"سارا تیلور" روانشناس پلیس با "تونی رامیرز" مرد جوان اسرارآمیز و جذابی آشنا می شود. آنها عاشق یکدیگر می شوند اما وقتی تماسهای ناشناس به او شروع می شود شخصیتش تغییر می کند...
سارا تیلور ، روانشناس پلیس ، با مردی مرموز و اغواگر ، تونی رامیرز ، آشنا می شود و عاشق او می شود. در نتیجه این رابطه ، او شروع به دریافت تماس های تلفنی ناشناس شخصیت خود را تغییر می دهد
سارا تیلور، یک روانشناس جنایی، با یک غریبه اغوا کننده وارد یک رابطه عاشقانه می شود. با این حال، هنگامی که یک مرموز شروع به آزار و اذیت او می کند، او شروع به شک می کند که آیا می تواند به او اعتماد کند...
دانلود فیلم Never Talk to Strangers 1995 (هرگز با غریبه ها صحبت نکنید) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من این را برای افرادی مینویسم که فیلم را دیدهاند، و آن را درک نمیکنند. به عنوان یک موضوع مهم، باید درک کنید که سارا از مدتی قبل قبل از شروع فیلم، آشفتگی پیچیده ذهنی را تجربه کرده است. به احتمال زیاد از کودکی او خودش این را نمی دانست، به این دلیل که با MPD ها اینطور است. شخصیت عرفی نمی داند که دیگری (ها) چه می کنند. آنها اساساً بی اطلاع هستند. علاوه بر این، شخصیت دیگر او مردان را تحقیر می کرد، در حالی که استانداردهای او به آنها اعتماد نداشت. به همین دلیل بود که او فکر کرد که معشوق سابقش بنی "بدون یادداشت یا هیچ چیز" را ترک کرد. شخصیت دیگر او به شدت به مردی که شخصیت معمولی او دوست داشت پاسخ داد. او را کشت، و باعث شد که به او و همراهان عزیزش اینطور بنظر برسد که او از ناکجاآباد خارج شده است. او متوجه نشد که او مرده است. با این حال، علیرغم این واقعیت که شخصیت دیگر او معمولاً مردان را تحقیر می کند، برای تونی و همچنین خود سارا بسیار جذاب است. این در صحنه ای که سارا در خانه تونی ظاهر می شود، به او سیلی می زند و با او رابطه جنسی برقرار می کند، مشخص است. شخصیت معمولی او هنوز برای چنین مسئولیتی آماده نشده بود. به همین ترتیب، رویکرد شخصیت دیگر او برای داشتن رابطه جنسی بسیار قوی است. همه چیز غیرعادی، عجیب و غریب یا مستقیماً سازشکار که در مورد سارا اتفاق میافتد، توسط شخصیت دیگر او به وجود میآید، با توجه به این که حسادت میکند. برای خودش به تونی نیاز دارد. شروع به به خطر انداختن او می کند (کاغذ، شکوفه ها)، و با تلاش برای کشتن او (با رادیاتور در حمام) به پایان می رسد. سارا که نمیداند این شخصیت دیگر اوست، و نمیداند که این شخصیت دیگر اوست و در اعتماد کردن به مردان، بهویژه مردانی که در نزدیکی او هستند، خوب نیست، تونی را مقصر میداند، با توجه به این که او حس اطمینان خوبی ندارد. او در اطراف است با وجود این، در پایان، او توسط تونی پاک می شود: او در حال بررسی او است تا بفهمد با بنی چه اتفاقی افتاده است. اول و مهمتر از همه، سارا نمی پذیرد که او "خودش را دنبال می کند". در هر صورت، وقتی پدرش وارد می شود، خاطرات خاصی را به راه می اندازد، که برمی خیزد و شخصیت دیگر او را می درخشد. او به شدت به هر دو پاسخ می دهد، به این دلیل که احساس می کند، در تعجب هیچ کس، که مردان پایه و اساس همه نفرت ها هستند. او با کشتن تونی شروع می کند، به این دلیل که در واقع با او محبت کرده است، و به نظر می رسد (به هر حال به نظر او) او با او علاقه ندارد. در پی کشتن او، پدرش که متوجه نمیشود او در حال حاضر «خود» نیست، سعی میکند او را ساکت کند. این باعث یادآوری های نامطلوب بیشتری می شود. او احساس می کند که به بالاترین نقطه آن پله ها بازگشته است، پدرش او را مجبور می کند که اشتباه