در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Never Cry Wolf 1983... لطفا منتظر بمانید ...
یک محقق دولتی، به پروژهی تهدید گرگ ها در شمال فرستاده می شود تا واقعیتهای مثبت و منفیِ ذات گونه های مختلف را درک کند ...
یک محقق دولتی که برای تحقیق در مورد تهدید گرگ ها در شمال فرستاده شده است، در مورد ماهیت واقعی مفید و مثبت این گونه می آموزد...
تایلر ، زیست شناس کانادایی ، مأموریتی دولتی را آغاز می کند تا دلیل کاهش جمعیت کاریبو در بیابان قطبی کانادا را دریابد.
دانلود فیلم Never Cry Wolf 1983 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
(بعضی از مردمی که Never Cry Wolf را تماشا کرده اند احتمالاً همان احساس من را دارند.) این چگونه نمره "7.6" دارد!؟ چرا این جالبه!؟؟ این چه ربطی به دیزنی داره!؟؟ چه ربطی به دیزنی دارد؟
خوب، برای روشن شدن، من Never Cry Wolf را در حین کمک به برخی از دوستان (پدر و پسرانش) که در حال نمایش یک شب فیلم عمومی بودند تماشا کردم - اولین نمایش داده شد " راتاتویی»، فیلمی واقعاً خوب و انتخاب خوبی به دست می دهد! و سپس آنها این را نشان دادند - حالا من قبلاً در زندگی ام Never Cry Wolf را ندیده بودم، اما از آنجایی که مربوط به "دیزنی" بود، علاقه مند بودم، و دیزنی *درام های بسیار مناسبی از دیزنی ساخته است (یعنی داستان بلند، اراده آهنین، مری پاپینز، سبز بزرگ و غیره). اما پسر، ای کاش همینطور باقی می ماند...
در واقع، آن لوگوی "والت دیزنی" نباید بالای عنوان وجود داشته باشد! من می خواهم که کسی از افرادی که این توده بی ارزش هیچ چیز را ساخته اند شکایت کند و بخواهد که آن لوگو از پوستر حذف شود!
«دوستان» من فکر می کردند Never Cry Wolf نوستالژیک است - و پسر، آیا من می گویم. برای آنها متاسف باشید نه تنها آنها با این بزرگ شده اند، بلکه به دلیل ذائقه فیلمشان، صادقانه فکر می کنم که مختل شده است!
درک کنید: کلمه "نوستالژیک" به معنای "بهتر" نیست. این فقط به این معنی است که شما بیشتر به آن وابسته هستید.
من فکر میکردم Never Cry Wolf فراتر از ترسناک، عجیب، احمقانه، ناراحتکننده و *دردناک* است، بعلاوه، باید مطمئن میشوید که چیزی دارید. موارد دیگری را که در حین تماشا انجام دهید (به عنوان مثال پیامک، بررسی موسیقی خود و غیره). متوجه نشدم! من میگفتم: "کار بزرگی است. یک پسر به آلاسکا میرود تا در مورد گرگها مطالعه کند. این عالی است." من هیچ مخالفتی با بازیگران و خدمه ندارم - اما Never Cry Wolf من را خسته کرد! من حتی در اتاق به تماشاچیان نگاه کردم. *همه* به معنای واقعی کلمه حوصله و گیج شده بودند! ... می توانم بگویم Never Cry Wolf به خوبی فیلمبرداری شده است. اما بیشتر شبیه یک *مستند*، با روایت و همه چیز فیلمبرداری شده است. آیا کارگردان آنقدر گنگ بود که فرق بین "فیلم" و "مستند" را بداند؟؟؟ همهچیز با صحنههای طولانی، بدون هیچ چیز جالب یا جذاب، با موسیقی متنی که شما را به خواب میخواند، ... و همچنین شامل صحنههایی از خوردن موش گرفته شده است؟
چرا این را برای یک شب سینمایی انتخاب کردند!؟؟ چرا!؟؟ چرا نمیتوانست فیلم بهتری باشد، با تلاش یا نیاز به توجه!؟؟
برایم مهم نیست که بر اساس کتاب باشد! Never Cry Wolf ارزان و پرمدعا چگونه به دیزنی مربوط می شود؟
... و صحنه هایی که شخص اصلی، به دلایلی که یادم نمی آید، تمام لباس هایش را درآورده است، برهنه می دود. ، با گله های حیوانات ... شوخی می کنی؟؟ من نمی خواستم آن را ببینم! چه فایده ای داشت!؟؟ در تمام مدت، من اینطور فکر می کردم: "رفیق، بس است! قبلاً چند لباس بپوش!! چه فاج!!؟ این سرگرمی دیزنی چگونه است؟ رده سنی مورد نظر چه بود؟ سنین مرده تا 1؟"
وقتی آن صحنه اتفاق افتاد، به معنای واقعی کلمه از سالن خارج شدم، زیرا می خواستم منتظر بمانم تا آن صحنه مضحک، ترسناک، احمقانه و شرم آور تمام شود!
