خلاصه داستان : تامیو آکانیشی در یک اداره دولتی در یوکوهاما کار می کند. او یکی از بدترین دوران زندگی خود را می گذراند، زیرا نامزدش از او جدا شد. یک روز رئیسش به او می گوید که مراقب سگی بزرگ با موهای سفید باشد که صاحبش آن را رها کرده است...

Tamio Akanishi works at a public office in Yokohama. He is going through one of the worst periods of his life, having been left by his fiancée. One day, his boss tells him to take care of a big, white dog, abandoned by its previous owner. Tamio begins to live with the dog, who doesn't bark and only makes a sound that sounds like "haw", and thus he names it Haw. While living together, the connection between the two deepens.

خلاصه داستان : پس از آنکه دوست پسر آسامی تلفن همراه خود را گم کرد، شروع به دریافت اعلان پرداخت کارت اعتباری ناشناخته می کند، اطلاعات شبکه های اجتماعی او به بیرون درز پیدا می کند و او را به سمت غیر منتظره ای سوق می دهد.

After a man accidentally leaves his smartphone in a taxi, he and his girlfriend are plagued by stalkers and cybercrimes.

خلاصه داستان : کِی اوسانای به همراه همسرش کوزوئه و دخترش روری زندگی آرام و خوشبختی را تجربه می‌کنند، اما همسر و دخترش در یک تصادف جان خود را از دست می‌دهند. زندگی کِی ناگهان تغییر می‌کند. یک روز، مردی به نام آکیهیکو میسومی سراغ کِی می آید و به او می‌گوید که در روزی که کوزوه و روری درگذشتند، روری که برای کِی کاملاً غریبه بود، قصد دیدن او را داشته است. آکیهیکو درباره یک زن به نام روری ماساکی به او توضیح می‌دهد...

Osanai Kei enjoys a peaceful and happy life with his wife Osanai Kozue and daughter Osanai Ruri, but his wife and daughter die in an accident. Osanai Kei's life suddenly changes. One day, a man named Misumi Akihiko visits Osanai Kei. Misumi Akihiko tells him that on the day Osanai Kozue and Osanai Ruri died, Osanai Ruri, who was a complete stranger to him, was coming to see him. Misumi Akihiko tells him about a woman named Masaki Ruri, who he once loved. These people, who don't seem related, connect under the name of love.

خلاصه داستان : وقتی ریوجی متوجه می‌شود که هدف انحراف پدرش عشق اولش، یوکیهو است، او را می‌کشد. در کمال وحشت، مادر یوکیهو او را مجبور به انجام این کار کرد تا از تنگناهای اقتصادی وخیم آنها رهایی یابد.

What happens with two children commit two different muders in order to protect each other? Does salvation exist for them? In order to walk beneath the sun once more, Ryouji and Yukiho find themselves in a twisted web from which neither can escape without abandoning the other. Having no one but each other, this drama follows the events the follow that fateful day… 14 years ago.

خلاصه داستان : یوکو موریمیا دانش آموز دبیرستانی است و با ناپدری خود موریمیا زندگی می کند. موریمیا پدر سوم اوست. مادرش، ریکا، فردی آزاده است و چندین بار ازدواج کرده است. او در زمان مشخصی از زندگی یوکو ناپدید شد

Yuko Morimiya is a high school student and she lives with her stepfather Morimiya. Morimiya is her third father. Her mother, Rika, is a free spirited person and has remarried several times. She disappeared from Yuko's life at a certain point. Even though Yuko and her stepfather are not blood related, she is fully loved by her him.

خلاصه داستان : داستان مسابقه تیمی پرش اسکی المپیک ناگانو 1998، جایی که ژاپن مدال طلا گرفت.

Story about 1998 Nagano Olympic ski jump team competition, where Japan won a gold medal.

