در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Micmacs 2009... لطفا منتظر بمانید ...
یک مرد به همراه دوستانش نقشه ای پیچیده طراحی می کنند تا دو کارخانه تولید سلاح را نابود کنند...
یک مرد و دوستانش طرحی پیچیده و اصلی برای نابودی دو تولیدکننده بزرگ اسلحه ارائه داده اند...
مردی به همراه دوستانش نقشه ای پیچیده و اصلی را برای نابودی دو سازنده بزرگ اسلحه طراحی می کنند.
دانلود فیلم Micmacs 2009 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
Micmacs a tire-larigot (2009) ؛ کارگردان: Jean-Pierre Jeunet؛ بازیگران: Dany Boon، Julie Ferrier، André Dussolier، Dominque Pinon et al.
اعلامیه ساخت ژان پیر ژونه در ساخت فیلم جدید مرا خوشحال کرد و بعد از دیدن آن حتی بیشتر خوشحالم. آقای جونت فیلم های عجیب و غریب اما نفیسی را تحویل داده است و این یکی نیز از این قاعده مستثنی نیست. این مانند تلاقی بین فیلم های قبلی او با مارک کارو و فیلم های بعدی او است. شخصیت های لجن زده ای با سرگرمی های عجیب و غریب از کارهای قبلی او وجود دارد ، اما به اندازه آنها تاریک نیست. در واقع مانند "آملی" فضای درخشانی دارد.
در افتتاحیه فیلم ، سربازی را می بینیم که در خلع سلاح مین موفق نمی شود. سپس برش در برخی از آپارتمان های پاریس که تلفن زنگ می خورد به دنبال دارد. مادر برخی از پسران آن را برمی دارد و شروع به گریه می کند ، در حالی که ما شاهد ناراحتی چهره پسر هستیم. Jeunet برای انتقال آنچه اتفاق افتاده است به هیچ گفتگویی احتیاج ندارد. ما به موقع به جلو می رویم و می بینیم پسر بزرگ شده ای به نام Bazil (دانی بون) در حال کار در یک فروشگاه ویدیو در حال تماشای یک فیلم کلاسیک است. بیرون از تعقیب و گریز در حال انجام است ، تیراندازی می شود و یک اسلحه می افتد. بازیل هنگام تماشای گلوله به ایستادگی می رود تا این صحنه را ببیند. دوربین روی صفحه تلویزیون حرکت می کند و وقتی آن فیلم تمام می شود ، آرم برادران وارنر ظاهر می شود و "Micmacs" شروع می شود. تیتراژ آغازین در سیاه و سفید فیلم تمام شده باقی مانده و یک امتیاز کلاسیک از ماکس اشتاینر با شکوه بیش از اعتبارات بازی می کند ، دیدن یکبار دیگر روی صفحه نقره ای بسیار عالی بود. تنها در این دقایق ابتدایی شاهد خلاقانه ترین فیلم های ساخت این دهه بودیم. جونت همیشه یک فیلمساز بسیار بصری بوده است و این پیش گفتار به تنهایی اثبات می کند که او در هنر داستان نویسی بصری تسلط دارد. نیازی به گفتگو نیست. بعد از عنوان ها پزشکی را می بینیم که در مورد ایمان Bazil تصمیم می گیرد. بیرون آوردن گلوله از سر او می تواند او را برای همیشه فلج کند و بگذارید داخل هر لحظه باعث مرگ شود. یک سکه برای گزینه دوم تصمیم می گیرد. در خانه او در کمال تعجب است: آپارتمانش را اجاره داده اند و کارش را گرفته اند. خوشبختانه او می تواند کلاه خود را از برخی بچه های همسایه پس بگیرد ، اما این چیزی است که برای او باقی مانده است. او تصمیم می گیرد با اجرای نمایش در خیابان ها درآمد کسب کند ، جایی که توسط پلاکارد انتخاب می شود. او را به حیاط قراضه ای می برد که در کنار دیگر اخراجی های جامعه زندگی می کند. اینها همه شخصیت های عجیب و غریب به بهترین شکل Jeunet هستند. تامبوی وجود دارد که مانند یک مادر از آنها مراقبت می کند. کالکولت ، دختر یک نجار و یک بانوی کاشت وجود دارد که می تواند هر کس و هر کسی را با یک نگاه اندازه بگیرد. پتی پیر وجود دارد که از وسایل قدیمی (مثل لباس رقصنده) عروسک های عجیب و غریب می سازد. سپس شخصی با کتاب رکوردهای گینس که سریعترین گلوله توپ ، Fracasse را درگیر خود کرده ، وسواس دارد. آخرین و نه مهمترین ، بانوی مار به نام Caoutchouc است ، که می تواند انواع مواضع غیرطبیعی را اتخاذ کند. و رمینگتون را که بخشی از باند نیز هست فراموش نکنیم. جامعه کوچک آنها مواد ناخواسته را جمع آوری می کند ، و آن را به انواع چیزهای قابل فروش تبدیل می کند ، بنابراین به آن زندگی دوم می بخشد.