دوباره! ، این یکی از آن فیلم های دهه 80 است که دارای رتبه عجیب و غریب "PG" است، زمانی که به وضوح صحنه هایی از خطر، عناصر موضوعی و برهنگی را در خود دارد! این باید اولین فیلم «دیزنی» باشد که به «PG-13» امتیاز داده شود، نه «دزدان دریایی کارائیب».
با احساس تقریباً خیانت شده، نمیتوانستم باور کنم که این یک فیلم است. دوستان من مالک بودند، دوست داشتند، یا حداقل تصمیم گرفتند که امسال در این مکان تعطیلات تابستانی به بقیه افراد جامعه نشان دهند!
اگرچه انصافاً، همه درباره Never Cry Wolf «شنیده اند»، با قضاوت بر اساس تعداد نقدها، بسیار ناشناخته است، بنابراین من از این بابت خوشحالم (اگرچه هنوز ناامید هستم که توجه بیشتری نسبت به سایر فیلمهای درام خوب دیزنی - مانند «داستان بلند» و «اراده آهنین» جلب شده است. من می توانم درست از بالای سرم لیست کنم).
یک نکته جالب اینکه بازیگر نقش "پلیس بد" در فیلم Never Cry Wolf "اولین خون" سیلوستر استالونه در این نقش خلبان بود. اما بعد از اینکه اخیراً آن فیلم را دیدم، نتوانستم شخصیت او را در Never Cry Wolf جدی بگیرم - او هنوز هم مثل یک آدم بدجنس و بدجنس به نظر می رسید.
و صحنه ای نزدیک به آغاز که در آن خلبان با قهرمان اصلی پرواز می کند. در اطراف هواپیما، موتور متوقف می شود، و او قصد دارد آن را در حالی که در MIDAIR است تعمیر کند. من فکر میکردم که تا حدی تاثیرگذار بود، اما فقط همین بود.
دست پایین، این یک فیلم بد همهجانبه است، واقعاً یکی از بدترین فیلمهایی است که *تاکنون* دیدهام! Never Cry Wolf نباید متعلق به کسی باشد (به جز کسانی که دوست دارند در مورد حیات وحش مطالعه کنند و ردبول دارند تا آنها را بیدار نگه دارد)، شایسته شکایت به دلیل کارگردانی فیلم فاسد و این واقعیت است که Never Cry Wolf متعلق به *دیزنی* است (DISNEY - دوست داشتنی شگفت انگیز) شرکتی با تخیل جذاب و داستانهای شگفتانگیز که تقریباً در تمام دوران کودکی ما گنجانده شده است، شرکتی که "سفید برفی"، "پینوکیو"، "پیتر پن"، "دامبو"، "زیبایی و هیولا"، "شیر شاه" را برای ما به ارمغان آورد. "، و "Wreck-It Ralph" به این پایین آورده شده است!)
این شایسته است که در "بدترین فیلمهای ساخته شده تا کنون" مجله امپایر، درست همراه با "هاوارد اردک"، " گرگ و میش، "اتاق"، "زمین میدان جنگ" و "بتمن و رابین"! هک، حتی فیلم "گیگلی"، فیلمی که در سطح جهانی "بد" شناخته می شود، فیلمی است که من آن را دوست دارم! آره! من به آنجا رفتم! من خیلی بهتر از این آشفتگی احمقانه و نامنسجم یک فیلم را ترجیح می دهم! فکر میکنم باید رتبهبندیها را با GIGLI عوض کند! (اوه، و محدودیت کلمات IMDb 974 است، نه 1000)
PS: شما یک درام فیلم «دیزنی» بسیار بهتر درباره یک انسان، حیوانات سگمانند میخواهید. ، زمستان و طرحی جذاب؟؟؟ برو «اراده آهنی» (1994) را تماشا کن. این یک داستان واقعی در مورد یک مسابقه سورتمه سگ، بسیار شبیه به "بالتو" است، و سزاوار توجه، هیاهو، و رتبه های بالاتری نسبت به THIS سطل یا هر یک از "بازی های گرسنگی" است. بله، جدی می گویم!
