داستان فیلم درباره همسری وفادار است که تلاش دارد تا در کنار شوهرش باشد اما زمانی که متوجه خیانت شوهرش می شود به شدت عصبانی می شود و......
داستان همسری وفادار که متوجه خیانت شوهرش شده و به شدت عصبانی می شود. اکنون از حضور در کنار همسرش انزجار می ورزد.
زنی پایدار و باوفا، که از شوهر منحرف خود خسته شده است، هنگامی که از خیانت او مطمئن میشود به سیم آخر میزند ...
زنی وفادار به نام تاراج پی. هنسون، خسته از بی وفایی های همسرش، لیریک بنت، وقتی از خیانت او آگاه می شود صبرش به پایان می رسد.
یک همسر وفادار وقتی می بیند که با وجود تمام فداکاری ها و علاقه ای که به شوهرش دارد اما شوهرش به وی خیانت می کند تصمیم به انتقام میگیرد و …
دانلود فیلم Acrimony 2018 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بنابراین از یک درمانگر دیده نشده در Acrimony تایلر پری می پرسد ، همانطور که می بینیم ملیندا (Taraji P Henson) در مورد همسرش ، زندگی او و گودال عصبانیت بی اساسش صحبت می کند.
و با پیشرفت فیلم ، ما عمق بدبختی و ناامیدی این زن را درک می کنیم.
داستان ما را به 20 سال قبل ، به یک روز بارانی در دانشگاه ، هنگامی که زندگی یک ملیندا جوان تر و قابل اعتماد با اسلیک برخورد می کند ، می برد ، با نام مستعار رابرت گیل.
برخورد اولیه آنها چندان خوب پیش نمی رود ، در واقع این پیش نمایش جاذبه های آینده است.
با این حال ، برخورد دوم آنها ملیندا را از پا در می آورد. همانطور که به نظر می رسد بسیار متاسفانه.
و وقتی مادرش می میرد ، و رابرت به او کمک می کند تا از بحران احساسی عبور کند ، مخاطبان می دانند که او کاملاً گم شده است.
رابرت خوش تیپ است ، رابرت جذاب است ، رابرت باتری را به نام Gayle Force Wind اختراع می کند. او همچنین یک هنرمند فصلی همکار است. ملیندا شانسی ندارد.
هنگامی که (برخلاف توصیه خواهرانش) ، او راجع به خانه و 350 هزار دلاری که به او به ارث برده رابرت می گوید ، کار خیلی سریع جدی می شود .
او از کلماتی مانند "برای همیشه" استفاده می کند ، او را "خانم گیل" می نامد ، او دلیل علاقه خود را متقاعد می کند پول او نیست ، بلکه او است.
همه چیز همچنین زشت می شود ...
رابرت نمی پرسد ، او پیشنهاد می کند. و به زودی پیشنهادات وی منجر به خرید ماشین جدیدی برای وی شد.
پس از آن ناپدید شد ، اما دو روز بعد توسط ملیندا ، در آغوش زن دیگری پیدا شد.
درگیری بعدی به فاجعه ختم می شود ، و ملیندا دیگر نتوانست بچه دار شود.
بخش بزرگی از زندگی او نابود شده است ، تصور اینکه او همیشه قادر به توجیه بازپس گیری رابرت باشد دشوار است.
اما ، Melinda راهی پیدا می کند ، و به زودی او را مجبور به پرداخت هزینه دو سال آخر دانشگاه خود می کند. اگرچه با حلقه نامزدی واقعی نیست.
این ، او قول می دهد ، این بعداً بیایید ، هنگامی که او ثروتمند است و می تواند هر آنچه را که بخواهد به او بدهد.
عروسی از نظر معیارهای هر کس یک امر غم انگیز است و به زودی او در خانه او زندگی می کند ، به دلیل جرم و جنایت نمی تواند شغلی پیدا کند او تصور می کرد که باطل شده است ، و از آخرین درصد ارثش در یک چیز استفاده می شود: باتری او.
باتری او اولین عشق او ، عشق واقعی او است. همسرش ملیندا فقط راهی برای بدست آوردن آن است ...
یک دستگاه خودپرداز انسانی از زمان ، پول و اتاق و تخته رایگان.
و هنگامی که اختراع گرانقدر رابرت مجبور شود ملیندا می بیند که آخرین وراثت او تبخیر شده است.
بیست سال با ملیندا می گذرد که در دو شغل کار می کند در حالی که رابرت عملاً کاری نمی کند.
بیست سال ، در طی خانه او (خانه مادرش) به رهن افتاده است.
جوانی ملیندا از بین رفته است و یک خشم ساختمان آرام جایگزین نشاط و اعتماد به نفس او شده است.
پول برای البته وام مسکن تماماً به سراغ باتری رفته است ، زیرا شوهر سرد و ناسپاس او منتظر تماس پرسکوت است ، شرکتی که به او کمک می کند آن را راه اندازی کند.
