"الکساندر" نویسنده مشهور به شدت بیمار است و خود را برای مرگ آماده می کند.او به طور اتفاقی با پسر بچه ای آشنا می شود که به طور غیرقانونی از آلبانی مهاجرت کرده است.او تصمیم می گیرد به پسر کمک کند تا به خانه اش بازگردد...
یکشنبه است و بارانی تیره بر تسالونیکا می بارد. «الکساندر» (گانتس)، نویسنده ای معروف، نامه ای از همسرش، «آنا» (رونو) پیدا می کند که در آن از روزی تابستانی در سی سال پیش یاد می کند. و بدین گونه است که «الکساندر» سوار بر زورق غریب خاطراتی می شوند که در آن گذشته و حال در هم گره خورده اند...
داستان نویسندهای مشهور بهنام الکساندر که بیمار است و زمان کمی برای او مانده. روزی در خیابان با پسر بچهای در خیابان روبهرو میشود که یک مهاجر غیرقانونی از آلبانی است و تصمیم میگیرد که پسر را به خانهاش برساند.
الكساندر ، نویسنده مشهور ، بسیار بیمار است و فرصت كمی برای و...
دانلود فیلم Eternity and a Day 1998 (ابدیت و یک روز) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
نقد و بررسی فیلم ابدیت و یک روز – mia aiwnioteta kai mia mera نوشته پیتر مانیاتیس
تئو آنجلوپولوس فیلسوف / فیلمساز
مساله هایی که ابدیت و یک روز به آن می پردازد «زمان» است. و "لوگو". سوال "فردا چقدر طولانی است" مفهوم زمان را در بر می گیرد.
از آنجایی که با بیان "فردا" هر دو را می فهمیم، پس امروز و ابدیت، به نیروی "لوگوس" نیاز داریم. برای حل این وضعیت آشفته برای الکساندروس، استفاده از لوگوس، انباشت کلمه-ثروت، به دنیای آشفته او نظم می بخشد. گذشته، حال و آینده او را روشن می کند.
تعریف زمان به عنوان سری A و سری B می توانیم به مفهوم زمان به صورت گذشته، حال و آینده نگاه کنیم. اجازه دهید این را یک سری A، آینده حال گذشته بنامیم. گذشته الکساندروس زمانی است که او جوان بود، همسرش، دوستانش، خانواده جوانش، شغلش، حال او این است که او پیر و تنها است و آینده اش، فردای او، مرگ است.
اکنون اجازه دهید P. P. و F. را در رابطه با یکدیگر بررسی کنیم. ورود کاپیتان کوک به استرالیا یک اتفاق گذشته است. اگر بخواهید نابودی زمین یا آمدن ثانویه یک رویداد آینده است. اما زمانی بود که آمدن کاپیتان کوک یک رویداد آینده بود و زمانی خواهد بود که نابودی زمین یک رویداد گذشته خواهد بود. بنابراین میتوان گفت که گذشته حال و آینده را میتوان به صورت نسبی و بدون مرزهای مشخص مشاهده کرد.
در فیلم Eternity and a Day، الکساندروس را به شکل امروزیاش میبینیم، با کت بارانیاش و ظاهراً قدیمیاش که در هم میآمیزد. افراد در فضاهای گذشته او، به شکل زمانی که وقایع در زمان حال رخ داده اند.
با این دیدگاه، گذشته، حال و آینده را نسبت به موقعیت خود در فضا می بینیم. که خودمان را در زمان (مکان زمان) می یابیم. الکساندروس دقیقاً این کار را انجام می دهد.
تعریف زمان از طریق تغییر:
بعد تغییر به معنای به وجود آمدن و از دنیا رفتن.
الکساندروس به وجود آمد، به دنیا آمد، پیر شد (از جوان به پیر تغییر کرد) و فردا از دنیا خواهد رفت. در همه چیز در طبیعت همینطور است. کودک خردسال در حال حاضر جوان است، او نیز پیر می شود و در نهایت از دنیا می رود.
تغییرات در فضا، تغییراتی که ما در فضا تجربه می کنیم. وقتی می گوییم جاده از باریک به عریض تبدیل می شود، به صورت استعاری صحبت می کنیم. فیلسوفان مرتبط با نظریه نسبیت نمی بینند که در تغییر مسیر گسترده تر و در تغییرات پیر شدن فرد تفاوتی وجود دارد. رویدادهایی که در یک چارچوب مرجع گذشته تلقی می شوند، در چارچوب های دیگر آینده تلقی می شوند. این تفاوت تنها ذهنی، تجربی است، نه اینکه یک واقعیت هستی شناختی را منعکس کند.
