خلاصه داستان : مردی به خاطر از دست دادن معشوقش دلش شکسته است، سپس همان درد را بر سر زن بعدی که با او درگیر می شود، می بیند...

A man is broken hearted at the loss of his lover, then later visits the same pain on the next woman with whom he becomes involved.

خلاصه داستان : میشل سیزده ساله، پس از پوشیدن لباس برای یک مهمانی هالووین، او متوجه می شود که نامرئی شده است.

Michele is thirteen year old, shy, unpopular at school, and in love with Stella. After wearing a costume for a Halloween party, he finds out that he's invisible.

خلاصه داستان : گیدو (فیلیپو تیمی) ، پلیس سابق ، یک جانباز بدون شانس در صحنه دوست یابی در تورین است. اما ، با کمال تعجب ، او با سونیا مهاجر اسلوونیایی (کسنیا راپوپورت) ، خدمتکار اتاق در یک هتل سطح بالا ملاقات می کند. این دو به آن ضربه زدند و یک عاشقانه پرشور شکل گرفت. بعد از اینکه شهر را برای یک سفر عاشقانه در این کشور ترک کردند ، ناگهان اوضاع به نوبه خود تاریک می شود. همانطور که گذشته تاریک سونیا دوباره ظاهر می شود ، واقعیت او شروع به فروپاشی می کند. همه چیز در زندگی او شروع به تغییر می کند - - سوالاتی بوجود می آیند و پاسخ ها فقط با پیچ و خم مداوم به وقایع می رسد و بینندگان را تا لحظات آخر فیلم لبه خود نگه می دارد

A chambermaid and a former cop meet at a speed dating event and a romance develops. But during a romantic getaway things suddenly take a turn for the worse when her mysterious past is revealed.

خلاصه داستان : سه سال بعد میشل (پسر نامرئی) با مادر و خواهر دوقلویش آشنا می شود. هر دو داستان و ابرقدرت دارند، اما ممکن است نیت آنها آن چیزی نباشد که میشل فکر می کند.

Three years later Michele (The Invisible boy) meets his mother and his twin sister. Both have stories and superpowers but their intentions may not be what Michele thinks.

خلاصه داستان : روسیه معاصر. نادیا رویای تبدیل شدن به یک اسکیت باز موفق را دارد، مدت زمانی به علت جراحت بستری میشود. اما پس از آن او با ساشا که یک هاکی باز است آشنا میشود و......

Contemporary Russia. Nadya gives up her dream of becoming a champion figure skater when she is hospitalized with an injury. But then she meets Sasha, a hockey player, who decides to teach her to believe in herself and her dream again.

خلاصه داستان : یک زن اوکراینی به نام ایرنا با محاسبه ای خود را در زندگی یک خانواده جوان و مرفه ایتالیایی القا می کند. در هیچ کاری متوقف نمی شود تا خدمتکار مورد اعتماد زوجین و پرستار بچه محبوب دختر جوان و شکننده آنها شود ، ایرنا در تلاش برای کشف حقیقت در مورد خانواده همه چیز را به خطر می اندازد. زن ناشناخته مانند یک اره منبت کاری اره مویی پیچیده ، قطعه قطعه معمای گذشته ایرنا را نشان می دهد

Irena, a Ukrainian woman, comes to Italy looking for a job as a maid. She does everything she can to become a beloved nanny for an adorable little girl, Thea. However, that is just the very beginning of her unknown journey.

خلاصه داستان : یک نویسنده 40 ساله بعد از مدتها به خانه دوران کودکیش بازمیگردد تا با برادری روبرو شود که در آنجا مانده و خانواده تشکیل داده و ...

A 40-year-old writer returns to his family house where he was raised and that he escaped after half a lifetime - to face his brother who stayed instead, inherited their family bakery and married the woman who they both loved.