و دقیقاً وقتی می فهمیم که یک سلب مالکیت وجود دارد در خانه ملیندا ، سرنوشت به شکل یک معشوقه پیر به نام دیانا دخالت می کند.
دیانا در Prescott کار می کند. دیانا قرار است کسی باشد که در نهایت به او کمک کند تا خانه خود را به ثمر برساند ...
و بمب های دیگری نیز در سرنوشت باقی مانده است ، زیرا دیانا فقط یک زن دیگر نیست بلکه او زن دیگر است:
بانوی ملیندا ، رابرت را با آن همه سال پیش گرفت. بانویی که دوران بدبختی او باعث فاجعه ای شد که مانع از این شد که ملیندا هرگز صاحب فرزند شود.
ما می بینیم که این ازدواج به مرگ منجر می شود ، و این یک اغراق است زیرا از ابتدا هرگز واقعا زنده نبود.
رابطه ای که باید با جراحی رحم ملیندا به پایان می رسید ، عمدتاً از طریق وعده های رابرت و تفکرات آرزوی ملیندا پایدار مانده است.
اما آخرین مشکل هنگامی است که پس از بمب گذاری در تلاش خانواده اش ، برای نگهداری خانه مادرشان ، رابرت چک 800 هزار دلاری پرسکوت را برای فروش باتری خود رد می کند.
با 800 هزار دلار ، او می تواند ارث ملیندا را بازپرداخت کند ، خانه او و ازدواج آنها را نجات دهد.
لحظه ای در فیلم Acrimony وجود دارد که همه ما نفس خود را حفظ می کنیم ، به امید اینکه او این کار را انجام دهد ...
اما ما تاکنون رهبر برجسته خود را خیلی خوب می شناسیم. رابرت بلند پرواز است. او همچنین حریص است.
800 هزار دلار چیزی نیست که او در ذهن داشته باشد.
و بنابراین ازدواج منحل می شود ، ملیندا خانه ای را که در آن بزرگ شده از دست می دهد و رابرت منتظر ارائه پیشنهادهای بیشتر پرسکات است.
وقتی این اتفاق می افتد ، رابرت در دفتر ملیندا حاضر می شود و با خود گل ، چک ده میلیون دلاری و کلیدهای خانه مادرش را تحویل می دهد.
این پیچ و تاب کوچک یکی از ظریف ترین موارد در فیلم Acrimony است زیرا چیزی را کاملاً واضح و روشن می کند ، چیزی که بعداً در مورد آن توضیح خواهم داد.
ملیندا ، برداشت ژست رابرت را به عنوان نشانه ای از عشق سوinter تعبیر کرده و آشتی ، به آپارتمان خود می رود تا خود را به پای او بیندازد ...
و این جایی است که ضربه مرگ رخ می دهد ، زیرا رابرت در آپارتمان تنها نیست ، او در شرکت نامزد خود ، دیانا است ...
زنی که ملیندا کاملاً واضح تشخیص می دهد.
و از آن به بعد ، او فقط می تواند تماشا کند ...
وقتی دیانا می شود خانم گیل جدید. همانطور که دیانا حلقه را به ملیندا وعده داده شد ، و (در یک کنایه آخر و بی رحمانه) با حامله شدن دیانا با نوزاد ، ملیندا هرگز نمی تواند داشته باشد.
و هرچه ملیندا به طور فزاینده ای خشن و دیوانه می شود ، مخاطبان می داند که او به نقطه ای بدون بازگشت رسیده است.
این قایق بادبانی ، یا لباس عروس طراح یا سفر به پاریس نیست که او را از لبه خارج کرده است.
این آپارتمان مجلل نیست.
یا در واقع او به جای فقط 10 دلار 150 میلیون دلار حق دارد.
این واقعیت است که برای 20 سال گذشته سالها او رویاها را زندگی کرده است.
رویاهای عشق. رویاهای فداکاری. رویاهای سپاسگزاری و محبت همیشگی.
پول؟ اون چیه؟ خانه مادرش؟ اون چیه؟ این چیزها در مقایسه با پرستشی که او به شدت خواهان آن است ، رنگ پریده است. وعده ای که باعث شده او در طی دو دهه گذشته با از بین رفتن هر چیز دیگری زنده بماند.
این وعده دور از این دلیل است که او سال به سال قول داده است و منتظر تحقق رابرت به عنوان یک مرد ماده است و صداقت.
البته او هرگز این کار را نمی کند. این خط پانچ بزرگ است.
این همان چیزی است که زندگی ملیندا را به یک شوخی بیمارگونه و بزرگ تبدیل کرده است.
سه چیز باعث شده Acrimony ارزش تماشا را داشته باشد:
One: عملکرد خانم هنسون.
تغییر شکل او از یک قربانی بی گناه به یک ناوشکن بی رحم تماشای آن یک لذت است ، زیرا با نقص بسیار کمی اجرا شده است ، تقصیر هیچ یک از او نیست. و کلمات / تعاریفی که برای توصیف آن تغییر شکل به کار رفته اند واقعاً عالی هستند.