رویدادهای گذشته الکساندروس از یک موقعیت مکانی در زمان حال نگریسته می شود، و به گفته آگلوپولوس، آن رویدادهای گذشته در همان زمان هستند. رویدادهای حاضر الکساندروس همان کت بارانی را می پوشد و هم سن و سال است. اتفاقات گذشته در ذهن او حضور دارند. می توان گفت که با نگاه به زمان، از منظر مکان-زمان، زمان ایستا است.
دیدگاه ایستا از زمان: از نظر پارمنیدس و زنون، ظهور تغییرات زمانی یک توهم است.
/> نگاه پویا به زمان: هراکلتوس و ارسطو معتقد بودند که آینده فاقد واقعیت حال و گذشته است. با گذشت زمان، واقعیت پیوسته به آن اضافه میشود.
نظریه نسبیت اجازه میدهد که برخی از رویدادها گذشته یا آینده باشند، صرف نظر از اینکه کدام چارچوب مرجع انتخاب شده است. نسبیت همزمانی، نگاه به گذشته حال و آینده به طور همزمان، فقط ما را ملزم می کند که تصورمان از حال را تجدید نظر کنیم.
الکساندروس، فکر می کنم، دقیقاً این کار را انجام می دهد. او تصور وضعیت کنونی خود را به طور نسبی، از منظر فضا-زمان، مورد بازبینی قرار می دهد.
سه دوچرخه سوار با لباس زرد
سرنوشت، کلوتو، آتروپوس و لاچسیس، دختران ضرورت، سه صورت زمان است که زندگی انسان از آن بافته شده است. در این فیلم، سه دوچرخه سواری که از دور می بینیم و لباس زرد به تن دارند، نشان دهنده آنها هستند.
در اسطوره یونان باستان، یک دوک کیهانی وجود دارد که در آن همه رشته های زندگی انسان به طور جداگانه وجود دارد. در فیلم Eternity and a Day، زندگی الکساندروس، آنا، مادرش، دخترانش و زندگی کودک همه به طور جداگانه وجود دارد.
کلوتو آنها را در زمان کنونی با هم می چرخاند، زن با شوهر، پدر با کودکان در سال های جوانی، پیرمرد و کودک پناهنده.
آتروپوس، آینده، آنها را به گونه ای باز می کند که توهم آزادی را به وجود می آورد. به نظر می رسد آینده کودک آزاد است. او به مادربزرگش برنمی گردد، او به ظاهر آزادی می رود، اما همیشه زندگی او توسط لاکسیس الوتر تعیین می شود.
در این وضعیت آشفته، فقط لوگوس است که نظم را به ارمغان می آورد. که به ظاهر جهان سرنوشت یا شانس معنا می بخشد. لوگو در معانی متعدد، کلمه، گفتار، گفت و گو، زبان، مناظره، حساب و غیره افکار فوق را ممکن می سازد. این نیروی متحد کننده است. در دنیای پر هرج و مرج تغییرات، لوگوس با نظم دادن به چیزها، با قرار دادن رویدادها و اعمال در جای درست خود، کمی آرامش می بخشد.
الکساندروس برای اینکه زندگی خود را معنا کند، به همان اندازه کلمات می خواهد. همانطور که می تواند پیدا کند، تا زمانی را که برای زنده بودن سپری می کند، معنا کند. و در روح سرمایه داری، او آماده است تا کلمات را بخرد. او آماده است تا آنها را بخرد و آزادی خود را به دست آورد، آزادی از ظلم زمان، از ظلم مرگ. مانند سلف خود، دیونیسیوس سولوموس که در حال خرید کلمات برای نوشتن قصیده آزادی بود که به سرود ملی یونان تبدیل شد.
الکساندروس، فکر می کنم آزادی خود را به دست آورد. در پایان روز داشت برنامه ریزی می کرد. از این گذشته، "فردا" برای الکساندروس پایان زمان به نظر نمی رسید. به نظر نمی رسید دوران او به پایان برسد.
دانلود فیلم Eternity and a Day 1998 (ابدیت و یک روز) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیلم 1998 کارگردان یونانی تئو آنجلوپولوس، ابدیت و یک روز (Mia Aioniotita Kai Mia Mera یا Μια αιωνιότητα και μια μέρα) صرفاً فیلم دیگری درباره یک شاعر فرضی نیست که در آن هنر شعر و عمل شاعرانه هرگز به نمایش گذاشته نمی شود. . بله، درست است که از نظر فنی، هیچکدام روی پرده نیستند، اما این یک فیلم برتر در مورد یک شاعر فرضی است که در آن هنر شعر و عمل شاعرانه هرگز نمایش داده نمی شود، زیرا فیلم کلیشه مرده یک روح را به تصویر می کشد. از یک شاعر و همچنین تقریباً هر شاعری که تا به حال دیده ام. این کار را با تصاویر انجام می دهد، و ثبت اختراع آنجلوپولوس طول می کشد، اما آن را به تصویر می کشد، و بسیار خوب. ابدیت و یک روز نه تنها توسط آنجلوپولوس کارگردانی شد، بلکه او فیلمنامه آن را نیز نوشت. برنده نخل طلای جشنواره فیلم کن آن سال نشان میدهد که گاهی اوقات کیفیت هنوز اهمیت دارد.
