در قرن پانزدهم میلادی، شمایل نگاری به نام «آندری روبلف» (سولونیتسین) با دوستانش به شهر ولادیمیر می رود. او خیلی زود برگزیده می شود تا با یک یونانی دیوارهای کلیسای جامع شهر را بیاراید...
زندگی، روزگار و مصایب یک هنرپیشهی قرن پانزدهم روسی...
داستان زندگی "آندری روبلف" یکی از بزرگترین نقاشان قرن پانزدهم روسیه.دورانی که با نبرد بی پایان بین شاهزاده ها و حمله قوم تاتار شناخته می شود...
فیلم برداشتی آزاد از زندگی آندری روبلف، نقاش مشهور روسی دوره رنسانس است. در قرن پانزدهم میلادی، شمایل نگاری به نام آندری روبلف با دوستانش به شهر ولادیمیر میرود. او خیلی زود برگزیده میشود تا با یک یونانی دیوارهای جامع شهر را بیاراید…
آندریو روبلوف زندگی یک نقاش بزرگ را طی یک دوره آشفته تاریخ 15 قرن روسیه ، ترسیم می کند و...
فیلم آندری روبلف (Andrey Rublev) در مورد زندگی و مصیبت های هنرمند بزرگ قرن 15 روسیه آندری روبلف ....
دانلود فیلم Andrei Rublev 1966 (آندری روبلف) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آندری تارکوفسکی یکی از فیلمسازان مورد علاقه من در تمام دوران است. فیلم های او احساسات مرموزی را برمی انگیزد که کمتر در فیلم Andrei Rublev های دیگر پیدا می کنم. فیلم های او نه تنها فیلمبرداری چشمگیری دارند، بلکه با وجود اینکه در ابتدا چقدر ساده به نظر می رسند، داستان های بزرگی نیز دارند. از آنجایی که آندری روبلف بیش از 3 ساعت بود، کمی نگران بودم که برای ورود به آن مشکل داشته باشم. با این حال، آن را تجربهای واقعاً جذاب یافتم.
دو دهه از زندگی نقاش مشهور قرون وسطایی روسی آندری روبلف در این حماسه به تصویر کشیده شده است. ما تعاملات او را بین دیگر نقاشان، بوفون ها، بت پرستان و تاتارها می بینیم. این تجربیات بر اقدامات او در طول فیلم شکل میدهد و بر آن تأثیر میگذارد.
من برای اولین بار شروع به بررسی مضامین فیلم کردم که این سؤال را پرسیدم: چه چیزی باعث شد آندری از نقاشی دیوارهای کلیسا در فصل خودداری کند. 5 وقتی دوباره با این فکر فیلم را تماشا کردم، شروع کردم به دیدن فیلم به عنوان بازنمایی از انسانیت زدایی. در چندین فصل ابتدایی، آندری شاهد ضرب و شتم یا کشته شدن افراد زیادی بود. او همچنین شاهد چندین سایت عجیب و غریب مانند دیدن گروهی از مشرکان برهنه بود که در میان جنگل ها می دویدند. این تجربیات او را به طرق مختلف تحت تأثیر قرار داد، از جمله اینکه چگونه او از تزئین دیوارهای یک کلیسا امتناع کرد یا اینکه چگونه یک تاتار را برای نجات کسی در طول یک حمله به قتل رساند. با این حرف، تارکوفسکی میگوید بیرحمی دنیا باعث شد آندری علاقهاش را به نقاشی از دست بدهد.
من پیشگفتار و فصل پایانی فیلم را هم دوست داشتم. در نگاه اول، پیش درآمد احساس میشد که در جای خود قرار ندارد زیرا شخصیتهای صحنه ابتدایی دیگر هرگز دیده نشدند. با این حال، فکر میکنم تارکوفسکی عمداً این کار را انجام داد زیرا سعی داشت به تماشاگران بفهماند که این یکی از حیاتیترین صحنههای فیلم است. من چند نظریه در مورد هدفی که افتتاحیه انجام می دهد دیده ام. بعضی ها می گفتند این وجود دارد تا ما را با بی رحمی دنیا آشنا کند. با این حال، تفسیر من این است که آن و فصل آخر به عنوان کتابی برای سفر آندری عمل می کنند. صحنه آغازین مردی به نام یفیم را به تصویر میکشد که با یک بالون از میان جمعیت عصبانی فرار میکند تا سقوط کند و احتمالاً بمیرد. فصل آخر پسری به نام بوریسکا را نشان می دهد که تلاش می کند زنگی برای شاهزاده بزرگ بسازد. وجه اشتراک یفیم، آندری و بوریسکا این است که همه آنها به نوعی هنرمندان و رویاپرداز هستند زیرا سعی می کنند بر مشکلات غلبه کنند و چیزی الهام بخش خلق کنند. هر دوی این افراد سفر آندری را به پایان میرسانند. یفیم نمایانگر مرگ یک هنرمند قدیمی است در حالی که بوریسکا نشان دهنده تولد یک هنرمند جدید است. در پایان فیلم، آندری پس از اینکه اعتراف کرد که پدرش راز ساختن ناقوس را به او نگفته است، به بوریسکا دلداری می دهد. من این صحنه را اینگونه تعبیر کردم که آندری تلاش میکند پسر را تشویق کند که به هنر علاقه مند بماند، بنابراین او در نهایت میتواند جایگزین او شود.
تارکوفسکی معمولاً دیالوگها را بهطور استثنایی مدیریت میکند. اگر به دیالوگ های فیلم های او دقت کنم، بسیاری از آن ها را تامل برانگیز و قدرتمند می دانم. دیالوگ های بسیار خوبی در آندری روبلف وجود داشت. اولین صحنه عالی دیالوگ در فصل 3 است. آندری در آن با تئوفانس، یکی دیگر از نقاشان مشهور روسی گفتگو می کند. گفتگوی آنها تفاوت اصلی آنها را نشان می دهد. در طول گفتگوی خود، تئوفانس می گوید: "مردم تقصیر گناهان خود را بر دوش یکدیگر می اندازند ... خود را در برابر خداوند متعال توجیه خواهند کرد." آندری به او پاسخ می دهد: "من نمی فهمم چگونه می توانی نقاشی بکشی، با چنین افکاری." این صحنه ویژگی های شخصیتی هر دو مرد را نشان می دهد. قبلاً توضیح دادم که چگونه آندری روبلف به شدت بر اساس غیرانسانی سازی استوار است. گفتگوی آنها نمایانگر این موضوع است. دلیل اینکه تئوفانس این افکار را دارد در حالی که آندری ندارد این است که تئوفانس بسیار بزرگتر از آندری است. او بی رحمی جهان را بیشتر دیده است. آندری هنوز آنقدر از آن ندیده است که با جهان بینی تئوفان ارتباط برقرار کند. یکی دیگر از صحنه های عالی دیالوگ در فصل 6 اتفاق می افتد. پس از اینکه آندری از یک حمله جان سالم به در می برد، با روح تئوفانس روبرو می شود. آندری به تئوفانس می گوید که از این که چگونه یک تاتار را در طول حمله کشته است منزجر است. او برای از دست دادن کار خود و بدی در دنیایی که در آن زندگی می کند عزادار است. او ممکن است با تئوفانس در فصل 3 موافق نباشد، اما بعداً، در نهایت با او موافقت می کند. دلیل این تغییر این است که موارد بیشماری وحشیانهای که آندری با آنها مواجه شد باعث شد تا او به مرور زمان از انسانیت خارج شود.
فیلمبرداری نیز جذاب بود. بسیاری از فیلمهای کلاسیک که در گذشته به خاطر فیلمبرداری هیجانانگیزشان مورد تحسین قرار میگرفتند، من را چندان ناراحت نمیکنند. با این حال، لحظات مشروعی در آندری روبلف وجود داشت که به خوبی پیش رفت. بسیاری از آنها در فصل 6 بودند. برخی از صحنه هایی که از آن سکانس برجسته بود این بود که چگونه فلز مایع به دهان کسی ریخته شد، وقتی اسبی از پله ها افتاد، وقتی گاو را آتش زدند، و همانطور که قبلا ذکر کردم. ، گفتگوی بین آندری و تئوفانس. همچنین نماهای متعددی از اسب ها وجود دارد که به گفته تارکوفسکی نمادی از زندگی هستند، که معروف ترین آنها در آخرین شات رخ می دهد.
در نقد خود از «استالکر»، من تارکوفسکی را با استنلی کوبریک مقایسه کردم. فیلمساز مورد علاقه او را "کوبریک روسی" خطاب کرد. من احساس میکنم این یک مقایسه معتبر است، زیرا هر دو فیلمساز با داستانهای ساده و در عین حال بزرگ فیلمهایی میسازند. هر چه بیشتر فیلمهای تارکوفسکی را تماشا میکنم، این دیدگاه بیشتر اجرا میشود. «آندری روبلف» به دلیل قدرت مضمونی که در مورد انسانیت زدایی دارد، خود را از دیگر فیلمهای مبتنی بر داستانهای واقعی متمایز میکند که از نیمه اول به نیمهی بعد منتقل میشود.
دانلود فیلم Andrei Rublev 1966 (آندری روبلف) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
همانطور که آندری روبلف در مورد اینکه آیا با گناهی میتواند به شمایلنگاری مشهور خود ادامه دهد یا نه، با تردید مواجه شد، من نیز در مورد فیلم آندری تارکوفسکی دو دل میبینم. تجربه من با کارهای دیگر کارگردان، طبق معمول، محدود است، اما هنوز نمیتوانستم از این انتظار همیشگی مبنی بر اینکه عاشق «آندری روبلوف» (1969) هستم، خلاص شوم. مطمئناً چیزهای زیادی در مورد آن وجود دارد که دوست داشته باشیم، اما قدردانی من از فیلم را میتوان به بهترین شکل بهعنوان تحسین توصیف کرد تا محبت، و اگرچه میتوانم با نهایت تمجید از دستاورد تارکوفسکی صحبت کنم، اما آن فضای انحصاری نزدیک به آن را اشغال نمیکند. قلب من. آندری روبلف یک اثر مذهبی عمیقاً شخصی است، بررسی ایمان و ارزشهای اخلاقی، و شاید با توجه به ترجیح من نسبت به بیخدایی، تأثیر عمیقی از خود بر جای نگذاشته باشد. متأسفانه نمی توان تمام اعتقادات شخصی را صرفاً برای قدردانی از یک اثر هنری کنار گذاشت. با این حال، من دوست دارم فکر کنم که عظمت سینما، در بیشتر موارد، می تواند مرزهای مذهبی را درنوردد.