دو: حضور زن دیگر ، (دیانا). این امر تبار ناامیدکننده ملیندا به روان پریشی را توضیح می دهد. اگرچه من با چگونگی به تصویر کشیدن شخصیت دیانا موافق نیستم ، اما با این شخصیت موافق هستم.
سه: پیچ و تاب چک 10 میلیون دلاری. این نشان می دهد بیش از هر چیز دیگری عدم علاقه ملیندا به پول شوهرش است. این یک پیچ و تاب کوچک غافلگیرکننده است ، و یکی از این موارد که من واقعاً شاهد آمدن آن نبودم.
اما سه حمله علیه Acrimony وجود دارد که مانع از دادن چیزی بالاتر از 8 می شود.
یک: دیانا وقتی که باید یک مار حفر طلا باشد خیلی دلسوز است. در سناریوی من ، او به رابرت در کمک پرسکات کمک می کند ، سپس او را از ملیندا می دزد ، زیرا می داند که با کمک به او ، در نهایت با پول او ازدواج خواهد کرد.
دو: ملیندا یک دیوانه غرق در پایان است ، هنگامی که او باید آرام تر ، و محاسبه تر باشد. من بخشی از تحول او نیستم که با آن موافق نیستم. به تصویر کشیدن او به عنوان زنی باهوش و انجام کاری فوق العاده احمقانه.
سه: زنده ماندن رابرت. من موافقم که ملیندا باید بمیرد. زندگی او به پایان رسیده است. اما چرا باید به رابرت اجازه زندگی داد؟ او شرور است.
آنها تلاش می کنند تا او را در کشش مرگبار مایکل داگلاس بسازند اما این استراتژی نتیجه معکوس می دهد: اگر او مایکل داگلاس به گلن کلوز ملیندا باشد ، او مرد دروغگویی ، کلاهبرداری و دزدی سال به سال نیست .
من دیگر هرگز Acrimony را نخواهم دید ، اما این یک فیلم تلخ و قدرتمند است. ارزش دیدن داشتن. حتی اگر فقط یکبار باشد.
دانلود فیلم Acrimony 2018 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من به دام دامی افتادم که همه با دیدن Acrimony برای آن افتادند. ساعتها طول کشید تا واقعاً آنچه را که اتفاق افتاده کالبدشکافی کنم و دیدگاه کامل مل را بدست آورم. بعد از دیدن فیلم ، شرح فیلم را خواندم و در آن گفته شده بود که این زنی است که توسط شوهرش دستکاری و خیانت شده است. البته ، من كاملاً با توصیف موافق نبودم ، زیرا گفتم "اما رابرت سعی كرد با همسرش برگردد" ، "او كسی است كه او را طلاق داد" و "او هر چه از دست داد و سایر موارد را به او پس داد".
ساعتها پس از دیدن فیلم به حقیقت اتفاق افتاده نیاز داشتیم. بیایید روشن باشیم رابرت از همان ابتدای خواستگاری شروع به دستکاری مل کرد. او را وادار كرد كه برايش ماشين بخرد و سپس او را فريب داد. آنها پس از دیوانگی او دوباره با هم بازگشتند و 18 سال از ازدواج او را خشک کردند. علاوه بر این ، او در حالی که یکی را در اختیار نداشت ، در طول ازدواج دو کار انجام داد. او همچنین در تمام مدت نسبت به او دور و سرد بود تا اینکه در آخر روی کاناپه خوابید. خواهرش کیف پول این دختر را پیدا می کند که اتفاقاً دختری است که 18 سال پیش او را فریب داده است. وی همچنین تجارت خواهران و برادرانش را بدون نگاهی به بخشهای عقب از بین برد. مل او را بیرون می کند. باتری او این کار را می کند و او به طرف او می آید و می گوید متاسفم اما خوشحالم که او کنار او ایستاده است. او به او ده میلیون دلار چک و کلیدهای خانه مادرش را می دهد که مادرش تلاش خود را برای کمک به او از دست داده است. او اظهار داشت كه خانه در حال خرابي اندك است (كه اين موضوع خط "چرا با تو ازدواج كردم" را به يادم آورد). مل دیوانه می شود و از نظر قاضی ، درمانگر و خانواده اش تا آخر غیر منطقی به نظر می رسد.
اکنون ، من یک وکیل هستم و شرمنده ام که ساعت ها پس از آن طول کشید تا سرانجام فهمید که من بوده ام " HoodWink "،" Bamboozled "و" Lead Astray ".