دانلود فیلم Never Cry Wolf 1983 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
هرگز گریه نکن گرگ با حسی آرام از تنهایی آغاز می شود، مجموعه ای از تصاویر. از جایی به جای دیگر، احساس می کنید چشمانتان به چیزهایی که در اطرافتان می بینید سرگردان است. هیچ شگفتی بزرگ، هیچ سکانس اکشن بزرگ یا چرخش دراماتیکی از رویدادها وجود ندارد. فقط یک درک آهسته، مانند تایلر، از آنچه که خود را وارد آن می کنید. صدای او در ترکیب محو می شود، اگر فقط به شما اجازه دهد در افکار او پرسه بزنید. او اظهار نظر بزرگی ندارد. فقط سوال و امید.
یکی از، اگر نگوییم اولین چیزی که توجه شما را جلب می کند، موسیقی مارک ایشام است. ایشام، شاید به دلیل جسارت جوانی (این اولین موسیقی فیلم او بود)، از هر گونه تولید دراماتیک سنتی اجتناب می کند. در عوض، او به دنبال ترکیبی متناوب بین عدم اطمینان متزلزل و اشتیاق شدید است. موسیقی متن او بر روی سکانس عنوان مانند برخی از موسیقی های پیشنهادی پخش می شود که برای یادآوری دهانه ها و کوه های ماه طراحی شده اند. یک حس زیبا و وحشتناک از بیگانه، از ناشناخته. موسیقی به اندازه حیوانات و دیالوگ ها بخشی از موسیقی متن است. در واقع، در یک نقطه، با ابوای تایلر دونوازی می کند.
به جای داشتن یک کاشف قهرمان و باهوش (که نه تنها باید خود را در بیابان بیابد، بلکه باید نسخه قدیمی خود را نیز از دست بدهد)، تایلر مردی آرام است که هیچ خودآگاهی فعلی برای از دست دادن ندارد. در پایان، این امر چارلز مارتین اسمیت را برای نقش ضروری می کند. این شخصیت تایلر، سردرگمی او، موقعیت اجتماعی و وضعیت عاطفی او است که فقط می توان بی سر و صدا بازی کرد. به عنوان یک شخصیت، تایلر هیچ اظهارنظر بزرگی برای گفتن ندارد، فقط رؤیاها و افشاگری های حقیقت را دارد. داخلی و غیره. اسمیت او را کاملا بازی می کند. اندکی پس از صحنه های مقدماتی، تایلر خلبانی را پیدا می کند که می تواند او را به جایی که باید باشد می برد. رزی (با بازی برایان دنهی) دقیقاً ثابت به نظر نمی رسد، اما احتمالاً تنها گزینه اوست. دنهی این نقش را با چشمان دیوانه وار همیشگی اش بازی می کند، اما بدون اینکه برخی از چشمک های همیشگی اش به تماشاگر چشمک بزند. دو نقش اصلی دیگر در فیلم Never Cry Wolf - بومیان اینویت که توسط سامسون جورا و زاخاری ایتیمانگناک بازی میشوند - حتی از تایلر شخصیتهای دست کم گرفتهتر هستند. عمق استعدادهای خاص بازیگری آنها (اگر بازیگری به معنای بازیگری غیرطبیعی در نظر گرفته شود) می تواند قابل تفسیر باشد. اما، به جای ارائه کنشها و دیالوگهایی فراتر از محدوده تجربهشان، آنها به سادگی زندگی شخصیتهای مربوطه خود را برای نمایش میگذرانند. اوتک و مایک مانند تایلر قوس های شخصیتی گسترده ای ندارند. آنها در حال حاضر در محیط طبیعی خود هستند و دیگر مقاومت و اصطکاک اولیه ای را که تایلر با آن آشنا می شود، تجربه نمی کنند. اوتک به بیابان می رود تا در سکوت زندگی کند، اما تایلر تازه یاد می گیرد که افکارش را ساکت کند.
