خلاصه داستان : اکنون هفده سال می گذرد که اسکار و فلیکس برای آخرین بار یکدیگر را دیده اند. اسکار در فلوریدا ، فلیکس در نیویورک زندگی می کند. روزی ، پسرش بروسى اسکار را صدا می کند که او را به عروسی یکشنبه هفته بعد در کالیفرنیا با هانا ، دختر فلیکس دعوت می کند. اسکار و فلیکس بار دیگر در فرودگاه بین المللی لس آنجلس دیدار می کنند و یک ماشین اجاره ای می گیرند تا برای عروسی به سن مالینا بروند. این سفر به یک ادیسه تبدیل می شود ، با شروع فراموش شدن چمدان فلیکس در ایستگاه بودجه ، اسکار به سمت از دست دادن کامل مسیرها (و ماشین) ، چندین مشکل با پلیس ، یک فرد مرده ،
Brucey, the son of Oscar, calls his father to invite him to his wedding to Felix's daughter next Sunday in California. Oscar and Felix meet again at Los Angeles International Airport and rent a car in order to go to San Malina for the wedding.
-
-
-
-
امتیاز روتن تومتو
27%
-
1 بار نامزد دریافت جایزه