در یک روز ، بازیل تولیدکنندگان اسلحه را مسئول ساخت مین می داند که پدرش را کشته و گلوله ای که به او اصابت کرد. او تصمیم می گیرد انتقام خود را بگیرد ، اما فقط با کمک استعدادهای بی نظیر همرزمانش. نقشه او عجیب تر از آن چیزی است که تصور می کنید. این اساساً شامل می شود تا دو تولید کننده یکدیگر را نابود کنند. نحوه انجام این کار واقعاً بی نظیر و بسیار خنده دار است. آنها به تدریج گرما را بالا می برند و هر دو را به نام دیگری تحریک می کنند. روشی که در آن طرح به جلو پیش می رود و نحوه تعامل شخصیت ها به طور معمول Jeunet است. این به هیچ وجه فیلم جدی نیست ، اما جونت دنیای فانتزی خود را با اعتقاد بسیار خوبی ارائه می دهد ، اما آن را خیلی جدی نمی گیرد. به همین دلیل است که همه اینها در این دنیای فانتزی کار می کنند و کاملاً منطقی هستند و به همین دلیل بسیار جالب است. Jeunet همچنین با ایجاد برخی ارجاعات به خود ، زیبایی دوست داشتنی را ایجاد می کند. در چندین نوبت می بینیم که قهرمان اصلی ما از کنار پوستر Micmacs عبور می کند و در یک صحنه او در حال سقوط است که به یکی از سرمایه دارهای سلاح می رود ، وقتی میکروفن خود را در دودکش اشتباه پایین می آورد و صحنه ای از "Delicatessen" را می شنود. نکته جالب دیگر نشان دادن قدرت رسانه های مدرن امروزی مانند Youtube بود.
همه بازیگران شخصیت های خود را به خوبی بازی می کردند ، با ویژگی های عجیب و غریب آنها بسیار باورنکردنی و دوست داشتنی ظاهر می شدند. دنی بون در عملکردی که یادآور چارلی چاپلین است می درخشد. او شخصیت خود را بدون کمک گفت و گو ، تنها با تکیه بر زبان بدن ، خنده دار ، لمس و غمگین می کند. او گفتگوهایی انجام می دهد ، اما گفتگوها به حداقل می رسد. دومینیک پینون برای تماشای مثل همیشه یک لذت است. اگرچه قبلاً او را به عنوان شخصیت های عجیب و غریب دیده بودیم ، اما او همچنان تازه باقی مانده و عملکرد عجیب دیگری را با نام Fracasse ارائه می دهد. جولی فریر نقش Caoutchouc را بازی می کند ، که به عشق و توجه زیادی احتیاج دارد و واقعا قانع کننده عمل می کند. در طول فیلم ، او و بازیل عاشق یکدیگر می شوند ، که بسیار ظریف نشان داده می شود. این باعث می شود که تماشای آن یک لذت باشد و وقتی آنها سرانجام بوسه می کنند ، آن لحظه لحظه ای لطیف است. دیگر بازیگران سازنده این باند نیز مانند دو سرمایه دار بزرگ سلاح فوق العاده هستند. آنها توسط آندره دوسولیر و نیکولاس ماریه بازی می شوند و شخصیت های خبیث بسیار قانع کننده ای را با برخی از عادت های عجیب و غریب ایجاد می کنند.
تصاویر و عکسهای زیبا حتی بیشتر می شوند و Micmacs را در همه سطوح به عنوان یک تجربه جذاب معرفی می کنند. این فوق العاده خنده دار و گاهی بسیار لمس کننده است ، اما مهمتر از همه باعث خنده و لبخند من می شود. Micmacs هنوز یک پیام جدی در مورد سلاح ارائه می دهد ، بدون اینکه در لذت از بین برود و احساس گناه در مورد احساس خوشبختی بعد از آن به شما منتقل نشود. Micmacs مانند نسیم خنک تابستان است: کاملاً طراوت.
