خلاصه داستان : یک سال خورشید آرام پس از جنگ جهانی دوم، یک سرباز آمریکایی عاشق یک زن لهستانی می شود و به او کمک می کند تا کشور را ترک کند. اما شرایط به گونه ای دیگر رقم می خورد...

Shortly after World War II an American soldier (Norman) and a Polish refugee (Emilia) fall in love. Eventually he will return to the U.S. and both expect that she will soon follow him with her mother. Emilia's mother is sick, but will recover with the right medicine. But the mother, and not Emilia, knows that there will only be one ticket...

خلاصه داستان : یورک کیلر یک راننده تاکسی بی گناه با یک قاتل مزدور اشتباه گرفته و زندانی می شود. به زودی، او توسط یک رئیس اوباش که به قاتل برای چند شغل دیگر نیاز دارد...

An innocent cab driver is mistaken for a contract killer and imprisoned. Soon, he is sprung by a mob boss who needs "Killer" for a few more jobs.

خلاصه داستان : آرام مردی پس از یک محکومیت سه ساله سعی می کند زندگی جدیدی را آغاز کند...

A young man in his twenties leaves prison after a three-year sentence. He wants to start a new life in a place where he is not known and dreams only of a job, a wife and a family. He succeeds partially in fulfilling these dreams, but then runs into a conflict on a construction job between the corrupt boss and fellow workers secretly planning a strike. He becomes a pawn in one camp while remaining true to his ideals in the other. Filmed in 1976 and shelved for five years.

خلاصه داستان : یک کارگردان سینما با رابطه‌اش با خانواده‌اش و آخرین فیلمش درباره تأثیرات حزب کمونیست ایتالیا در حمله اتحاد جماهیر شوروی به مجارستان در سال 1956 مبارزه می‌کند...

A film director unhappy with the movie he's shooting about a Hungarian circus stranded in Rome during the 1956 anti-Soviet uprising faces divorce from his producer wife.

خلاصه داستان : فیلم در 28 دسامبر 1999، سه روز مانده به طلوع قرن جدید اکران می شود. یک گزارشگر محلی، آیرون ایدم، اعلام می کند که مریخی ها فرود آمده اند. اندکی پس از آن برنامه او استقلال خود را از دست می دهد: فیلمنامه ای به او داده می شود که به مردم می گوید چگونه از مهاجمان استقبال کنند. سپس هرج و مرج آغاز می شود: مریخی ها و پلیس با مردم بدرفتاری می کنند. همه چیز خشن می شود

Film opens on December 18, 1999, just a few days before the dawn of the new century. A local reporter, Iron Idem, announces that the Martians have landed. Shortly after that his program loses its independence: he is given the script telling the crowds how to welcome the invaders.

خلاصه داستان : داستان در مورد دو دانشمند است که تعدادی خوکچه‌ی هندی را مورد آزمایش قرار می دهند و به خواب فرو می برند تا پس از 3 سال بیدار شوند، اما در این بین جنگ جهانی دوم رخ می دهد و...

Two scientists are chosen as guinea pigs for a time experiment: they are placed in hibernation and should be brought back to life after three years. In the meantime, however, World War III breaks out and life has been wiped off the surface of Earth. When they wake up, it turns out that not only 50 years have passed but also that they are the only living specimens of the male sex in a new, underground society composed exclusively of women.

خلاصه داستان : 1970. پس از بحث ها و مذاکرات غیر صادقانه ، تصمیم گیری در مورد این که یک کارخانه بزرگ شیمیایی جدید در چه مکانی ساخته شود و Bednarz ، یک حزب صادق حزب ، مسئولیت ساخت را به عهده بگیرد. او قبلاً در شهر كوچكی كه قرار است كارخانه احداث شود زندگی می كرد ، همسرش در آنجا یك حزب فعال بود و از آن خاطرات ناخوشایندی دارد. اما او این وظیفه را تعیین می کند که این اعتقاد را دارد که مکانی را برای زندگی و کار مردم درست خواهد کرد. با این حال ، مقاصد و عقاید وی با کسانی از اهالی شهر که اساساً به نیازهای کوتاه مدت خود توجه دارند ، در تعارض است. نا امید ، بدنارز پست خود را رها می کند

When a political decision is made as to the location of a new large chemical factory, Stefan Bednarz is put in charge of it. This honest communist party man has to confront the local community opposing the construction.