خلاصه داستان : ساکورابا جونکو یه استاد ۲۹ ساله زبان انگلیسیه که تا حالا دوست نداشته و فقط یه آرزو داره و اونم رفتن به نیویورکه یه روز اتفاقی توی یه مراسم عزارداری با یه راهب خوشتیپ معبد به اسم تاکانه هاشیکاوا آشنا میشه بعدا متوجه میشه که خانواده اش براش یه قرار ازدواج ترتیب دادن با همون راهبه ، اما اون اصلا قصد ازدواج نداره و …

Junko Sakuraba dreams of working in New York, but she currently works as an English conversation teacher. She's about to have her 29th birthday. Junko Sakuraba works hard to achieve her dream, but New York seem far away. She has also not dated in a long time. Junko Sakuraba attends a funeral held at a temple. During the funeral, she makes a mistake and throws ashes onto a monk chanting a sutra. She feels apologetic and embarrassment. Later, Junko Sakuraba's family deceives her into going on a blind date. The man she meets on the blind date is Takane Hoshikawa. Her date is the monk whom she accidentally threw ashes on.

خلاصه داستان : داستان در مورد زنی جوان به نام کوهارو است که شغلی مناسب داشته و زندگی خوبی را سپری میکند. اما یک روز فاجعه‌ای بزرگ در زندگی کوهارو رخ میدهد که سرنوشت او را یک شبه تغییر میدهد. پدربزرگ وی میمیرد، پدرش به دلیل رانندگی در حالت مستی دستگیر میشود و خانه‌اش نیز بر اثر آتش‌سوزی نابود میشود. ولی زمانی که کوهارو متوجه رابطه نامزد خود با همکارش میشود خود را در نقطه پایان دیده و سرشار از ناامیدی میشود. اکنون در این شرایط کوهارو با دکتری به نام دایگو که دختری 8 ساله دارد و به تنهایی زندگی میکند، آشنا میشود. دایگو مانند یک شاهزاده در زندگی کوهارو ظاهر شده و از او خواستگاری میکند. حال کوهارو پیشنهاد ازدواج او را قبول کرده و زندگی شادی را آغاز میکند اما...

Fukuura Koharu works at a child welfare office and plunges into despair overnight. Then she meets Daigo, a private-practice doctor raising his 8-year-old daughter on his own. She resolves to build a happy household, but things don't go as expected.

خلاصه داستان : خلاصه داستان : Seijiro ایتو دارای ظاهر خوب است , اما دارای ضمیر overinflated نیز هست . او با پنج زن مختلف درگیر می‌شود . ریو Yazaki یکی از زنانی است که در Seijiro ایتو دخیل بوده‌است . او می‌خواهد حرفه خود را به عنوان یک فیلمنامه‌نویس , با

Seijiro Ito possesses good looks, but also has an overinflated ego. He gets involved with five different women. Rio Yazaki is one of the women involved with Seijiro Ito. She wants to revive her career as a screenwriter, by using other people's unhappiness.

خلاصه داستان : هجده ماه پس از وقایع نسخه اول، دولت قانون بهبود اوضاع رسانه را تصویب می کند و این بار جنگ میان گروه های بهبود و Library صورت می گیرد. گروه Library با هرگونه سانسور مخالف است و بر آزادی بیان پافشاری دارد...

Iku (Nana Eikura) joined the Library Defense Force after a member from that team retrieved an important book that was targeted for censorship. She is assigned to work under Atsushi’s (Junichi Okada) team. She endures Atsushi's harsh treatment and looks for the member who retrieved her book. She also finds herself becoming attracted to Atsushi. Iku meets female high school student Marie (Tao Tsuchiya) at the library. Maries has a hearing disability. She is also a childhood friend of Mikihisa (Kei Tanaka). Iku senses Marie’s strong feelings for Mikihisa. Asako (Chiaki Kuriyama) works as a clerk for the Library Task Force. She has frequent meetings with curator Shuji (Aoi Nakamura). This creates complicated feelings for Hikaru (Sota Fukushi). One day, Mikihisa is arrested because of a book he recommended to Marie. Official reason given is because the book is unsuitable for disabled people. The members of the Library Task Force are angered by Mikihisa's arrest.

