خلاصه داستان :

During the 1960s, a disabled man finds himself in an arranged marriage to the most beautiful girl in the village.

خلاصه داستان :

خلاصه داستان : دو جوان به اسم های کرم و بایرام که در محله ی ثلیمیه ی استانبول به دنیا امدن به شدت غیراجتمائی هستن و در برقراری ارتباط با آدم ها همیشه به مشکل میخورند که بعد از مدت ها به صورت اینترنتی و مجازی شروع میکنند به برقراری ارتباط با آدم ها که این باعث ترند شدن و معروف شدن آنها میشود...

خلاصه داستان : ارمان و آلبیه بیست سال است که ازدواج کرده اند و باهم نمیسازند اما مجبور به تحمل یکدیگرند. زندگی آنها با حضور بچه ها و برادر شوهری که دچار مشکل هستند سختتر میشود وقتی همسایه های جدیدی به محله می آیند زندگی خانواده کوزو تغییر میکند.

خلاصه داستان : سر من در دردسر است یک مجموعه تلویزیونی ترکی خانوادگی است

خلاصه داستان : یک شب که متین از نوشته های خود ناامید شده بود، به یک بار می رود و در آنجا با دختری به نام دویوگو آشنا می شود. پس از اینکه شب را در کنار یکدیگر سپری می کنند، دویوگو قبل از اینکه متین بیدار شود آنجا را ترک می کند و یک نامه برای او می گذارد. پس از ملاقات بعدی آنها متین کنجکاو می شود تا بیشتر درباره ی دختر بداند و به همین خاطر او را دنبال می کند و چیزی که مشاهده می کند باعث ایجاد یک عشق ابدی بین آن دو می شود...

On a night of despair after being turned down continuously for the scripts he writes, Metin ends up in a bar where he meets a girl named Duygu. After spending the night together, she walks out in the morning before he wakes up and leaves only a short note. The next time they meet, Metin becomes curious about her secret and decides to follow her. What he finds out will be the beginning of an everlasting love.