خود را بپوشاند. او با قدرت پاسخ می دهد، زیرا این خاطره یکی از قسمت های آغاز تحقیر او از مردان است (دیگر بدرفتاری جنسی توسط پدرش). پس از کشتن او، او نوار را از بین می برد، که اصلی ترین تاییدیه کوبنده نسبت به تجربه سردرگمی چند وجهی ذهنی او است. تا آن زمان او هنوز «خود» نیست، اما شخصیت دیگرش. او سپس اشتباهات خود را پوشش می دهد، زیرا احساس می کند که مشکل پدرش بوده است، بسیار شبیه زمانی که او تقریباً هیچ نبود. در پی پنهان کردن اشتباه خود، او در جایی در اطراف مجموعه تونی غرق می شود و شخصیت دیگر او از بین می رود. سارا یک بار دیگر خودش است. به این ترتیب، او متوجه نمیشود که چه اتفاقی افتاده است، اما حدس میزند/تصور میکند که تونی پدرش را کشته است (که به نظر او همسو بود، زیرا مطمئن بود که تونی دیوانه است) و او با دلیل موجه به او شلیک کرد. ما می شنویم که پلیس قصد ندارد اتهامات را مستند کند، زیرا به نظر می رسد که این یک نمونه غیرقابل انکار از محافظت از خود است. سپس او تعریفی از یک اختلال روانی متنوع (که کاملاً با خودش میآید) به ما میدهد و با پریپییس میرود. او متوجه نمی شود که برای کشتن دو نفر در نزدیکی خود مقصر مشروع است و فیلم با پایان ناراحت کننده ای به پایان می رسد که به جز اگر چیزی او را از کشتن بیشتر خراب کند، شخصیت دیگر او می تواند به کشتن مردان ادامه دهد، در حالی که شخصیت استاندارد او می تواند یک شناخت کامل داشته باشد، زیرا او حقیقت را درک نمی کند. هنگام تماشای این فیلم، من معتقد بودم که این فقط یک سواری هیجان انگیز معمولی است. من به طور استثنایی از بسته شدن شگفت زده شدم، که تلاش می کند آن را به موارد بیشتری تبدیل کند... من دقیقاً مطمئن نیستم که موفق شود، با این حال همه چیزهایی را که پیش از آن انجام شده بود برای بهانه گیری ساده تر کرد. فیلم حس و حال هیچکاکی دارد. تنش، شوک، آب و هوا... به نظر می رسید که ممکن است توسط خود هیچکاک فقید ساخته شده باشد (غیر از لحظه صمیمی، که من دقیقا مطمئن نیستم که بسیار حیاتی باشد به عنوان یک ابزار ساده برای جلب توجه تماشاگران برای چیزی شبیه به این). من این را برای طرفداران فیلمهای هیجانی تجویز میکنم (فقط انتظار یک اثر بزرگ را نداشته باشید... با این حال، سلام، ربکا دی مورنی را دارد، آیا کسی واقعاً نام او را در فهرست بازیگران هر چیزی میبیند و فکر میکند "اوه، فیلم با کیفیتی در راه است. !"؟)، به خصوص افرادی که آنها را با "پیچ" دوست دارند. در واقع، من اخیراً آن شوخی را کردم. 6/10.
دانلود فیلم Never Talk to Strangers 1995 (هرگز با غریبه ها صحبت نکنید) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
مرد، این وحشتناک است در روش اظهار نظر به این شکل، اگر مختصر بمانیم، شایستگی زیادی ندارد، ربکا دمورنی یک متخصص پلیس عمیقاً متمرکز است که در شراب فروشی تسلیم لاتین عزیز آنتونیو باندراس می شود، او از قیطان ها و تات های زندان. در لحظه ای که او آزاد می شود، او واقعاً آزاد می شود. به غیر از این مشکل غم انگیزی که او دارد (و باید بپذیریم که این تعهد دارای موانعی است) او یک فرد دور است. پدر شکسته و ضعیف او سال ها بدون سابقه ظاهر می شود و او را می فرستد تا وسایلش را جمع کند. او علاوه بر این در تحت کنترل نگه داشتن همسایه شاخ بالاتر خود (اپراتور دنیس میل) مهارت دارد. علاوه بر این، استنتون، یکی از اعضای ارشد هری، بازداشتی وجود دارد که تلاش میکند او را وادار کند تا شرایط رفتاری متفاوتی را برای او به ارمغان بیاورد تا افراد خصوصیاش را به خاطر قتلهای مزمنی که مرتکب شده به دیوار نبندند.