این داستان به طرز ماهرانهای زمانهای گذشته، حال و آینده مردی را که در حال مرگ است، شاعر ریشو، میبافد. الکساندر (برونو گانز، که بیشتر به خاطر بازی در فیلم Eternity and a Day Wings Of Desire ساخته ویم وندرس، و بعداً فیلم زندگینامه ای سقوط آدولف هیتلر، در نقش هیتلر) شناخته می شود، در حالی که یک روز قبل از ورود به بیمارستان برای یک "آزمایش" نامشخص، به زندگی فکر می کند. به این ترتیب، ابدیت و یک روز در سنت خوب فیلمهایی است که درباره مردان در حال مرگ تلاش میکنند تا با زندگیشان کنار بیایند، مانند ایکیرو آکیرا کوروساوا و توت فرنگیهای وحشی اینگمار برگمان. با این حال، جایی که فیلم اول با متعادل کردن زندگی مرد در حال مرگ با زندگی یک زن جوان به اهداف خود میرسد، سپس با پرداختن به میراث مرد پس از مرگش، فیلم را برمیگرداند و فیلم دوم وحشت را برمیانگیزد. با نمایش خاطرات ناخودآگاه شخصیت اصلی خود، Eternity And A Day تفاوت را از هم جدا می کند، زیرا الکساندر پس از ترک آپارتمان ساحلی خود در تسالونیکی، پس از اینکه متوجه شد به بیماری لاعلاجی مبتلا شده و باید روز بعد وارد بیمارستان شود، به یکی از همسایه های روبرو فکر می کند. شیوه ای که منعکس کننده ذائقه او در موسیقی است، با پسر جوان آلبانیایی مهاجر گمنام (آکیلیس اسکویس) دوست می شود که مورد استثمار قرار می گیرد و به سادگی با قدم زدن در گذشته خود و دیگران از آنها خارج می شود. آنجلوپولوس به گذشته بریده نمی شود. گذشته شخصیت های او امتداد حال آنهاست. البته، طول اکثر عکسها، که کوتاهترین آنها از اکثر نماهای هالیوودی بلندتر است، به این معنی است که اکثر بینندگان آمریکایی معتاد به سرعت از فیلم خسته خواهند شد. با این حال، آیا توصیه بهتری برای چنین کاری وجود دارد؟ و علیرغم زمان طولانی، فیلم طولانی 126 دقیقهای بسیار کوتاهتر به نظر میرسد، و این به این دلیل است که هر صحنه تأثیر فکری و احساسی عظیمی بر جای میگذارد. آنجلوپولوس، فیلمنامه نویس قدیمی فلینی، تونینو گوئرا، و پتروس مارکاریس نوشته شده است. نمرهگذاری النی کارایندرو بسیار عالی است، زیرا هرگز بیننده را فراتر از قدرت درونی صحنهها تحت تأثیر قرار نمیدهد و هدایت نمیکند.
بازی گانز فوقالعاده است، و نمایش کتاب درسی از بازیگری کامل است. در صحنههای مدرن آرام و با رکود حرکت میکند، در حالی که وقتی وارد گذشته میشود، هشیاری و لطف دارد. در توضیحات آنلابدیت و یک روز آمده است که خطوط گانز به یونانی دوبله شده اند، اما این مشکل کمی ایجاد می کند زیرا دیالوگ زیادی وجود ندارد، موهای صورت اسکندر تا حدی لب های او را می پوشاند و بسیاری از صحنه های صحبت از راه دور یا از راه دور هستند. پشت باز هم، انتقال حالات عاطفی و روانی او عمدتاً از طریق اعمال بدنی است. این موضوع برای پسر بچه صدق نمی کند و آکیلیس اسکویس یک بازی بازیگری فوق العاده دیگر را برای یک بازیگر کودک اروپایی ارائه می دهد. چهرهاش نشانههایی از قبیله بازیگری کالکین آمریکایی دارد، با این حال او بسیار ظریفتر و رساتر است، و وقتی با الکساندر شوخی میکند که «خریدن کلمات» روی اسکله ممکن است گران تمام شود، در چشمهای درخشان او بدبینی وجود دارد که کمتر دلمرد آمریکایی نشان میدهد. بازیگران میتوانند فیلم را ضبط کنند. Eternity And A Day یک فیلم عالی دیگر از یک استاد هنر است که در ایالات متحده به شدت مورد غفلت قرار گرفته است. از دو شخصیت اصلی خود می پرسد: چرا من همیشه در تبعید غریبم؟