آندری تارکوفسکی اولین فیلم بلند خود، "کودکی ایوان" را در سال 1962 منتشر کرد. حتی قبل از اکران آن، کارگردان علاقه خود را به فیلمبرداری از زندگی آندری روبلوف، شمایلنویس بزرگ روسی ابراز کرده بود، حتی اگر اطلاعات کمی در مورد زندگی او وجود داشته باشد. تارکوسکی با کار با فیلمنامه ای که توسط خودش و آندری کونچالوفسکی نوشته شده بود، در سال 1964 شروع به فیلمبرداری کرد و یک قطعه 205 دقیقه ای برای تماشاگران خصوصی در مسکو در سال 1966 به نمایش درآمد. با این حال، واکنش های انتقادی متفاوت بود و برش های قابل توجهی در فیلم Andrei Rublev ایجاد شد. زمان پخش فیلم، قبل از نمایش نسخه 186 دقیقه ای خارج از رقابت در جشنواره فیلم کن در سال 1969. من کاملاً مطمئن نیستم که در نهایت کدام نسخه را تماشا کردم. شمارشگر زمان چیزی حدود 165 دقیقه را نشان میدهد، اگرچه تحقیقات مختصر من نتوانست دنبالههای اصلی گمشده را کشف کند. در گذشته، احتمالاً باید برای مدت طولانیتری مقاومت میکردم و دیویدی Criterion Collection را میگرفتم که شکوه چهار ساعتهاش را به تصویر باز میگرداند. بعد از چندین سال، زمانی که ناگزیر تصمیم میگیرم دوباره فیلم تارکوفسکی را ببینم، مطمئن میشوم که دقیقاً این کار را انجام خواهم داد.
«آندری روبلف» به 9 بخش مجزا تقسیم میشود، از جمله یک پایان رنگی که روبلف را نشان میدهد. نمادهای فرسوده همانطور که امروزه وجود دارند. آنها هر کدام جنبه ای از زندگی نقاش بزرگ را بررسی می کنند و تأکید خاصی بر ایمان او به خدا و ارتباط آن با کار او بر روی نقاشی های دیواری و شمایل ها دارند. جالب اینجاست که اگرچه خود روبلف (آناتولی سولونیتسین) در بیشتر داستان ها ظاهر می شود، اما اغلب در پس زمینه پنهان می شود، یک ناظر منفعل بر رفتار دیگران، از جمله کریل (ایوان لاپیکوف) که به شناخت روبلوف حسادت می کند، و بوریسکا جوان. (نیکلای بورلیایف)، که با موفقیت زنگ را با استفاده از ایمان به جای دانش به صدا در می آورد. یکی از پیامدهای این قالب روایی، عدم انسجام در داستان سرایی تارکوفسکی است. ما به اندازه کافی طرح هر بخش را دنبال می کنیم، اما، به طور کلی، به نظر نمی رسد که فیلم به سوی هیچ مکاشفه اوج قابل توجهی پیش رود - فیلم کامل شده برابر است با مجموع قسمت های آن، که هنوز هم بسیار تأثیرگذار است، اما آن را می کشد. کوتاه از شاهکار بودن با این حال، یک بار دیگر باید اذعان کنم که نسخه 205 دقیقه ای ممکن است به طور بالقوه این مشکل را اصلاح کند.
اما یک جمله که قابل بحث نیست این است که «آندری روبلف» واقعاً یک قطعه زیبا است. فیلمسازی عکاسی سیاه و سفید وادیم یوسف، ظرافت بدیع طبیعت را با پیچیدگی تقریباً دلخراش به تصویر میکشد. حتی قطرات باران یک باران نیمروزی با ظرافت ملایم بهشتی که ظاهراً از آن سقوط کرده اند، آغشته است. تارکوفسکی زیبایی سادهای را در تکان شاخه درخت در نسیم، جریان آرام رودخانه، گلههای دامی که از یک بالن هوایی فرار میکنند، مییابد. در به تصویر کشیدن کاملاً برعکس، یعنی نابودی طبیعت، کارگردان توانا است اما در غیر این صورت کاملاً استاد نیست. حمله به ولادیمیر توسط سربازان تاتار، بدیهی است که قرار بود محور اصلی تصویر باشد، اما تارکوفسکی تمام جزئیات را به حدی کمرنگ میکند که «آشوب» او در نهایت به یک درگیری صحنهای ختم میشود. این سکانس را با سوزاندن مسکو توسط سرگئی بوندارچوک در «جنگ و صلح» (1967) مقایسه کنید که در آن فرد احساس میکند در آتشهای جهنم فرود آمده است، و تضاد گویا است.
دانلود فیلم Andrei Rublev 1966 (آندری روبلف) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
همانطور که آندری روبلف در مورد اینکه آیا با گناهی میتواند به شمایلنگاری مشهور خود ادامه دهد یا نه، با تردید مواجه شد، من نیز در مورد فیلم آندری تارکوفسکی دو دل میبینم. تجربه من با کارهای دیگر کارگردان، طبق معمول، محدود است، اما هنوز نمیتوانستم از این انتظار همیشگی مبنی بر اینکه عاشق «آندری روبلوف» (1969) هستم، خلاص شوم. مطمئناً چیزهای زیادی در مورد آن وجود دارد که دوست داشته باشیم، اما قدردانی من از فیلم را می توان به بهترین شکل به عنوان تحسین توصیف کرد تا محبت، و اگرچه می توانم با نهایت تمجید از دستاورد تارکوفسکی صحبت کنم، اما آن فضای انحصاری نزدیک به آن را اشغال نمی کند. قلب من. آندری روبلف یک اثر مذهبی عمیقاً شخصی است، بررسی ایمان و ارزشهای اخلاقی، و بنابراین، با توجه به ترجیح من نسبت به بیخدایی، شاید اجتنابناپذیر باشد که فیلم چنین تأثیر عمیقی بر جای نگذاشته باشد. متأسفانه نمی توان تمام اعتقادات شخصی را صرفاً برای قدردانی از یک اثر هنری کنار گذاشت. با این حال، من دوست دارم فکر کنم که عظمت سینما، در بیشتر موارد، قادر است از مرزهای مذهبی فراتر رود.
آندری تارکوفسکی اولین فیلم بلند خود، "کودکی ایوان" را در سال 1962 منتشر کرد. حتی پیش از اکران، کارگردان علاقه خود را به فیلمبرداری از زندگی آندری روبلوف، شمایلنویس بزرگ روسی ابراز کرده بود، حتی اگر اطلاعات کمی در مورد زندگی او وجود داشته باشد. تارکوسکی با کار با فیلمنامهای که توسط خودش و آندری کونچالوفسکی نوشته شده بود، در سال 1964 شروع به فیلمبرداری کرد و یک قطعه 205 دقیقهای در سال 1966 برای تماشاگران خصوصی در مسکو به نمایش درآمد. با این حال، واکنشهای انتقادی متفاوت بود و برشهای قابلتوجهی در فیلم Andrei Rublev ایجاد شد. زمان پخش فیلم، قبل از نمایش نسخه 186 دقیقهای خارج از رقابت در جشنواره فیلم کن در سال 1969. من کاملاً مطمئن نیستم که در نهایت کدام نسخه را تماشا کردم. شمارشگر زمان چیزی حدود 165 دقیقه را نشان میدهد، اگرچه تحقیقات مختصر من نتوانست دنبالههای اصلی گمشده را کشف کند. با نگاهی به گذشته، احتمالاً باید برای مدت طولانیتری مقاومت میکردم و دیویدی Criterion Collection را میگرفتم که شکوه چهار ساعتهاش را به تصویر باز میگرداند. بعد از چندین سال، وقتی ناگزیر تصمیم میگیرم دوباره فیلم تارکوفسکی را ببینم، مطمئن میشوم که این کار را انجام میدهم.
«آندری روبلف» به 9 بخش مجزا تقسیم میشود، از جمله یک پایان رنگی که نمادهای روبلوف را نمایش میدهد. همانطور که امروزه وجود دارند. آنها هر کدام جنبه ای از زندگی نقاش بزرگ را بررسی می کنند و تأکید خاصی بر ایمان او به خدا و ارتباط آن با کار او بر روی نقاشی های دیواری و نمادها دارند. جالب اینجاست که اگرچه خود روبلف (آناتولی سولونیتسین) در بیشتر داستان ها ظاهر می شود، اما اغلب در پس زمینه پنهان می شود، یک ناظر منفعل در رفتار دیگران، از جمله کریل (ایوان لاپیکوف) که به شناخت روبلوف حسادت می کند، و بوریسکا جوان. (نیکولای بورلیایف)، که با موفقیت زنگ را با استفاده از ایمان به جای دانش به صدا در می آورد. یکی از پیامدهای این قالب روایی، عدم انسجام در داستان سرایی تارکوفسکی است. ما به اندازه کافی طرح هر بخش را دنبال می کنیم، اما، در کل، به نظر نمی رسد که فیلم به سوی هیچ مکاشفه اوج قابل توجهی پیش رود. کوتاه از شاهکار بودن با این حال، یک بار دیگر باید اذعان کنم که نسخه 205 دقیقه ای ممکن است به طور بالقوه این مشکل را اصلاح کند. ساخت. عکاسی سیاه و سفید وادیم یوسف ظرافت بدیع طبیعت را با پیچیدگی های تقریباً دلخراش به تصویر می کشد. حتی قطرات باران یک باران نیمروزی با ظرافت ملایم بهشتی که ظاهراً از آن سقوط کرده اند، آغشته است. تارکوفسکی زیبایی سادهای را در تکان شاخههای درخت در نسیم، جریان آرام رودخانه، گلههای دامی که از بالون هوایی فرار میکنند، مییابد. در به تصویر کشیدن کاملاً برعکس، یعنی نابودی طبیعت، کارگردان توانا است، اما در غیر این صورت کاملاً استاد نیست. حمله به ولادیمیر توسط سربازان تاتار، بدیهی است که قرار بود محور اصلی تصویر باشد، اما تارکوفسکی تمام جزئیات را به حدی کمرنگ میکند که «آشوب» او در نهایت به یک درگیری صحنهای ختم میشود. این سکانس را با سوزاندن مسکو توسط سرگئی بوندارچوک در «جنگ و صلح» (1967) مقایسه کنید، که در آن فرد احساس میکند در آتشهای جهنم فرود آمده است، و تضاد گویا است.
دانلود فیلم Andrei Rublev 1966 (آندری روبلف) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
درک آندری روبلف به یکباره غیرممکن است. شما باید حداقل دو بار آن را تماشا کنید تا بتوانید چیزی را بفهمید. در ابتدا به نظر می رسد این یک فیلم هنری انتزاعی در مورد یک نقاش در قرن پانزدهم است، فیلمی که در مورد وضعیت اسفبار یک هنرمند نسبت به ایده آل های خود در زمان های دشوار صحبت می کند، یک فیلم فلسفی/تاریخی. و ممکن است این بخشی از قصد تارکوفسکی بزرگ باشد.
اما وقتی دوبار آن را تماشا میکنید، متوجه میشوید که درباره دین نیز هست. و در مورد آرمان انسان. صحنه اول به وضوح نشان می دهد که چگونه انسان همیشه برای رسیدن به چیزی بالاتر تلاش کرده است و چگونه اغلب شکست می خورد. آندری روبلف هم مثل همیشه در فیلم Andrei Rublev های تارکوفسکی درباره طبیعت انسان است. ما آندری را در دوران تاریک و پر دردسر و ماجراهای او دنبال می کنیم و قسمت حمله تاتارها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در اینجا میبینیم که تارکوفسکی گرسنگی همیشگی قدرت و تأثیری که میتواند بر یک مرد داشته باشد را به تصویر میکشد. شاهزاده روسی به کشور خود خیانت می کند و پس از تماشای تخریب شهر ولادیمیر توسط گروه تاتارهای وحشی، باید به وجدان خود محاکمه شود. صحنه در کلیسا نیز از اهمیت بیشتری برخوردار است، مانند صحنه رودخانه با جشنواره بت پرستان. همه آنها تضاد ادیان و همچنین ارزش های اخلاقی را نشان می دهند.