همه این افراد، و شاید بیشتر، زمانی که اتفاقات عجیبی برای او رخ می دهد، به سرعت مشکوک می شوند. یکی برایش گل رز مرده می فرستد. شخصی با گربه سان خانگی خود کارهای غیرقابل توصیفی انجام می دهد. (دفعه بعد که دیدم یک حیوان خانگی در یک بسته پیدا می شود یا در انبار آویزان می شود یا در گلدان حباب می زند، استفراغ می کنم.) پس چه کسی این کار را انجام می دهد؟ حدس و گمان. هیچ قدرتی بر روی زمین نمی تواند مرا به کشف بسته شدن سوق دهد، با این حال شاید یک سرنخ کمک کند: سوء استفاده از جوانان.
بهانه سوء استفاده نسبت به خودش یک تجارت جذاب است، غیرقابل انکار جذاب تر از فیلم. "آزار کودکی" به چه معناست؟ آیا منظور ما بدرفتاری جنسی است؟ فیزیکی؟ هر دو؟ در مورد کوبیدن پشت یک جوان با قاشق چوبی به اندازه کافی برای شکستن آن چطور؟ این همان اتفاقی بود که برای من و خواهر و برادرم در دوران کودکیمان افتاد، بهطور مشابه اتفاقات مشابهی برای طیف وسیعی از مردان جوان متعصب در منطقه رخ داد. بدرفتاری جنسی؟ با وجود اینکه مطمئن نیستم با هر سطحی از فعالیت کنار گذاشته می شد، ظاهراً برای هیچ یک از ما این اتفاق نیفتاد. در شهر ساموایی که برای مدت طولانی خواندم، یک مورد از یک کودک نوجوان در حال بازی فیزیکی با خانم جوان بسیار جوانتری بود. خانواده دختر او را لعنت کردند. خانواده خود پسر او را فرستادند تا با یکی دیگر از اعضای خانواده در شهر دیگری زندگی کند، یک طرد شده که دو سال تحمل کرد. وقتی او برگشت، این قسمت توسط همه، از جمله بچه، فراموش شد. (به طور تصادفی، خانم جوانی که در اینجا می بینیم کمتر از پنج سال است، بنابراین غیرممکن است که ملاقات های شبانه پدر را به خاطر بیاورد، زیرا حافظه طولانی مدت تا آن زمان واقعاً ثابت نشده است.) تجربه دمورنی که باعث ایجاد مشکل روانی او شده است را می توان " رشد اجتماعی تروما." آنجا نیست مگر اینکه آن را آنجا بگذاریم. صحبت ذهنی بس است. این پانزده سنت خواهد بود.
به مصدومیت نیاز دارید؟ من بهت آسیب میدم فیلم کاملاً ما را به سمت ارتباط با شخصیت ربکا دمورنی سوق می دهد، در تمام مدت. سپس، هنگامی که او به یاد ماندنی ترین تلاش خود را با آنتونیو باندراس انجام می دهد، و موسیقی پیو دوناجیو حس حسی را در سر ما می زند، دوربین از پشت او به ما فرصتی می دهد که آنتونیو بدون پوشش با سینه پشمالویش روی ما خزنده است. در حال حاضر این وحشتناک است. این باعث می شود هر ناظر مردی احساس کند که در کف انباری در شهرک مردان کالیفرنیا در سن لوئیس اوبیسپو است. من را اشتباه نفهمید من آنتونیو باندراس را تحقیر نمی کنم. این به سادگی این است که من در ستایش او نیستم. به اندازه کافی نماهای خالی از بدن جن ربکا دمورنی در کل جهان وجود ندارد تا بتوان این نوع اضطراب را جبران کرد.
در اینجا یک رویکرد ارتباطی برای تحمل هرگز با غریبه ها صحبت نکنید است. بهجای اینکه صرفاً در آنجا بمانید و تکان بخورید، صحنههایی را که در تورنتو ضبط شدهاند، انتخاب کنید و آنها را از صحنههایی که در بوداپست گرفته شدهاند جدا کنید. واقعاً این یک آزمایش است و ممکن است، تا آنجا که ما می دانیم، از ثبات ذهنی شما محافظت کند.