دانلود فیلم Micmacs 2009 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
ژان پیر ژونه به دلیل فیلمساز بودن جهنم را دوست دارد. منظورم این است که شما فقط می توانید ببینید که چقدر از انجام هر کاری که یک کارگردان با حس بصری و تخیل و تحسین بازیگرانش دوست دارد انجام دهد لذت می برد. حتی وقتی من فقط فیلم های او را تا حدی دوست داشته ام (آملی و بیگانه 4) ، هنوز می توانید ببینید که او در حال کار بر روی دنیای خودش در زمینه رسانه است ، دیدگاهی که قابل مقایسه با دیگران است اما در واقع مانند دیگران در این شوخ طبعی نیست ، مستقیم بودن ترکیب بندی ها و نورپردازی ، لمس های سورئال و ویژگی های پر زرق و برق شخصیت ها و همه چیز چقدر خارق العاده است. Micmacs از این قاعده مستثنی نیست ، اما نکته کلیدی در اینجا این است که او را دوباره به یک دیوانه وار بزرگ فیلم های اولیه اش پیدا می کند. فکر نمی کنم من از پروژه ای که او از زمان "شهر کودکان گمشده" انجام داده اینقدر هیجان زده شده ام. و در حالی که این بار Micmacs در دنیای "واقعی" اتفاق می افتد ، من احساس کردم که نمی توانم به جز یک تصویر Jeunet ، دقیقاً از اولین انفجار غافلگیر کننده به بعد ، مکان دیگری باشم.
این یک داستان است افرادی که اخراج می شوند بازپرداخت می شوند یا بهتر است بگوییم یکی از گروهی از آنها که دلیل بسیار خوبی برای این کار دارد. در ابتدای داستان ، بازیل (دانی بون) چیز زیادی ندارد ، زیرا خانواده اش او را در کودکی پس از مرگ غیرمنتظره پدرش در اثر انفجار مین زمین توسط یک تولید کننده اسلحه مخوف ، او را فرستادند. اما هنگامی که او توسط یک گلوله ولگرد که توسط همان شرکتی ساخته شده بود که پدرش را کشته ، شلیک می شود (و گلوله ای که به سر او اصابت می کند اما به نوعی او را نجات می دهد ، در مغز او باقی می ماند) ، او را رها می کند می دانید که کارش در فروشگاه ویدیو از مرگ بودن است ، و نمی تواند کار دیگری را به جای دیگری برساند. اما او چشم (ع) گروهی از بدخواهان و دیگر افراد بی خانمان را که در یک حیاط حیاط هستند زندگی می کند. ما حتی بیلبوردهای آنها را می بینیم ... یا شاید این فقط یک شوخی باشد. آیا آنها Micmacs بعنوان یک گروه واقعی یک لاستیک چرخنده هستند یا فقط ... خوب ، شما می توانید تصمیم بگیرید.
آنچه ما می دانیم این است که Bazil به جاسوسی در مورد تجار شرور که مسئول آنها هستند ادامه می دهد تمام بدبختی های او و سپس برخی بعنوان تولیدکننده اسلحه که با خریدارانی که هزینه آن را پرداخت می کنند معامله می کنند. او روش های حیله گرانه ای برای انجام این کار دارد ، مانند میکروفون ها و فقط چرت زدن های معمول ، هرچند وقتی که افراد دیگر در گروه Micmacs - از جمله Francesse (Dominique Pinon معمولی Jeunet) ، یک مرد سابق توپ با سابقه جهانی ، Tambouille (Yolande Moreau) که مادر چهره گروه است و Caoutchouc (جولی فریر) که یک انحراف طلب شاد است - از برنامه هایش مطلع شوید ، آنها به او می گویند یا این کار را به تنهایی انجام می دهد یا به طور کامل با گروه. آنها انتقام خود را برنامه ریزی می کنند ، اما نه به روال معمول خشونت معمول. برای این جنگ افروزان و فروشندگان اسلحه ، آنها نقشه پیچیده ای دارند که شایسته یازده یار اوشن است: دو فروشنده را در مقابل یکدیگر قرار دهید (یکی از آنها نیکولاس تیبو با چشمان پولادین را با بازی آندره دوسولیر با دیوانگی اساسی نسبت به او با "اشیا" "گرانبهاش مانند مولی مریلین مونرو). این یک بازی شوخی است ، اما همه چیزهای جدی در اعماق وجود دارد.