خلاصه داستان : داستانی با محوریت رابطه بین پاپ تازه انتخاب شده و درمانگرش...

The newly elected Pope suffers a panic attack just as he is about to greet the faithful who have gathered to see him. His advisors, unable to convince him he is the right man for the job, call on a renowned therapist who also happens to be an atheist. But the Pope's fear of his newfound responsibility is one he must face alone. Winner Best Film at the Italian Golden Globes.

خلاصه داستان : سوناتا گرزگورز که به عنوان یک کودک اوتیستیک تشخیص داده شده است، در دنیای هرمتیک خود زندگی می کند و قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیست. وقتی او چهارده ساله می شود، معلوم می شود که علت انزوا اوتیسم نیست، بلکه کم شنوایی است که استعداد موسیقی زیادی را پنهان می کند. به لطف ایمپلنت شنوایی، گرزگورز شروع به یادگیری صداها، کلمات و موسیقی می کند که عاشق آنها می شود. او می خواهد...

Diagnosed as an autistic child, Grzegorz lives in his own, hermetic world not being able to connect with others. When he is a teenager, it turns out that the cause of Grzegorz’s isolation is not autism but a deep hearing impairment, underneath which a great musical talent has been hidden for years.

خلاصه داستان : "فیلیپ" هنگام تولد اولین فرزندش یک دوربین فیلمبرداری 8 میلیمتری خریداری می کند.چون این اولین دوربین در شهر است رئیس حزب محلی به او لقب عکاس رسمی شهر را می دهد...

Filip buys an 8mm movie camera when his first child is born. Because it's the first camera in town, he's named official photographer by the local Party boss. His horizons widen when he is sent to regional film festivals with his first works but his focus on movie making also leads to domestic strife and philosophical dilemmas.

خلاصه داستان : پس از هولوکاست هسته‌ای، در یک سیاه‌چال زیرزمینی که در آن انسان‌های پاره پاره‌ای زندگی می‌کنند. داستان سرگردانی یک قهرمان را در موقعیت های بقا دنبال می کند. مردم منتظر رسیدن کشتی می شوند و در حالی که زیستگاهشان از هم می پاشد آنها را نجات می دهند.

Set in an underground dungeon inhabited by bundled, ragged human beings, after the nuclear holocaust. The story follows the wanderings of a hero through the situations of survival. People wait for the Ark to arrive and rescue them while their habitat falls apart.

خلاصه داستان : فیلم معنی سیاسی پنهانی دارد: ناتوانی جنسی کارول و درماندگی مالی او در فرانسه، و ترقی متعاقب آن، به‌منزله‌ی یک سرمایه‌دار قدری مشکوک، کوشش‌های لهستان برای برون‌رفت از اوضاع نامساعدش، در محدوده‌ی اروپا، را آینگی می‌کند. هم‌چون در آبی، فیلم‌برداری سفید هم برداشت از رنگ به‌کاررفته در عنوان را دشوار می‌سازد: آسمان، تقریباً همیشه، سفید است و چشم‌انداز لهستان پرف‌پوشیده و سفید به‌تصویر درآمده است. هم‌چنین، غلیان سفید نشان ارگاسم تأخیری است. هم‌چون دو فیلم دیگر از سه‌گانه‌ی رنگ‌ها، سفید هم مشتمل بر صور و سمبل‌های بسیاری است که در نگاه اول بی‌ربط می‌نمایند، اما با پس‌نگاه‌ها و پیش‌نگاه‌ها و ارجاع به دو فیلم دیگر این سه‌گانه ارتباطشان روشن می‌شود. در صحنه‌ی آغازین در دادگاه، ژولیت بینوش، بازیگر نقش ژولی در آبی، اتفاقاً، وارد اتاق دادگاه می‌شود، که این صحنه در فیلم پیشین دیده شده است.

Polish immigrant Karol Karol finds himself out of a marriage, a job and a country when his French wife, Dominique, divorces him after six months due to his impotence. Forced to leave France after losing the business they jointly owned, Karol enlists fellow Polish expatriate Mikołaj to smuggle him back to their homeland.

خلاصه داستان : مردی که زیر بار سنگین بدهی دست و پنجه نرم می کند، باید به عنوان باجگیر کار کند تا طلبکارانش را بپردازد.

Threatened by creditors, a newly unemployed man agrees to work for a debt collector, but soon discovers his deal with the devil has unexpected costs.