دانلود فیلم Never Talk to Strangers 1995 (هرگز با غریبه ها صحبت نکنید) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
هرگز با غریبه ها صحبت نکنید به طرز تکان دهنده ای وحشتناک نیست. نتیجه بوملت ربکا دی مورنی در اواسط دهه 1990، معادله خانم در خطر را میبرد و به سختی با آن کار میکند تا چیزی که ارزش تماشا را داشته باشد، نه تنها برای سینه دو مورنی.
سارا تیلور ( Rebecca De Mornay) یک پزشک است که شروع به گرفتن نامه ها و بسته های تضعیف کننده می کند، شبیه به کسی که او را دنبال می کند. با این حال، آیا تونی رامیرز (آنتونیو باندراس)، افسونگر پورتوریکویی که او به تازگی او را سر به پا کرده است، دنبال کننده او است؟ من بلف رادیسون هستم (اپراتور دنیس میل)، همسایه بالاتر او که در گذشته مدت زیادی با سارا ارتباط داشت و به نظر می رسد برای تجربه ای دیگر از کوره در رفته است؟ آیا این مکس چلسکی (استنتون عضو ارشد هری)، جلاد مزمنی است که او در زندان برای مقدماتی قریب الوقوعش کالبدشکافی می کند؟ آیا ممکن است در هر مقطعی پدرش هنری (لن کاریو) باشد که به تازگی زندگی او را بازنمایی کرده است و سارا رابطه ای آشکارا ناراحت کننده با او دارد؟ یا از سوی دیگر آیا استالکر او با شریک زندگی که نزدیک به یک سال قبل سارا را ترک کرده بود، ارتباطی دارد؟ داستان شما را تا زمانی که واقعیت را کشف کنید، به فکر فرو میبرد، که در نهایت برای یک پایان نوبتی بسیار خوب است.
زمان کمتر از یک ساعت و نیم، Never Converse with Outsiders شبیه یک استخر شنای بسیار ساخته شده است. هیچ عمقی برای آن وجود ندارد به جز اینکه همانطور که انتظار می رود عمل می کند. مقداری رابطه جنسی، چند سری، کمی طنز از اپراتور دنیس میل و کمی وحشیگری وجود دارد. بین دو مورنی و آنتونیو باندراس علم زیادی وجود ندارد. با این وجود، هر دو فوقالعاده زیبا هستند و فیلم بهقدری سریع پیش میرود که هرگز از شما درخواست نمیکند که رابطهشان را زیاد کنید. دی مورنی، باندراس و بقیه بازیگران نقش بازیگری بسیار خوبی دارند و فیلم به اندازه کافی آهنگسازی و هماهنگی دارد. علیرغم میل به پایان رساندن باد، اینجا چیز زیادی نیست که با شما بماند. با این حال، برای کمتر از یک ساعت و نیم، این یک انحراف دوستداشتنی است.
تنها چیزی که هرگز با افراد خارجی صحبت نکنید را از فیلم معمولی بانوی در خطر که در کانال Lifetime میبینید جدا میکند. چند کلمه F، باسن آشکار باندراس و سینه های برهنه دی مورنی. بنابراین، اگر به دنبال یک نوع مناسب و نژادپرستانه از این نوع چیزها هستیدآن را در اینجا پیدا خواهید کرد.
چیزهای واقعاً جذاب در مورد این فیلم، روشی است که دی مورنی یکی از آنها بود. سازندگان، دوباره دستورالعمل خود برهنگی ساز را به نمایش می گذارند، و این که نتیجه بوملت De Mornay است که قبلاً ذکر شد. این یکی از ویژگی های واقعاً جذاب هالیوود است، جایی که یک سرگرمی که ممکن است به عنوان یک سلبریتی موفقیت هایی داشته باشد اما هرگز به ستاره تبدیل نشده باشد، در 30 سالگی با یک تجدید حیات مادام العمر روبرو می شود. این خانمها معمولاً برای یافتن شغل متمایز هستند و مثل این است که کسبوکار فیلم یک بار دیگر آنها را میبیند و تصمیم میگیرد بررسی کند که آیا میتوانند آب اضافی از آنها استخراج کنند یا خیر. در برخی موارد، این بوملت ها مانند شارون استون، یک حرفه را احیا می کنند. در برخی موارد فقط فروکش می کند، همانطور که در مورد De Mornay رخ داد. با این حال، هر توجیهی برای آنها وجود داشته باشد، بوملت 30something احتمالاً همان چیزی است که باعث میشود تعداد زیادی از سرگرمکنندهها مدتها پس از اینکه باید کارهای دیگر را دنبال میکردند، بیوقفه در فیلم Never Talk to Strangersهای متحرک توقف کنند. من تقریباً مطمئن هستم که وینونا رایدر دوست داشتنی و ماهر در حال فکر کردن است که بوملت او چه زمانی به راه خواهد افتاد.