همه گفته شد، فیلم بدون قسمت آخر، قسمتی با پسر و ناقوس کلیسا، عالی نخواهد بود. آندری روبلف تولد دوباره روسیه، روسیه مسیحی را نشان می دهد و صحنه پایانی با بالا بردن زنگ یکی از بهترین صحنه های تاریخ سینما است. این به ما نشان می دهد که ایمان چیز ضعیفی است، اگر زنگ کار نمی کرد، همه چیز به گونه ای دیگر پایان می یافت. اما به لطف فداکاری و تلاش یک پسر، زنگ به صدا درآمد و ایمان به سرها و قلب های ضعیف مردم بازگشت.
ظهور ناگهانی معجزه آسا رنگ در پایان و موسیقی فوق العاده و موقر واقعاً برجسته می شود. پیام نهایی آندری روبلف کدام هنر مقدس و جاودانه است و فراتر از زمان است.
در زمان اکران، معتقدم فقط خود تارکوفسکی و شاید آندری کنچالوفسکی، نویسنده همکار، می دانستند که آندری روبلف واقعاً چقدر شاهکار است. . دنیا مدتی طول کشیده تا آن را کشف کند، اما ارزشش را داشت. با بازی بی نقص، مخصوصا توسط آناتولی سولونیتسین، موسیقی عالی، فیلمنامه عالی و کارگردانی عالی، چه چیزی جز یک 10 کامل می توانم به آن بدهم؟
دانلود فیلم Andrei Rublev 1966 (آندری روبلف) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آندری روبلف اثری قوی است که صرفاً تصویری از یک کشیش و نقاش خارقالعاده نیست، بلکه تصویری از زندگی، ناراحتیها و پذیرفتههای جامعه روسیه در یک هزار و پانصد سال است. آندری تارکوفسکی، خالق تصویر، فیلم را در هشت رمان ساختار می دهد و تلاش می کند تا وجود زباله های جامعه را به هر ترتیبی که روبلوف دارد باز کند. ما میتوانیم درک کنیم که چگونه ایده قهرمان از جانب عابد کم بینا تا کشیش بیگناه ایجاد میشود و در نهایت با «زندگی و مرگ» مواجه میشود، او به درک و تأیید خود و اینکه چگونه میتواند و باید به بشریت کمک کند، میرسد. با این نظرسنجی فیلم، من باید دیدگاه خود را در مورد اینکه چگونه اضطراری اعتماد به نفس در ترکیب با وضعیت اضطراری وجودی جامعه به آندری روبلف کمک کرد تا راهی را برای برقراری ارتباط با او کشف کند، منعکس کنم. برای شروع، اجازه دهید فیلم را به قطعات درختی تقسیم کنم: راه به جماعت، اعتصاب تاتارها و کار کردن زنگ. از داستان های اصلی، تصویر به نیاز، خاک و فروتنی افراد طبقه پایین روسی رضایت دارد. ما درک می کنیم که آنها چگونه زندگی می کنند، استراحت می کنند، و در هر صورت، یک رسم سخت آگنوستیک را ایجاد می کنند. وجود یک کارگر معمولی آن چیزی نیست که یک مرد سختگیر مسیحی قانونی باید مانند آن زندگی کند. این همان چیزی است که آندی روبلف در آغاز مسیر خود را به سمت بوم کلیسای پادشاه می بیند. متقاعد شدن برای شروع، بیرون رفتن از جامعه مذهبی محل سکونت، با واقعیت ظالمانه ای روبرو می شود و این واقعیت باعث می شود که بفهمد افراد واقعاً به کمک نیاز دارند. با تعمق در این تخلفات، به پهلو نمیچرخد، برعکس، سعی میکند دلیل وقوع این اتفاقات را دریابد. زمانی که او گفتمان را با تئوفانیس یونانی آغاز میکند، این موضوع در بخش «علاقههای آندری» بهخوبی مشخص شده است. در اینجا آندری سعی می کند غافل بودن شدید مردم را نشان دهد: "و مشکلات جدیدی بر سر کارگر می ریزد: سپس تاتارها چندین بار در پاییز، سپس گرسنگی، سپس طاعون، با این حال او در واقع کار می کند، او کار می کند ... او صلیب خود را تسلیمانه می رساند. تسلیم نمی شود، با این حال ساکت است و استقامت می کند، فقط خدا می خواهد تا قدرت کافی داشته باشد، آیا خداوند قادر مطلق آنها را به خاطر چنین تاریکی نمی بخشد؟ با فرض اینکه Theophanies بیان می کند که افراد بی اطلاع و شرور بودند و خواهند ماند، با در نظر گرفتن مناسبت های "شام آخر" عیسی و بیان اینکه امروز خط داستان چیزی شبیه به آن خواهد بود، آندری دوست دارد عذرخواهی را برای او برجسته کند: "اگر فقط یکی باشد. بدی یادآوری می شود، پس در آن لحظه، در پیشگاه خدا هرگز خوشحال نخواهی شد.» سرچشمه اساسی دعواهای بین آنها این است که تئوفانی فقط به آندری نیاز دارد تا از توانایی و توانایی خود استفاده کند و از آنجایی که این هدیه توسط خدا به او داده شده است، در حالی که خود آندری باید صرفاً برای کمک به افراد و پیشبرد دین درست انجام دهد. فلسفه روبلوف زمانی که کار بر روی جماعت را شروع می کند، اولین ناراحتی را ایجاد می کند. با نگاهی به کشور گمشده و وحشتناک، او ترجیح می دهد «آخرین قضاوت» را نسازد، با در نظر گرفتن این که افراد به چیزی سبک و ساده نیاز دارند تا به حرکت درآیند، اما نه چیزی که آنها را خیلی بیشتر ترساند. بالاخره راهش را دنبال می کند و هارمونی لذت بخش و سبکی ایجاد می کند. زمانی که خواهر و برادر حاکم و تاتارها شهر را درگیر می کنند، این امر بی اهمیت می شود. این در حالی است که آندری انرژی خود را از دست می دهد و در یک کانتینر دیگر با Theophanies (شبح او) مکان هایی در حال تکامل هستند. "برف می بارد، هیچ چیز وحشتناک تر از این نیست که در معبد برف می بارد" - با این کلمات می بینیم که Theophanies دوباره ظرف را گم می کند. حکایت هدفمند با برف، تا آنجا که ممکن است به من مربوط باشد، خنک شدن انرژی روبلوف است. پناهگاهی که آندری سعی کرد با نور ارضا کند، در حال حاضر برف می بارد. این می تواند توجیهی باشد برای اینکه چرا آندری یکی از شرورها را می کشد تا از زنی محافظت کند که علاوه بر آن او را بفروشد. این به انگیزه ای تبدیل می شود که چرا آندری کار هنری را رها می کند و وعده سکوت می دهد. قسمت آخر کاملاً به بچه بوریسکا اختصاص دارد که داستانش آندری را زنده می کند. بچهای که خانوادهاش را از دست داده است، از فرصتهای خود برای زندگی بهتر استفاده میکند. بوریسکا به شدت، سرسختانه و مشتاقانه رهبری را به دست می گیرد و با راز منحصر به فردی تظاهر می کند که هرگز از آن آگاه نخواهد شد. در هر صورت، ثروت و هدیه خداوند به بوریسکا اجازه داد بدون شک یک اثر هنری بسازد. در لحظه ای که کار می کند، یک بچه به سادگی له می شود، با این حال عمل او روبلوف را راضی می کند و او تعهد خود را با کلماتی دلسوزانه به بوریسکا زیر پا می گذارد: "شما متوجه می شوید که چگونه عاقبت به خیر شد، متوقفش کنید... اینجا با شما همراه می شویم. تو زنگ میزنی، من نمادها میسازم...چنین مناسبتی برای افراد...». در اینجا ما باید دوباره بر "برای مردم" تأکید کنیم، با توجه به این واقعیت که اکنون می توانیم ببینیم که اعتماد به نفس او بازگشته است. به طور خلاصه، فیلم به طور مشروع به عنوان یک اثر بزرگ نامیده میشود، که نشان میدهد چگونه به طور انحصاری تاریخ یک نقاش نمادهای خارقالعاده را روایت نمیکند، اما نیاز به ملاحظاتی دارد که چگونه دین باید نزدیکتر شود و معرفی شود و بفهمد چگونه باید به آن توجه کرد. مسیحیت می تواند در مورد گناهان مردم عادی فکر کند. آندری روبلف تصویری از بازیکن سخت گیر است که ناراحتی های مردم را احساس کرد، ناراحتی های خود را تجربه کرد، فهمید که چگونه آنها را فتح کند و آن را در آثارش احیا کند.
