در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Jesus Camp 2006... لطفا منتظر بمانید ...
فیلم چند کودک را دنبال می کند که در یک کمپ تابستانی شرکت کرده اند تا بتوانند اعتقاد خود به مسیحیت را تقویت کرده و تبدیل به بیلی گراهام بعدی شوند...
دانلود فیلم Jesus Camp 2006 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در هر نقطه ای اعتماد به نفس چیزی لذت بخش در این زندگی است، با این حال ممکن است در هر نقطه ای چنین مفهوم شگفت انگیزی مانند چیزی بیش از حد وجود داشته باشد؟ روایت عیسی کمپ این سوال را به واقعیت تبدیل می کند. بکی فیشر یک سرویس کودکان پنطیکاستی در داکوتای شمالی است. او بچه ها و خانواده هایی را از سراسر ایالات متحده جذب می کند تا به اردوگاه Fervent او در دریاچه Fiends، داکوتای شمالی بیایند. نام اردوگاه "بچه های در آتش" است و قطعاً اردوگاه معمولی شما در کتاب کتاب مقدس نیست. این روایت بر روی سه کودک به نامهای راشل، محافظهکار و لوی تمرکز میکند که کاملاً با اعتماد به نفس غیرتمندانه آنها مرتبط است. این یک شیوه زندگی فوق العاده افراطی است که مملو از باورهای زمین لرزان است.
کمپ عیسی برای مردمی که از ادیان ظالمانه در ایالات متحده غافل هستند، از جمله من، یک شوک است. فوق العاده است که این تلقین می تواند اتفاق بیفتد و پنهان بماند. روان کودکان را می توان چنان مؤثر شکل داد که به نظر می رسد برای نشان دادن چنین اعتقادات ظالمانه ای به آنها در اوایل زندگی از بین می رود. اعتماد به نفس بخش بسیار اساسی زندگی است، بنابراین می پذیرم که این دیدگاه مهم باقی می ماند. این بچه ها برای سازماندهی اعتقادات پرشور خود در هر بخش از زندگی بزرگ می شوند.
Jesus Camp به بخش های عمده ای از قدرت برای ذهن کودک دست می یابد. از آنچه به آنها دستور داده شود درمانده اند. وقتی به آنها گفته شود که برای دین خود "سرباز" هستند، این می تواند خطرناک باشد. به این جوانان دستور داده می شود که به طور ناگهانی با اعتماد به نفس خود آماده شوند. آنها اساساً هر روز در ترس زندگی می کنند و نمی توانند از بچه بودن قدردانی کنند. این چنان دین ظالمانه ای است که فیشر در مورد اعتقادات خود به اعتقادات اسلامی فکر می کند. او معتقد است که جوانانش باید اساساً به اندازه کودکانی که مواد منفجره در دست دارند در فلسطین آماده باشند.
کمپ عیسی چند صحنه غیرمنتظره داشت که آنها از آنها به عنوان پرکننده بین صحنه های اردو استفاده کردند. آنها معمولاً یک قله آرام یا یک میدان باز بودند. این یک تمایز با صحنه های آشفته کلیسا با بچه های کوچکی بود که به خاطر تخلفات خود گریه می کردند. بهعلاوه جالب بود، هرچند اتفاقی تصادفی نبود، اینکه خانوادههای بچههایی که آنها را در خانهشان به پایان رساندند، شرایط کاملاً ثابتی در خانه داشتند. بحثها کاملاً حول موارد منفور در سیستمهای آموزشی و اداری ما بود. آنها به طور معمول درخواست می کردند و به کتاب مقدس سوگند یاد می کردند که طبق قوانین تعیین شده عمل کنند.
یک ویژگی مشترک دیگر این بود که همه آنها خودآموخته بودند. بچه های خودآموخته به همکاری اجتماعی نیاز دارند تا فرصتی برای معمولی بودن پیدا کنند. متأسفانه به نظر می رسد که این بچه ها ارتباط اجتماعی تقریباً صفر داشتند. لوی حتی به دوربین اجازه میدهد بفهمد که افراد تصور میکنند که او غیرعادی است، اما بر او تأثیری نمیگذارد. او فکر می کند که آنها کسانی هستند که در شرایط سختی قرار دارند، زیرا آماده نیستند برای خدا مبارزه کنند. به طور کلی، من نسبت به این جوانان دلسوزی دارم، زیرا آنها واقعاً باید در جامعه هماهنگ شوند تا در هر مقطعی معمولی باشند.