در اینجا تحلیل های من است. در آغاز ، دختری که با او خیانت کرده بود واقعاً دختری بود که او می خواست. او بلافاصله پس از گرفتن ماشین از مل با او سوار شد. با این حال ، Mel با واژگونی تریلر این موضوع را بهم ریخت. باید به خاطر داشته باشید که رابرت هیچ چیز ندارد! بدون حمایت بزرگ خانواده و حمایت مالی نیست اما او باهوش بود! اگر مل در مورد ارث به او نمی گفت ، او او را ترک می کرد اما برای زنده ماندن به او احتیاج داشت. او بعداً به او می گوید که او یک شرور است. چیزی که بعد از ازدواج آنها به او می گوید و او از طریق مدرسه از او حمایت می کند. او تمام استقلال مالی را از او دستکاری کرد. او به جای كمك به او در نگه داشتن حداقل یك شغل ، با دیدن مبارزه او با دو كار راحت است. اما با این حال او او را دوست دارد.
اکنون 18 سال از این مرحله بگذرید. او دریافت که همسر قدیمی تقلب وی در شرکتی است که نزدیک به دو دهه سعی کرده است با طراحی خود به آن نفوذ کند. او جلسه ای با او ترتیب می دهد اما این را دریافت کنید. او هرگز به آن چیزی نمی گوید حتی اگر دختر آن را پیشنهاد کرده باشد. اکنون پس از رنج کشیدن مل ، دیگر اهمیتی نخواهد داد که میمونی به آنها کمک کند بنابراین مخفی نگه داشتن آن معنی ندارد. خانه در آستانه گم شدن است و خواهر و برادرهای مل Melی طرحی را ارائه می دهند. او از شرکت در مورد باتری با او تماس می گیرد ، به جای اینکه به برادرش بگوید که بیاید و او را ملاقات کند تا بتواند زایمان را به جایی که باید برود منتقل کند ، و هیچ نگرانی در مورد جنگ و معیشت آنها ندارد. در این فاصله ، خواهرانش یک کیف پول قرمز رنگ از این دختر در کامیون پیدا کردند. هر فرد عادی فکر می کرد دارد تقلب می کند. من معتقدم این دختر کیف پول خود را به عمد گذاشته است. دختر درون کامیون چه می کرد؟ چگونه او قبل از آن متوجه نبود کیف پول خود را گم کرد؟ او پتانسیل باتری او را می دانست و می دانست همسرش دیوانه است. تنها کاری که او انجام داد این بود که بذر را برای خودش بکارد تا درب آن را ادامه دهد.
اما این تنها چیزی نبود که دست کمی داشت. رابرت پس از طلاق نزد مل آمد و هزینه تمام رنج هایش را به وی داد. اما تمام کاری که او انجام داد خنثی کردن دادخواست آینده بود. اگر او این پول را به او نمی داد ، احتمالاً نزدیک به نصف درآمد باتری او را دریافت می کرد. این معادل دادن 1 دلار به کسی است که نمی تواند اراده را بشکند. وقتی آنها به دادگاه رفتند ، قاضی چه گفت؟ او گفت كه رابرت به او پولي نداد و مجبور نبود و به او پول بيشتري داد پس از آنكه گلوله كرد. بینگو! دادخواست برای کسری از هزینه لغو شد. فراموش می کنید که وی در مدت زمانی که پول را به وی داده تحت وکالت بوده و احتمالاً به او توصیه شده است که این کار را انجام دهد. او دوباره او را دستکاری کرد!
دلیل این که مل مرتباً می گفت او را دوست ندارد این بود که می دانست چرا او را طلاق داده است. او فقط خسته بود. به این دلیل نبود که او را دوست نداشت اما دیگر نمی توانست این کار را انجام دهد. همچنین تقصیر خواهرانش نبود زیرا مل تصمیم خود را به ازدواج با او گرفت و او را با اختیار خود طلاق داد. من همین توصیه را به خواهرم می کردم. اگر او او را دوست داشت و منظور من واقعاً او را دوست داشت ، او به زانو در می آمد و می گفت "بیایید دوباره ازدواج کنیم و همانطور که برنامه ریزی کرده بودیم زندگی کنیم". بسیاری از مردان این کار را انجام داده اند پس از اینکه با همسران خود به هم ریخته و فریب خورده اند و خواهان فرصتی دیگر شده اند. آنها می فهمیدند که چرا او رفت اما آنها همچنان به جنگ ادامه دادند تا اینکه او را پس گرفتند.
آن دختر او را به خاطر چه چیزی گرفت! چند ماه اما او برای بارگیری در میخانه به سر می برد وقتی که همسرش بیش از 18 سال او را نگه داشت قبل از اینکه او را زمین بگذارد؟ او فقط برای بازگشت با همسرش جنگید زیرا منتظر بود چک بزرگتری وارد شود و تا آن زمان به او نیاز داشت تا از او حمایت کند. وقتی خودش را گرفت ، کاری را در دست گرفت و آن را حفظ کرد. او قایق بادبانی را که به مل قول داده بود به همسر جدیدش داد و اگر از او مراقبت می کرد ، می توانست با همسر دوم رویاهای جدیدی خلق کند.
