در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Submission 2017... لطفا منتظر بمانید ...
یک استاد کالج گرانبها علاقه خاصی به دانشجوی نوپای جوان با استعداد دارد.
یک پروفسور بدخلق دانشگاه، علاقه عاطفی نسبت به یکی از دانشجویان باهوش خود پیدا میکند و…
ماجرای استاد دانشگاهی که علاقه خاصی به دانشجوی جوان و با استعداد خود پیدا کرده است ...
خلاصه داستان : یک استاد محترم که یک رماننویس مشهور است و شوهر دوست دارد خودش را از دست میدهد وقتی که با یک دانشآموز
یک استاد علاقه خاصی به دانشجوی جوانش دارد چون او با استعداد است...
دانلود فیلم Submission 2017 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
مرور اولیهام را آنقدر بازنویسی کردم که imdb دیگر ویرایشها را نپذیرفت. اما هرگز احساس نکردم که به اندازه کافی افکارم را در مورد "تسلیم" بیان کرده ام. بنابراین:
تد سوئنسون (استنلی توچی) را ملاقات کنید، کسی که خود را یک نویسنده میدید و با اولین پرفروشترین (نیمه اتوبیوگرافیک) خود آن را ثابت کرد. بعدی هرگز نیامد، بنابراین او به سمت تصدی نویسندگی خلاق در برخی از کالج های معتبر نیوانگلند رضایت داد. شاهد بدبختی او: دسته ای از هیپسترهای کم عمق که در مورد پیچاندن حیوانات مرده می نویسند و یکدیگر را بی انتها زباله می کنند. هیئت علمی شبه روشنفکران خفه شده؛ دختری که او نمی تواند درک کند اوه، همسرش شری (کیرا سدویک)، پرستار مدرسه، او را برای آنچه که هست دوست دارد. اما او به سختی او را درک نمی کند.
وارد آنجلا آرگو (ادیسون تیملین)، دانش آموز پانکیستی می شود که هرگز کار خود را نشان نمی دهد و به سختی صحبت می کند. یک روز او به تد - که می دانید کتابش زندگی او را نجات داد - نزدیک می شود و نظر او را در مورد رمان در دست انتشارش می پرسد. و به نظر تد چه رمانی است. اینجا کسی است که استعداد واقعی دارد، حرف جدیدی برای گفتن دارد. هیچ یک از آن حیوانات مرده چرندی نیست. در اینجا داستان یک زن جوان است که در مورد معلم علوم خود خیال پردازی می کند - و بر اساس آن عمل می کند! خدای من! نابغه! تد باید این کار را به خاطر آنجلا پرورش دهد، و خیلی زود باید آنجلا مشکل را نیز پرورش دهد. یا اینطور فکر می کند.
اگر نمی توانید حدس بزنید که این به کجا منتهی می شود، شما مخاطب مناسبی برای «تسلیم» هستید، درامی درباره رابطه دشوار معلم و دانش آموز، و شاید یک طنز - مانند رمان منبع، "فرشته آبی" فرانسین پراز - در مورد خطرات آزار جنسی در پردیس های کالج. شاید در سال 2000، زمانی که این رمان عرضه شد، خنده دار بود. اما در حال حاضر ما در وسط یک موضوع قرار داریم که خنده ندارد.
این تقصیر فیلم نیست. Submission در سالهای 2015-2016 فیلمبرداری شد و اوایل سال گذشته به دور جشنواره راه یافت و سرانجام در ماه مارس اکران کوچکی را دریافت کرد و به منظرهای رسید که هیچکس، قطعاً ریچارد لوین، نویسنده و کارگردان، نمیتوانست پیشبینی کند. این به موقع بودن برای «تسلیم» چه می کند؟ خیلی کم، واقعا همانطور که میخواهد گفتوگویی درباره آزار و اذیت آغاز کند، هدفش «افشای» و هر درام معینی از دانشآموز و معلم است. حدس بزنید کدام یک بهتر عمل می کند؟
طنز به عنوان یک ژانر در ژانرهای گسترده رشد می کند، و "تسلیم" موظف است (شاید کتاب را هم نمی توانم بگویم). رمان آنجلا "تخم مرغ" نام دارد، با مفاهیم آشکار، بنابراین تخم مرغ در چندین صحنه ظاهر می شود. یک شام هیئت علمی تبدیل به بحثی میشود که چگونه بچههای این روزها دانههای برف هستند که در گریه کردن به تجاوز تردید ندارند. سرمشق یک غرور مغرور توسط تد. "فرشته آبی" بر اساس یک فیلم آلمانی به همین نام در سال 1930 ساخته شده است، بنابراین تد آن را به موازات با معضل خود تماشا می کند. دندان چکف - شما آن یکی را دوست خواهید داشت. با این حال، لوین همچنین میخواهد درام جدی و پختهاش، و تقریباً هر چیز دیگری در مورد فیلم - کارگردانی، فیلمبرداری، موسیقی - آرام و محدود باشد و باعث ایجاد ناهماهنگی شود که در آن تلاشها برای کنایه از بین میرود. طرح نیز داستانی است. ممکن است هنوز راهی تازه برای بیان این داستان وجود داشته باشد، اما لوین آن را پیدا نمیکند، و هیچ چیز قابل توجهی درباره آزار جنسی نمییابد.