، و پاسخ روشنی نمی دهد، مگر اینکه آن دو را از یکدیگر و خودشان دور کند. آخرین غریبگی اسکندر آنقدرها هم شاد نیست و با ورود او می آید. خانه قدیمی اش، همان خانه ای که دخترش برای تخریب فروخته است. او به اطراف نگاه می کند، از در پشتی خارج می شود و به گذشته آفتابی می رود که آنا و سایر دوستان در حال آواز خواندن هستند. آنها می ایستند، از او می خواهند که به آنها ملحق شود، سپس همه می رقصند و به زودی تنها شاعر و همسرش در حرکت هستند. سپس، او به آرامی خود را کنار می کشد و او ادعا می کند که شنوایی اش از بین رفته است. او همچنین نمی تواند او را ببیند، به نظر می رسد. او صدا می زند و می پرسد که فردا چقدر خواهد بود، پس از اینکه به او گفت طبق برنامه از رفتن به بیمارستان امتناع می ورزد. او به او می گوید که فردا ابدیت و یک روز ادامه خواهد داشت. فیلم با اسکندر به پایان می رسد که به سمت ما باز می گردد و به یونانی ترجمه نشده زمزمه می کند (به هر حال واقعاً باید بدانیم او در این لحظه چه می گوید؟) و تماشای امواج روی اقیانوس برای مدت طولانی همان کاری را که انجام می دهند انجام می دهند. در چنین لحظاتی است که آنجلوپولوس آشکار می کند که در حالی که او با بهترین فیلمسازان تاریخ هنر، مانند فلینی یا برگمان برابری می کند، جدیت بیشتری نسبت به اولی و همدلی عمیق تری نسبت به دومی دارد. جایی که در نهایت او را در مقیاس پانتئون سینمایی قرار می دهد، باید بر سر آن بحث کرد، اما نه اینکه او به آن تعلق دارد. او و ابدیت و یک روز خیلی عالی هستند.
دانلود فیلم Eternity and a Day 1998 (ابدیت و یک روز) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
مرگ دلخراش تئو آنجلوپولوس در یک تصادف جاده ای در اوایل امسال ما را از داشتن یکی از برجسته ترین نویسندگان سینما محروم کرد. او چشمانداز قابلتوجهی نسبت به جهان داشت، به حدی که به نظر میرسید تحسینکنندگان و مخالفان را به تعداد معادل جذب میکرد. در هر حال، ارج نهادن به کار او به معنای تسلیم شدن در برابر ریتم آداجیو است که به ما اجازه می دهد، همانطور که تماشا می کنیم، در مورد چیزی که در حال کشف شدن است، خواه شخصیت، تاریخ یا افسانه فکر کنیم. روح نقطه به قدری محکم منتقل می شود که تماشاگر احساس می کند که واقعاً در آن صحنه های طوفانی شمال یونان است که آنجلوپولوس بسیاری از آثار خود را ساخته است. احتمالاً مهم ترین نسخه DVD اخیراً ورود همه فیلم های برجسته آنجلوپولوس توسط Counterfeit Eye بوده است. در سه ست جعبه ای این به من قدرت داد تا دوباره با زوجی که اخیراً میشناختم مانند "منظره در مه"، "زنبوردار" و "ابدیت و یک روز" سر به سر بیفتم و دیگر بازیگران نمایشی مانند "بازیکنان سفر" و "را پیدا کنم. قدم معلق لک لک». در صورتی که من این نظرسنجی را روی "ابدیت و یک روز" متمرکز کنم، به این دلیل است که این آخرین موردی است که پس از یک حفره طولانی مدت دوباره تجربه کرده ام. از بسیاری جهات این تحقیق درباره یک مقاله نویس در شرایط بحرانی که به زندگی خود می اندیشد در حالی که همزمان با حال خود می جنگد، خصوصی ترین فیلم کارگردان است. این کاملاً سریعترین کار اوست به نحوی که خیلی بیشتر از حد انتظار به شخصیتهایش نزدیک میشود و اغلب آنها را در نمای نزدیک میبیند، برخلاف فاصله مرکزی. فیلم با بچه ای آغاز می شود که اسکندر در یک صبح تابستانی که از خواب بیدار می شود، به درخواست همراهانش برای همراهی با آنها در نزدیکی اقیانوسی که رو به خانه خانواده اش است، پاسخ می دهد. از آنجا به بعد ما او را به عنوان یک فرد مسن بدون توجه به منطقه زمانی که فیلم در آن فرو می رود، می بینیم. مطمئناً این استفاده مایع از زمان است که اغلب از زمان حال