من تقریباً هر لحظه از Micmacs را دوست داشتم ، زیرا Jeunet آن را به عنوان یک کمدی دیوانه وار با پیچ و تاب ساخته و هر مرحله از آن را چرخانده است. او ماهیت جنایاتی را که این دو شرور مرتکب شده اند فراموش نمی کند ، اما بعد اینها بیشتر برای او فویل می شود. Micmacs شگفتی های خود را مانند کاریکاتوری با لمس یک کارناوال یا سیرک ، یا برای همین موضوع یک کمدی فیلم صامت که در آن کمدی فیزیکی برای تماشای آن شگفت آور می شود ، می کند. فقط دیدن پینون هنگام انجام دادن گلوله "توپ" ، چگونگی عکس العمل ناشی از غیرقابل اعتماد بودن قراضه و سپس بازگشت او ، نکته برجسته در فیلم Micmacs است ، به ویژه آنچه در مورد زنبورها اتفاق می افتد. دوربین Jeunet بندرت ضربان سرعت خود را کم می کند ، که تماشای آن شاد است. و موسیقی ای که وی استفاده می کند ، از ساخته های فیلم های قدیمی هالیوود مکس اشتاینر (او فیلم را با عناوین قدیمی باز می کند) ، جنون را تعریف می کند که بسیار زیبا است. اگر من از تماشای ضرب وشتم ناشی از Micmacs نمی خندیدم ، لبخند بزرگی بر لب داشتم.
ممکن است گفته شود که Jeunet سلیقه اکتسابی است. من مطمئن هستم که در چند دقیقه اول Micmacs دقیقاً همانند Delicatessen و City of Lost Children که خواهید فهمید این پسر شما است یا نه. او علاقه مند به پوچ است و پیدا کردن این خط را در یک طناب زدن ، همه در حالی که حرکات خلاقانه ای را با دوربین خود انجام می دهد ، گویی این همه برای او واقعی است و او فقط باید از این شخصیت ها مانند "ماشین حساب" و " Writer "، که بعداً توسط Bazil برای جلوه کمیک عالی (یک فروشنده اسلحه با لمس نویسنده) استفاده می شود. اما آنچه تازه کننده است ، همانطور که در Jeunet در بهترین حالت خود احساس غیر قابل پیش بینی بودن است. حتی با هوای کمدی کمدی ، اوضاع می تواند شدید و نامشخص شود که یک صحنه چه جهتی را می گیرد ، یا اینکه چه شخصیتی چه کار می کند بعد. این بدان معنا نیست که فیلم بیش از حد پیچ و خم می شود ، فقط Micmacs کاملاً تازه و بدون کنوانسیون است ، به جز انواع کتاب های کمیک ، گروهی از افراد خارجی که بازپرداخت خود را دریافت می کنند.
جهنم ، Jeunet حتی کمی زمان برای عاشقانه (یا بیشتر اوقات به طور ضمنی تا پایان پایان) بین Bazil و انحراف دهنده فرصت می دهد. هیچ چیز الهام بخشی از کنار او عبور نمی کند و او به عنوان یک فیلمساز در عنصر خود به سیلندرها شلیک می کند: صحنه های خنده دار و پردرآمد ، بازی با تعدیل خشمگین ، مناظر هذیان مانند کارهای عروسک گردان و تمرین های مغزی بازیل (متحرک!) ، و خشونت گاه به گاه وحشی ، همه به اسم لذت خوب. در حقیقت صرفه جویی در یک لحظه کوتاه اروتیسم (نه برهنگی خیلی زیاد ، البته بیشتر شبیه یک تجارت متحرک) برای کودکان کاملاً خوب است. Micmacs یکی از پر استفاده ترین کلمات در بزرگ بینی است: فوق العاده.
دانلود فیلم Micmacs 2009 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
رئیس فرانسوی ژان پیر ژونه در پایان هفته با Micmacs از دنیای فیلم دیدن می کند. برای کسانی از شما که تازه با کارهای گذشته ژونه آشنا شدهاید، احتمالاً او عموماً به خاطر یکپارچگی شیرینش در فیلم Micmacsی که آملی است شناخته میشود. با Micmacs، Jeunet نشان میدهد که ارتباطش را از دست نداده است.