دانلود فیلم Andrei Rublev 1966 (آندری روبلف) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«آندری روبلوف» بدون شک به عنوان اثری بزرگ از سینمای شوروی ساخته آندری تارکوفسکی تلقی می شود. آندری روبلف آندری روبلف را بازگو میکند و راه زندگی، ملاحظات، احساسات، نگرانیها و ناسازگاریهایش را در رویکردش برای تبدیل شدن به نقاش نمادهای مشهور روسیه باستانی نشان میدهد. آندری روبلف دوره ای را در محدوده 1400 و 1423 در بر می گیرد که یکی از دردسرسازترین زمان ها برای دامنه روسیه و نزدیکانش است. با در نظر گرفتن زوایای قابل تایید، فیلم می تواند دقیقاً با نشان دادن مکان های حمله تارتارها به شهر ولادیمیر، نزدیک شدن گرسنگی و طاعون، وضعیت وحشتناک افراد روسی را به تصویر بکشد. در تمام این صحنهها، بازتابهای آندری در مورد تجاوز، خدا و تجسم هستی که فیلم را برای جمعیتش تحریککننده میکند، به فیلم پیوسته است. از صحنههای اصلی، دنبال کردن فکر پشت آندری روبلف سخت است و چند صحنه فوقالعاده گیجکننده هستند، با وجود اینکه با پیشرفت پیشرونده طرح، شروع به ردیابی پاسخها میکنید و به تدریج داستان را درک میکنید. سوالاتی که در پی تماشای آندری روبلف به ذهنتان خطور می کند، ابزاری است برای ردیابی ماهیت اصیل زندگی، چگونه به حضور خدا ایمان داشته باشید، وقتی تصور می کنید که خدا شما را با پیش بینی غم انگیز و دشواری های آن رها کرده است. زندگی آندری روبلف به طور مشابه به عنوان یک کشیش معمولی که نمادها را در صومعه ها نقاشی می کند معرفی نمی شود، فرد در سفر فردی به دنبال همبستگی با خدا و یافتن "دعوت" خود می افتد. در فیلم Andrei Rublev نشان داده می شود که افراد متعارف، کارگران رنج های متعددی را متحمل شدند. جهان در آن بازه زمانی مملو از وحشیگری و رنج است. آندری روبلف نیز این را تجربه می کند، او مه آلودترین ایده را ندارد که چگونه از این وزن مهم عبور کند، که بر خلاقیت های هنری و تفکرات فردی او تأثیر گذاشته است. فیلم به آرامی تجسم واقعی روبلوف را آشکار می کند، او به شدت فکر می کند و ناله می کند، او نه می تواند خود واقعی خود را بیابد و نه توانایی واقعی خود را که از جانب خدا برای او استعداد دارد را درک کند. او به بزرگ و منفور، در مورد اعمال نادرست، خدا و افراد متعارفی که مجبور به ادامه چنین زندگی وحشتناکی هستند، و مردمی که به خدا تجاوز کرده اند می اندیشد. او افراد زیادی را می دید، فعالیت های آنها در طول حمله تارتارها، جشن های آگنوستیک، و به طور پیوسته در افراد به دلیل شهوت و گناهانشان ناامید می شد. روبلف نیز می پذیرد که افراد بی اطلاع هستند. در هر صورت، صرف نظر از همه اینها، ما می توانیم محبت روبلوف را به یک شخص و به ویژه افراد روسی و اعتماد او به همبستگی با خدا داشته باشیم. او در گفتمان با تئوفان یونانی میگوید که علیرغم اینکه "افراد روس اثرات بد حملات تارتارها، گرسنگی و طاعون را تجربه میکنند، اما واقعاً با فروتنی صلیب خود را به زیر میکشند. آنها هرگز ناامید نمیشوند، هر چند در راه خود استقامت کنند. بی سر و صدا رنج می کشند، و تنها پس از درخواست از خدا برای تقویت بیشتر آنها، قادر مطلق می تواند نادانی آنها را ببخشد» (Tarkovsky, 1966). این نشان دهنده اهمیت ایمان به خدا و درخواست از او حتی در سخت ترین فصول زندگی است. به هر حال، روبلوف در واقع در نبرد با خود به سر میبرد، زیرا در پی کشتن یک مرد، به یک بدکار تبدیل میشود. او وعده سکوت می دهد و در یک سفر فردی به دنبال پاسخ های خدا و همبستگی با او می افتد. اعتصاب تارتارها به شهر ولادیمیر، محو کردن کلیسا، بی رحمی افراد را به تصویر می کشد و بت پرستی را نشان می دهد. در اینجا فکر ردیابی دیوانهوار خدا میآید: چگونه میتوان تشویق و رستگاری را ردیابی کرد، به چه چیزی ایمان داشت وقتی همه چیز در محاصره خصومتی است که باعث میشود تصور کنی خدا تو را ترک کرده است. توسعه رینگر در قسمت آخر یک صحنه حیاتی در اینجا است. صدای زنگ شبیه حضور بهشتی است، شبیه به جایی که میتوانید خدا را ردیابی کنید و با او پیوند بزنید و هر یک از رنجهایتان را رها کنید. بخش آخر نیز بسیار مهم است، زیرا درک میکند که نه تنها جستجوی خدا و اهمیت زندگی مهم است، بلکه یافتن "تماس" شما برای شخص اساسی است. آندری تنها پس از دیدن اینکه بوریس، فردی که ناصادقانه اظهار داشت که راز ایجاد زنگ بهشتی را میداند، میتواند صدای زنگی را بسازد که او را قادر میسازد تا توانایی واقعی برای برافراشتن زنگها را داشته باشد، اهمیت توانایی خود برای نوع بشر را درک میکند و تصدیق میکند. هدیه خداست و درخواست او برای نقاشی نمادها در ترینیتی را دنبال می کند. این اثر هنری الهامبخش به سادگی مسیر آندری روبلف را در تبدیل شدن به نقاش نماد برجسته در تاریخ روسیه نشان نمیدهد، اما علاوه بر این، اهمیت ردیابی اهمیت واقعی زندگی، ردیابی خدا را به جمعیت منتقل میکند. و با او گرد هم بیاورید و انگیزه خود را پیدا کنید، "تماس" واقعی خود را در طول زندگی روزمره. آندری روبلف به شما این نکته را می فهماند که صرف نظر از اینکه خدا را تجاوز کرده اید یا با مشکلات زیادی در زندگی روزمره خود ادامه می دهید، واقعاً می خواهید به خدا توکل کنید و در همبستگی با خدا سرمایه گذاری کنید. آندری روبلف جمعیت خود را تحریک می کند تا به اعتماد به نفس شما فکر کنند و چیزهای زیادی را در نظر بگیرند.
دانلود فیلم Andrei Rublev 1966 (آندری روبلف) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آندری روبلیف (1966) فیلمی قابل تأیید است که توسط تارکوفسکی هماهنگ شده است و وجود یک شمایلنویس مشهور روسی و کشیش مسیحی را به تصویر میکشد که در 100 سال پانزدهم زندگی میکرده است. آندری روبلف اپیزودهای مهم زندگی آندری روبلیف را به تصویر میکشد که با پیشرفت او به عنوان یک صنعتگر و اعتقاداتش، گردهمایی او با افراد عادی روسیه باستانی، حملات تاتارها، تعهد به سکوت و پایان یافتن با بازبینی مجدد تخیل او در شمایل نگاری به غیر از وجود آندری روبلیف، فیلم نیز بخشهای مهمی از مسیحیت، بهویژه دین جهانی را نشان میدهد. در نتیجه آندری روبلیف از طریق افکار شمایل نگاری، امکان تثلیث، و به تصویر کشیدن ایده محبت در اعتماد مسیحی به اندازه کافی بخش های مسیحیت عرفی را معنا می کند. برای شروع این که چگونه نمادها به عنوان سوژه کانونی فیلم عمل می کنند. این نماد تصویری مقدس از مردم یا مناسبتهای تاریخ کتاب مقدس یا کلیسا است و پرستش نمادها نقش مهمی در مسیحیت، در درجه اول کاتولیک و سنتگرایی دارد. در نتیجه، نمادها برای مسیحیت کاتولیک و استاندارد به عنوان یک راهنمای اخروی برای تداعی همدلان و الهی عمل می کنند. قهرمان آندری روبلیف یکی از برجسته ترین نقاشان نماد روسیه باستانی بود. توانایی فوقالعاده او در ترسیم نمادها و تأثیر فراطبیعی آنها بر افراد در بسیاری از موارد در فیلم Andrei Rublev مورد اشاره قرار میگیرد. ناله ها در مورد واقعیت تعهد به سکوت و پایان شکل گیری نقاشی نماد توسط افراد مرسوم و کشیشان نشان می دهد که چگونه روبلوف توانایی فوق العاده ای داشت. آندری روبلف دستورات گسترده ای را برای ترسیم نمادها نشان می دهد که از سوی حاکمانی که اهمیت نماد عشق به قراردادی بودن در روسیه را تضمین می کنند. آخرین عکسها نمادهایی از نمای نزدیک را نشان میدهند که توسط روبلیف نقاشی شدهاند و افکار نویسنده را در مورد اهمیت شمایلنگاری در مسیحیت بیان میکنند. یکی از نمادهایی که در آخرین عکسها به نمایش گذاشته شد، "تثلیث" معروفی بود که توسط روبلیف نقاشی شده بود. امکان تثلیث را به عنوان یکی از اجزای اصلی مسیحیت نشان می دهد. تثلیث متضمن امکان خدا به عنوان متشکل از سه تجسم است که در یک تجسم ادغام شده اند: ذات خدا، پدر خدا و کودک در تعلیم تثلیث که توسط دومین گردهمایی جهانی در سال 381 ارائه شد متعادل بودند. اما امکان تثلیث نمی تواند وجود داشته باشد. از نگاه اولیه درک شود، در بیانیه پشیمانی پدرسالار تیموتائوس بغداد، اسقف نشین نشان داد که چگونه امکان تثلیث در خدمت امکان اطمینان توحیدی است. او از استعاره ها استفاده کرد تا نشان دهد که چگونه می توان یک ماهیت را به سه ماهیت تفکیک کرد. به عنوان مثال، همانطور که خورشید دارای سه جزء (ساختار، نور، شدت) است، خداوند نیز دارای سه دیدگاه است (پدر، فرزند و ذات خدا) (Mingana و همکاران 233). به همین ترتیب، در نماد معروف روبلیف سه پیام آور مقدس را به تصویر می کشد که پیچش های آنها دایره ای را می سازند. سه پیام آور آسمانی فقط تثلیث (خدای پدر، فرزند و ذات خدا) را نشان می دهند که در یک دایره به هم پیوسته اند و همبستگی خود را در یک نشان می دهند. "تثلیث" روبلیف و به رسمیت شناختن اثر او در فیلم Andrei Rublev، معنای اساسی تثلیث مقدس را برای مسیحیت جهانی نشان می دهد. علاوه بر این، فیلم امکان ایده مسیحی محبت را به عنوان یک تعهد انسانی ارائه می دهد. آندری روبلف اغلب به بررسی چیستی عشق بر اساس دیدگاه مسیحی می پردازد. خطوطی از کتاب خوب به عنوان "عشق صبور است، خیرخواه است، عشق کینه نمی کند، عشق بزرگ نمی شود، خوشحال نیست، نمی جوشد، به دنبال خود نمی گردد، آشفته نمی شود، شر را تصور نمی کند، در دروغ جشن نمی گیرد، اما در واقعیت شادی می کند، همه چیز را می پوشاند، همه چیز را می پذیرد، هر چیزی می خواهد در همه چیز استقامت کند (اول قرنتیان 13: 4-8)" در فیلم Andrei Rublev با تلاش روبلیف گفته می شود. این اصل را دنبال کنید متعاقباً هنگام رویارویی با بوسه بانوی آگنوستیک آشکار، آندری این پرسش را مطرح می کند که آیا این علامت عشق فاسد است یا عشق واقعی خداگونه که تا حدودی تحقیقی فلسفی است. رفتار او با تقریباً همه حیوانات، هماهنگی و عشق عمیق را توصیه میکند، به استثنای نمایش قتل مردی که برای تعرض به زن نادان تلاش میکند. روبلیف که از خود ناامید شده است متعاقباً متعهد به سکوت می شود که نشان می دهد عشق یا رحمت قابل توجهی برای مسیحیان وجود دارد. در نتیجه این اندیشه محبت در فیلم Andrei Rublev با فعالیت های پرشور آندری روبلیف ستایش می شود. در پایان، آندری روبلیف تارکوفسکی مؤلفههای اساسی مسیحیت جهانی را از طریق اندیشههای شمایلنگاری، تثلیث و عشق بهعنوان یک الزام به طور قابل ملاحظه و دقیق ارائه میکند. نحوه تمجید از توانایی روبلیف در نقاشی نمادها و علاقه به شمایل نگاری در روسیه قرون وسطی به معنای اهمیت نمادها برای تمرین دین است. تصویر نمادین ترینیتی علاوه بر این به عنوان نشانه ای برای کار اساسی امکان وجود سه جوهر از یک خدا پر می شود. تفکر مسیحی در مورد محبت به عنوان یک تعهد فداییان نیز امکان وجود اخلاق مسیحی را نشان می دهد که خیرخواهی را تحسین می کند. به طور کلی، فیلم تارکوفسکی دقیقاً قلمرو مسیحیت استاندارد قرون وسطی و اعتبارات اساسی این دین را به تصویر میکشد.
دانلود فیلم Andrei Rublev 1966 (آندری روبلف) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیلم با جمع شدن خنده های یک فرد جالب در حالی که دور از باران است شروع می شود. همه در حال زندگی بودند تا اینکه سه کشیش مسیحی وارد کلبه خود شدند و درخواست کردند که رضایت خود را تحمل کنند. به نظر میرسید که آنها تحت تعقیب نیستند، که افراد باید به آنها دسترسی میدادند. پس از مدتی مردان کنیاز می آیند و فرد سرگرم کننده را اسیر می کنند. این صحنه تصویر اصلی بی رحم بودن کنیاز به خویشاوندانش است و آندری روبلف انبوهی از مدل های این چنینی دارد. از بیرحمی اکنون زمان ایدهآل اجتناب نمیکند و آن را همانطور که هست نشان میدهد.