دانلود فیلم Never Talk to Strangers 1995 (هرگز با غریبه ها صحبت نکنید) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
*** خرابکاران*** ما در ابتدا با دکتر سارا تیلور، دکتر سارا تیلور، ربکا دی مورنی، پزشک بسیار منصف را می بینیم که با بیمار روانی شماره یک خود که متهم به قتل مزمن و جنایتکار جنسی، مکس چسکی، هری دیگنیتی استنتون است، ملاقات می کند. مکس بهطور غیرقابل انکاری در مطالعه شخصیتهای متعدد آموختهتر از سارا است، علیرغم اینکه انتظار میرود او در این مسائل استاد باشد. بعداً در فیلم Never Talk to Strangers، ما شروع به تصدیق می کنیم که چقدر حق با مکس بود که خودش مجموعه شخصیت های متعددی را تجربه می کند!
سارا بعداً با پلیس سابق تونی رامیرز، آنتونیو باندراس، که با آنها ملاقات کرد، درگیر می شود. در شعبه شراب خواربارفروشی نزدیکش. تونی، فردی که نمیتواند جواب نه را قبول کند، عمیقاً نور سرد را الهام میبخشد و در عرض چند ساعت، این دو در کاندو فضایی تونی، کاری گرم و غیرمعمول دارند. مشکل در میان سارا و تونی زیر پوست معشوقه سارا پریسیس رادیسون، اپراتور دنیس میل میافتد، که به هر حال او ممکن است به عنوان بیماران سارا به درمان روانی نیاز داشته باشد.
فیلم دریافت میکند. زمانی که پدر سارا هنری تیلور، لن کاریو، به نظر میرسد که به نظر میرسد مجبور است جای او را خراب کند، بسیار گیجکنندهتر است، زیرا او برای تعطیلات کریسمس پول نقدی برای اقامت ندارد. هنری از زمانی که مادرش در یک وسیله نقلیه به سطل لگد زد، زمانی که او یک خانم جوان بود، با دخترش بیگانه شده است. خیلی زود مشخص می شود که شرایط مرگ مادر سارا دقیقاً آنطور نیست که پدرش به او گفته است، زیرا در واقع او در صحنه بوده است و از طریق تلقین، مجبور شده است که همه چیز را به خاطر بسپارد! همانطور که قبلاً فهمیدیم، مرگ مادر سارا بود که توضیحی بود که او را در وهله اول مشتاق تبدیل شدن به یک پزشک بالینی کرد!
این زمانی است که سارا شروع به ارسال بستههای غیرمعمول از او میکند، یکی با جسد از هم پاشیده گربه سان حیوان خانگی اش سام، که او شروع به فکر می کند که تونی، که او اکنون با او رابطه بدی دارد، پشت سر آنهاست. سارا نیز با نفوذ در فضای او متوجه میشود که بهاندازه کافی به تنهایی او را به حال خود رها کرده است، با بخشهای خبری و گزارشهای پلیس، که به زمانی باز میگردد که مادرانش دقیقاً مدتی قبل به سطل لگد زدند! یوجین لیپینسکی، متخصص خصوصی دادکوف را به خدمت می گیرد تا پیشرفت تونی را تحت الشعاع قرار دهد، او به او گزارش می دهد که تونی ممکن است به طور انحصاری مست نباشد، زیرا در یک روز 700 دلار از مشروبات الکلی در فروشگاه الکل سوزانده است، اما در عین حال با یک مشروبات الکلی همراه است. دختر پنج ساله!