و در همین افکار است که به ما دریچه ای به رشد تایلر داده می شود. هر گونه تغییر در ادراک یا درک که ممکن است برای به اشتراک گذاشتن در یک گفتگو خیلی شخصی یا بی اهمیت به نظر برسد، از طریق روایت چارلز مارتین اسمیت به ما اطلاع داده شده است. نوشته فارلی موات هسته اصلی فیلم Never Cry Wolf است. او از منظری طنز می نویسد، همان طور که نگران ترس ها و اسرار بزرگ زندگی است و به چیزهایی که به آرامی او را سرگرم می کند. به هر سکانس وزن کامل احساس و واقع گرایی داده می شود، زیرا همه آنها دارای نقاط قوت و زیبایی یکسان - در عین حال کاملاً متفاوت هستند. سنگینی این واقعیت وارد صحنه برهنه ای می شود که در ادامه فیلم رخ می دهد. این یک کار نادر در سینما انجام می دهد - کشف زیبایی انسان در طبیعت. خالص و بی بند و بار.
هیرو ناریتا به عنوان فیلمبردار کارهای شگفت انگیزی انجام می دهد و همچنین اولین کار بلند سینمایی خود را مانند آهنگساز ایشام انجام می دهد. من خودم به عنوان یک عکاس، از توانایی او در ساختن چیزهای معمولی واقعا خیره کننده می ترسم. در گذرگاههای آرام، این مهارت او در گرفتن گوشههای کوچک زندگی تایلر است که همه چیز را به جلو میبرد. در فیلم Never Cry Wolfی با چنین فیلمبرداری واقعاً زیبایی، انتقاد از فقدان تدوین قضایی تقریباً غیرممکن است. هر زمان اضافی صرفاً زمان بیشتری برای تحسین کار ناریتا خواهد بود. اما بدون کارگردانی کارول بالارد، من شک دارم که Never Cry Wolf می توانست چنین موفقیت خالصی داشته باشد. فیلمهای دیگری مانند این، ساختارهای به اصطلاح «فیلم بیابانی» را که به خوبی سفر کرده و بیش از حد مورد استفاده قرار میگرفتند، از بین بردهاند - که Never Cry Wolf از همه آنها دور است. هیچ رفتار غیرواقعی حیوانی برای حس «ناز» وجود ندارد، و هیچ تسکین کمیکی که به طور طبیعی به دست نیامده باشد وجود ندارد. همچنین، از کلیشه قدیمی « سرخپوست جادویی» که در فیلم Never Cry Wolfهایی که فرهنگهای بومی را به تصویر میکشند بسیار رایج است، اجتناب میشود. معنویت عامل بزرگی در زندگی اینوئیتها است که در اینجا نشان داده شده است، اما آنها توانایی ظاهر شدن و ناپدید شدن به میل خود، یا خم کردن پیوستار فضا-زمان را ندارند. این ویژگی عجیب تقریباً همه فیلمهای مربوط به جمعیت بومی است که خوشبختانه تکرار نمیشود.
تعهد به حقیقت و درک رابطه بین طبیعت و طبیعت انسان در Never Cry Wolf چیزی است که آن را تبدیل به یکی میکند. از فیلم های واقعا عالی تمام دوران این نشان می دهد که چه اتفاقی می تواند بیفتد وقتی همه چیز به یک هدف اختصاص داده شود، وقتی یک کارگردان بزرگ فیلمبردار، آهنگساز و بازیگر اصلی فیلم را پیدا کند و آنها را در روند ساخت یک فیلم سینمایی هدایت کند. این چیزی است که سینما در مورد آن است.
روزهای بهشت (1978)، سیاه نریان (1979)، بیداری (1984)، برفی واکر (2003)
دانلود فیلم Never Cry Wolf 1983 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیلم «هرگز گریه نکن گرگ» محصول 1983 کارول بالارد، کم و بیش شبیه مدلی در مقیاس محدود به «رقص با گرگها» باورنکردنی در سال 1990 است و علاوه بر این، بهعنوان قدردانی از آثار هنری رویایی و بصری فوقالعادهای مانند «لارنس عربستان» است. " (1962) و "ده فرمان" (1956). به طور همزمان، این یک داستان استقامتی واقعاً الهامبخش و قابل توجه است. «هرگز گرگ گریه نکن» یک فیلم معیوب است، با این حال در سطحی کلیدی کار میکند که پیامی فیگوراتیو در داستانش منتقل میکند و از طریق قهرمانی که به ندرت خارج از دوربین است، تجسم مییابد.