سپس به 1405 تغییر میکنیم. جایی که شخصی به نام فیوفان یونانی با یکی از زیردستان آندری روبلیوف چت میکند. - کریل. فیوفان تلاش می کند تا کریل را متقاعد کند که به مسکو بیاید و در نقاشی نمادها به او کمک کند. چیزی که من از این صحنه دارم این است که فیوفان واقعاً به کریل نیاز ندارد. به نظر می رسید که او تلاش می کند از طریق کریل به آندری کمک کند.
صحنه بعدی تأیید آن است. کریل در اتاقش نشسته و عصبانی به نظر می رسد. شاید او فهمیده است که از او استفاده می شود. او با عصبانیت کشیشان مختلف را دشنام می دهد، به صومعه بازار نگاه می کند و به آنها کمک می کند تا داستان کتاب مقدس را به خاطر بسپارند که در آن عیسی در حال انجام کارهای مشابه است. هم شخص سرگرم کننده ای که دستگیر شد و هم کریل در آندری روبلف مهم هستند. آنها به آینده باز خواهند گشت و ما این گزینه را خواهیم داشت که بفهمیم آنها چگونه تغییر کردند. این به طور کلی در فیلم Andrei Rublev ها مورد استقبال قرار می گیرد. این نشان میدهد که کارگردان درباره ظرافتها فکر میکند و اینکه او شخصیتها را به عنوان پرکنندهها درگیر نمیکند، در عین حال آنها را انسانهای بیمعنی نمیداند.
1406. آندری در مسکو حاضر شد و با فئوفان ملاقات کرد. آنها در حال بررسی وضعیت مردم هستند. آیا می توان گفت که آنها شرور هستند یا می گویند عابد هستند؟ ما درک می کنیم که آندری چگونه سهام را در پتانسیل انسانی قرار می دهد. او به شدت امیدوار است. این بسیار حیاتی است زیرا ما این امکان را داریم که در طول فیلم متوجه تغییر او در این موضوع شویم.
1408. در اینجا آداب و رسوم مشرکان را نشان می دهیم که برهنه می دوند و آمیزش می کنند. آندری توسط آنها بدست می آید و توسط یک خانم جوان در میان آنها محافظت می شود. آنها اعتقادات خود را بررسی می کنند و به نظر می رسد که در معنای محبت از هم جدا می شوند. آندری به او می گوید که ستایش نباید دیوانه کننده و وحشیانه باشد، بلکه باید توانا و آگاهانه باشد. سپس در آن هنگام روز بعد آن مشرکان به دست مردان کنیاز می رسد. هر زمان که فرصتی به او داده شد، آندری به او کمک نکرد تا آن مردان را بشکند. چه فکر خوبی می تواند داشته باشیم؟ آیا بهتر است تصور کنیم که آندری به اندازه کافی نترس درگیری با مردان کنیاز نیست؟ آیا فکر خوبی برای ما خواهد بود که احساس کنیم او ممکن است او را نجات داده باشد، اما به دلیل اعتقادات او این کار را نکرد؟
سپس آندری شروع به نقاشی می کند. با این حال، در واقع نه. پیروان او همه چیز را آماده کردند، به جز آندری که شروع نمی کند. دستیاران آندری کنیاز را ترک می کنند و زیر نظر خواهر و برادرش برای کار آماده می شوند. به نظر می رسد که کنیاز به ثروت برادرش حسادت می کند. او دستور می دهد که پیروان آندری را مبهوت کنند، بنابراین آنها گزینه ای برای ادامه دادن نخواهند داشت. خواهر و برادر کنیاز با تاتارها همکاری می کند و مسکو را نابود می کند. در کنار کلیسا، آندری مشغول نقاشی بود. آندری یکی از مهاجمان را می کشد تا خانم جوان ساکتی را که مدت طولانی در نقاشی به او کمک می کرد نجات دهد. او متحیر شده است زیرا این به یاد ماندنی ترین گناه مهم او بود که مرتکب شد.
آندری تمام انتظارات خود را از افراد از دست داده است. او عهد می بندد که هرگز در آینده صحبت نکند. 1412. خانم جوان آرام از زندگی خود خسته شده و با یکی از تاتارها ازدواج می کند. آندری در حال هجوم است. همراهان او مرده اند، خواهران و برادران روسی یکدیگر را می کشند، خواهران روسی تاتارهای عروسی هستند.
1423. مردان کنیاز به دنبال کسی هستند که بتواند یک زنگ بزرگ برای یک جماعت تولید کند. کید بوریس از این شانس ارزشمند برای صعود به موقعیت ها و نزدیک شدن به کنیاز استفاده می کند. او به آن مردها اعتراف می کند که متوجه یک مرموز می شود که پدرش قبل از مرگش رها کرده است. بوریس توسعه جماعت را مدیریت می کند و به نظر می رسد مضطرب و گمشده است. زمانی که زمین را پیدا کرد، احساس بهتری داشت. آندری او را زیر نظر دارد و مشکوک است؟
کریل تلاش می کند تا آندری را متقاعد کند که زیر نظر ترویسا کار کند، اما آندری صحبت نمی کند. کنیاز با افراد خارجی برای تمجید از راه اندازی جماعت آمده است. بوریس در حال خیالپردازی است که تازه میفهمد که هیچ ایدهای برای ساخت زنگوله ندارد. در حالی که صدای زنگ صدا به گوش می رسد، فیلم به اوج خود می رسد. بوریس را میبینیم که نزدیک درختی دراز کشیده و گریه میکند و میفهمد که تقریباً اعدام شده است. آندری می آید تا او را تشویق کند و برای اولین بار پس از مدت ها نماینده است. او بوریس را تشویق میکند و میخواهد به ترویسا کار کند.
به طور کلی، آندری روبلف بسیار آرام و آرام بود. این احیاگر بود که ببینیم شخصیتها به همان اندازه که لازم است در گفتمان خود زمان میبرند و زمانی که نیاز به توقف دارند، مهلت میدهند. به همین ترتیب، عدم درک ادیج از باکرگی مری برای من بسیار جذاب به نظر می رسید. من هیچ فکری در مورد آن ندارم، فقط باید راهنمایی کنم که من انتخاب کارگردان را برای داشتن این صحنه در فیلم Andrei Rublev دوست دارم. در مورد آن فرد سرگرم کننده، او از زندان آزاد شد و باید آندری را به دلیل "فروختن او" بکشد. در نهایت، همکار آندری را بهانه می کند و به طور طبیعی عمل می کند. فیلم با معرفی عبارات قابل توجه آندری به پایان می رسد.
دانلود فیلم Andrei Rublev 1966 (آندری روبلف) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
دولت روسیه در آغاز قرن پانزدهم 100 سال. ملت توسط نخبگان تصمیم گیری مختلف از مناطق نابود شده است. حملات تاتارها، گرسنگی و بیماری همه گیر به دنبال افراد هستند. در این دوره تکان دهنده، یک نقاش نماد خارق العاده در روسیه ظاهر می شود، طرح تصویر کاملاً به زندگی و سرنوشت باورنکردنی آندری روبیلوف اختصاص دارد. او یک کشیش ولگرد است که در روسیه میچرخد و به زندگی و اخلاق انسانی توجه میکند. اطلاعات مربوط به او کم و مشکوک است. هر چند وقت یکبار، تهیه کنندگان فیلم سعی کردند جهان ماورایی آندری روبیلوف را بازتولید کنند. آندری روبلف یک تن از اهمیت عمیق را منتقل می کند و به همه اتفاقات آب و هوا می دهد. در ابتدای شروع تصویر، مردان اصلی روسی پرواز را در نظر می گیرند. صرف نظر از عدم تعریف در کشور، جفا به استدلال آزاد، افراد به زندگی تخیلی ادامه می دهند. یک نکته جالب، در قایق به جایی که توپ ذاتی است، مردی که یفیم در حال حرکت است، حرکت می کند. به یاد ماندنی ترین جمله او: "سریع بیا، عجله کن!" به نظر من، این افراد بدیهی است که میدانند کاری که انجام میدهند کاملاً سوءاستفاده و غیرقانونی است. هر چند وقت یکبار، آنها به کار خود می پردازند، و توپ، با وجود توکسوفیلیت کروز، بسیار خوب پرواز می کند. یفیم بر فراز مزارع پرواز می کند، نهرها. او صحنه غیرقابل درک سرزمین روسیه را باز می کند. یفیم پوزخند می زند، مثل یک جوان می خندد - سرخوشی، احساس فرصت، او را در آغوش می گیرد. تهیه کننده به طرز لذت بخشی تصویر و انتقال وجود کارگران را به تصویر می کشد، جایی که در هر ثانیه صحنه می تواند شاداب باشد و به سمت بدبختی می رود. آندری روبلف به پنج قسمت تقسیم میشود که اول آن با عنوان «اسکومورو» یا «تعطیلات» است و با ملودیهایشان با حرکات و طنز مرسوم ما را به وجود شادیبخش کارگران میآورد. در همان زمان دوم آندری روبیلف حمله تاتارها به شهر ولادیمیر را نادیده گرفت، آنها دفاتر را به طور جدی نابود کردند و از مردم روسیه سوء استفاده کردند. مواجه شدن با بدبختی واقعی و اضطرار اخلاقی عمیق در قرن پانزدهم روسیه، آندری روبیلف درگیر نگرانی عمیقی شد که چگونه می تواند این نوع نزاع را تحمل کند و چگونه مغز مردم را به حرکت درآورد و آنها را تا حدودی راستگوتر کند. آن صحنه و رنجهای اخلاقی آندری روبیلف به طرز شگفتانگیزی در بخش «شور توافق برای آندری» به نمایش گذاشته شده است. برای فصل خاصی از دومین نقاش باورنکردنی نمیتوانست شور و شوق واقعی خود را ردیابی کند و مرتب توانایی واقعی خود را بررسی کند - آیا این هدیه خداست یا این فریب است؟ در بیشتر موارد، این بخش شامل هر یک از افکار اولیه است که برای درک کار و آرزوی آندری روبیلوف مهم است، چرا او برای رسیدن به اهداف زندگی خود تلاش می کند و بهای این انبوه رنج های اخلاقی او چیست. تعالی تامل های همیشگی در مورد بزرگی و شرارت، گناه و خدا، ویژگی های بیمارگونه بشریت، مثلاً وحشی گری و رفتارهای غیراخلاقی، قطعه ای از این بخش از فیلم است. علیرغم همه این شرایط نزاع در روسیه، آندری روبیلوف عاشقانه واقعی خود را نسبت به یک گروه و سرزمین روسی نشان می دهد، که در آن نشان می دهد که موافق است در تمام نابسامانی ها صرفا برای نجات شخصیت روسی استقامت کند. مطمئناً تهیهکننده در این بخش درس واقعی یک زندگی انسانی مؤثر را به ما منتقل میکند که فقط میتوان با محبت واقعی و پشت سر گذاشتن هر یک از مشکلات به خاطر همگامی با شخصیت و سرزمین کشور خود قابل تصور باشد. در چنین مواقع دشواری، افراد روسی سعی می کنند از خدا کمک کنند، همانطور که قبلاً برای حمایت از شخصیت عمومی و سرزمین خود اشاره کردم. در هر صورت صحنه حمله تاتارها اوج نشان دادن الحاد، عذاب وجدان و طمع افراد روسی است و نشان می دهد که چرا روس ها درست زمانی که با آشفتگی مواجه شده اند از خداوند کمک می گیرند. آندری روبیلوف در این دوران دشوار تاریخ روسیه کنار نمیایستد، او به افراد کمک میکند تا از طریق کارهایش، مثلاً نقاشی نمادها، اعتماد به نفس خود را به سمت خدا و کیفیت اخلاقی برگردانند. در قسمت آخر فیلم، صدا و سیمای بازیگران اهمیت نمادین زیادی دارد. لذت زنگ زدن او در افراد، حتي ارتباط مختصر و در عين حال مشهودي از افراد روس با خدا در طول دشواري ها را نشان مي دهد. به نظر من، با توسعه زنگ عظیم نیاز به نشان دادن اهمیت و همبستگی انسان با خداست. از دیدگاه کارگردان فیلم، نمی توانم شک نکنم که توجه به این که چقدر سخت خواهد بود، صرف نظر از اینکه یک فرد در مسیر زندگی اش چه چیزی را پیش بینی می کند، اعتماد انسان به خدا به او کمک می کند تا مسیرها را به طور ناگهانی فتح کند. و در نتیجه، همبستگی فرد با خدا، اهمیت حیات است. در پایان، آندری روبلف در دیدگاههای سختگیرانه، فوقالعاده ساده و در عین حال تصویری حیرتانگیز، قابل توجه، سرشار از انسانگرایی و عشق به کشور و میهن شماست. آندری روبلف دقیقاً روح عصر و روح آندری روبیلوف و سفر او به سمت آرمان های اخلاقی را منتقل می کند. علاوه بر این، این تصویر به طرز باورنکردنی دنیای مشکوکی را به تصویر میکشد که به عنوان همبستگی با خدا و سرنوشت خود بشر خوانده میشود.