به گذشته در داخل یک پلان انفرادی می گذرد، عنصری شگفت انگیز و باشکوه در یک فیلم آنجلوپولوس. اسکندر در حال دلهرهآور خود مرتباً روزی از شادی شگفتانگیز را به یاد میآورد، نه چندان طولانی پس از معرفی دختر کوچکش، با همسر و خانواده مرحومش در نزدیکی اقیانوس که در کودکی در آنجا بازی میکرد. در جریانی که پایان را پیش بینی می کند آرامش کمی وجود دارد. با رفتن به کلینیک اورژانس، او به دختر کوچکش می رود و انتظار دارد سگش را نزد او بگذارد، فقط برای اینکه ببیند خانه عزیزش در کنار اقیانوس قرار است به طراحان پیشنهاد شود. مسائل عظیم تاریخ که آنجلوپولوس عموماً با آنها پریشان است تا حد زیادی از موضوع تبعید ناشی از مبارزه بالکان جدا نیستند. تجربه ناخواسته الکساندر با یک بچه آلبانیایی جوان که او ابتدا از حمله پلیس به نظافت کننده های شیشه ای خودجوش و بعد از اوباش های جوان پذیرایی محافظت می کند، به کسی آرامش دائمی می دهد که واقعاً در زمان دلسردی عملاً غیرقابل تحمل روی آن تمرکز کند. همانند سایر تجربیات کوتاه و مهم، این امر زودگذر است. بچه قرار است برای یک اقلیم دیگر سوار قایق شود. برای اینکه آخرین ساعت قبل از برخاستن از زمین دور باشند، چه باید کرد؟ حمل و نقل نزدیک در یک مسیر شهری گرد پاسخی می دهد که چهره جوان را پر از شادی می کند. در نهایت یک سواری مسحور شده توسط مجموعهای از شخصیتها، یک زوج پریشان، یک پیشروی خسته از برخی نمایشها با هشداری سخت و طاقتفرسا، یک سهگانه از مجریان کنسرواتوار است که چیز دیگری را برای خود اجرا میکنند که برای همه اطرافیانشان در نهایت نویسنده از یک اوایل قرن گذشته که قبلاً در فیلم Eternity and a Day به دنبال و خرید عبارات گویش جدیدی با او آشنا شده بودیم. چه کسی هنوز آنجلوپولوس ممکن است چنین غرور مبتکرانه ای را برانگیخته باشد! همچنین، آن سه دوچرخهسوار با لباسهای ضدآب سنگین زرد که در فیلم Eternity and a Dayهای دیگر او ظاهر میشوند (من در جایی خواندهام که آنها به سرنوشتها اشاره میکنند) گردشی مشابه را به عنوان حملونقل قبول میکنند. اسکندر از این اطلاعات که ممکن است بدون تکمیل کتابی که در حال تألیفش است، به سوی مرگ حرکت کند، بدبخت است. آنجلوپولوس به طور غیرمنتظره ای قبل از اتمام آخرین فیلم از مجموعه سه فیلمی که از «ابدیت و یک روز» با آن سر و کار داشت، لگد به سطل زد. هر چقدر هم که وحشتناک بود، اساساً این آرامش وجود دارد که او او را رها کرد، احتمالاً تاسف بارترین فیلمی که فیلم به ما داده است.
دانلود فیلم Eternity and a Day 1998 (ابدیت و یک روز) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من می توانم برونو گانز را سریع بگیرم! این یکی، تا حد زیادی یک کار خفه شده است - - به من کمک می کند "همه خوب هستند" را به خاطر بیاورم، می توانم مارچلو ماسترویانی را در شغل شماره یک این داستان به تصویر بکشم. گانز با رشد موهای صورت ظاهر شد و عملکرد کنترل شده ای را ارائه کرد.
برونو گانز قدرت و انرژی خاصی را در شخصیت هایی که بازی می کرد به جریان می اندازد (Wim Wenders "Wings of Desire" 1988، Gillian Armstrong "The آخرین دوره های طولانی Chez Nous" 1992)، با آرایش فیزیکی جامد بیرونی. این شغل تا حدودی منحصربهفرد است: او مردی را به تصویر میکشد که مبتلا به بیماری است و در مورد بستری شدن آیندهاش در بیمارستان اختلال ایجاد میکند. او به همین ترتیب از صدای آرام و کوچک خودش در قسمتهای گذشته که با همسر عزیزش داشت، «عذاب میکشد» - حضور او در فلاشبکهای «هیجانانگیز» در این نقطه حساس از پایان زندگیاش تکرار میشود.