ما فیلم را با تجمع مردان در صحرا شروع میکنیم. هر مردی بهترین لباس خدمه بمب خود را به تن دارد و به دنبال مین های زمینی برای پخش شدن بر روی قسمتی از شن است. ما حول یک مرد متمرکز می شویم که او با احتیاط یک معدن انفرادی را پیدا کرده و کشف می کند. به طور مشابه، همانطور که او آن را منتشر می کند، ما خوشحالیم که فرصتی از راه دور دریافت می کنیم که هر یک از مردان با منفجر شدن همراه ما، جای خود را پر کنند. فیلم از این صحنه به همسر و فرزند چپ که در مورد فوت او آموزش می بینند، زیپ می شود. با چند جهش می توان شاهد این بود که این مناسبت بر کل زندگی پسر جوان تاثیر می گذارد. سپس سریعاً به یک فروشگاه کوچک اجاره ویدیو در فرانسه پیشرفته می رویم. بازیل (دانی اید)، مرد جوانی که اخیراً با او آشنا شدیم، در حال حاضر کاملاً توسعه یافته است و در فروشگاه ویدیو کار می کند. بازیل به عنوان مردی سرراست و نسبتاً سعادتمند با علاقه به فیلم معرفی می شود. او با عشق خطوط فیلمی را که تماشا می کند مطابق با ریتم بی عیب و نقص ارائه می دهد. به طور همزمان، یک وسیله نقلیه با سرعت بالا به واقعیت او فوران می کند. در حالی که تعقیب و گریز از فروشگاه ویدیو می گذرد، بازیل بیرون می رود تا آشوب را ببیند. به طور مشابه، هنگامی که او فروشگاه را ترک می کند، یک پرتابه سرگردان از فیلم فعالیت خارج می شود و به سر او می زند، اما او را مجروح می کند، اما نمی کشد. او به یک کلینیک پزشکی فرستاده می شود که در آنجا متخصص به این نتیجه می رسد که نمی خواهد رویه پزشکی را به خطر بیندازد و حلزون را در سر بازیل رها می کند.
بازیل در تلاش برای بازگشت به زندگی خود، متوجه می شود. که همه چیز بدون او ادامه دارد. آپارتمان او به شخص دیگری اجاره داده شده است و کار او برای یک بچه کوچک جذاب فراهم می کند که بسته بندی پرتابه ای را که در جاده ردیابی شده بود، به او می دهد، بقایایی که جدا از هر چیز دیگری که تفاوت بزرگی ایجاد می کند وجود دارد. بازیل تلاش می کند تا به زندگی معمولی خود ادامه دهد و التماس کند که از کنارش بگذرد. دیری نپایید که او گرفتار جمعی از هوی و هوس ها می شود که به عنوان عزیزانش پیش می روند. در حالی که زباله های مناسبت های اجتماعی، ساختاری را می بیند که همان تصویری را دارد که روی بسته بندی عکس بود. سپس، در آن نقطه، به آن طرف جاده نگاه میکند و تصویری را میبیند که روی مین زمینی که پدرش را کشته بود، میبیند. پس از آن، باقیماندهی فیلم، در آن مرحله، بازیل و گردهمایی او را دنبال میکند که آنها به دنبال سقوط هر دو شرکت هستند.
اولین چیزی که باید در مورد Micmacs گفته شود، ابزار شگفتانگیز آن است. است. Jeunet نشان میدهد که یک تهیهکننده باورنکردنی واقعاً یک صنعتگر است، زیرا هر نما دوستداشتنیتر از عکس زیر است. تماشاگر هرگز دقیقاً به نحوه سریع حرکت مکرر فیلم توجه نمی کند. علیرغم برشهای جهشی مختلف، نشانهای از ژونه، فیلم بسیار نرم به نظر میرسد، به نحوی که از این تمایل دور میماند که فیلم توسط بچهای با عجله قند اضافی که اغلب با این روش اتفاق میافتد، تغییر کرده است. با وجود این، فیلم ایراداتی دارد.
در تمام طول فیلم پیشرفت کمی در افراد وجود دارد. پیشرفته ترین شخصیت، هیچ چیز غیرمنتظره ای نیست، بازیل است. به نظر میرسد که شخصیتهای حاشیهای همگی جوکهایی هستند که اساساً برای پیشبرد داستان و بازیل وجود دارند. صمیمانه میتوانم بگویم که نمیتوانم از شخصیتهای مختلف فیلم نام ببرم، و اغلب به آنها اشاره میکنم بهعنوان The Mother Figur، The Bendy Chick و That Human Cannonball Fellow فقط برای آوردن چند مثال. از میان گردهماییهای بیرحمانهای که بازیل با آن برگزار میکند، هر کدام ویژگی خاص خود را دارند که تقریباً هیچ پیشرفتی در گذشته نداشته است. ناظر قرار است این ویژگیهای خاص را بپذیرد و بیش از این به شخصیتها عمیق نگردد. واقعاً هیچ شخصیت کاملاً سه لایه ای در فیلم Micmacs وجود ندارد.
Micmacs به طور قابل اعتمادی سرگرم کننده است و به گونه ای تمام می شود که شما را پوزخند می بخشد. Micmacs صرف نظر از عدم بهبود شخصیت، یک تجربه غذاخوری برای چشمان است. با فرض اینکه آملی را دوست دارید، Micmacs را دوست خواهید داشت. پس از پنج سال یکنواخت، داشتن گزینه ای برای بازگرداندن جهان هوسبازی Jeunet عالی است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.