«هرگز. گرگ گریه کن» وابسته به تصویری از خود است که توسط فارلی موات، متخصص کانادایی ساخته شده است که در بیست و صد سال توسط مقامات دولتی از کوه ها به بیرون فرستاده شد، و لازم بود از او بشنوند که جمعیت گرگ ها مسئول ناپدید شدن سریع هستند. کاریبو چارلز مارتین اسمیت او را در نقش یک زگیل خجالتی و ضعیف برای شروع بازی میکند که به سرعت از انتخاب خود برای انشعاب در طبیعت به تنهایی ابراز تاسف میکند. او به محض پایان یافتن، میجنگد تا حقش را بسازد و در همین حین، به طور فزایندهای در حال توسعه و پیوستن به سرزمین اطرافش است و تمام بخشهای قبلی زندگیاش مانند یک جهان متفاوت به نظر میرسد که گذشته است و سزاوار بازگشت به آن نیست.
مؤلفه «هرگز گریه نکن گرگ» که اساساً برای من واقعاً کار می کند، موضوع نمادین نابودی سرزمین اصلی آمریکای شمالی است که زمانی بزرگ آمریکای شمالی توسط چیزی که بسیاری دوست دارند آن را «تمدن» و «پیشرفت» بنامند و یک فرد چقدر می تواند به طور مؤثر بفهمد. این یک بار به درک و رویارویی با دنیای قدیم اختصاص داشت که دائماً در حال کاهش است. چارلز مارتین اسمیت نقش یک قهرمان تا حدی نابالغ را بازی میکند که سفر خود را کاملاً تنها و دلهرهآور و ناتوان آغاز میکند و هر چه زمان میگذرد سختتر میشود، بیشتر در احساسات و سرسختیاش مستقر میشود و شروع به فاصله گرفتن از افرادی میکند که زمانی با آنها ارتباط برقرار میکرد. به همین ترتیب، آنچه واقعاً جذاب است، رابطه او با گرگ هایی است که برای مطالعه و سرزنش به عنوان طرف های گناهکار اعزام شده بود. با این حال، چیز غیرمنتظره ای نیست، اسمیت واقعاً این کار را می کند تا مطمئن شود که به گروه خاصی از گرگ ها احترام می گذارد که آن دسته از قاتل های کلیشه ای نیستند که به دنبال گوشت جدید و هیجان یک تعقیب و گریز هستند. از سوی دیگر، گرگ ها به عنوان جوهر واقعی آنها مورد خطاب قرار می گیرند: کنجکاو، متواضع، جسور و مادرانه. اسمیت به اندازهای که کوین کاستنر در «رقص با گرگها» (1990) میگوید، علم چندانی با گرگها ندارد، با این حال این رابطه هنوز جالب است.
اگر نقصی در فیلم Never Cry Wolf وجود داشته باشد، آنها واقعاً با شخصیت ها ارتباط برقرار می کنند. در واقع هیچ گفتمانی در فیلم Never Cry Wolf وجود ندارد و مانند «با گرگها میرقصد»، اکثریت قریب به اتفاق تبادلی که وجود دارد از طریق صداپیشگی توسط اسمیت است. من احساس کردم که عیب این بود که اسمیت تمایل یا شخصیت کافی برای تبدیل کردن او به فردی متفکر یا جذاب وجود نداشت. برایان دنهی، که نشان دهنده شر بشریت (شوک عظیم) است نیز به نوعی ناپخته و بدون داستان بسیار قابل توجهی است که کیفیت خاصی از خطر را برای او فراهم کند. نقطه ضعف اصلی واقعاً شخصیتی بود که سامسون جورا آن را بازی میکرد، که برای لحظهای علاقه نداشت.
