خلاصه داستان : یوری به سراغ یک داستان نویس زن می رود و به او می گوید که او و دو نفر از دوستانش سه قتل مرتکب شده اند.یوری از داستان نویس می خواهد تا درباره آنها داستانی بنویسد.وقتی یوری دانش آموز دبیرستان بود ، در یک مجتمع آپارتمانی زندگی می کرد.او می دانست که همکلاسی اش ساتوکو توسط پدربزرگش مورد آزار قرار گرفته است ، اما

Yuri goes to a female novelist and tells her that she and two of her friends committed three murders. Yuri asks the novelist to write a story about them. Back when Yuri was a high school student, she lived in an apartment complex in the province. She was aware that her classmate Satoko was sexually assaulted by Satoko's grandfather, but Yuri could not do anything about that and they became estranged. This hurt Yuri emotionally. Maho, from Tokyo, transferred to Yuri's high school. Maho took everything seriously and this led her to not get along with the other students, but she became close with Yuri. They lived in the same apartment complex. One day, Maho was about to be attacked by someone holding a knife. Yuri tried to help Maho and this led to Yuri stabbing the attacker. The next day, Satoko was arrested.

خلاصه داستان : میتاری یو یک زن شاغل است که برای یک کفش فروشی کار می کند.او کار خود را با ارزش می داند و در حرفه خود با موفقیت پیشرفت کرده است.اما او همچنان دلش دلگیر است و زندگی عاشقانه او اخیراً خیلی خوب پیش نرفته است.ایشیدا رن برای یک توسعه دهنده کار می کند و بهترین دوست یو،همکلاسی سابقش هم از روزهای دبیرستان و هم در دانشگاه هستش.او یو را بهتر می فهمد و تنها کسی است که قلبش را ....

Mitari Yo is a career woman who works for a shoe company. She finds her work rewarding and has successfully advanced in her career. Her love life, on the other hand, isn't doing as well. Ishida Ren works for a real estate developer and is Yo’s best friend. An ex-classmate from both high school and university days, he understands her best and is the only person she pours her heart out to. On Yo’s 29th birthday, the two friends place a wager to give 300,000 yen as a congratulatory gift to the one who is the first to get married by the last day they are 30. Although they declare that it is impossible for them to fall in love with each other, this wager, as well as advances by Ren’s junior in the company and Yo’s reunion with her ex-boyfriend, lead to gradual changes in the relationship of the two best friends.

خلاصه داستان : Haruna یک دانش آموزی دبیرستانی است که همکلاس ها، مدرسه و زندگی اش گیج کننده و گاهی غم انگیز است. یکی از همکلاسی های او، Ichiro، همجنسگرا است. این پسر معمولا مورد زورگویی و ترس واقع میشود و کتک میخورد. جای زخم های آن نیز روی بدنش پیداست. Haruna از Ichiro دفاع میکند و از رازش باخبر میشود. بعد از آن، آن ها با یکدیگر جسدی را در کنار رود در علف های بلند پیدا میکنند.

Haruna Wakagusa is a high school student who lives with her mother. Ichiro Yamada is gay and Haruna’s classmate. He is bullied at school, but Haruna sticks up for Ichiro. They become intimate and Ichiro tells Haruna his secret. He found a dead body along the riverside. A new body is soon found.

خلاصه داستان : دین فوجیوکا نقش هوکوتو تاجر برجسته ای را بازی می کند که با زن جوانی به نام چیوا (نانا سینو) آشنا می شود که در یک بار مهماندار کار می کند تا بدهی والدینش را بپردازد.

A rich, handsome businessman, Hokuto, proposes marriage to Chiwa, whose father has a large debt. Hokuto apparently has a secret reason for marrying Chiwa. Will this marriage work out?

خلاصه داستان : ساتورو بعد از اینکه مادرش به قتل میرسه، به کمک قدرت سفر در زمانی که داشت به 18 سال قبل سفر می‌کنه تا از قتل مادرش جلوگیری کنه

After finding his mom killed, Satoru's time-traveling ability takes him back 18 years for a chance to prevent her death and those of three classmates.

خلاصه داستان : دبیرستان شیاطین به یک سیستم پاره وقت و یک سیستم تمام وقت تقسیم می شود، یوشیکی مورایاما رئیس دبیرستان شیاطین است و کائده هانائوکا جاه طلبی دارد که در دنیای تمام وقت شرکت کند تا مورایاما یکی را به چالش بکشد. .

The street fighters of Oya High go up against the delinquent brawlers of Housen Academy.

خلاصه داستان : نانا کیساراگی که زندگیشو با نامزدش ریو ساتو شروع کرده ، فکر میکنه قراره اوقات خوش و آرومی رو داشته باشه . تا اینکه یه روز ریو تغییر میکنه و نانا رو مورد آزار و اذیت قرار میده ولی نانا نمیتونه جلوش دووم بیاره پس ریو رو میکشه و جسدشو تو یه فریزر قدیمی داخل انبار پنهان میکنه . روز بعد ریویی که باید داخل فریزر خوابیده باشه جلوی نانا ظاهر میشه ، نانا از دیدنش شوکه میشه و …

Kisaragi Nana, who lived quietly in a suburban house while earning a living at an online shop that handles imported furniture and miscellaneous goods, lives with her fiance Sato Ryo. However, Ryo suddenly changes and becomes violent. Afterwards, she strangles Ryo. She hides the corpse in an old freezer in the storeroom and her free life would soon begin, however...