این زمانی است که بلوف سابق مورد لعنت یک متجاوز پوشیده قرار می گیرد که سارا در نهایت مظنون است، اگر تا به حال این کار را نکرده باشد، تونی پاسخگوی همه است. ترسی که او در حال حاضر خود را غرق در آن میداند. ****هشدار اسپویلر**** چیزی که سارا نپذیرفت این بود که ناراحتیهای او بسیار نزدیکتر از آن چیزی است که او در هر لحظه تصور میکرد!
br/> هیچ چیز خارقالعادهای در این سواری هیجانانگیز آلفرد هیچکاک وجود ندارد، به جز نور سرد معمولی، سارا تیلور، که واقعاً صفحه نمایش را در نمایشگاه آکروباتیک ارزیابی شده X با تونی رامیریز گرم میکند. چیزی که حتی «استاد»، آلفرد هیچکاک، در آن زمان، در جای دادنش در فیلم Never Talk to Strangersهایش بیش از پیش تزلزل پیدا میکرد!
دانلود فیلم Never Talk to Strangers 1995 (هرگز با غریبه ها صحبت نکنید) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
سعی کردهام کلمهای را برای به تصویر کشیدن شخصیتهای اصلی هرگز با غریبه ها صحبت نکنید در نظر بگیرم، و بهترین آن گسستگی است. یک پورتوریکویی شیاد به نام تونی (آنتونیو باندراس) که کتی از پوست گوساله با حلقههای نقرهای بزرگ روی انگشتانش پوشیده است، در نهایت یک استاد شراب و یک پلیس سابق با احساسی باورنکردنی از حماقت است و جنسیت خود را یا غیرعادی میگیرد. یا قلبی یک متخصص سطح بالا به نام سارا (ربکا دمورای) در حال ارزیابی یک قاتل به نام مکس چسکی (هری دیگنیتاری استانتون) برای شرایط مختلف رفتاری است در حالی که او دچار تغییرات ذهنی ظالمانه می شود. او تسلیم تونی میشود، کسی که به نظر میرسد شبیه او نیست، با این حال معلوم میشود که فرد ایدهآلی برای کمک به او در زمینه محدودیت جنسی و مشکلات مربوط به اعتماد است.
هرگز با غریبه ها صحبت نکنید چندان کارایی ندارد. به عنوان یک سواری هیجان انگیز به طور ناکارآمدی تنظیم و هماهنگ شده است. تعداد بیش از حد پیش پا افتاده های سواری هیجان انگیز مانند استفاده بیش از حد از عکس های دوربین، برش های سریع، و موسیقی پررونق و فریاد در دقیقه های "تکان دهنده". مظنونان مختلف استالکر وجود دارد - آیا این تونی است؟ همسایه بلوف؟ پدر هنری؟ چسکی؟ با این حال من هرگز به هیچ یک از آنها به عنوان مظنونان قابل اعتماد اعتماد نکردم. من هرگز آنقدر مشتاق و مضطرب نبودم که می توان از بودن او با هیچ یک از این مظنونان مظنون استرس گرفت.
نشانه ها، به هر حال، به خوبی بافته شده اند. علیرغم این واقعیت که یک سبک می سازد. و اشتباه انتشار زمانی که بینشی در مورد استالکر واقعی به ما می دهد - فیلم به طور تصادفی یکی از مظنونان را منع می کند، با این حال همچنان تلاش می کند تا ما را وادار کند که او یکی از آنهاست. من می دانستم که در پایان آن کیست. علیرغم این واقعیت که من چیزهایی در مورد آن ناخوشایند و ناخوشایند یافتم. من از دو یا سه چیز شوکه شده بودم، بنابراین از قبل کل کار را حدس نمی زدم.
من دیدم که بازی دموری گاهی اوقات از قابل قبول به اوج می رسد. کسی که واقعاً هرگز با غریبه ها صحبت نکنید را قابل تماشا میکند باندراس است که میداند چگونه میتواند با مطالب تاسف باری که داده است، چیزهای مفیدی باشد. در نقطهای که فیلم باید یک سواری هیجانانگیز باشد، البته او کسی است که به آن پیشنهاد لازم را میدهد، نه DeMoray. نه اینکه آنها به علم نیاز دارند، اما او به اندازه او توانایی ندارد. در نقطهای که فیلم به دقایق صمیمانه سبک و سرگرمکننده نیاز دارد، او است که آنها را به فیلم میبرد. در نقطه ای که فیلم نیاز به فشار احساسی جدی دارد، باندراس آن را ارائه می کند. در برخی موارد، به نظر میرسد که دموری پشت سر او میماند یا با هدف نهایی از او فراتر میرود.
