در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Envy 2009... لطفا منتظر بمانید ...
دهه 1930 است. مراسم جشن روز جمهوری در شهر زونگولداک، یک شهر معدنی زغال سنگ در ترکیه در حال برگزاری است.
حسرت دهه 1930 است. مراسم جشن روز جمهوری در شهر زونگولداک، یک شهر معدنی زغال سنگ در ترکیه در حال برگزاری است. در میان مهمانان دعوت شده، تازه واردان به این شهر کوچک و خسته کننده هستند...
دانلود فیلم Envy 2009 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«کیسکانمک» ناهید سیری اوریک، بدون شک شاهکاری دردسرساز برای روی صحنه بردن سینما خواهد بود، زیرا «حسادت» میتواند یکی از آن کتابهایی باشد که شخصیتهای اصلی خوبی ندارند که بتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید. در کتابهای اوریک، خانمها عموماً افرادی خودخواه هستند که به واسطه هوسهای بدنیشان هدایت میشوند، در حالی که مردان جذابی که دارای عناصر واقعی زنانه هستند، تضمین نمیشود که ویژگیهای مردانهای داشته باشند که فرهنگ مرد محور از آن پشتیبانی کند. از این نظر، تغییر فیلم از رمانی از اوریک باید جذاب باشد، اما آیا واقعاً این است؟
فیلم زکیر دمیرکوبوز تا حد زیادی به کتاب وفادار است. داستان فیلم در اواسط دهه 1930 Zonguldak، بندری در اقیانوس تاریک، که نقطه کانونی منطقه مهم تحویل زغال سنگ ترکیه است، می گذرد. موکرم، زن جوان دوستداشتنی 25 ساله (Berrak Tüzünataç) به هالیت (Serhat Tutumluer) یک معمار 40 ساله در معدن زغالسنگ نزدیک میرود. سنیها (Nergis Öztürk) به گونه ای که برای او طبیعی به نظر می رسد، خواهر هالیت "خشکیده و زشت" است که از زمان مرگ هموطنانشان با خواهر و برادرش زندگی می کند. از آنجایی که بین زوجین اختلاف سنی قابل توجهی وجود دارد و ازدواج آنها انرژی شبانه اصلی را ندارد، سنیها متوجه می شود که خواهرش با ازدواج هر چند وقت یک بار به نیمه بهترش خیانت می کند و زمانی که ایده آل باشد، آن را به نفع خود درگیر می کند. فرصت از راه می رسد.
کسی که رمان را مطالعه نکرده است احتمالاً دلیل اینکه موکرم باید پشت سر نیمه بهترش که با اوست - ظاهراً با خوشحالی ازدواج کرده است- برود. غیر از چه دلیلی خواهر مجرد باید به شادی برادرش غبطه بخورد؟ Envy در واقع پاسخ های واضحی به آنچه اکنون در کتاب وجود دارد ارائه نمی دهد. دمیرکوبوز می گوید: "درباره ایده گروتسکی سخت فکر کردم. به این فکر کردم که چقدر شکوه از چشمان "زشت" دیده می شود. اجازه دهید من فقط آن را اینگونه بیان کنم. ناهید سیری معتقد است که ما باید تصور کنیم که سنیها یک زن وحشتناک و مجرد است. در واقع، او مستقیماً به ما نمی گوید که او هیولا است. گروتسک بودن برای سنیها بیشتر شبیه "خودپنداره" است. در این رمان اشاره شده است که سنیها چشمهای دلربایی دارد و گفته میشود که نوژه (که موکرم با او به دیگری خیانت میکند) یک بار به سنیها میزند. علاوه بر این، در صورتی که خواهر و برادرش به اندازه کافی تلاش کنند، می تواند همسری برای خواهرش بیابد.
سنیها یک "زن سرنوشت ساز" است نه به این دلیل که جذاب یا فریبنده است، بلکه از آنجایی که در مورد «ادراکی از خود» و نحوه برخورد خانواده اش با او. در فیلم Envy، شما به وضوح می توانید عدم مکاتبه بین خویشاوندان را ببینید، اما در واقع به شما توضیح نمی دهد که چرا سنیها به سادگی نمی تواند خواهر و برادرش را تحمل کند. با وجود این که دوستانش خواهر و برادرش را برای آموزش طراحی قابل توجه به کشور دیگری می فرستند، هرگز احساسات سنیها را در رابطه با تحصیل او در نظر نمی گیرند. در زمانی که او به دنبال یک ستایشگر می رود، خانواده او هرگز به ازدواج دخترشان فکر نمی کنند، زیرا هر هزینه ای (هر وقفی) مستلزم ارسال پول نقد کمتری برای خواهر و برادر است. بعداً، آنها سعی می کنند او را با مردی مجرد که در حال حاضر سه فرزند دارد، ازدواج کنند. این همان چیزی است که بدون دانستن، در فیلم Envy به نظر می رسد که سنیها برای همیشه "عوغه" خانواده بوده است. سنیها هرگز ظرافت های مهم زندگی خود را برای کسی مطرح نمی کند. در فیلم Envy، او به موکرم اجازه میدهد تا بداند که مثلاً چگونه باکرگی خود را از دست داده است (که به طور تصادفی جزئیات تغییر یافته است). تقریباً دیدگاه سنیها، بنابرEnvy ممکن است از صداگذاری یا از طریق موکرم یا سنیها استفاده کرده باشد.
به جز اجرای نرگیس اوزتورک، هیچ بازی جذابی در فیلم Envy وجود ندارد. او تا آنجایی که می تواند نقش زن مهلک را بازی می کند. به هر حال، هیچ موسیقی برای کمک به راز شخص وجود ندارد. دمیرکوبوز در فیلم Envy امروز موسیقی و فیلم را در یک ازدواج مضر می داند و برای چنین فیلمی که علم مغز شخص اصلی در آن مهم است، در هر صورت از موسیقی استفاده نمی کند.
فیلم زکی دمیرکوبوز، جزییات تلخ، تنها یک شیرین کاری خیس برای افرادی است که در این کتاب شرکت کرده اند. با این حال، طرح داستان تقریباً ثابت است، بازیگری و فیلمبرداری برای دریافت فضای ذهنی کتاب کافی نیست. موسیقی متن به ندرت وجود دارد. اصلیترین چیزی که فیلم نسبت به کتاب پیشرفت نشان میدهد، «تخت» است. اگرچه اوریک روایتی از «سکس و حسادت دیوانهوار» نوشته، اما هرگز درباره «تخت» به طور شفاف صحبت نمیکند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.