خلاصه داستان : ساکنان دره عسل در حال آماده شدن برای تعطیلات مورد علاقه خود – روز شهر هستند، زمانی که همه شهروندان این فرصت را دارند که یک مصنوع منحصر به فرد – کندوی طلایی را تحسین کنند. طبق افسانه ها، بنیانگذاران دره عسل آن را پیدا کردند و افسانه ها می گویند که در صورت ناپدید شدن کندو، هزاران بدبختی بر سر شهر خواهد آمد...

Residents of Honey Valley are getting ready for their favorite holiday - City Day, when all citizens have the opportunity to admire a unique artifact - the Golden Hive. According to legend, it was found by the founders of Honey Valley, and legend has it that thousands of misfortunes will fall upon the town if the Hive disappears. On the eve of the holiday, the Beehive is kidnapped. The squirrel Chink, Sophie's owl detective's assistant, is blamed for this. Chink and his friends have to unravel the case, find the real crook and return not only the Golden Hive, but also peace to the Valley.

خلاصه داستان : کنستانتین استانیسلاوسکی، کارگردان معروفی است که برای روحیه بخشیدن به یک نمایش جدید، تصمیم می‌گیرد با زندگی “زیرزمین” شهر آشنا شود. او برای کمک به ولادیمیر گیلیاروفسکی، یک متخصص معترف درباره خیابان‌های مسکو، مراجعه می‌کند.آن ها با هم به خانه‌ی خلافکاران افسانه‌ای Khitrovka می‌روند و در تحقیقات قتل یک ساکن محلی مرموز درگیر می‌شوند...

خلاصه داستان : پس از ناپدید شدن پدر یک پسر جوان، او به همراه بقیه خانواده اش به اردوگاهی در کره شمالی سفر می کنند. اکنون او باید بیاموزد که چگونه با این شرایط سخت به زندگی اش ادامه دهد...

The story begins with the good, but poor Potter, who once finds Flint, a magical artifact that makes its owner rich, but instead sends a death curse. Potter can be saved only by the dedication of the main character - a girl named Twinkle. Without hesitation, she rushes to the rescue of a friend, helping him to understand that love and honest work are more important than money and power.

خلاصه داستان : فیلم داستان مادری تنها را روایت می کند که در اوج جنگ و درگیری به منطقه ای که پسرش در آنجا قرار دارد سفر می کند و...

August Eighth - story of an ordinary young woman. Ksenia's life is not too happy. Problem at work, problem in personal life, problem with mother, a baby requiring constant cares... Ksenia want to spend a few days in Sochi with new boyfriend, and mom sends her son Artem to the boy's father on Caucasus. But Georgia started war and she must overcome fear, overcome circumstances, she must save her child...