بهعنوان بیاعتنایی به عیوب آن بهعنوان خنککننده ستون فقرات، وقتی میدانید واقعاً چه چیزی ادامه دارد و تماشا میکنید. یک بار دیگر، نمایشی منصفانه ایجاد می کند (تا زمانی که "لحظه های تکان دهنده" اغراق آمیز تحریک کننده را نادیده بگیرید) بار دوم به شما امکان می دهد واقعاً چرایی چیزها را درک کنید. متأسفانه، بسیاری از مردم دیگر نیازی به تماشای هرگز با غریبه ها صحبت نکنید ندارند.
دانلود فیلم Never Talk to Strangers 1995 (هرگز با غریبه ها صحبت نکنید) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یک چیلر ستون فقرات تقریباً معمولی که با اجرای باشکوه ربکا دی مورنی منحصر به فرد شد. او سازنده اصلی این تصویر است و باید به شدت به انجام این کار نیاز داشت - - من خوشحالم که او انجام داد.
او نقش متخصصی را بازی میکند که ارزیابی میکند آیا یک جلاد مزمن محکوم شده مهارت دارد که مقدماتی را انجام دهد. از همان ابتدا مشخص می شود که او به دلیل مسائل عمیق عمیق خود و گذشته دردسرساز خود جذب روانپزشکی شده است. در همین حال، با مردانی که در زندگی خود او ظاهر می شوند، تداعی های نگران کننده ای به ما نشان داده می شود. یک همسایه بالاتر به شدت به او نیاز دارد، اما او فقط باید همراه باشد. پدرش ناگهان به دنبال محبت و کمک ظاهر می شود، با این حال او با او مخالفت می کند، و به وضوح رابطه آنها و زندگی جوان او عمیقاً مختل شده است. یک فرد خارجی (باندراس) که او در یک فروشگاه ملاقات می کند به شدت به دنبال او می رود و آنها شروع به تعهد می کنند، اما او با مسائلی مواجه می شود که به او اعتماد می کند، هم به این دلیل که او چیزی شبیه به یک فرد مشکوک است و هم به این دلیل که به گفته خودش او مشکلاتی را تجربه می کند که به هر کسی محرمانه است. رابطه آنها غیرقابل پیش بینی و خشمگین می شود و با اشارات شدید لمس می شود. سپس، در آن مرحله، موضوع سابق او پیش میآید که بهطور غیرمنتظره و بدون هیچ توضیحی، مدتها قبل از مراسم عروسی رزرو شده، تبخیر شد.
همانطور که در این نوع فیلمها اتفاق میافتد، به او گیجکنندهای فرستاده میشود. پیامها و بستههای بدون بازگشت تمایل به برگشت دارند. سپس، در آن نقطه، اتفاقات وحشتناکی شروع می شود. مشخصاً کسی سعی دارد او را تهدید کند، اما چه کسی؟ چنین مظنونان بی شماری - - باندراس؟ همسایه بالاتر (که آشکارا مشتاق باندراس است)؟ جلاد مزمن که از طریق همراهانش فراتر از زندان عمل می کند؟ پدر او؟ شریک زندگی سابق؟ انتظار پاسخ به این پرسش را نداشتم، که آشکارا در پایان فیلم آشکار شد، با این حال، برای فیلمهایی از این دست، چیزی جز پایانی غافلگیرکننده بود. چیزی که این تصویر را سودمند کرد، تصویر کاملاً قابل اعتماد دو مورنی از یک فرد دردسرساز بود که حکایت از کاری که او در «دستی که گهواره را سنگ میکند» بود. او فقط در چنین چیزی عالی است، غیر از اینکه به طور سنتی زرق و برق دار است.
بازی دیگر خوب است، با این حال هیچ کس کنار نمی آید. باندراس در هر موردی عالی است، با این حال در این مورد عموماً منظره زیبایی برای زنان است. استنتون، عضو ارشد هری، در نقش جلاد مزمن، به درستی تهدیدآمیز و دیوانه کننده است، اما این تصویر در واقع تماماً دی مورنی است. به نظرم این قطعه گاه به تأخیر افتاد، اما 20 دقیقه اخیر یا بیشتر نقاط ضعف را جبران کرد. قطعا ارزش دیدن دارد
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.