دانلود فیلم Andrei Rublev 1966 (آندری روبلف) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آندری روبلف داستان زندگی کشیش روسی قرن پانزدهم آندری روبلف است. قرن پانزدهم روسیه توسط نزاع های داخلی کنیازها، اعتصابات مداوم تاتارها و گرسنگی پاره شده است. با گذشت زمان، زندگی ادامه دارد، و صرف نظر از این دوره افراطی، نقاش نماد روبلوف می تواند به زندگی خود ادامه دهد و کار را انجام دهد. آندری روبلف، که سرشار از اعتماد به نفس و عشق به افراد است، صومعه را ترک می کند. او تمام اطلاعاتی را که در جریان آموزش جامعه دینی خود به دست آورده است، دارد. آندری با ظلم و سختی جامعه دینی بیرونی جهان، با دنیای واقعی، افتضاح، عذاب، خیانت و هر یک از اعمال نادرست که جهان را پر کرده است مواجه می شود. دیدگاه و اعتماد به نفس او به طور معمول در کل فیلم مورد آزمایش قرار می گیرد. اندیشه فیلم بر اساس مناظره آندری روبلف و تئوفان یونانی است. تئوفانس، با این حال یک کشیش نیست، فردی با بصیرت و مهربان است. به هر حال، او نسبت به افراد و طرز کار منفی است، که در ادعای او منعکس شده است:
"من به حاکم خدمت می کنم، نه افراد. همچنین در مورد تحسین چه می توان گفت؟ امروز آنها شما را تحسین می کنند. فردا تو را به خاطر همین توضیحی که دیروز تو را تحسین کردند، سرزنش خواهند کرد، آنگاه پس فردا از تو بی اعتنایی می کنند، تو را نادیده می گیرند و من را نادیده می گیرند، همه چیز باطل و باطل است! چیزهای قابل توجه تر از اینها نادیده گرفته شده بودند. بشر قبلاً تمام حماقت ها و ناخوشایندهای قابل تصور را وقف کرده است و در حال حاضر آنها را دوباره تکرار می کند. br/>
در ارائه این اظهار نظر تئوفان واقعاً قصد دارد که با گذشت زمان، افراد تمایل دارند بینش و ارزیابی خود را در مورد آنچه درست و مناسب است تغییر دهند و کسانی که امروز آنها را جشن میگیرند محکوم و جعل میشوند. فردا توسط آنها او به طور استثنایی نسبت به این که نوع بشر تضمین کند که افراد موجودات خودخواه هستند که از اختلاط آنها سودی نمی برند و به تکرار آنها ادامه می دهند، بی باور است. آندری دوباره مملو از پرستش و اعتماد به خدا و افراد است. او تلاش می کند تا هر یک از هیولاهایی را که افراد مرتکب می شوند مشروعیت بخشد:
"به مردم باید به طور منظم یادآوری شود که آنها مردمی هستند. اینکه آنها روس هستند. یک خون و یک زمین. موذیانه وجود دارد. به طور کلی ردیاب هایی وجود خواهند داشت که می خواهند شما را به سی بیت نقره بفروشند. علاوه بر این، ناراحتی های بیشتری بر سر کارگر می آید: تاتارها چندین بار در پاییز اعتصاب می کنند، سپس، در آن نقطه، گرسنگی، سپس، در آن نقطه همه گیر است در هر صورت کارگر بی انتها کار می کند بی ادعا به رساندن صلیب خود ادامه می دهد او تسلیم نمی شود ساکت و صبور است فقط از خدا قدرت طلب می کند چگونه ممکن است که قادر مطلق چنین کارگری را نبخشد بهخاطر نادانیاش؟
به عبارت دیگر، آندری به انسانها امیدوار است و میپذیرد که میتوان با کمک به آنها در به خاطر سپردن تمایلات خود، صدای آرام و کوچک مردم را مورد توجه قرار داد. به نظر وی، با وجود انبوه گناهان و خطاهای این دنیا، افراد به کار خود ادامه می دهند و همچنان خوش بین هستند و بر این اساس مستحق عفو خداوند متعال هستند. به هر حال، بعداً، پس از اینکه آندری زندگی پر دردسر را ادامه داد، شغل آنها تغییر می کند. آندری ناامید است و نیاز به نقاشی نمادها دارد، تئوفان از سطح بینش خود سعی می کند نظرش را تغییر دهد:
"- می دانید، از این به بعد هرگز نمادها را نقاشی نخواهم کرد.
ul>
چرا؟هیچ کس به این نیاز ندارد. همین است.بنابراین آنها نمادهای من را مصرف کردند، معامله ای جدی. در پسکوف، در نووگورود، در گالیچ، شما گناهی باورنکردنی را به گردن خود میگیرید!»ماهیت این گفتمان این است که تئوفانس آن را نقاش ماهری تصور میکند. همانطور که آندری است و درگیر نکردن آن برای خوب کار اشتباهی است. بعداً آندری میفهمد که هر چه بیشتر فجایع روی این سیاره باشد، فکر و شکوه بیشتری باید وجود داشته باشد. در این راستا، او باید آماده باشد تا زندگی و توانایی خود را به صنعتگری اختصاص دهد. در اپیزود آخر با زنگ، تارکوفسکی، رئیس فیلم، پیروزی آندری روبلف را در پرسشی با تئوفان به نمایش میگذارد. این اپیزود تمام چیزهایی را که روبلوف نمیتوانست با کلمات در آن چارچوب ذهنی درباره غریزه انسان بیان کند، آشکار میکند. تفکر و عشقی که آندری در جستجوی آن بود، در خود ردیابی کرد، توانایی ساخت و گسترش آن را حتی پس از مرگش درک کرد، زیرا کار ماندگار است. رئیس تارکوفسکی مطمئناً با مأموریت توصیف اپیزودهای زندگی روبلوف سازگار شد. او نه تنها به طور مؤثر احساسات و احساسات نقاش نماد معروف را از طریق فیلم خود منتقل کرد، بلکه او همچنین این گزینه را داشت که تماشاگران را در آن شرایط اضطراری در قرن پانزدهم روسیه خیس کند. مثالی که من از آندری روبلف گرفتم این است که هرگز انتظارات خود را تسلیم نکنید، به خود ایمان داشته باشید و به دادن همه چیز خود ادامه دهید، به این دلیل که صرف نظر از همه سختی ها و دشواری های زندگی خود می توانیم عشق، مهربانی و سعادت ایجاد کنیم و گسترش دهیم که کمک می کند. ما در طول عمرمان آندری روبلف علیرغم تمام صحنه های شرور و وحشتناک پیامی فوق العاده مهربانانه 10/10 را منتقل می کند.
