در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم A River Called Titas 1973... لطفا منتظر بمانید ...
A River Called Titas زندگی ماهیگیران بنگلادشی را توصیف میکند که در حاشیه رود تیتش زندگی میکنند....
یک فیلم بنگلادشی در سال 1973 زندگی ماهیگیران را در کرانه رود تیتاس در برهمنبریا ، بنگلادش توصیف می کند.
دانلود فیلم A River Called Titas 1973 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"دلم برای دخترم تنگ شده است. او دیروز رفت. آخرین عزیزم. او تمام چیزی بود که من داشتم. دختر کوچک اصلی من. این روشی است که در آن اتفاق می افتد. یک بار دیگر، همه چیز می آید و بعد از آن ناپدید می شود. برقی از زندگی وجود دارد. همچنین ، ناگهان آنجا نیست. همه چیز غیرقابل ردیابی می شود. شما دیروز بچه بودید. امروز شما یک خانم هستید. این آبراهه که به طور پیوسته در جریان است ممکن است فردا کاملاً خشک شود. ممکن است در نهایت آخرین قطره ای را که بدون آن روح ما نمی تواند پیروز شود. با این حال، این گروه از بادبانها بیپایان و ادامه میدهند..."
A River Called Titas که از نظر ظاهری مورد احترام قرار میگیرد، به نظر میرسد یک درام طولانی و در عین حال تصور لعنتی باشد. چند جوان با عموی خود برای ماهیگیری بیرون می روند و در یک تجربه فرصتی با یک خانم جوان در شهر دیگری، یکی از آنها با مشکل مواجه می شود. این بسیار عجیب است، زیرا آنها نام یکدیگر را نمی دانند، به ندرت صحبت می کنند، اما چیزی است که به یک ترتیب برای یک عملکرد واقعی در شهر او اضافه می شود. با بازگشت به خانه، به هر حال، جنایتکاران با آنها برخورد میکنند و او به دریا میرود.
درک اینکه چگونه با خانمها بلافاصله در اینجا برخورد میشود، جذاب است (و تا حدودی دلسردکننده) - وقتی می بینند که خانم رفته است، پاسخ مردها این است که به آنها شلیک می کنند، انگار که او یک متعلق مادی است. در همان زمان، در خانه مرد خوش شانس، بچه کوچکی داشت که برای او آویزان شده بود - و من واقعاً منظورم جوانی است. عمویش به او اجازه می دهد تا بداند که او اکنون یک "زن" است، اما به نظر می رسد حدود 10 سال دارد. فقط یک چیز اصیل در طول زندگی روزمره، و آن مادر شدن است.
برگردیم به داستان. مرد به معنای واقعی در آن شب به دلیل ترس، نیمه بهترش خفه شده است - علیرغم این واقعیت که او به سادگی به همسرش میگفت که او حتی نمیفهمد که او به چه چیزی شباهت دارد، و به طور مثبت محبت عمیقی را برای او ایجاد نکرده است. او علاوه بر این، به نظر می رسد که خانم به حق خود می پردازد و توسط خارجی های با ملاحظه دریافت می شود، با این حال موارد زیر را از او می بینیم که به سرعت دهه ارسال کرده ایم. اصلی ترین چیزی که او در مورد همسر مهم خود فهمید نام شهرش بود و او یک بچه دارد که در "شب عروسی" خود فکر کرده است. او به سمت این شهر پیش می رود (چرا همین الان، ما نمی دانیم)، و خودش را به روی مهربانی ساکنان می اندازد. کسی که او را می پذیرد، کسی است که دیگری مهم او را می پرستید. او به جفتش گره خورد و همه چیز برابر بود، اما رفیق به سطل لگد زد، بنابراین او خودش یک بیوه جوان و بدون فرزند است.