چیزی که مل از آن ناراحت بود پولی نبود که مردم می گفتند او به اندازه کافی برای خودش داشت. فداکاری او فقط پول نبود. او همه چیز را به او داد. توانایی او در حمل کودک ، عزت نفس ، احترام به خانواده ، سلامتی جسمی و سلامتی ، روح ، قلب ، صبر ، تحمل و آینده اش! دیگر چیزی برای او باقی نمانده بود. اگر واقعاً یک زن را دوست دارید ، او را نمی شکنید و دور نمی شوید. حتی قبل از اینکه از پول باخبر شود دلش برای او تنگ شده بود و نمی توانست با پسر جدید ژل کند. او واقعاً او را دوست داشت و اگر او او را دوست داشت ، او نیز باید درد می کرد. با این حال ، او این کار را نکرد. او زندگی رویایی خود را با یک زن تحصیل کرده به دست آورد. ما این را فراموش کردیم ، نه؟ یک بار هم از او نپرسید که از آنجا که دانشگاه موفق نشد ، می خواهد با زندگی اش چه کار کند. آیا او می خواست برای مدرک دیگری برگردد یا تجارت شخصی خود را باز کند یا مدرک فنی دریافت کند. این می توانست زمینه دیگری برای قاضی رای دادن به نفع وی برای نیمی از پول باشد اگر اعتصاب پیشگیرانه ای انجام ندهد.
آنچه من فکر می کنم آب را گل آلود می کند ، درج بیماری روانی بود. او بیمار بود اما خود را نشان نمی داد مگر اینکه فکر کند از او استفاده می شود. او در طول 18 سال فقط چند بار آن را دید. همه فقط می خواستند بگویند او دیوانه است و نكته ای را كه می خواست بیان كند رد كردند.
من همچنین می خواهم از خانواده دفاع كنم. خانواده مخالف او نشدند و طرف رابرت را گرفتند. آنها مارپیچ را دیدند و نتوانستند مانع او شوند. او ذهن و دیدگاه خود را کاملا از دست داده بود و آنها می خواستند از او محافظت کنند تا کاملاً از دست آنها خارج شود. من باید آن را به تایلر بدهم. اگر فقط آنچه را که سطح نشان می دهد مشاهده کنید ، به فکر یک زن سیاه پوست دیوانه دیگر می افتید. اما چیزی که همه نتوانند بدست آورند این است که رابرت کاملاً باهوش بود. در غیر این صورت نمی توانست باتری ایجاد کند. او از ابتدا تا انتها بهره مند شد. مل احساس می کرد که در یک جنگل خالی فریاد می کشد. هیچ کس آنچه او انجام داد را ندید! اما من انجام دادم! تایلر را خوب بازی کرد. خوب بازی شده
دانلود فیلم Acrimony 2018 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
Robbie K با بازبینی فیلم دیگری این آخر هفته، این بار در مورد یک فیلم دراماتیک تر که نوید می دهد تماشاگران فریاد بزنند "اوه نه، او این کار را نکرد!" تایلر پری، نویسنده/کارگردان افسانهای، قطعه دیگری را برای سرگرمی به ارمغان میآورد، به این امید که در باکس آفیس لنگ بزند. آیا کار خواهد کرد؟ لطفاً ادامه دهید تا بفهمید در حالی که من تحلیل می کنم:
عنوان: Tyler Perry's Acrimony
کارگردان: Tyler Perry نویسنده: Tyler Perry ستارگان: Taraji P. Henson, Lyriq Bent, Crystle ارائه استوارت: تحویل Acrimony چیز فوق العاده منحصر به فردی نیست، اما نسبت به آنچه در گذشته دیده ام کمی دورتر است. داستان اصلی آکریمی که در چشم انداز یک جلسه گفته می شود، از طریق صدای هنسون در حین پخش صحنه روایت می شود. صدای بیش از حد کار می کند، زیرا مانند یک وجدان درونی عمل می کند که احساسات شخصیت او را توصیف می کند، کمدی و کمی گرما را به یک موقعیت در حال جوش می افزاید.
بازیگری: بازیهای تایلر پری برای جان بخشیدن به شخصیتهای منحصربهفرد او به بازیهای خوب نیاز دارند و خوشبختانه بازیگران اصلی کار بسیار خوبی برای زنده کردن آنها انجام میدهند. همه بازیگران مکمل نقش خود را در این سریال به خوبی ایفا می کنند، اما بازیگران اصلی آنهایی هستند که واقعاً باعث درخشش آن می شوند. هنسون بدون شک بخش اعظمی از فیلم را بر عهده دارد و فروپاشی ذهنی یک زن تحقیر شده را به خوبی در ارائه خطوط، نگه داشتن چشم های گیج شده و حتی رفتارها به خوبی به تصویر می کشد. در همین حال، لیریک بنت یک انتقال فوق العاده در طول فیلم دارد، با توانایی خارق العاده ای برای بازی در نقش رابرت پیچیده و تشویق جمعیت. شیمی بین این دو بسیار ملودراماتیک است، اما به خوبی با کار پری مطابقت دارد تا درام غیرقانونی را در ترکیب قرار دهد.
