خلاصه داستان : دو جوان ساکن گتلین پس از کشته شدن پدرشان توسط برادر کوچکتر یتیم می شوند. بنابراین ، وقتی این دو پسر در بازداشت دو پدر و مادر تحت حمایت قرار بگیرند ، وحشت گاتلین به شهر تبدیل می شود. برادر کوچکتر (که در این مرحله به عنوان "شرور" شناخته شده است) مقداری بذر ذرت برای جاده خریده و آنها را در حیاط یک انبار متروکه می کارد ، او که پشت ردیف ها می رود را به شهر بیاورد. او به تسخیر همسالان دبیرستان خود می افتد و به زودی برادر بزرگتر احساس می کند که جلوی او را می گیرد
After a couple adopts a pair of orphaned brothers, it becomes alarmingly clear the boys are much more than they seem.