در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Attack 1956... لطفا منتظر بمانید ...
در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم گروهی از پیاده نظامان گارد ملی مامور می شوند در منطقه ای استراتژیک یک پست توپخانه ای آماده کنند. وقتی فرمانده عملیات ستوان "کاستا" و گروهش را به میدان مبارزه می فرستند و از ارسال نیروی کمکی سرباز می زند "کاستا" تصمیم به انتقام می گیرد...
دانلود فیلم Attack 1956 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در طول زمان جنگ، نزاع و مشاجره در داخل یک ارتش اغلب می تواند به همان اندازه که نبرد با دشمن دشوار باشد. حمله فیلمی است که به طرز بی عیب و نقصی نشان می دهد که چگونه افرادی که کنترل را در دست دارند (اما لیاقت این را ندارند) اغلب می توانند به اندازه هر آتش سوزی نامنظم باعث نابودی شوند. تمرکز فیلم روی ستوان جو کاستا (جک پالانس)، رئیس گروهی به نام روباه ظریف است. کاستا رابطه وحشتناکی با رئیس خود، اسکایپر کونی (ادی آلبرت) دارد که در یک راه دور مسئول کشته شدن بسیاری از مردان کاستا با امتناع از تخلیه در یک تفنگ خودکار آلمانی است. مدتی بعد، یک ستوان دیگر به نام وودراف سعی می کند به عنوان یک فرد میانی در میان جو و کونی حرکت کند و اعتراضات خود را در مورد توانایی های ابتکاری وحشتناک کونی به سرهنگ دوم بارتلت (لی ماروین) می برد. بارتلت کسی است که کونی را به عنوان فرمانده در هر صورت به دست آورد، زیرا خانواده متقاعد کننده سیاسی خود را برای مدت طولانی می شناخت. در همین راستا، او ناله وودراف را بهانه می کند. در حال حاضر، عملاً پایان سال 1944 است، و Clash of the Lump، آخرین حمله واقعی هیتلر به درگیری، شروع خواهد شد. کونی، هرچقدر که به نظر می رسد بد است، به کاستا توصیه می کند که افرادش را به نزدیکی شهر لا نل هدایت کند، و قول می دهد که بقیه سازمان خود را در فرصتی که تعداد زیادی تیراندازی را تجربه کند، به آنجا بفرستد. اگرچه شهر خالی به نظر می رسد، نیروهای کاستا فقط برای ردیابی تعداد زیادی از پیاده نظام آلمانی، تیراندازان متخصص و وسایل نقلیه دفاعی به آن نزدیک می شوند. کاستا حدود 3 مرد را در تلاش برای به دست آوردن کشش در شهر از دست می دهد و بقیه خدمه او مجبور می شوند یک شهروند معمولی را ارسال کنند که برای حفظ امنیت کار می کند. در یک رادیو، کاستا به سرعت از کونی فریاد می زند تا مثل او نیروی تقویتی بفرستد، با این حال کونی او را نادیده می گیرد و از ویسکی لذت می برد. در نهایت، وقتی تانک های آلمانی شروع به تعقیب منطقه می کنند، کاستا و جنگنده هایش از خانه رانده می شوند و او همزمان یک نفر دیگر را از دست می دهد. در این میان، بارتلت دیوانه شده است. او با عصبانیت از کونی سوال می کند که چرا از حمله کاستا همانطور که متعهد شده بود حمایت نکرد و کونی به او اجازه می دهد بداند که کل سازمان خود را فقط برای یک شهر انفرادی هدر نخواهد داد. بارتلت به او ضربه می زند و به نظر می رسد کاستا در حال انجام اقداماتی برای کشتن کونی به دلیل درگیر کردن افرادش به عنوان خوراک است. زمانی که اخباری مبنی بر اینکه تانک های آلمانی به شهر نزدیک تر می شوند، ظاهر می شود، او احتمالاً متوقف می شود. کاستا یک راکت انداز دریافت می کند و به پشت یکی شلیک می کند، اما زمانی که یک تانک بعدی ظاهر می شود و پس از گرفتن او روی بازوی چپ او می گذرد، به طور مرگبار آسیب می بیند. بقیه مردان کاستا در خانه ای دورتر هستند که در حال حاضر به سرعت توسط نیروهای اس اس محاصره شده است. کونی معتقد است که مردان باید تسلیم شوند، با این حال وودراف، چون میدانست اساس دستگیری نمیکند، رد میکند. یک کاستا در حال نابودی به خانه ظاهر می شود و سعی می کند کونی را بکشد، اما او از بدبختی خونی بسیار ضعیف است. کاستا گرد و غبار را گاز می گیرد و کونی منفجر می شود و در مورد داشتن قابل توجه ترین موقعیت در آنجا غر می زند و متعاقباً مسئول شرایط است، بنابراین وودراف به او شلیک می کند. خیلی زود، بارتلت ظاهر می شود و متوجه می شود که کونی و کاستا مرده اند. همه این مردان برای نجات وودراف از دست ارتش دربار دروغ می گویند و می گویند آلمانی ها کونی را کشتند، اما بارتلت فریب نمی خورد. بارتلت تلاش می کند تا با پیشنهاد ارتقای وودراف به سمت رئیس، از سمت عالی وودراف برآید، که او رد کرد. سپس، وودراف، در آن مرحله، صراحتاً بهترین حالت را انتخاب میکند و با مقام برتر این منطقه، ژنرال پارسونز، تماس میگیرد تا دقیقاً به او بگوید چه اتفاقی افتاده است. این یک فیلم جنگ بزرگ دوم است که با مهارت جدی ساخته شده است. من چیزهایی را کشف کردم که می توان از آن انتقاد کرد، مانند اینکه چگونه آلمانی ها از سلاح های خودکار خنک کننده با آب استفاده می کنند، یا اینکه چگونه تانک های آنها صرفاً تانک های آمریکایی رنگ آمیزی شده اند تا آلمانی به نظر برسند، با این حال فیلم آن را در جایی که واقعاً مهم است نشان می دهد. این نشان میدهد که یک خویشاوندی آموزشی چقدر وحشتناک است، زیرا مشاغلی را به افرادی میدهد که یا شایستگی آنها را ندارند یا به اندازه کافی نترس برای داشتن آنها نیستند. شخصیت ادی آلبرت اوج این است. از او انتظار می رود که سرباز رانده باشد، با این حال از هر چیزی که به نظر می رسد بسیار سخت است فاصله می گیرد و شروع به نوشیدن همه چیزهایی می کند که در نظر گرفته می شود. وابستگی به مشروبات الکلی یک روال مثبت نیست، مخصوصاً وقتی که کاری به اندازه یک مقام رسمی دارید. من اعدام پالنس را قابل اعتماد میدانستم، زیرا او به قصاص برای هر یک از افرادی که تحت دستور او صادر شده بود، نیاز دارد، زیرا کونی نمیتوانست به اندازه کافی عمل کند. او توضیح می دهد که کونی را تحقیر می کند، اما باید از او دستور بگیرد. متأسفانه، او نمی تواند به اندازه کافی زندگی کند تا انتقال او را ببیند. من نیز ترجیح میدهم که لی ماروین چگونه میتواند تصویر دردسرساز خاص خود را در یک فیلم درگیری ادغام کند، صرف نظر از اینکه آیا این واقعاً من را شوکه نکرده است یا خیر. در کل، Assault یک فیلم قدرتمند WW2 بود که نشان میدهد چگونه از آنجایی که کسی رئیس شماست، آنها را به طور مداوم در موقعیت استراتژیک اخلاقی قرار نمیدهد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.