The Twist: انتظار داشتم فیلم درام دیگری باشد، که همه چیز در مورد واکنش بیش از حد، تقلب و توهین به یکدیگر بود. حقیقت این است که چنین بود، اما فیلم بسیار متفاوت تر از آن چیزی بود که تریلر ارائه می کرد. پیچ و تاب پری در ارائه چیزهایی کمی جذابتر داشت، یک تریلر روانشناختی عمیقتر که باعث میشود شما متعجب شوید که بازیگران چقدر در سوراخ خرگوش قرار است سقوط کنند. من نمی توانم چیز بیشتری را فاش کنم، اما بیایید بگوییم Acrimony تیره تر از آن چیزی است که ممکن است از تریلرها دریافت کنید... به شما هشدار داده شده است. The Pacing: تماشاگران همکار من موافق بودند که سرعت Acrimony بسیار دور از ذهن است. Acrimony برای جزئیات مورد تشویق قرار می گیرد، با این حال افتتاحیه اولیه کمی طولانی بود، و سفر به درام اوج در دست را بی جهت به تاخیر انداخت. حتی بدتر از آن، پری گاهی اوقات به جزئیات پر زحمتی می پردازد که ممکن است فکر کنیم در حال خواندن کتاب تالکین هستند. این امر سرعت فیلم را به میزان قابل توجهی کند می کند و به طول غیر ضروری فیلم می افزاید که می توانست از سایر زمینه ها بهره مند شود.
مضحک: درام های پری اغلب ملودراماتیک، پر از شهوت، سفرهایی هستند که ایده عشق واقعی را تظاهر می کنند. با این حال، آنها معمولاً مبتنی بر واقعیت هستند و تصادفات را به حداقل میرسانند. در این مورد، نه چندان، زیرا Acrimony لحظات مضحک را می گیرد و آنها را به سطوحی که در Lifetime می بینیم تقویت می کند. گریه بیش از حد، اعمال تهاجمی، و حتی شیرین کاری های شخصیت های گیج به حدی است که اساس واقعی Acrimony را برای هیجان های ارزان از بین برده است. و در حالی که من از این پیچش قدردانی میکنم... تمرکز اصلی آن کمی بیش از حد دور از ذهن بود که نمیتوانم به نفع من باشد، و دوباره به عنوان یک فیلم تلویزیونی ساختهشده از نظر کیفیت و رفتار کلیشهای سریال تلویزیونی تعلق داشت.
کیفیت نگارش/تولید: آکریمونی پر زرق و برق ترین یا تاثیرگذارترین اثر بصری برای زیبایی تئاتر نیست. نماهای نسبتاً ساده، فقدان موزیک/تدوین صدا، و حتی طراحی تمام سکانسها، زیباترین تولید نیستند. بدتر از آن، نوشته های نیمه تنبلی است که در Acrimony وجود دارد. خطوط خندهدار و هیجانانگیزی وجود دارد که کاملاً برای نشان دادن ناامیدی شخصیت اصلی طراحی شدهاند. مواقع دیگر، این فقط فحش دادن بی فکر است، که چیزی نیست جز یک جشن خشم عظیم که بیشتر شبیه یک عصبانیت است تا یک بیان محترمانه ناامیدی. اگرچه این ممکن است بازنمایی نزدیکتر از دنیای واقعی باشد، اما جذابترین دیالوگی نیست که تا به حال دیدهام... یا اصلیترین دیالوگی است. Acrimony از نظر داستان آن چیزی نیست که شما انتظارش را دارید، اما با این وجود مجموعه ای از ماجراهای ملودراماتیک تایلر پری را ارائه می دهد که ما با آن آشنا شده ایم. با وجود بازی و ارائه قوی، فیلم واقعاً همان چیزی را که کارهای قبلی او انجام داده بود، خارج از یک فاکتور شوک و دوختن دانه های آینده برای ویدیوهای GIF ارائه نمی دهد. با این حال، اگر به دنبال فیلمی در این آخر هفته هستید تا فاکتور درام خود را به کار بگیرید، Acrimony آن را راضی خواهد کرد، اما در غیر این صورت، به سراغ فیلم بهتری مانند Ready Player One بروید تا سرمایه خود را به حداکثر برسانید. هیجان انگیز: 5.5 فیلم کلی: 4.0
دانلود فیلم Acrimony 2018 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من اولین بار کاملاً درگیر Acrimony بودم و فکر می کردم بهترین فیلم تایلر پری است. پایان درهم و آشفته بود، بنابراین می توانستم بفهمم چرا فیلم به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. اما من دوست داشتم که شخصیت ها ناقص، پیچیده و بسیار قابل ربط بودند. هر چه بیشتر در مورد آنها یاد گرفتم، همدردیهای من بین سرنخها ادامه پیدا میکرد. بهترین شواهدی که می توانم ارائه کنم که Acrimony خوبی است این است که بحث های زیادی را به همراه داشت. بله، بیشتر آن بر سر نقاط ضعف حرکت بود، اما بحث های زیادی در مورد خود رابطه و آنچه Acrimony واقعاً می خواست بگوید وجود داشت.
