در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Shirin 2008... لطفا منتظر بمانید ...
صد و چهارده بازیگر معروف تئاتر و سینمای ایران و یک ستاره فرانسوی : تماشاگرانی ساکت ...
صد ها بازیگر و چهره زن مشهور سینمای ایران به همراه ستاره فرانسوی (بینوش) در یک سالن سینما به تماشای نمایش "خسرو و شیرین" نشسته اند. Shirin دیالوگی ندارد و جزئیات و کلیات بوسیله چهره بازیگران گفته می شود ...
عباس کیارستمی در این فیلمش صد و چهارده بازیگر زن مشهور ایرانی و یک بازیگر فرانسوی را به تماشای نمایشی از داستان خسرو و شیرین (نظامی گنجوی) نشانده است. فیلم تماماً بر روی واکنش های صورت بازیگران حین تماشای نمایش تمرکز دارد...
دانلود فیلم Shirin 2008 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
زمانی که رفتم تقریباً با آن آشنایی نداشتم، به استثنای اینکه «تمام چیزی که نشان داد» تعداد زیادی چهره زنان در حال تماشای یک فیلم بود... با این وجود، چیزی که با آن مواجه شدم، قطعه ای باشکوه - و تلاش- از فیلم متنوع بود. در واقع، «تمام آنچه ما تماشا میکنیم» اصل گردهمایی 140 (ظاهرا) بانوی ایرانی - علاوه بر ژولیت بینوش - در تماشای داستان مرسوم شیرین، یک حاکم ارمنی است.
ما موسیقی متن را می شنویم (و برای موقعیت من، زیرنویس ها را می خوانیم) و پاسخ زنان را می بینیم. با این حال، ما هرگز آنچه را که آنها می بینند نمی بینیم. آنها به گذشته و گذشته ما نگاه می کنند.
اولین چیزی که به چشم می خورد، عالی بودن - و در- ذات این خانم هاست - و اینکه کیارستمی چقدر عالی آنها را روشن می کند و می زند. همچنین ریتم های گیج کننده و محجوب دگرگون کننده. خانمهایی از اواخر نوجوانی تا دهه شصتیشان به طرز دردناکی مانند تصویر رنسانس...هولبین یا ولاسکوئز یا بخشی از متخصصان هلندی با هم برخورد میکنند. میتوانست جایی با هنرمندانی داشته باشد که هرکدام به طرز حیلهای ساخته شدهاند، لایههای فیلم، تا آنجا که ممکن است به من مربوط شود، تازه توسعه یافته است: در اینجا، همه چیز در نظر گرفته شده، منطق سرگرمکنندهها است که تماشا میشوند - «مثل خودشان».
چون، ما تعجب می کنیم، آیا آنها می گویند که حواسشان به ضبط و تماشا هستند؟ به طور مشخص. کیارستمی میتوانست مجموعهای را که به آنها وابسته است معنا کند. این باید دلیلی باشد که او بفهمد چگونه میتواند تعداد بیشماری از بانوان خوشنام و جذاب ایرانی را متقاعد به شرکت کند. چه حلقه نمایشی برای آنها! با این حال، از طریق این تصمیم، رئیس به ما اجازه می دهد که آنها را تماشا کنیم، در حالی که میزان آنها ممکن است در هر نقطه ای "عملی" شوند؟ مقداری که از یک ثانیه به ثانیه دیگر می دانند، این «جعلان»، این «فریبکاران»، که مورد توجه قرار می گیرند؟ به علاوه، وقتی که در اجزای داستان جذاب می شوند، از آن غفلت می کنند؟ علاوه بر این، "خود" شوند.
و آنها در تمام واقعیت غوطه ور می شوند. اشک جاری می شود. به عنوان استخراج - تماشای اشک های آنها. وقتی تیغههای چمنبر میشوند، وقتی سر و دستها هک میشوند، میچرخند. چشمانشان را با خاطره خودشان پایین می آورند. یا دوباره با ترس بیمار. آنها با تصدیق پوزخند می زنند. چهره آنها روشن می شود. تاریک شود.
خیلی زیاد نشان داده شده است. با این حال، خیلی چیزها کشف نشده است. این همه کار به خیال ما سپرده شده است.
و بدیهی است که تمام قشر این خانم ها ایرانی بودن است. فرهنگی که ما نمی شناسیم. یا دوباره فکر می کنیم که می دانیم و دیوانه وار را بهانه می گیریم، یا از غافل بودن خود کم می آوریم. همه خانمها - حتی ژویت بینوش - روسری به سر دارند، روسریهایی که خود بیانگر تمایز صاحب آن هستند. چگونه آنها را می پیچند. هر یک، شبیه به هر چهره، قابل توجه است. هر روسری چگونه دروغ می گوید. چگونه هر روسری به صورت نزدیک می شود. خانمهای واقعی چگونه چینها را جابهجا میکنند و آنها را تغییر میدهند، یا با آنها بازی میکنند، یا آنها را هماهنگ میکنند، ناخودآگاه، در حالی که تماشا میکنند...
و در سطحی دیگر، در سطحی عمیقتر، این یک تصمیم فوقالعاده است. از کیارستمی، که فیلمی را که تماشا میکنند درباره شیرین است، یک بانوی سرسخت، یک عزیز، یک فرمانروای افسانهای - داستانی شگفتانگیز مملو از جنس، اشتیاق، بیوفایی، اشتیاق، میل و همه اینها به والاترین زبان و احساس. از آنجایی که ما در حال تماشای این خانم ها هستیم، متوجه می شویم که آنها در مجموع با همه اینها روبرو شده اند. چشمانشان این را به ما می فهماند. اشک هایشان پوزخندهای کوچک آنها برای تصدیق. چهره های باز و جوان آنها.
این پیشرفت قطعی فیلم است. با 140 بانوی ایرانی آشنا می شویم. علاوه بر این، یک فرانسوی - به همین ترتیب یک تصمیم هوشمندانه ... ما این فرصت را داریم که شخصا آنها را تماشا کنیم. ما، در ابهام، آنها را بیرون از حلقه تماشا می کنیم. ما احساسات پرشوری را نسبت به آنها تجربه می کنیم. نه کمتر از آنهایی که چاشنی های بیشتری دارند، که ظاهرشان با زندگی حک شده است. می دانیم، از جوانی و پیری، همه زندگی کرده اند و زندگی و عشق و جوانی داشته اند، برخی از آنها، و ناامیدی و ناامیدی و بدبختی و پیروزی بر شانس ها. اما ما از حساب های آنها بی اطلاعیم. ظرافت ها هر چند طولانی برای شناختن آنها. مرموز.
این فیلمی است که به 1.000.000 افسانه و "قطعیت" درباره ایران و "آزادی" و اسلام و "دیگری" دروغ می گوید. من واقعاً افراد را برای ردیابی یک نقطه برای دیدن آن تجویز می کنم. با این حال، در یک فیلم. روی یک صفحه نمایش بزرگ با در نظر گرفتن همه چیز، این یک حماسه است - هرچند در مقیاس انسانی پویا.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.