اکنون چگونه ساکنان حاضر نیستند نتیجهگیری واضحی بگیرند و درک کنند. اینکه این معرفی تازه و «مرد دیوانه» که در میان آنها زندگی میکند، کسانی بودند که مدتی قبل با هم درگیر شده بودند، یک راز است، و همینطور عجیب است که آن خانم، با وجود این واقعیت که او تماماً ژولیده و سالهاست، مرد را درک نمیکند. گذشتند. او در هر صورت به سمت او کشیده شده است، اما بدبختی به گونه ای رخ می دهد که من به تصویر نمی کشم و فرزند آنها را ولگرد می گذارد. او واقعاً توسط همان خانواده ای که آنها را پذیرفته اند روی او متمرکز شده است، با این حال مادر زن او را به عنوان دشمن انسانی خود می بیند، زیرا او هم خانواده نیست و غذا می خورد. او رویای مادر مرده خود را به عنوان یک الهه در سر می پروراند، با این حال اصیل او بسیار بدبخت است. طرح داستان کودک و مادر پذیرای او (یا "خاله") را از آن نقطه دنبال می کند و با سرعت سریع خود برای پیشرفت های جدید احساسی در قسمت آخر پیش می رود (بله همه آنچه من به تصویر کشیده ام در نیمه اول رخ می دهد).
در حالی که طرح داستان درهم و برهم و تا حدودی خراب است، فیلم بدون شک داستانی برای چیزی بالاتر است. در دل آن، به هر حال در مورد بدبختی بود، که انواعی از آنها از طریق سرنوشت برای بسیاری از شخصیت ها اتفاق می افتد، یا بی رحمی انسان نسبت به انسان. همان طور که باران روی این جریان میبارد (فیلم فوقالعاده مرطوبی است!)، زندگی بر سر افراد میبارد، به این شانس که من بتوانم از چنین رابطهای پیش پاافتاده استفاده کنم. در ویژگیهای بهتر خود، به دیگران کمک میکنیم و انسان دوست هستیم، و در ویژگیهای وحشتناکتر خود، خودپسند و خشن هستیم. فیلم در مورد وجود و ادامه بدون توجه به نبرد است، علیرغم این واقعیت که در نهایت همه چیزهایی که دوست داریم در نهایت می میرند - حتی چیزهای عظیمی که به نظر می رسد طولانی مدت هستند، شبیه به آبراه ها. این در ده دقیقه ابتدایی با بیانیه در بالاترین نقطه این ممیزی پیشنهاد شد، و چیزی عمیق در تمرکز فیلم وجود دارد که من از آن استقبال کردم. فقط ای کاش در یک سطح دقیق پر می شد.
نوع فیلمسازی بالا است، با فیلمبرداری بسیار متضاد لذت بخش که مرا به این محیط کلی سوق داد. به صدا توجه می شود، به عنوان مثال، نفس کشیدن سنگین از ناراحتی بانوی جوان قبل از اینکه نیمه بهترش در شب عروسی آنها به رختخواب برده شود. ارائه از رودی افسری در گروه بازیگران قوی قرار دارد. تثبیتها همه وجود دارد، و با اهمیت عمیقتر، امتیاز بالاتری را از دست میداد.
دانلود فیلم A River Called Titas 1973 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
A River Called Titas توسط رئیس هندی تا حدی نادیده گرفته شده ریتویک گاتاک یکی از غیرمعمول ترین فیلم هایی است که تا به حال دیده ام. داستانها در میان زندگی بیرحمانه در حاشیه رودخانههای بنگلادش (یکی از کمناقصترین مناطق جهان) روایت میشوند. چند داستان هولناک را روایت می کند: آدم ربایی، دور زدن، زندگی در میان افراد خارجی، گذر، با این حال شخصیت ها با چشم پوشی از کسی که می فهمد زندگی یک مبارزه است و پیوسته چنین بوده است، از این ماجرا عبور می کنند. در حال حاضر، با دیدن A River Called Titas بیش از 10 سال قبل، نمی توانم تمام ظرافت های آن را به خاطر بیاورم. به هر حال، بخش عجیب آن نحوه روایت این داستان است. مثلاً بیست دقیقه یک نفر را در نقطه کانونی داستان قرار می دهد و پس از آن به سراغ شخص دیگری می رود که نقش کوچکی در داستان اصلی به عهده می گیرد. و بعد به شخص دیگری، و غیره. این مجموعه ای از داستان ها است، هر چند آزادانه (یا نه همه آن ها که دقیقاً به هم مرتبط باشند). به طور کلی، گلدوزی زیبای زندگی در یکی از کم شانس ترین مناطق سیاره زمین.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.