من همین فیلم را دوباره تماشا کردم و مثل دفعه اول از آن لذت بردم اما بار دوم بیشتر متوجه شدم. در کل، برداشت من این است که او بیشتر از او عاشق او بود. او او را دوست داشت، اما به نظر میرسید که خود محور بود و به ساختن و ترویج اختراع خود مشغول بود و به وضوح میتوانست از همراهی زنان دیگر لذت ببرد. از سوی دیگر، برای او، او تمام دنیای او بود.
جذب اولیه آنها بسیار باورپذیر بود، زیرا به نظر می رسید که او به نوعی گوسفند سیاه در خانواده اش است و تحت نظر دائمی قضاوت و کنترل کننده بود. حداقل یکی از خواهرانش او همچنین نوعی گوسفند سیاه بود، اما به وضوح باهوش و جاه طلب بود و رویایی داشت.
بنابراین، برداشت من این است که ملیندا ثروت خود را روی مردش سرمایه گذاری کرد به این امید که عشق او را به دست آورد. او مدام به او می گفت که یک روز قرار است همه چیز نتیجه بدهد. بنابراین، حتی با وجود اینکه تماشاگران میتوانستند خشم او را برای حمایت از او ببینند، اما او با این باور که وقتی او سرانجام موفق شد، تمام فداکاریهای او را به یاد میآورد و او را به همان اندازه که او را دوست داشت، عاشقانه دوست خواهد داشت.
/> اما نکته بعدی که می دانیم، هر دو در اواسط زندگی هستند، او هنوز برده است تا از هر دوی آنها حمایت کند، او بیشتر ارث خود را از دست داده است و در شرف از دست دادن خانه خود است و برای اضافه کردن توهین به آسیب، آنها دیگر حتی از صمیمیت جنسی لذت ببرید زیرا شوهرش به خوابیدن روی کاناپه کشیده شده است. این باعث میشود که او مشکوک شود که به او خیانت کرده است و وقتی خواهرش کیف پول زنی را در یک شوهر کامیونی که برای رانندگی استخدام شده است پیدا میکند - زنی که سالها پیش شوهرش با او خیانت کرده است، شک او تقویت میشود.
زنجیره ای از وقایع رخ می دهد که من را به این باور رساند که او تازه خسته شده و ایمانش را به شوهرش از دست داده است. وقتی او ادعا کرد که برای اختراعش 800000 دلار به او پیشنهاد شده است تا آن را رد کند، چه احساسی خواهد داشت؟ او با بدهی به خاک سپرده شد (از طرف او می توانم اضافه کنم) و در شرف از دست دادن خانه اش بود، و او این پیشنهاد را رد کرد؟ در واقع، من متقاعد نیستم که او حتی داستان او را باور کند. من گمان میکنم که او فکر میکرد که او در کامیون شرکت با آن زن دیگر امتحان کرده است و سپس از جلسه کاری 800000 دلاری برای سرپوش گذاشتن بر خیانت خود استفاده کرد.
اما در بازدید دوم متوجه شدم که حتی زمانی که شوهر از او درخواست کرد به نظر میرسید که ملیندا تمام تلاشش را میکند تا طلاق را پشت سر نگذارد و برای پس گرفتن او عجله نکند. خواهرانش در تمام مدت به او می گفتند که او خوب نیست و او احمقی است که او را دوست دارد، بنابراین او مجبور شد یک جبهه قوی برای آنها ایجاد کند.
اما پس از طلاق او متوجه می شود که شوهرش واقعا به رویاهایش رسید او در موقعیت خود تجدید نظر می کند و فکر می کند که شاید بالاخره بتوانند زندگی را که او به او وعده داده بود، زندگی کنند. اما پس از آن او به طرز بی ادبانه ای متوجه این واقعیت می شود که او ادامه داده و با شخص دیگری ازدواج کرده است - همان زنی که مدت ها پیش به او خیانت کرد و او را (در خشم خود) به از دست دادن باروری خود کشاند - و این زن اکنون از رویای ملیندا لذت می برد. فداکاری برای.
بسیاری از مردم به من گفته اند که واکنش ملیندا را دریافت نکرده اند. به هر حال، سابقش ده برابر مبلغی که از او گرفته بود به او پرداخت کرد. اما من فکر نمی کنم همه چیز فقط به خاطر پول بود. به اعتقاد من، عصبانیت او از نظر او به این دلیل بود که هرگز باعث نشد آنطور که میخواست دوستش داشته باشند، و حالا این زن دیگر را آنطور که او میخواست دوست داشته شود، دوست داشت. وقتی او دو شغل می کرد اهمیتی نمی داد، مورد تمسخر خواهرانش قرار می گرفت و جوانی و تخم لانه اش را برای او قربانی می کرد. اما حالا او به تمام خواسته ها و نیازهای زن دیگری رسیدگی می کرد. از نظر او به نظر می رسد که او تمام کارهای سخت را انجام داده است و این زن دیگر تمام شکوه را به دست آورده است.