در پایان، من احساس میکنم که «هرگز گریه نکن گرگ» حتی بیشتر از این یک روایت واقعی است. در طبیعت با سرنخی برای گزینه ای که می تواند برجسته تر از یک حماسه رویایی باشد. این به هیچ وجه به این معنی نیست که فیلم وحشتناکی است. با وجود ایراداتی که باید پیدا میشد، فیلم را به عنوان یک شادی جذاب پذیرفتم. با فرض اینکه تصمیم گرفتم یک بار دیگر آن را ببینم، به دنبال هیچ چیز کاملی نمیگردم، با این حال از تجربهای که همه چیز در نظر گرفته میشود اهمیتی نمیدهم.
دانلود فیلم Never Cry Wolf 1983 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
ویکیپدیا موارد همراه را مینویسد:
* مدت زیادی پس از توزیع _Never Cry Wolf_، اداره زندگی رام نشده کانادا طوفانی از نامهها از ساکنان نگران دریافت کرد که کشتار گرگها را محدود میکردند. الکساندر ویلیام فرانسیس بانفیلد، مسئول لیگ زندگی Untamed Canada، که کار میدانی موات را تنظیم می کرد، این کتاب را "نیمه تخیلی" توصیف کرد و موات را به دلیل دروغگویی صریح در مورد تعهد خود سرزنش کرد. او راهنمایی کرد که برخلاف آنچه در کتاب نوشته شده است، موات برای تلاش سه محقق مهم بود و به ندرت تنها بود. در مقاله ای در سال 1964 که در Canadian Field-Naturalist توزیع شد، او فیلم موفق موات در سال 1963 را با "کلاه قرمزی کوچولو" مقایسه کرد و بیان کرد: "اعتماد دارم کاربران کتاب هرگز همه را فریب ندهند متوجه خواهند شد که این دو داستان دارای محتوای واقعی معادل هستند."
* کارکنان اداره زندگی Untamed Canadian مدعی شدند که اعزام موات برای ردیابی پشتیبانی برای ریشه کنی گرگ نبوده است، بلکه بیشتر برای بررسی ارتباط بین گرگ ها و کاریبوها بوده است.
* متخصص زبان و محقق قبلی دامپزشکی ویل گریوز، که 42 سال در بررسی و سفارش دادههای مربوط به گرگها در روسیه از گزارشهای خبری، مقالات منطقی، و ملاقاتهایی با دانشمندان روسی، مدیران بازیها و ردیابها به طور مستقیم تحمل کرد. ملاقات با نویسنده پیتر متکالف "کتاب موات داستانی است". گریوز در کتاب خود _Wolves in Russia: Nervousness all through the ages _ دیدگاه های مقایسه ای را با دیدگاه های دیوید مک برقرار کرد و با اشاره به موارد مختلف در انجمن قبلی شوروی که نشان می داد گرگ ها به شدت از ونگل های متوسط تخمین زده شده تغذیه می کنند، برخلاف پیام موات. "طوفان نامه هایی که توسط اداره زندگی رام نشده کانادایی از ساکنان نگران دریافت می شود که با کشتن گرگ ها در تضاد هستند، معنای رو به رشد نوشتن را به عنوان یک رسانه مخالف تضمین می کند. * * * مقامات اشاره کردند که موات تنها به مدت 90 ساعت متوجه گرگ ها شده است. - - پیگرد قانونی در مورد باورپذیری معاینه و مسئولیت منطقی او. چارلز جانکل، کارگر CWS به شوخی گفت، ما او را به سختی میدانستیم. - Karen Jones, Never Tell a Shemeful Lie: Science, Opinion, and the Scholarly Recovery of Canis Lupus, _The Canadian Verifiable Review_ vol.84 (2001) با تماشای فیلم، در پذیرش اینکه یک دانشمند واقعی می تواند بسیار خنده دار یا خنده دار باشد با مشکل مواجه شدم. نادان، بنابراین من یک بررسی آسان برای حقیقت انجام دادم. هالیوود هالیوود خواهد بود، و من میتوانم بگویم که فیلم بهعنوان یک انحراف خوب است، پس باز هم، در واقع بخش مهمی از کشش نزدیک به خانه فیلم از این احساس ناشی میشود که موقعیتهای به تصویر کشیده شده تقریباً مشهود هستند. متأسفانه، طرح فیلم از همه نظر تقریباً تخیلی است. بهعنوان یک فیلم داستانی، فکر میکنم بیمعنا و سخت است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.