خلاصه داستان : درست بعد از جنگ کره، در یک روستا "سم گوان" فقیر اما مهربان عزمش را جزم میکند تا زیبا ترین دختر روستا، "اوکی ران" را به دست آورد. چند سال بعد آن دو با هم ازدواج کرده و سه فرزند و زندگی شادی دارند. اما زمانی خانواده آنها دچار بحران میشود که شایعاتی مبنی بر شبیه نبودن پسر ارشد به پدرش در روستا می پیچد...

Set in a village right after the Korean War, poor but good-hearted Heo Sam-gwan sets out to win the most beautiful girl in the village, Heo Ok-ran, by selling his blood to earn money. Years later, the two are happily married with three children, but their family undergoes a crisis when Sam-gwan's eldest son doesn't resemble him and rumors spread about the boy's paternity.

خلاصه داستان : داستان این فیلم در باره ی دختری است به نام یانگ می (Ha Ji Won ) که همیشه در آرزوی دیدن یک مردی ایده آل است و همیشه در حال نوشتن نامه برای مرد مرموزی است که از او حمایت میکند. مردی با عنوان بابا لنگ دراز. با کمک این مرد میتوناند به عنوان نویسنده ی فیلمنامه در یک ایستگاه رادیویی مشغول به کار شود.در آنجا مرد ایده آل خود را پیدا میکند.شاهزاده ای جوان ، خوشتیپ و جذاب به نام کیم جون هو ( Yeon Jeong Hoon ). یک روز در منزل جدیدش که نزدیک ایستگاه رادیویی است کامپیوتری را که متعلق به ساکن قبلی خانه است را روشن میکند و ایمیل فرستاده نشده ای با عنوان داستان غم انگیز عشق را میبیند. و تصمیم میگرد که عشق فرستنده ی این ایمیل را پیدا کند.

A woman gets help from an unknown man and becomes a successful screenwriter and lives a happy life. Later, she remembers the unknown man and decides to find out who he is.

خلاصه داستان : در زمان سلسله جوسون ، سه نقاب دار زیبا در مقابل افرادی که قصد گرفتن قدرت از خانواده سلطنتی و صدمه زدن به اونها رو دارند مبارزه میکنند...

Set in the Joseon Period, three beautiful musketeers fight against a powerful group who tries to overturn the royal family and gain absolute power. The leader of the Beautiful Three Musketeers is Jin-ok, a smart and righteous woman. Hong-dan is the only married woman among the three women. Ga-bi is the youngest among the musketeers and excels at fighting.

خلاصه داستان : داستان فیلم در مورد خدمه ی یک سکوی نفتی است که مجبور می شوند با یک هیولای خوفناک دریایی دست و پنجه نرم کنند...

In Sector 7, an underwater oil field located south of Jeju Island, Hae-jun is working as a marine equipment manager on an oil prospecting ship called Eclipse. Joining the crew later is Jeong-man, a former colleague of Hae-jun's father, assigned to Eclipse as captain. Though his job is to oversee the withdrawal of the ship, he suggests conducting some drilling one last time.

خلاصه داستان : کشتی بیمارستانی یک سریال درام عاشقانه است که در هر قسمت پیچ و تاب دارد. این داستان در مورد پزشکانی است که در کشتی بیمارستانی کار می کنند که امکانات بهداشتی رایگان را برای جزایر مختلف دورافتاده در کره فراهم می کند. داستان دوباره ...

A story of young doctors, who provide medical care to remote island residents via a hospital ship.

خلاصه داستان :

Hwang Jin Yi is the illegitimate child of a noble and Heon Keum, a noted musician gisaneg. The story centers on the four men in her life and her pursue in the art of dancing. Her first love with a nobleman's son Kim Eun Ho ends in tragedy. Her love affair with Kim Jung Han does not have a happy ending either. Byuk Kye Soo is the Emporer's relative who are obsessed with her and tried every trick but still could not have her. Finally there is her devoted bodyguard Yi Saeng who never deserted her in times of need. Meanwhile, there is Bu Yong who not only is Hwang Ji Yi's rival in dancing but also in love.

خلاصه داستان : یک درام انسانی درباره مردی که برای پول دست به هر کاری می‌زند، با کودکی دوست می‌شود که سپس گروگان گرفته می‌شود.

A debt collector who looks intimidating, but actually has a warm heart, ends up becoming the guardian of a child, who has been left behind as collateral by her illegal immigrant mother.

خلاصه داستان : کیم جو وون(هیون بین) یه فرد متکبر و غیر عادیه که در ظاهر آدمی عالی بنظر میرسه. در مقابل گیل را ایم(ها جی وون) یه بدلکار بیچاره و فروتن هست که حسادت خیلی ها رو برانگیخته. در ملاقات تصادفی این دو و سفری که به کوه داشتند با فردی ملاقات میکنند و از فردای آن روز …

A wealthy man and a poor stunt girl fall in love. But things get complicated when their souls become inexplicably swapped and dark secrets surface.