این سفر و تجربه او با مرد جوانی که بر حسب تصادف (یا سرنوشت) با او ملاقات کرد. این بچه در الکساندر (شخصیت گانز) به پیوندی با نیروی حیات و انرژی احیا شده تبدیل شد. نه چیزهایی که به طور جدی نادیده گرفته می شوند، نه دیگر بخشش «وقت ندارد». او باید دوباره بر موقعیت ها و چیزهای موجود در زندگی روزمره خود تمرکز کند و تأثیری داشته باشد - - برای انجام کاری مهم برای کسی غیر از خودش - - بر این جوان (در نتیجه برای خودش). شرایط کودک او را به رویارویی با چالشها برانگیخت - اکنون زمان آن نیست که او چنین کند. او بالاخره با زندگی روبرو می شود!
مرد جوان او را زنده کرد، زنده و متذکر - - او را بیدار کرد، مغز متهم کننده خود را آزاد کرد و او را از دلتنگی بیرون کشید. تصدیق این که فعالیت قوی تر از کلمات بیان می شود (به معنای واقعی، زمانی که او در تمام زندگی خود مقاله نویس است) به او تجربیات جدیدی داد.
کل فیلم به طرز شگفت انگیزی مونتاژ شده است. رئیس آنجلوپولوس مسائل سیاسی و علمی را با بخش هایی از زندگی که موقعیت ها و سطوح احساسات را تغییر می دهد در هم آمیخته است. نمایشگاه های عالی از گانز، مرد جوان، و آنا، همسر. داستان پیچهای هیجانانگیز طولانیمدت خود را در جاده، واقعیت و فلاشبکها، دنبال صحنهها (در واقع، فعالیت وجود دارد) و «راههای ذهنی» دارد، با این حال سرعت و سکوت ثابتی در فیلم Eternity and a Day وجود دارد. برخی ممکن است فکر کنند که کند است و برای دنبال کردن فیلم مستلزم اصرار است - - اگر خسته هستید نروید، می توانید ظرافت های روایت دوست داشتنی و نکات تصویری بی تکلف آنجلوپولوس را از دست بدهید. این یک قطعه لذتبخش، فلسفی و ذهنآمیز است - - ما را ترغیب میکند تا به چگونگی ادامه وجودمان فکر کنیم. مطمئناً هزینه هالیوود نیست. NFE
من علاقه زیادی به طراحی داستان دارم به موفقیت در حال انجام صنعت فیلم، "حس ششم"، که به همین ترتیب حول یک مرد، یک جوان، (و یک خانم) می چرخد: مردی که در حال احیای مجدد است. فرصتی که او با مقدار مناسبی از بچه از آن لذت می برد و تلاش می کرد تا رابطه بی دقت گذشته خود را با دیگری مهم خود تعیین کند. برای این موقعیت، "حس ششم" بیشتر "واقعی" است در حالی که "ابدیت و یک روز" بیشتر شبیه حالت فانتزی است. به همین ترتیب استنباط میشود که «مسیح در ابولی متوقف شد» فرانچسکو رزی در سال 1979 (به ایتالیایی با جیان ماریا ولونته، ایرنه دادز)، یک سفر فلسفی صلحآمیزتر از مردی که زندگی، زندگی و خود را در میان مردم عادی شهر پیدا میکند.
دانلود فیلم Eternity and a Day 1998 (ابدیت و یک روز) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
طرح اصلی فیلم برای همیشه و یک روز به اندازه کافی مستقیم است - الکساندر (برونو گانز) مقاله نویس در حال بلوغ با یک مهاجر غیرقانونی آلباینی جوان (آشیلیاس اسکویس) ملاقات می کند و او را به خانه بازمی گرداند. همانطور که او چنین می کند، مقاله نویس زندگی خود را در نظر می گیرد. گذشته او؛ رابطه او با مادرش و دیگری مهمش؛ و آنچه در زندگی خود به دست آورده است. با این حال، فیلم تئودوروس آنجلوپولوس در اساسیترین سطح، بازتابی بر نمایش آهنگسازی است: وقتی کلماتی را روی صفحه میگذاریم، آیا واقعاً برخوردهای ما را ضبط میکنند، یا میتوانند در هر نقطهای فقط تخمینی از احساس ما ارائه دهند. در یک ثانیه خاص؟ الکساندر بیپایان از این فکر شکنجه میشود - اگرچه در حرفه انتخابیاش مثمر ثمر است، اما میپذیرد که ناامید شده است، اساساً به دلیل این ایده که کلمات میتوانند دلالت بر بینش داشته باشند، نه ثبت آن. جوان، با بی عیب و نقصی خود، می پذیرد که کلمات را می توان یافت یا خرید. با این حال، هر مقداری که شخص برای آن کلمه بپردازد (مثلاً در مورد خرید یک کتاب، یا زمانی که یک مقاله نویس به خاطر کاری که انجام داده است افتخاراتی دریافت می کند)، این کلمات هنوز ناقص هستند. آنها هر دو تلقین کننده هستند - همانطور که در ارتباط آنها با فعالیت ها و چیزها وابسته به شرایط هستند - و ظریف هستند (همانطور که در چنین ارتباطاتی فقط تخمین زده می شود). الکساندر با چنین آسیبپذیریهایی در برابر او میفهمد که در میان «زندگی» و «مرگ» هیچ صلاحیت «نهایی» وجود ندارد (همه چیزهایی که در نظر گرفته میشوند، فقط کلمات هستند). او باید بدون کمک کسی با هر دو به عنوان یک پیوستار مواجه شود. از نظر ظاهری، فیلم مملو از ناهماهنگی های بیانی است: دوربین آنجلوپولولوس بی وقفه پیشرفت ها را دنبال می کند. ما میبینیم که وسایل نقلیه در ساعت شلوغی با جادههایی که به سمت مکانهایی حرکت میکنند، یا روی پیچراه میروند تداخل دارند. در حالی که شخصیت ها در حال عبور از بدنه از چپ به راست دیده می شوند. همه نوعی پیشرفت مثبت را توصیه می کنند، ولع حرکت بین مکان های مختلف. به هر حال، چنین تحولاتی به هیچ وجه «پیشرونده» نیست، بلکه ولعی را پیشنهاد میکند که بیهدف بودن زندگی را در نظر نگیرد (همانطور که الکساندر از طریق کلماتش مییابد). همانطور که بود چنین تحولاتی یک اجتناب به جای تعهد با حضور است. معادل آن در مورد «روایت» فیلم نیز صدق میکند: آنجلوپولولوس نشان میدهد که بهویژه بزرگ نیست: چیزی که تفاوت را بیشتر میکند این است که تماشاگران میزانسن را در لبههای جداگانه در نظر بگیرند. برای توجه به کلمات، تمرکز حول محور بیان بازیگران و تحولات بدن، و درک دیدگاه الکساندر. فیلمی طولانی و پیچیده، زمان جاودانه و یک روز شایسته تماشای مجدد است.
دانلود فیلم Eternity and a Day 1998 (ابدیت و یک روز) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
الکساندر (برونو گانز)، یک مقاله نویس معتبر، خبر وحشتناکی دریافت کرد: او به شدت بیمار است و باید فردا وارد آسایشگاه شود. خیلی خوب ممکن است آخرین روز او باشد. و پس از آن پرس و جو: "فردا چقدر طول می کشد؟" او تلاش می کند تا زندگی خود را به پایان برساند. او فقط امروز فرصت دارد تا آن را محقق کند. پیدا کردن خانه دیگری برای سگ سگش از همه نظر یک اولویت است.
الکساندر به دوران کودکی خود بازمی گردد و معلوم است که بسیار نوستالژیک است. او به دیدار دخترش می رود و به او توصیه می کند که از سگش مراقبت کند "زیرا او فردا ناپدید خواهد شد". بی فایده؛ شخص مهم او می توانست بدون نیش کار کند. او انبوهی از نامهها را به دخترش میدهد که همگی از آنا (ایزابل رنو) دیگر مهمش است که به سالها قبل برمیگردد. او یکی از نامههای مادرش به الکساندر را مطالعه میکند، و همانطور که او چنین میکند، تصویری آشکار میشود: الکساندری غیرقابل دسترس که علاقهی همسر معلق خود را بر نمیگرداند، بیش از حد خودشیفته و غرق در آثارش. ناله الکساندر بالغ ملموس است.
الکساندر در راه بازگشت به خانه، در این آخرین روز، یک بدکار جاده را تشخیص میدهد که شیشههای خودرو را در جادههای توقف که توسط پلیس تعقیب میشود، تمیز میکند. او با بی احتیاطی در ورودی را باز می کند و به هموطن کوچک توصیه می کند که داخل شود. الکساندر تصمیم می گیرد به بچه (آشیلیاس اسکویس)، یک خارجی غیرقانونی از آلبانی کمک کند. او سعی می کند یک بار دیگر بچه را به خط آلبانی بازگرداند تا بچه بتواند در امنیت بازگردد. در هر صورت، آیا کودک واقعاً نیاز به بازگشت دارد؟
گفتمان بین الکساندر و کودک روشنگر است. بچه به الکساندر می گوید: «می بینم که پوزخند می زنی، اما غمگینی». الکساندر داستانی را به تصویر میکشد که به چیز دیگری تبدیل میشود: تخصص آهنگسازی و ذهن خلاق، «خریدن» کلمات وقتی که آنها تمام شدهاند. الکساندر تصدیق می کند که از تمام زمان موجود استفاده می کند. او ممکن است بخواهد هموطن خود را با خیال راحت بیاورد، در واقع باید آخرین ملاقات مادر پیرش را داشته باشد.