برای من نگران کننده است که بفهمم این نوع تعصب در ایالات متحده به تدریج در حال گسترش است. این جوانان حتی ادیان مختلفی را که تصمیم به پذیرش آن دارند، نمی دانند. به آنها اطلاع داده شده که سنی هستند که این ملت را تغییر خواهند داد و در حال حاضر پذیرفته اند که این هدف اصلی آنهاست. برخی از آنها حتی در ده سالگی قبل از کاخ سفید شروع به مبارزه کردند. من هرگز نمی توانستم خودم را برای این روایت آماده کنم و این چیزی بود که هرگز نمی توانستم روایت خودم را متمایز کنم.
به نظر میرسید که رادیو واقعاً قدرت محدودکنندهای در کل فیلم باشد. هیچ کس در طول فیلم به سراغ فیشر نرفت تا با او مخالفت کند یا از او سؤال کند. منحصراً در پایان بود که رادیو مستقیماً به سراغ او رفت تا چند راه حل پیدا کند. افراد برای بیان چیزی در مورد تکنیکهای سختگیرانه باورنکردنی او بسیار خجالتی بودند. پرزیدنت Shrubbery متحد فوق العاده اعتماد به نفس Fervent بود، بنابراین این احتمالاً توجیهی برای این بود که چرا افراد تا این حد نگران بودند. مرد مسئول این ملت متحد بود و نیازی به درگیری با رئیس جمهور نداشت.
کمپ عیسی به این موضوع دست مییابد که چه چیز دیگری به جوانان در سراسر این کشور آموزش داده میشود. مذاهب یا جناحهای مختلف بیشماری میتوانند با الهام از ترس پارانوئید از بحث و گفتگو در ابهام نجات پیدا کنند. بچهها ذهنهایی دارند که میتوانند آنقدر سریع و مؤثر شکل بگیرند، سرپرستان باید مطمئن شوند که فضایی برای تحقیق در اختیار نوجوانان خود قرار میدهند. کنترل زندگی فرزندانشان تا این حد ظالمانه غیر منطقی است.
به طور کلی، من Jesus Camp را خیره کننده یافتم. نحوه نادیده گرفتن این نوع تلقین وحشتناک است. این دین در تلاش است تا به نوعی از اسلام برای ایالات متحده تبدیل شود، که باید برای ساکنان ما وحشت ایجاد کند. دلیل قانعکنندهای وجود دارد که باید از بچههای پنج ساله سرباز کنیم، در حالی که نمیتوانند به طور کامل درک کنند که برای چه چیزی میجنگند.
دانلود فیلم Jesus Camp 2006 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«کمپ عیسی» روایتی است درباره جمعی از کودکان مسیحی مبشر که به یک اردوگاه روزانه میروند تا اعتماد مسیحی خود را تقویت کنند و به آمریکا در «تولد دوباره» کمک کنند. با وجود روایتی بودن آن، در هماهنگی فیلم از تاثیرات و بیمه های اندکی استفاده شده است. رؤسا، هایدی یوینگ و ریچل گریدی، واقعا سخت کار می کنند تا مطمئن شوند همه چیز در فیلم Jesus Camp بی نقص باشد. یوینگ و گریدی از نقطههای دوربین بینظیری استفاده میکنند، در حالی که نشانههای متفاوتی از چشماندازها را از چند چشمه رسانه دریافت میکنند. در نقطه ای که پرزیدنت بوته صحبت می کند، دوربین به طور کلی مناظر هوای آزاد مانند وسایل نقلیه بیرون و اطراف، اطلاعیه ها یا درختان را نشان می دهد. در نقطه ای که مایک پاپانتونیو، پخش کننده تلویزیونی رادیو، دیدگاه خود را ارائه می دهد، نقطه دوربین تغییر می کند و تصاویری از آمپلی فایرها را نشان می دهد، برخلاف اینکه چهره او را با لب های در حال حرکت نشان می دهد. علاوه بر این، وقتی بکی فیشر تدریس می کند، دوربین به سمت بچه های مختلف در جمعیت او نشانه می رود. روسا این کار را برای نشان دادن تعداد جوانانی که بکی واقعاً تأثیرگذار بود انجام دادند.