اگر «تسلیم» یک فضیلت مشخص دارد، آن نقشآفرینی اصلی است. . حتی از آنجایی که فیلم نمیتواند تصمیم بگیرد که چه چیزی میخواهد باشد، آن را لنگر میاندازند، وزن و پیچیدگی را در جایی که در غیر این صورت وجود نداشت، وام میدهند. در واقع، من تا آنجا پیش می روم که بگویم آنها تنها دلیلی برای تماشای Submission هستند.
استنلی توچی از زمانی که سی سال پیش در فیلم Submission «Miami Vice» نقش اول را ایفا کرد، یک شخصیت قوی بوده است. ، بازیگر قابل اعتماد در طیف گسترده ای از کار. تد او، با لباسی که استفن کولبر را به یاد می آورد و روسری های شیک، مردی است که نمی تواند زندگی اش را تحمل کند (که از طریق صداپیشگی پراکنده و اضافی که توچی با تحقیر کامل ارائه می کند، یاد گرفته است). او که یک شورشی قدیمی است، ناامید است که خود را بالاتر از نهادی ببیند که مدتهاست او را جذب کردهاند و زبانش را با طعنههای تند و خندهای پر میکند که هیچکس را فریب نمیدهد. شاید تعجب آور نباشد که ببینیم او از آنجلا و تخم هایش بهت زده شده است. دوست داشتن او سخت است - این بدبینی به صورت تحقیر از خود راضی نسبت به همسالانش و تحقیر به سختی نسبت به دانش آموزانش بیان می شود، و به نظر می رسد تصمیمات ضعیف تبدیل به او شده است. اما توچی به ما نشان میدهد که هنوز مقداری نجابت در این مرد ساده لوح و بیهدف وجود دارد.
کایرا سدویک به جز بازی کردن با توچی کار چندانی ندارد، اما در یک صحنه بزرگ او - نارضایتی آتشین تد پس از اعتراف او به شیوه ای نسبتاً کودکانه گناه می کند - او فوق العاده است. شری سعی کرده است طبیعت بی ثبات شوهرش را درک کند و از آن حمایت کند تا آن را در چهره اش پرتاب کند، و اگر نارضایتی هایش را ابراز نکند، لعنت خواهد شد. اگر این بهترین چیزی است که فیلم میتواند به سدویک بدهد، او از آن نهایت استفاده را میکند.
قبل از پایاننامهام در مورد نقش اول، میخواهم به بازیگران مکمل اشاره کنم. چهره های قابل تشخیص، مانند جین گاروفالو به عنوان یک معلم همکار و پیتر گالاگر به عنوان مامور تد، با قطعات کوچک به خوبی عمل می کنند. همه خوب هستند، به استثنای یک استثنای ناگوار: جسیکا هخت در نقش فمینیست صریح دانشکده با تبر برای تد. این یک کاراکتر تک نت است و من نمی توانم متوجه شوم که هدفش چیست. قبلاً ادیسون تیملین را ندیده بودم. بیشتر پروژههای او کمترین انتشار داشتند یا سالها در قفسهای مینشستند، اما من دقیقاً به دنبال کسی نبودم که هیچ تأثیری روی من بگذارد. حالا من بهتر می دانم. از آن زمان سعی کردم بیشتر کارهای او را تماشا کنم، و او به عنوان یک بازیگر با استعداد، نترس و فداکار که مدام با هر پروژه شگفت زده می شود، به نظرم می رسد. با این حال، پروژههای گفته شده از نظر کیفیت بسیار متفاوت هستند، از کمکلید عالی، تفرقهانگیز تا متوسط. (شما احتمالاً می دانید که "تسلیم" کجا می افتد.) من هنوز چیزی را ندیده ام که برابر با مهارت او باشد. اما او هرگز در هیچ نقشی کمتر از قانع کننده نیست.
