractive woman. Kosuke and Mao fall in love and decide to marry, but Mao has a secret…

خلاصه داستان : یک دختر شهری، تابستان خود را در یک روستا می گذراند و با یک پسر جوان آشنا می شود. و این شروع یک عشق است ...

Rio is a high school student in Tokyo. Her mother tells her she will spend the summer in the countryside. There, she meets Ginzo. He is a high school student and handsome. They fall in love.

خلاصه داستان : بعد از اینکه برق همه دنیا ناگهان قطع می شود یک خانواده اهل توکیو در هرج و مرج میلیون ها نفری که در جستجوی برق هستند گرفتار می شوند ...

A world wide electrical outage occurs. Everything that requires electricity comes to a stop. Tokyo is nearly ruined. Yoshiyuki Suzuki decides to escape from Tokyo with his family.