خلاصه داستان : کلبه یک زن خشن و زیبا برای باج ربوده شده و به یک کلبه روستایی انگلیسی آورده می شود. دیوید و دو احمق بیشتر از ناپدری رئیس جنایتکارش، دو قاتل آسیایی اش و او نگران هستند...

In a remote part of the countryside, a bungled kidnapping turns into a living nightmare for four central characters when they cross paths with a psychopathic farmer and all hell breaks loose.

خلاصه داستان : فیلم در سال ۱۹۱۹ و به صورت سیاه و سفید آغاز می شود. بخشی از اموال اپرای پاریس به حراج گذارده شده و از جمله شرکت کنندگان در این حراج، مردی سالخورده است که با عنوان ویکونت رائول دو شانی معرفی می شود. اولین مورد حراجی عروسک میمونی است که سنج می زند و ویکونت آن را می خرد. پس از آن نوبت به حراج چلچراغ عظیم اپرای پاریس می رسد که با پرده ای پوشانده شده است. برای نمایش آن پرده را کنار کشیده و چلچراغ را به بالا می کشند. با بالارفتن چلچراغ زمان به عقب و ۱۸۷۰ یعنی دوران رونق سالن اپرای پاریس برمی گردد و فیلم رنگی می شود و …

Deformed since birth, a bitter man known only as the Phantom lives in the sewers underneath the Paris Opera House. He falls in love with the obscure chorus singer Christine, and privately tutors her while terrorizing the rest of the opera house and demanding Christine be given lead roles.