پس به هر حال آنجلا کیست؟ وقتی معرفی شد او ناامن است، کارش را کنار می گذارد و تقریباً از تد التماس می کند که آن را بخواند - اگرچه از لحظه ای که او می گوید "این کلاس نیست"، واضح است که چیزهای بیشتری در جریان است. در روشنایی پر زرق و برق روشنایی کثیفش، او شیء ناب و آسیب پذیر وسوسه است. همانطور که تد برای صفحات بیشتری درخواست می کند، ترسو بودن او ذره ذره محو می شود و آنقدر بی گناه باقی می ماند که تد متوجه نمی شود - یا نخواهد - متوجه چه چیزی شده است. با این حال، در پایان، او معماگونه باقی میماند، آنقدر چیزهایی که در تناقض بودند یا ناگفته مانده بودند که احساس میکردم به سختی او را میشناسم.
این امر تیملین را از زندهکردن او باز نمیدارد. او صحنه های اولیه را با تعادل درستی از جدیت بازی می کند، همانطور که تد او را می بیند، و چیزی مشکوک تر، همانطور که دیگران او را می بینند. من به آنجلا اعتماد نداشتم، اما هنوز متعجب بودم که او چه زمانی میگوید تد میخواهد بشنود و چه زمانی صادق است. (ظاهراً کتاب از این نظر ابهام بیشتری دارد.) هنگامی که وسوسه گر در یک صحنه محوری واقعی می شود، تیملین آن را فوق العاده می فروشد. حتی زمانی که آنجلا خواستار و معمولاً متخاصم تر می شود، اعتقاد تیملین هرگز متزلزل نمی شود و او آن را نیز می فروشد. از طریق او، تقریباً میتوانستم این زن غیرقابل فهم و باهوش را درک کنم که میداند چه میخواهد و برایش مهم نیست که چگونه به آن میرسد. این یک اجرای فوقالعاده است که باز هم، من آرزو میکنم به جای اینکه فیلم را اجرا کند، بهتر شود.
ارتباط تد و آنجلا هسته اصلی «تسلیم» را تشکیل میدهد. آنچه به عنوان یک رابطه خویشاوندی بین نویسندگان آغاز می شود، علی رغم برخی نکات داستانی معلق (مثل تد که برای آرام کردن همکاران کنجکاو خود، کار آنجلا را متعلق به خودش می داند) سرعت و پیشرفت خوبی دارد. او چاپلوسی او را می خورد اما واقعاً کار او را دوست دارد. مهم این است که شیفتگی اولیه او به جای جسمی، فکری است و شاید شیفتگی او هم همینطور باشد. این یک ساختار ظریف است که به شدت به فیلم کمک می کند، تا زمانی که آنجلا صبر خود را از دست می دهد - و اتهام اجتناب ناپذیر مطرح می شود.
انتقال به دادگاه نقطه اوج بیشتر درام ها خواهد بود، صحنه ای که برای نمایش های ملودراماتیک و هیجان انگیز تنظیم می شود. مونولوگ ها "تسلیم" داشتن هیچ یک از اینها نیست. در واقع، سقوط تد به جای تدبیر، گذرا به نظر می رسد. (الان که به آن فکر میکنم، ممکن است این موضوع باشد.) شهادتهای شاهدان مونتاژی از سرهای سخنگو هستند که هر کدام یک ثانیه طول میکشد، زیرا کلمات واقعی اهمیتی ندارند. و گرچه تد به مقصرترین حالت ممکن اعتراف میکند، آنجلا، با لحظهای که در جایگاه خوب بازی میکند، به صراحت تبدیل به شرور، پیروز و به ظاهر پشیمان شده است. من نظراتی را خواندهام که ادعا میکنند این کار به قربانیان #MeToo توهین میکند، یا کلیشههای مردان قربانی و زنان غارتگر را تقویت میکند. به نظر من این واکنش ها افراطی است، اما فیلم آنقدر درهم است که می بینم از کجا می آیند.
و پایان! من آن را اسپویل نمیکنم، اما داستان تد در جایی به قدری مرتب و مرتب به پایان میرسد که بسته به آنچه در 100 دقیقه قبل فکر میکردید، میتوان آن را جسورانه یا احمقانه خواند. اگر میدانستم مقصودم همین بود، آن را موفقیتی بینظیر به عنوان طنز مینامیدم. و شاید این واکنش من به کل فیلم باشد: آنقدر درگیر می شود که خودش را بفهمد که نمی دانم به چه فکر کنم. گرفتن. "تسلیم" به عنوان یک طنز دارای لقمه ضعیفی است و در مورد آزار و اذیت جنسی صحبت کمی دارد، اما به دلیل بازیگران، به خصوص ادیسون تیملین (که سعی می کنم دوباره به او شک نکنم) به عنوان یک درام عمل می کند. ممکن است یک بررسی واقعاً تحریکآمیز از آن موضوع مرتبط در اینجا وجود داشته باشد، یا یک مطالعه شخصیت تاریک متقاعدکننده وجود داشته باشد. در عوض یک حد وسط بی دست و پا چیزی است که به دست آوردیم. توصیه ملایم من برای بازیگران است. با در نظر گرفتن آن تماشا کنید و ممکن است آن را ارزشمند بدانید.