«ابدیت و یک روز» فیلمی پیچیده با اجزای متعدد است: به ایده زندگی میپردازد. و کار، نوحه و یقین نتیجه. فیلمبرداری یورگوس آروانیتیس و آندریاس سینانوس فوق العاده است. صحنههای تابناک اسکله، با این حال با ناراحتی که در زیر سطح میجوشند. صحنه های مه آلود در کوه های نزدیک خط آلبانی.
تراک صوتی و تاثیرات فوق العاده با احساس فیلم مطابقت دارد. اثری عالی از النی کارایندرو و نیکوس پاپادمیتریو. سپس بازیگری: برونو گانز ارائه قوی ای ارائه می دهد. بازی ایزابل رنو، آکیلیاس اسکویس و فابریزیو بنتیوگلیو نیز شگفتانگیز است. «ابدیت و یک روز» به طور شایسته نخل طلا را دریافت کرد. امتیاز من: 10/10
دانلود فیلم Eternity and a Day 1998 (ابدیت و یک روز) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
به احتمال زیاد این و "منظره در مه" را یک سال قبل یا جایی در اطراف دیدم، مطمئن نیستم که بتوانم آنها را دوست داشته باشم یا حتی گزینه تکمیل آنها را داشته باشم. با درگذشت فاجعهبار این رئیس خارقالعاده به فضای باز کشیده شدهام، احساس میکنم این فیلمها با زمانبندی بیعیب و نقصی به من ضربه میزنند. از آنجایی که شاید بتوانم درک کنم که برخی ممکن است چیزی مانند "ابدیت و یک روز" را خسته کننده، خودشیفته یا مشهورترین خود شیفته بدانند - - پس باز هم، برای من چیزی فوق العاده دوست داشتنی و در تضاد با هیچ فیلمی است. قبلا دیده بودم.
نکته ای که می خواهم برای حرکت به سمت این مورد استفاده کنم ممکن است گسترده و دلخواه باشد، با این حال من را نگه دارید و اذعان کنید که معمولاً اغلب از نظر فکری آنچه را که دارم به هم می بندم. اخیراً آنچه را که در گذشته تماشا کرده بودم تماشا کردم. با این حال، برای این وضعیت، آن چیزی است که من اخیراً مطالعه کرده ام. با این حال نمیتوانم شخصیت ابدیت و یک روز را در نظر نگیرم، شخصیت استفان ددالوس از جویس «تصویری از پیشهور بهعنوان یک مرد جوان»، با این حال، در حال حاضر 40 سال یا بیشتر از آینده، در بستر مرگ و ناامیدانهاش. قهرمان اینجا، به علاوه یک نویسنده، حضوری جدا شده از نیمه بهتر و خانواده اش را ادامه داده است. این همان چیزی است که استفن برای بیان افکارش بدون قید و شرط، همانطور که واقعاً انتظار میرود، به آن نیاز داشت، اما در حال حاضر در دورههای دراز مدت زندگیاش، جدایی او را با یک جای خالی، خلایی که به هر طریقی تلاش میکند ایجاد کرده است. پر کنید (یک بار دیگر، به خلأ شدیدی که در "منظره در مه" احساس می شود، نگاه می کنید). آنجلوپولوس نامههای همسر شخصیتها را که توسط او با سبکی تاثیرگذار توصیف میشود، ادغام میکند و اغلب بیعیب و نقص به پشتهای خطی تبدیل میشود.
این دوباره چیزی شخصی است، اما از هیچ جا سرگردان است. در حالی که در ابتدا یکی در یک محیط مشخص پیچیده می شود، آنجلوپولوس پس از مدتی در فضایی خارق العاده و رویایی شناور می شود. مانند فیلم «منظره در مه»، نباید همه چیز را خیلی سخت گرفت. قبول دارم که بهترین لذت را از این لذت ببرم، فقط باید یک لحظه مکث کند و اجازه دهد آنجلوپولوس شما را به جایی که میخواهد ببرد، زیرا صرف نظر از اینکه ممکن است برخی کششها به طور کامل ثبت نشوند، فوکوسهای بالا کاملاً آن را جبران میکنند. باز هم، خلاقیتهای بصری به سادگی تکاندهنده و به هر حال پیوسته جذاب هستند، در اینجا برداشتهای مکرر طولانی حتی بهاندازهای هم قابل مشاهده نیستند و وقتی آنها را فهمیدم، در صحنههای خاصی مبهوت شدم. این فضیلت در جلوههای بصری وجود دارد که تعداد زیادی از chiefs این امکان را داشتهاند که با آن مطابقت داشته باشند و هیچیک بهتر از آن عمل نمیکنند. فضیلت به احتمال زیاد عالی است و من می توانم آن را به تصویر بکشم.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.