خلاصه داستان : داستان سریال درباره زن و شوهری است که تازه باهم ازدواج کردن. نانا و شوتا. نانا 15 سال از شوتا بزرگتره و به عنوان یک طراح و شوتا به عنوان مربی بدنسازی مشغول به کارند. هر دو آنها عاشق رمز و رازند. این زوج تازه ازدواج کرده به یه جلسه برای خرید خانه جدید میرند. نانا و شوتا درگیر پرونده های قتلی میشند که در آرپاتمان آنها اتفاق میوفته. هربار که به یکی از همسایه ها مشکوک میشن، اون یه بهونه ای برای بی گناهی دارند و…

Newlyweds Nana and Shota move into an apartment. Two situations, different from the drama series, take place: "What if Shota attends the resident's meeting and not Nana?" and "What if exchange murder game doesn't begin?"

خلاصه داستان : یک جانورشناس و متخصص در مورد پرندگان در حال سفر به منطقه ای دورافتاده برای مطالعه گونه های بومی است. انتظار می رود او با توجه به مقصدش در انزوای نسبی باشد. همسر او رهبر یک حزب سیاسی در ژاپن است. همسرش از او می پرسد که اگر نخست وزیر شود چه احساسی خواهد داشت و ...

Hiyori (Kei Tanaka) is an ornithologist (expert on birds). His wife is Rinko (Miki Nakatani). She is the leader the minority opposition party. One morning, Hiyori is about to travel to an isolated island to watch birds on a 10 day trip. Before he leaves, Rinko asks him if she becomes the prime minister would he be inconvenienced. Hiyori then goes on his bird watching trip. During this time, he is completely isolated from the outside world. When he returns home, his wife Rinko is now the prime minister of the country. She is also the first ever female prime minister of Japan. Suddenly, Hiyori is now the first gentleman of the country. He decides to support his wife, but he finds himself caught up in unexpected circumstances.

خلاصه داستان : این داستان پس از سریال تلویزیونی درام تلویزیونی Ossan's Love (2018) رخ می دهد. یک سال می گذرد که هاروتا و مکی عشق بی جان خود را قول داده اند. هاروتا اکنون به بازگشت و استقبال گرم از چهره های آشنا ، رئیس او موساشی کوروساوا و سایر همکارانش دریافت کرده است. عدالت یامادا ، استخدام کننده ای که اخیراً به این شعبه منصوب شده است ، نیز از او استقبال می کند. یک روز ، کاملاً خارج از آبی ، تیم پروژه مستقر در دفتر "Genius 7" در شعبه فروش دوم نمایش داده می شود. رهبر پروژه جین مامیانا به تیم فروش دستور می دهد تا در پروژه بزرگ خود از آنها حمایت کنند. مکی که منتقل شده و هم اکنون در دفتر مرکزی کار می کند

The story takes place after the TV drama series Ossan's Love (2018). It's been a year since Haruta and Maki pledged their undying love. Haruta has now come back and receives a warm welcome from familiar faces, his boss Musashi Kurosawa and other colleagues. Justice Yamada, a recruit who has been recently assigned to this branch, welcomes him too. One day, completely out of the blue, the headquarter-based project team "Genius 7" shows up at the Second Sales Branch. Project leader Jin Mamiana orders the Sales team to support them in their big project. Maki, who had been transferred and works now at the head office, is among the project team members with Mamiana. Haruta and Maki grow apart, and Haruta teams up with Justice. Then Kurosawa gets involved in an accident and loses his memory, but the loss of his memory is selective and he has forgotten only Haruta. However, when Kurosawa sees Haruta, he falls in love again.. Hilarious and heartwarming, the final battle of Ossan's Love begins.