بکی فیشر با آموزش این بچههای ضعیف عملکرد دقیقی دارد. در آرزوی اوست که به آنها کمک کند تا مانند او زندگی کنند - خدا را بپرستند و برای او زندگی کنند. او می خواهد آمریکا را متقاعد کند که از او الگو بگیرد و مسیحی پرشور باشد. او تلاش می کند تا با آموزش دادن به هر تعداد از بچه ها که می تواند مانند او باشند، آمریکا را تغییر دهد. او با جوانان شروع می کند زیرا آنها سرنخی در مورد بدتر از آن دارند. آنها هیچ راهی واقعی برای داشتن یک ذهن مستقل ندارند، بنابراین به هر چیزی که گفته می شود فکر می کنند فکر می کنند. فیشر تعلیم می دهد که آنها باید تمام کارهایی را که انجام می دهند «به نام خدا یا عیسی» انجام دهند، در پرتو این واقعیت که خدا رویکرد عادلانه بدون تقلب، صادقانه و مقدس برای زندگی است.
یکی یکی از صحنه هایی که من را شرم آور کرد، صحنه بولینگ است. راشل بانوی جوان به سمت توپ بولینگ خود میل می کند در حالی که آن را پرتاب می کند و می گوید: "توپ، من به خاطر عیسی به شما دستور می دهم، یک ضربه مناسب بزنید." این باعث میشود که من اعتماد کنم که بچههایی که تحت تأثیر بکی قرار گرفتهاند، میپذیرند که از آنجایی که از خدا میخواهند این کار درست شود، حتماً درست میشود. همانطور که می خواهم فکر کنم، آنها ایده جهان را کاملا درک نمی کنند. صحنه دیگری که توجه من را جلب کرد صحنه ای بود که بکی شروع به توسل به خدا برای معرفی پاورپوینت و چراغ ها و گیرنده ها کرد. او به شیطان دستور می دهد، "به نام عیسی، شما این پیام را از بیرون رفتن باز نمی دارید." من می پذیرم که با توجه به این دو صحنه مشخص، بدیهی است که هر مسیحی غیور واقعاً احساس می کند که با درخواست از خدا و درخواست هر چیزی از او هیچ شیطنتی نمی کند و به تمام خواسته های خود می رسد.
br/>در درون روایت با سه شخصیت جوان به نام های لوی، راشل و محافظه کار آشنا می شویم. این سه کودک خودآموخته هستند و به این معنی است که تأثیرات اصلی آنها افراد خود هستند. نگهبانان چیزهایی را به آنها نشان می دهند که آنها قبول دارند، برای مثال، آفرینش گرایی شانس اصلی است و تغییر غیرطبیعی آب و هوا نمی تواند وجود داشته باشد. همه جوان ها هر چیزی را که گفته می شود به این دلیل قبول می کنند که چیز دیگری نمی دانند. آنها طوری تربیت شدند که بپذیرند خدا پاسخ اصلی است، بنابراین شیوه زندگی آنها این است. لوی باید وزیر شود، راشل باید اعتقادات خود را به هر کسی که میتواند منتقل کند. محافظه کار دوست دارد به سمت موسیقی عالی مسیحی حرکت کند. او ترجیح می دهد شبیه بریتنی لنس یا لیندسی لوهان نباشد و هنگام حرکت پوست خود را نشان دهد. او فقط باید برای استاد حرکت کند. هر یک از این جوانان شخصیت ها و رویکردهای خاص خود را برای دوست داشتن خدا دارند، با این حال تفکرات، داستان ها و مبانی آنها به دلیل روشی که کاملاً برای مسیحیان پرشور بزرگ شده و آموزش دیده اند، قابل مقایسه است.
در بیشتر موارد، تمام روایتها برای نشان دادن یک چیز بدیع و جدید به جمعیتشان است. بر این اساس، وقتی Jesus Camp را تماشا کردم، از دانستن داده های جدید درباره این دین شوکه نشدم. فهمیدم مسیحی پرشور بودن چگونه است. من فهمیدم که این بچه ها به این دلیل شرطی می شوند که ناتوان هستند و مطلقاً شانسی برای دانستن اینکه دینشان درست است یا نه. آنها خیلی زود تحصیل کردند و به نوعی دین دیگر معرفی نشدند تا فرصتی برای فکر کردن به تنهایی پیدا کنند. خوشحالم که Jesus Camp روایی را تماشا کردم، چون دیدگاه دیگری در مورد دین به من داد. این مسیحیان فراگیر اعتقادات خود را دارند همانطور که من اعتقادات خود را دارم. در حال حاضر من آماده هستم که دین خود را در نظر بگیرم و بررسی کنم که آیا این دین برای من آورده شده است یا از طرف دیگر در صورت انتخاب آن.
وقتی همه چیز گفته می شود و انجام می شود، وزیر بکی فیشر تدریس می کند. گردهمایی عظیمی از بچه ها در مورد اعتماد به نفس و اعتقادات او که تلاش می کند در آمریکا به کشوری از مسیحیان پرشور مانند خودش تبدیل شود.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.