خلاصه داستان : داستان درمورد دو خواهره که به خاطر طلاق پدر و مادر از هم جدا میشن ،خواهر بزرگتر که با پدرش زندگی می‌کنه به نظر همه چیز تموم میاد و از همه امکانات رفاهی برخورداره اما به خاطر رفتار بد نامادریش از نظر عاطفی و روحی ضربه خورده برعکس خواهر کوچیکتر که پیش مادر و ناپدریشه زندگی فقیرانه و توام با خشونتی رو میگذرونه و دوست داره آینده بهتری داشته باشه و بعد از دیدن مدیرعامل شرکت جی وای انگار که زندگی روی جدیدی رو بهش نشون داده باشه با عوض کردن اسمش میخواد همه چیز رو تغییر بده که بعد از سالها خواهر بزرگ‌ترش رو میبینه...

A tragic story about young sisters who part ways after their parent's divorce but reunite once again as mother and daughter-in-law in the whirlwind of fate, ending up in catastrophe after desire and conflict.

خلاصه داستان : داستان درمورد یه یتیمه که زندگی شادی با والدینش و نامزدش داره اما براثر اتفاقی مرگ رو تجربه می‌کنه و حالا با هویتی جدید به زندگیش ادامه میده اما برخلاف او نامزدش که باور داره او مرده دوران سختی رو میگذرونه ودرهمین حین در شرکت گروه یانگ جی مشغول به کار میشه و اینجاست که لامردی درست مثل نامزد مرده اش آشنا میشه

When an orphan raised by foster parents has a near death experience, he changes his name and disappears from his life including his girlfriend. Attempting to cope, his girlfriend begins work at the conglomerate company Yangji Group where they meet again.

خلاصه داستان : پارک جونگ وو” یه دادستان در شهر سئول هست. یکروز وقتی از خواب بیدار میشه خودشو دستبند بسته در ایستگاه پلیس میبینه او که حالا موقتا دچار فراموشی نیز شده به دروغ گویی و مرگ محکوم شده است. حالا او باید برای اثبات بی گناهی خود تلاش کند…

Park Jung-Woo is a prosecutor at Seoul Central District Prosecutors' Office. One day, he wakes up and finds himself in locked up at the police station. He has temporary amnesia. Park Jung-Woo is falsely accused and is sentenced to death. He must struggle to prove his innocence.