دانلود فیلم Andrei Rublev 1966 (آندری روبلف) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آندری روبلیوف یک فیلم واقعی شوروی است که در سال 1966 توسط آندری تارکوفسکی - یکی از برجستهترین و قانعکنندهترین رهبران کل دوران فیلم - هماهنگ شد. آندری روبلف درباره نقاش نماد روسی قرن پانزدهم - آندری روبلیوف است که نقش او را آناتولی سولونیتسین بازی کرده است. این شامل 8 بخش است که هر بخش زمان خاصی از زندگی او را به تصویر می کشد. به عقیده من، آندری تارکوفسکی با فیلمبرداری آندری روبلف باید ما را با فردی بی سابقه یعنی آندری روبلیوف، نقاش میانسالی آشنا کند، زیرا شخصیت او به دلیل نبود اطلاعات در مورد او برای برخی افراد مبهم است. علاوه بر این، تارکوفسکی تصمیم می گیرد که دقیقاً آندری روبلیوف را با ارتباط کار و مذهب آشنا کند، به این دلیل که در زندگی آندری روبلیوف، هم دین و هم صنعت به او کمک می کردند تا علی رغم مشکلات سیاسی و اجتماعی زمان خود، حق را به دست آورد. این بررسی فیلمی شخصیت آندری روبلیوف را به صفر میرساند و نشان میدهد که چگونه دین و طرز کار به او کمک میکنند تا به حق او کمک کند. در همان لحظه، مأموریت رئیس ارائه یک صنعتگر خارق العاده بود که متأسفانه در بین افراد چندان شناخته شده نیست. از داستان فیلم، تماشاگر چند واقعیت را در مورد آندری روبلیوف میآموزد. از قسمت "Jester" متوجه می شویم که آندری یک کشیش و قطعه یک ترینیتی بود. از قسمت "تئوفان یونانی" به نظر می رسد تا آنجا که به ما مربوط می شود مشخص است که آندری شاگرد تئوفان صنعتگر یونانی- بیزانسی یونانی و یکی از مشهورترین نقاشان نماد روسیه مسکویی بوده است. از قسمت های اضافی، می بینیم که آندری چند مکان مقدس کشور مانند کلیسای بازیلیکا در ولادیمیر را به پایان رسانده بود. اپیزود "سکوت" نشان می دهد که در مقطعی از زندگی آندری تعهد به سکوت را بر عهده گرفت. علاوه بر این، امکان رئیس نشان دادن اهمیت دین و صنعتگری در زندگی مردم بود. این را یکی از عکس های مهم زندگی آندری نشان می دهد. همه اینها با اپیزود "شور" آغاز می شود، زمانی که آندری و تئوفانس بر سر مذهب در جنگل با هم دعوا کردند. تئوفان تضمین کرد که افراد احمق و شرور هستند. او این را با گفتن اینکه اگر عیسی می توانست زنده باشد، در هر صورت او را می کشتند، نشان می دهد. با وجود این، آندری تفاوت دارد و می گوید که افرادی مسیح را اعدام کردند تا تسلیم خدا شوند. این نظر آندری با اجرای مجدد اعدام مسیح، جایی که مسیح در سراشیبی پوشیده از برف کشته میشود، تأیید میشود، در هر صورت، افراد نزدیک علیرغم تمایلشان برعکس عمل میکردند تا از خدا پیروی کنند، زیرا او را گرامی داشتند. با وجود این، کل فیلم در هزار و پانصد سال می گذرد و قسمت های بعدی فیلم به طرز بی عیب و نقصی تمام عذاب وجدان آن قرن را مانند حمله تاتارها، گذر از نزدیکان نشان می دهد. آندری وحشی گری و نیرنگ افراد را می بیند و در آنها دلسرد می شود. او با درک اینکه چگونه افراد روسی خود را بریده اند، به شرارت آنها می پردازد، او واقعیت نکته معلم یونانی خود را درک می کند و اعتقاد خود را از دست می دهد و تعهد سکوت را می پذیرد. انحصاراً با ملاقات با بوریسکا-کودکی که هیچ توانایی نداشت، هر چند که باشد، رضایت به فرافکنی زنگ، اعتماد روبلوف به افراد و اعتماد به خدا را باز می گرداند. او به تعهد خود به سکوت پایان می دهد و به بچه توصیه می کند که کار خود را با هم ادامه دهند. صحنه با صدای زنگ نشان دهنده یافتن خدا توسط آندری است. این صحنه توسط گجت کارگردان تحت فشار قرار می گیرد. کل فیلم به وضوح تصویربرداری شده است و صحنه ای که زنگ زنگ به صدا در می آید با رنگ هایی نمایش داده می شود که نشان دهنده تجدید باور آندری است. آندری روبلف با سایر فیلمهای سختگیرانه متفاوت است، میتوان گفت که کاملاً سختگیرانه نیست، با توجه به این واقعیت که بسیاری از قوانین کلیسا در آنجا مبهم هستند، مانند برخورد خواهر و برادرهای نمازخانه. آندری روبلف در مورد اصل آموزش مسیحی است: عذرخواهی، عذرخواهی و نوع بشر. صرف نظر از اینکه روزگار چقدر سخت بوده است، مثلاً یک دین به افراد ایمان به زندگی برتر می دهد و روی زندگی آنها کار می کند. پیشه وری و مذهب به افراد اعتماد و قدرت می بخشید. تارکوفسکی تصمیم گرفت زندگی آندری روبلیوف را هماهنگ کند، زیرا او یک نقاش نمادین بیگمان و یک فداکار فداکار بود، پس از آن او این گزینه را داشت که در این موقعیتهای دشوار 100 سال پانزدهم از طریق آثارش به افراد اعتماد و قدرت بخشید. به طور خلاصه، فیلمی از آندری تارکوفسکی در سال 1966 وجود آندری روبلوف - نقاش نمادهای محبوب هزار و پانصد ساله را به تصویر می کشد. علیرغم این واقعیت که آندری روبلیوف یک صنعتگر بود که در قرن پانزدهم زندگی می کرد، شخصیت او برای افراد قرن 70 بسیار نزدیک و جذاب بود. به این دلیل که آندری روبلیوف فردی بود که نشان داد با کمک دین و مهارت افراد از نبردهای مختلف عبور می کنند و هر نوع مسئله و سختی را مدیریت می کنند. مشکلات دائماً افراد را در بر می گیرد، فقط باید به طور مداوم قدرت و اعتماد داشته باشیم و نباید از نوع بشر و بخشش هایی که دین به ما می دهد بی اعتنا باشیم. پس از هماهنگی فیلم، بسیاری از افراد شروع به سختگیری کردند و به این نتیجه رسیدند که تارکوفسکی به نقطه اصلی خود رسید و به افراد عیب مسیحیت را نشان داد.
دانلود فیلم Andrei Rublev 1966 (آندری روبلف) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیلم آندری روبلف را شاید بتوان شگفت انگیزترین فیلم سینمای روسیه دانست. با توجه به اینکه در دهه 1960 نوآوری در دایره سینماتوگرافی پیشرفت نکرد، آندری تارکوفسکی توانست با جلوه ها، لباس ها و احساسات افراد واقعاً ماندگار، تصویر واقعی روسیه را در هزار و پانصد سال بسازد. آندری روبلف موضوعات فاجعهبار مختلفی را پوشش میدهد و واقعاً احساسات افراد را به چالش میکشد، زیرا دیدن بیرحمی، شرارت، حمله، حمله، عذاب، شکل بد و خیانت عملاً بدون همدلی غیرقابل درک است. آندری روبلف فقط درباره وجود یکی از برجستهترین نقاشان میانسالی نمادها نیست، بلکه به ترتیب کشور روسیه و اعتقاد شدید آن به خدا نیز میپردازد. من واقعاً در سه دقیقه در فیلم Andrei Rublev خیره شدم. اولی، صرف نظر از اینکه چند روز قبل فیلم را تماشا کرده ام یا نه، در واقع نمی توانم پوزخند و شوخی پیشگام تاتار را به خاطر بسپارم. پوزخندی که در مقابل او بود، پس از درک او ظاهر شد که خواهر و برادر واسلی به سادگی راه شهر را به آنها نشان نداده است، بلکه آماده کشتن و حمله به کشور خود برای به دست آوردن قدرت است. این تمسخر توطئه خواهر و برادر واسیلی و پیروزی تاتارها در شهر ولادیمیر را نشان می دهد، اما علاوه بر این در بسیاری از قطعات روسیه، به این دلیل که شهر ولادیمیر خیابانی را به سمت مسکو باز می کند، که، همانطور که می بینم، نقطه اصیل تاتارها بود. این دوم نشان می دهد که در کشور روسیه آن زمان چه می گذرد. دومین موردی که در فیلم Andrei Rublev دوست داشتم زمانی بود که آندری در بدن می نشیند و سعی می کند تمام اتفاقات رخ داده را درک کند. او روی کار خودش تمرکز می کند که توسط رزمندگان نیروهای ترکیبی نابود شد. او تمرکز خود را از درون به کلیسا معطوف میکند و نمیتواند دلیل اینکه چرا مردم در چنین نقطهای سخت در زیر نقاشیهای دیواری او مرتکب چنین پشیمانی شدهاند را درک نمیکند. برای فردی که انگیزه زندگی خود را برای خدمت به خدا و همه افراد روی کره زمین دنبال می کند، در آغوش گرفتن این موقعیت مشکل ساز بود. با وجود این، شرارت در ساختمان کلیسا باعث شد که انگیزه زندگی خود را زیر سوال ببرد. در این زمان، ممکن است بخواهم به یک کار استثنایی آناتولی آلکسیویچ سولونیتسین اشاره کنم، که نقش آندری روبلف را بازی می کرد، که این گزینه را داشت که کاملاً احساسات فردی را منتقل کند که پس از همه چیز، ذهنش تا حدودی متزلزل شده بود. سومین ثانیه ای که من در فیلم Andrei Rublev واقعاً جذاب دیدم، دومین ثانیه ای بود که در پایان افراد شروع به جستجوی بازیگران کردند و صدای زنگ را ساختند. مرد جوان بوریس از آنها خواست تا در پخش صدای زنگ به آنها کمک کند، او به آنها گفت که از رمز و راز پخش زنگی که پدرش برایش گذاشته می داند. بوریس در توسعه صدای زنگ به آنها کمک کرد، در هر صورت، در نهایت او قبول کرد که چیزی نمی داند، او قبلاً هیچ سرنخی از هیچ محرمانه ای نداشت. این ثانیه را بهطور استثنایی جذاب میبینم، و هنوز، فکر میکنم نه تنها برای من، برای من معنویگرا است. چقدر جوان بیتجربه بود که متوجه شد هیچ چیز نمیتواند با همه متخصصان برای ایجاد چنین صدای عظیمی کنار بیاید. زنگ زدن افراد را برآورده می کند، آنها شروع به پوزخند زدن و تعریف کردن از یکدیگر می کنند. فکر میکنم دومین قسمت دوم فیلم بود، جایی که آندری تاراکوفسکی افراد را بدون بدبختی نشان داد. این دوم نشاندهنده این است که در چنین زمانهای غم انگیز و کسلکننده، افراد در روسیه آرامش خود را در دین و اعتماد به خدا دنبال میکنند. این دوم علاوه بر این، پاسخ آندری روبلف را به تمام اتفاقات نشان می دهد. او دوباره شروع به چت کردن با افراد کرد. فعالیت های بوریس که در سنین جوانی خود این اختیار را داشت که در دستان خود گام بردارد و برای کشور روسیه آن زمان زنگ نمایش بسازد، آندری روبلف را به این تصور واداشت که نباید از ایمان به افراد و خدا دست بکشد. . فعالیت جوانمردانه و مرموز بوریس باعث شد آندری روبلف یک بار دیگر به تساوی بکشد. سرنخ های صوتی یکی دیگر از عوامل نمایش بود. اشارات مصرف آتش، پاشیدن آب، توسعه ظرافت های چوبی زنگ و صدای باد باعث شد که احساس کنم واقعیت است، نه یک فیلم. من معتقدم که آندری تاراکوفسکی می تواند به طرز بی عیب و نقصی توسعه طبیعت و موجودات را منتقل کند: توسعه اسب آسیب دیده، پرندگان پرواز (من فکر می کنم آنها غازها بودند)، توسعه برگ درختان و درختان در آتش. آندری تاراکوفسکی فقط با 900000 روبل شغل بزرگی را انجام داد. من فکر میکنم در هر صورت، این مقدار واقعاً کمی از برنامه مالی برای زمان خود است، زیرا او میتوانست تصویر 15 ساله را با لباسهای قابل توجه، طبیعت و جلوههای صوتی بازتولید کند. صادقانه بگویم، وقتی نام فیلم را مطالعه کردم، اولین چیزی که جلب توجه کرد این بود که یک فیلم مرسوم دیگر درباره زندگی و کار صنعتگر خواهد بود. با این وجود، واقعاً تاراکوفسکی این گزینه را داشت که حقیقت 16 ساله، احساسات و بدبختی افراد معمولی را منتقل کند. فیلم به ما این امکان را می دهد که درک کنیم که نباید اعتماد خود را به خدا و افراد از دست بدهیم. به همین دلیل امتیاز من برای آندری روبلف 10/10 است.
