خلاصه داستان : بچه ها توسط مادر و مادربزرگ دسیسه گرشان زیر یک اتاق زیر شیروانی پنهان می شوند...

After the death of her husband, a mother takes her kids off to live with their grandparents in a huge, decrepit old mansion. However, the kids are kept hidden in a room just below the attic, visited only by their mother who becomes less and less concerned about them and their failing health, and more concerned about herself and the inheritence she plans to win back from her dying father.

خلاصه داستان : کارول آن با عمه اش در یک ساختمان بلند بلند ماند، جایی که نیروهای فراطبیعی او را به عقب برگرداند.

Carol Anne has been sent to live with her Aunt and Uncle in an effort to hide her from the clutches of the ghostly Reverend Kane, but he tracks her down and terrorises her in her relatives' appartment in a tall glass building. Will he finally achieve his target and capture Carol Anne again, or will Tangina be able, yet again, to thwart him?

خلاصه داستان : پسر جوانی در هتلی مجلل با اورانگوتان دزدگیر دوست می شود.

Hotel manager Robert Grant is forced by his boss to postpone his family vacation when a hotel critic checks in. Trouble is, the critic is really a villainous jewel thief with an orangutan assistant named Dunston. When Dunston gets loose and tries to escape a life of crime -- aided by Robert's sons -- havoc, hijinks and lots of laughs abound!

خلاصه داستان : ادی کوساک یک افسر پلیس شیکاگو است که وقتی این باند توسط یک باند مواد مخدر رقیب از ساختمان همسایه به رهبری تونی لونا شلیک می شود ، تعدادی از اعضای باند Comacho را شلیک می کند. ویکتور کماچو تنها بازمانده باند Comacho است و برادر بزرگتر وی ، لوئیس ، که رهبر این باند است ، با کشته شدن خانواده لونا تلافی می کند و دختر لونا ، دایانا را ربوده است. کوساک باید به تنهایی با تونی لونا و لوئیز کوماچو روبرو شود زیرا هیچ کس در نیروی پلیس حاضر نیست به او کمک کند زیرا او تنها پلیس بود که با شهادت در برابر یک پلیس همکار که یک نوجوان غیرمسلح را به قتل رساند ، کد سکوت را شکست. . یک روبات پلیس به نام "Prowler" به کمک Cusack در هنگام سقوط باندها کمک می کند

A Chicago cop is caught in the middle of a gang war while his own comrades shun him because he wants to take an irresponsible cop down.

خلاصه داستان : گروهبان جانی گالاگر مامور است تا زندانی "توماس بویت"، را به خاک ایالات متحده برگرداند. اما زندانی فرار میکند و گالاگر تمام زندگی اش را در خطر می اندازد تا وی را پیدا کند...

Experienced Green Beret sergeant Johnny Gallagher is escorting a prisoner, Airborne Ranger Thomas Boyette, back to the US, but Boyette escapes and Gallagher must risk life and limb to catch him.