من کاملاً می توانستم عصبانیت او را درک کنم، اما او او را کنار زد تا عصبانیتش را هدایت می کرد. در خودش.
صحنه پایانی یک قطار شکسته بود و به قدری شلخته نوشته شده بود و مملو از نادیده گرفتن های ویرایشی بود که بسیاری از حجم عظیم طرح اولیه و صحنه های قبلی را از بین برد.
br/> ای کاش تایلر پری کمتر روی کمیت فیلمنامه هایش و بیشتر روی کیفیت تمرکز می کرد. صحنههای آغازین آکریمی گواه کیفیتی است که او میتواند تولید کند.
دانلود فیلم Acrimony 2018 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بله میدانم. تایلر پری فیلمهای بدی است. من یکی دو تا از اینجا و آنجا را دوست داشتم، اما به هیچ وجه آنها فیلم هایی نبودند که خودم را ببینم که به آنها برمی گردم یا به آنها فکر می کنم. من هیچ تریلر برای Acrimony ندیدم و به این نتیجه رسیدم که بهتر است کور باشم و چیزی را ندانم. خوشحالم که این کار را انجام دادم، اگرچه فکر نمی کنم تاثیری بر نظر من درباره فیلم داشته باشد. Acrimony دارای یک اجرای قدرتمند از Taraji P. Henson است و در واقع یک زمان بسیار سرگرم کننده بود.
ملیندا (هنسون) داستان مار خود را از یک شوهر سابق روایت می کند. روزهای جوانی او را با ملاقات با رابرت، شوهر آیندهاش، میبینیم. به نظر می رسد او یک کلاهبردار است و حتی به او خیانت می کند، اما با وجود مخالفت خواهرانش و عصبانیت خود او دوباره با او باز می گردد. به سرعت به جلو، 18 سال یا بیشتر، او هنوز مرده بدون شغل است و به نظر می رسد فقط برای او هزینه دارد، زیرا او روی پروژه ای تمرکز می کند که دهه ها تنها انگیزه او بوده است. او همچنین به این فکر میکند که ممکن است دوباره خیانت کند و باید هزینههایی را که از او میگیرد ارزیابی کند.
من خیلی سعی کردم یک طرح کلی اما مبهم را برای فیلم خلاصه کنم، زیرا فیلم پیچهای زیادی دارد. و می چرخد و بهتر است فقط آنها را تجربه کنید. شخصیت ها روی سرشان می چرخند و شما نمی دانید طرف چه کسی هستید. چه کسی حتی خوب یا بد است؟ در نهایت، پری فیلمی را به من می دهد که از آن بسیار راضی بودم و فیلمی که احساس می کردم شایسته ستایش است. برخی از وقایع ممکن است غیر منطقی به نظر برسند، اما آیا محدودیتی برای دیوانگی وجود دارد؟ دیوانه کننده است و گاهی اوقات فراتر از آن، اما نوع سرگرمی تئاتری است که با درام و هیجان سنگین به آن نیاز داشتم.
تراجی در اینجا به خوبی استفاده شده است، که خوب است. من احساس میکنم که مری مغرور واقعاً استعدادهایش و تلاش برای تبدیل شدن به یک نقش قهرمان بد را شکست داده است، اما با این وجود او عملکرد خوبی را در اینجا ارائه میکند. او دوست داشتنی است و پس از آن نامطلوب، او در نقش پیشرفت می کند. من هنوز مطمئن نیستم که به این دلیل است که فیلم در ذهن من تازه است. منظورم این است که رتبه و بازتاب شخصی فیلم ممکن است با گذشت زمان کاهش یابد، اما در حال حاضر من تحت تأثیر قرار گرفته ام که تایلر پری توانست فیلمی کاملاً سرگرم کننده را بنویسد و کارگردانی کند.
دانلود فیلم Acrimony 2018 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
'ACRIMONY': Two and a Half Stars (از پنج)
یک فیلم هیجان انگیز به نویسندگی و کارگردانی تایلر پری، درباره یک همسر وسواسی اما وفادار، که به دنبال انتقام از شوهر خیانتکار اما دوست داشتنی خود است. تاراجی پی هنسون، لیریک بنت و کریستل استوارت در Acrimony بازی می کنند. مانند تقریباً همه فیلمهای پری، Acrimony تقریباً یکصداً نقدهای منفی از سوی منتقدان دریافت کرد، اما در باکس آفیس موفق شد. من مدتی است که فیلمی از تایلر پری ندیدهام، اما این یکی قطعا بهتر از فیلمهای قبلیاش است که سالها پیش دیدم (که از آن متنفر بودم). با این حال، این به دور از یک فیلم خوب است، اما حداقل سرگرم کننده و تا حدودی درگیر است. همچنین هنسون مانند همیشه در نقش اول فوق العاده است. از ذهن تایلر پری، این "جاذبه مرگبار" شبیه به یک "جاذبه کشنده" است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.