دانلود فیلم Andrei Rublev 1966 (آندری روبلف) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آندری روبلف نه تنها در مورد وجود یک نقاش نماد شناخته شده، بلکه بیشتر در مورد پریشانی، تمام تجربه هایی که در انسان به خاطر یک هدف، به خاطر اعتماد به نفس خود تجربه می کند، نشان می دهد. با وجود رواج صنعتگر، خاطرات او عجیب می ماند که عملا فضای بی حد و حصری را برای ذهن خلاق سازنده فراهم می کرد. قبل از ادامه کاراکتر خود آندری روبلیوف، در شروع کار، بیهیجانی رئیس کاملاً قابل توجه است: فیلم شامل صحنههای فضلی از برهنگی، ترسیم آگنوستیک با خدمات است، و به عنوان یک قاعده کلی، احتمالاً فیلم اصلی در مورد اعتماد جهانی و مذهب در اتحاد جماهیر شوروی مشکوک و شکاک. از همه مهمتر، فیلم بدبختی است، پر از عذاب و تحمل است، و این فقط عذاب شخص اصلی نیست، تشدید کل مردم است، تشدید آن زمان. گرسنگی، خاک، ترس و هجوم تاتارها به مردم عادی اجازه نمی دهد که فقط به عنوان یک انسان زندگی کنند، همچنین روحیه افرادی را که مشتاقانه در جستجوی هماهنگی هستند خراب می کند. علاوه بر این، فیلم بسیار متضاد فقط به فیلم فقط پریشانی میافزاید. گزاره اصلی فیلم این است که اعتماد نقش اصلی را در زندگی مردم به عهده می گیرد: افراد را به پیشرفت، به سوی یک زندگی شایسته سوق می دهد، و افرادی که آن را ندارند به زندگی در بدبختی ادامه می دهند. آندری روبلیوف از یک مرد نوجوان به یک مغز متفکر واقعی تبدیل می شود و تلاش می کند تا تحقیقات شکنجه آمیز حضور را درک کند. او افراد کاملاً ناپسند را می بیند، می بیند که نفرت در اطراف پخش شده است. او ناامید است، شکسته است. او نگران است که چه اتفاقی برای افراد می افتد. علاوه بر این، او مشکلات درونی عظیمی دارد. او میفهمد که نمیتواند بسازد، زیرا نه به آن چارچوب ذهنی افرادی که به التماس میآیند ایمان دارد و نه به صداقت خودش. او نمی تواند با متبرکین تماس بگیرد، به این دلیل که در روحیه او جنگ و عدم اطمینان وجود دارد. گاهی اوقات، آندری روبلیوف با تصمیمی شکنجه می شود: از یک منظر، مقررات کلیسا، از سوی دیگر - حقوق مدنی. او میفهمد که جمجمه بیحس احمق یک آدم نابکار است و قوانین را نادیده میگیرد، اما آیا ممکن است در هر لحظه او را رد کنند؟ او با انجام یک عمل اشتباه وحشتناک - قتل - او را نجات می دهد. آندری با تصمیم خود پیش می رود، او احساس می کند که نمی تواند از افراد دور شود، از آنها دور شود. علاوه بر این، این یک گام بزرگ به سوی اعتماد به نفس واقعی است که او بعداً به آن نگاه خواهد کرد. احتمالاً تأثیرگذارترین و در عین حال موجه ترین رمان فیلم «زنگ» است. بوریسکا، همه با هم برای اینکه از دیگران دور نباشند، همه با هم برای اینکه بدون غذا از گرسنگی بمیرند، دروغ می گوید، اشاره می کند که او رمز و راز پخش زنگ را می داند و شروع به کار کرد. با این وجود، او در روحیه و مراقبت خود چه خواهد داشت؟ فقط اعتماد به نفس و بس. این رمان نیروی مناطق جدی قدرت را ترسیم می کند. بوریسکا چیزی را برای همیشه روی آن قرار داده است: او صدای زنگ را توسعه می دهد، یا او را پس زده یا پاس می دهد. در نقطه ای که صدای زنگ پخش می شود، زمانی که زنگ می زند، ناآرامی شدید اخلاقی، عمیق و شدیدی با آندری و بوریسکا رخ می دهد. بوریسکا گریه و زاری می کند. او واقعاً خدا را احساس می کرد. جوانی که آشنایی چندانی با هنر نقاره خوانی نداشت چگونه باید زنگ ایده آلی بسازد؟ او زندگی خود را بر اساس یک اعتماد به نفس گذاشته بود و قطعا فراتر از آنچه تصور می کرد به دست آورد. برای آندری، این علاوه بر این تصویری از پیشرفت در روح و روان او است. او می بیند که افرادی که در حال حاضر با دیدن یک واقعه ماوراء طبیعی فحش می دهند و گناه می کنند، خلق و خوی باشکوه و سرخوشی دارند. ظاهرشان را مورد پسند قرار می دهد و سرخوشی روحشان را فرا می گیرد و به یاد می آورند که عشق چیست. اندرو درک می کند که صرف نظر از اینکه افراد چقدر خشمگین هستند، باید آنها را در انبار قرار داد، زیرا با فرض اینکه فردی مانند اندرو باید به آنها اعتماد کند. برای سعادت و لذت افراد، برای خدمت به افراد مهم است، بنابراین آنها احساس عشق می کنند. آندری می فهمد که شغل او نقاشی نماد است. او باید این فعالیت های اخلاقی، اخروی و سختگیرانه را انجام دهد. "اینجا با تو میرویم، بوریسکا. تو زنگ را میزنی؛ من نمادها را میکشم". از طریق طول مدت شخصیت اصلی آندری، یا بوریسکا، یا حتی کل جمعیت روسیه باستانی، نشان می دهد که اعتماد به نفس نقش اصلی را در زندگی آنها به عهده گرفته است. "هنر صرفاً به این دلیل وجود دارد که این جهان به اندازه کافی سازماندهی نشده است." با این سخنان، سازنده سعی کرد به ناظران بفهماند که صنعتگران (نقاشان)، مانند برخی دیگر از سازندگان، روی کار خود کار می کنند تا اساساً قطره ای شکوه به این لکه های تیره (مانند فیلم واقعی) بیاورند. جهان. کار از آنجایی وجود دارد که افراد به اعتماد و اطمینان نیاز دارند. این اعتقاد که همه چیز در این دنیا با تاریکی پوشیده نیست. این یقین که روزی همه چیز در زندگی روزمره، شبیه به عکس آخر، به شکلی متفاوت از بین خواهد رفت.
دانلود فیلم Andrei Rublev 1966 (آندری روبلف) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"روس، روس عزیز. او می تواند همه چیز را تحمل کند. همه چیز. تا کی اینطور خواهد بود؟" آندری تارکوفسکی تصمیم گرفت فیلمی درباره یک نقاش نمادهای سختگیر قرن پانزدهم بسازد، حتی یکی از افرادی که در روسیه قابل توجه و مورد احترام است. در هر صورت، من فکر میکنم کاملاً واضح است که او از آن برای ارجاع به موضوعات در زمان حال استفاده میکند - پنهانکاری و شرارت توسط افرادی با نفوذ زیاد، ضربه زدن به واقعیت در دنیایی از بیاهمیت و بیرحمی، و صرفاً طرز کار که بالاتر از حضوری است. ترسناک، وحشیانه و کوتاه است. اعجوبه های اصیل، مردمی که می خواهند از اکثریت مدفون در گل و غفلت فراتر بروند، شبیه آن تلاش بالنده در مقدمه هستند و به نظر می رسد فیلم در هر زمانی به متخصصان و آزادی هنری می پردازد. در کنار محتوای سختگیرانه فیلم، جای تعجب نیست که آندری روبلف به مدت پنج سال در انجمن شوروی محدود شد.
این فیلمی است که از همه نظر بیشتر درباره زندگی و فصول آندری روبلف است تا آن. در مورد انسان یا خود صنعتگری او انجام می دهد، زیرا ما آن را بسیار کم می بینیم. با این حال در اینجا درجه ای از بی جهتی وجود دارد و یکی از نشانه های فیلم نشان دادن تأثیرات آن بر صنعتگر و دنیایی است که او را در بر می گیرد، به طوری که در حین دیدن یا مرور کار او، با توجه به محیط، قدردانی عمیق تری دریافت کنید. که ساخته شد در نتیجه ما را تا اواسط هزار و پانصد سال جاری می کند و چیزهایی مانند سوارکاری تاتارها، زمان استراحت یک جادوگر، و بسیاری وحشیگری های احمقانه، از جمله قصاب، حمله، و بی رحم ترین عذاب ها را به ما نشان می دهد. فکر میکنم در انجام این کار بسیار مؤثر بود، با این حال متوجه شدم که هر چیزی جز مکانی است که بهویژه برای سه ساعت به آن نیاز داشتم، صرفنظر از اینکه به ما ظرافتهای ظریفی از جمله مناظر کاملاً باز، جنگلها و شهر اولیه ولادیمیر همچنین مراقب باشید، که در یک صحنه، یک تسویه حساب عمداً در حین ضبط کشته شد، چیزی کاملاً بیهوده و تارکوفسکی باید در مورد خودش خجالت میکشید، و توجه چندانی به فرماندهی خارقالعاده او نداشت.
فیلم به همین ترتیب ما را در دین آن روز غرق میکند، و هر چقدر هم که در این بازه زمانی مشروع به نظر میرسید، ایدههای ضربه زدن به اطلاعات کمتر و خانمهایی که خود را به مردان تسلیم میکنند، برای من واقعاً جذاب یا آموزنده نبود. من مکان کودکی را که گودالی حفر میکرد و سعی میکرد یک ریشه درخت بسیار طولانی را بلند کند، گرامی میداشتم، سپس، در آن نقطه، نگاهی به درختی که از آن آمده بود انداختم، و تارکوفسکی در ابتدا به سمت بالا رفت تا نشان دهد که به طرز چشمگیری از روی او میگذرد. پس از آن به ما منظره ای از چشمان درختی می دهد و به مردم کوچکی که گویی حشرات هستند و در خاک زیرین شیرجه می زنند نگاه می کند. در آنجا احساس شگفتی وجود دارد، و در او که روبلف چیزهایی مانند ترکیب روز قیامت را زیر سوال می برد، زیرا او نیازی به ترساندن افراد ندارد، با این حال بازتاب واقعی کافی وجود نداشت، صرف نظر از اینکه آیا یک بار دیگر چنین بوده است یا خیر. دقیق.
صنایع سخت قرون وسطایی برای من خیلی جذاب نیست، با این حال بهترین موارد ویژه ای که در هر مقطعی در این مورد دیده ام در ترتیاکف در مسکو، شامل کار روبلف است، بنابراین من واقعاً آرزو می کنم مقدار بیشتری از آن، و استراتژی های او، نشان داده شده بود. نگاهی استثنایی کوتاه به یک نماد در نقطه کوتاه وجود دارد، و پس از آن هیچ چیز تا پایان، زمانی که ما نمای نزدیک لذت بخش از موسیقی عذاب آور و اثیری را می بینیم، وجود ندارد. چیز زیبایی در این بخش وجود دارد، و این تصاویر به ویژه زمانی که ما سه ساعت از دنیای وحشیانه ای را دیدیم که مرد در آن زندگی می کرد، طنین انداز می شود (یادداشت جانبی، هوم، پس از مدتی طولانی، تصویر ما به افراد شبیه خواهد شد، اگر ما هنوز در اطراف هستیم؟). با این حال، من ترجیح میدادم بیشتر از اینها، و در تمام فیلم پراکنده میشدم.
نقل قول پایانی: «امروز شما را تحسین میکنند و فردا حمله میکنند. آنها نمی توانند من و شما را به یاد بیاورند - همه چیز. همه چیز بیهوده و پوسیده است. همه بی احتیاطی ها و اعمال افتضاح قبلاً مرتکب شده بودند و مردم اکنون آنها را دوباره تکرار می کنند. یک بار دیگر، با فرض بازگشت عیسی، دوباره او را اعدام می کنند."
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.