خلاصه داستان : گاهی اوقات چیزی که درست مقابل چشمانتان است سختتر دیده میشود. اوه هانا و چویی وون هر دو ۳۴ سال دارند و برای مدتی طولانی دوست هستند. آنها در مدت ۱۷ سال دوستی، چیزهای زیادی را تجربه کردند و رابطه آنها رابطه ای معمولی بوده است. در حال حاضر هانا یک زن شاغل با شخصیتی صادق و با اعتماد به نفس است و چویی وون به عنوان معاون صندوقدار یک شرکت هواپیمایی کار میکند.

Jang Ha Na and Choi Won are incredibly close platonic friends: throughout 20 years, they've braved it all through thick and thin. As Ha Na's 30th birthday approaches, Won extols the virtues of aging as a man—like a wine—while explaining that women are like grapes that shrivel into raisins. Determined to prove him wrong, Ha Na strikes a bet on which of the two will marry before turning 35. Can these two friends make the ultimate leap?

خلاصه داستان : این درام مربوط به کره ی جنوبی مدرن می باشد که به صورت مشروطه یعنی حاکمیت شاه و داشتن قانون اساسی اداره می شود. لی جه ها (لی سونگ گی) ولیعهدی خوش تیپ و مادی گراست که کاری به امور سیاسی ندارد و به اجبار درگیر رقابتهای woc (رقابتهای دوستانه ارتش های دنیا) میشود. رقابتهایی که دو کشور کره به دلیل عدم یکپارچه بودن اجازه شرکت در آن را نداشته اند. بنابراین تصمیم میگیرند که بدور از تنشهای بینابین و دخالت سایر کشورها تیمی مشترک را به این رقابتها اعزام نمایند. لی جه ها در حین تمرینات تیم عاشق کیم هانگ آه (ها جی ون) مامور ویژه نیروهای کره شمالی میشود …

Set in the constitutional monarchy in an imaginary South Korea, South Korea's Crown Prince Lee Jae Ha is forced to join the World Officers Competition, WOC, by his brother. There, he meets North Korea's strongest female devil instructor Kim Hang Ah.

خلاصه داستان : داستان درباره پیره زنی است که در زمان جنگ از کره شمالی به جنوبی پناه می آورد و از خانواده اش جدا می شود. او در کره هتلی تاسیس می کند به این امید که همچو فانوسی باشد تا دوباره بتواند خانواده اش را پیدا کند.

A drama about an elderly woman from North Korea who doesn’t have much time left to live and a theatre actor who acts as her grandson in order to fulfill her final wish.

خلاصه داستان : یک دختر جنگجو متولد کره مجبور بود در دربار یوان مغول خدمت کند ، اما به نوعی بر وضعیت پایین خود غلبه کرد تا در یک سرزمین دیگر امپراطور شود.

A woman born in Korea navigates her way through love, war, politics and national loyalties to become a powerful empress in China's Yuan dynasty.

خلاصه داستان : پروفسور کیم، احتمال وقوع یک سونامی بسیار قوی در Haeundae، منطقه ای تفریحی محبوب واقع در ساحل جنوبی کُره را پیش بینی می کند. او تمام تلاش خود را می کند تا به مقامات و گرداشگران هشدار دهد...

On Haeundae Beach, a guilt-ridden fisherman takes care of a woman whose father accidentally got killed. A scientist reunites with his ex-wife and a daughter who doesn't even remember his face. And a poor rescue worker falls in love with a rich city girl. When they all find out a gigantic tsunami will hit the beach, they realize they only have 10 minutes to escape.

خلاصه داستان : یک دادستان که متهم به جنایات فجیعی است که مرتکب نشده است، مأموریتی را برای پاک کردن نام او آغاز می کند.

Accused of a murder he didn't commit, a prosecutor sets out on a mission to clear his name.

خلاصه داستان : افسر پلیس جوانی به نام "نامسون" ، یک حلقه جعل را که خارج از منطقه تحت کنترل آنها کار می کنند را کشف کرده و...

Detective Nam-soon goes undercover with her partner Detective Ahn to investigate the counterfeit money. She discovers that one loyal henchman, Sad Eyes, a beautiful swordsman with a pale, blank face, is related to the truth. Nam-soon and Sad Eyes confront each other in a series of duels and become confused between love and obligation to duty.

خلاصه داستان : یک پزشک و یک سرآشپز که در گذشته و حال با وعده‌های غذایی معنی‌دار گرد هم آمده‌اند، زمانی که شروع به کار در بخش آسایشگاه می‌کنند، دوباره با هم آشنا می‌شوند.

Brought together by meaningful meals in the past and present, a doctor and a chef are reacquainted when they begin working at a hospice ward.