دانلود فیلم Submission 2017 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بازیها کثیف هستند و ریسکها در درام جدید «تسلیم» زیاد است. استنلی توچی (بازی توپی که نیمه بد به نظر نمی رسد) مانند تد سوئنسون، استاد انگلیسی ناامید کالج که در جستجوی ناامیدانه دنباله رو رمانی موفق است، قوی است. ادیسون تیملین، آنجلا آرگو، دانشآموزی تحسینبرانگیز و معمایی است که استادش را متقاعد میکند تا فصلهایی از کتاب خود را نقد کند. در ابتدا آنجلا ترسو و نامطمئن از خود و حرفه اش با تد صحبت می کند. اما ما تماشا می کنیم که او از یک زن به ظاهر پراکنده به یک زن جوان متین و هدفمند تبدیل می شود و در تمام این مدت با زیرکی لیزری بر جایزه ای که بیش از هر چیز دیگر آرزویش را دارد متمرکز می شود.
همانطور که مربیگری توسعه می یابد، مسائل به طور اجتناب ناپذیری بین معلم و دانش آموز پیچیده تر می شود. در نهایت این رابطه تغییری بی ثبات را از پرورش پیوند مشترک به صمیمیت فاجعه آمیز نقطه اشتعال ایجاد می کند. ریچارد لوین، نویسنده و کارگردان فیلمنامه، پویایی را ارائه می دهد که در آن تشخیص اینکه چه کسی در حقیقت نقش چه کسی را در جستجوی شهرت و ثروت ادبی بازی می کند، به طور فزاینده ای دشوار می شود.
بازیگران مکمل در سراسر جهان بسیار خوب هستند. "ارسال". جین گاروفالو چند استعدادی - یکی از محبوبهای من - در نقش مگدا، همگروه حرفهای و معتمد شخصی تد که باید در اواخر فیلم به تعیین یک حکم سخت در مورد دوستش کمک کند، حس شوخطبعی و رقتانگیز را به داستان میآورد. کایرا سدویک که معمولاً قابل اعتماد است، به عنوان شری، یک همسر کارگر و حامی وظیفهشناس که دنیای راحتش را در پی افشاگری ویرانگر زیر و رو میکند، تحت تأثیر قرار میگیرد. صحنه محوری شام رستوران بین زن و شوهر چیزهای قدرتمندی از هر دوی این افراد است. اما این اجرای سدویک است که بهویژه این لحظات هیجانانگیز را با غم و اندوه و قدرت شدید القا میکند.
"Submission" در تاریخ 2 مارس در شهر نیویورک و در 9 مارس در لس آنجلس همراه با سایر بازارها در سراسر کشور اکران می شود.
دانلود فیلم Submission 2017 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من به عنوان یک متخصص در زمینه تفکر و استدلال اخلاقی، ترجیح می دهم در این نظرسنجی در مورد طراحی فیلم و کیفیت آن بحث نکنم، زیرا قبول دارم که Submission موضوعی است که موضوع مهم تری در مورد اخلاق را مطرح می کند.
ما در اخلاق فردگرایانه دارای نوعی خودسازی بیش از حد هستیم، که در آن خودخواه هستیم و با دنیا از منظر اعتبار دادن به مزایای خودمان روبرو می شویم و متعاقباً آنها را با کوچکترین شیطنت از زندگی خود حذف می کنیم. فرضیات برای افراد دیگر اساس این موضوع در خود محوری نهفته است. پس از آن، مردم باید به عنوان موجوداتی که به همین ترتیب تمایل به اشتباه دارند، موجوداتی که جایگاه بالاتری در انظار عمومی دارند، در عین حال که دارای تعهدات درست تر و اجتماعی بیشتری هستند، اما علاوه بر آن با آزمون های اخلاقی بالاتری روبرو می شوند، دیده شوند. یک قاعده در زبان فارسی وجود دارد که می گوید: «هر که پشت بام بیشتری داشته باشد، برف بیشتری دارد» پس با فرض اینکه افراد مؤثری را به عنوان افرادی ببینیم که ممکن است مرتکب خطاهایی مانند خودمان شوند، با به یاد ماندنی ترین لغزش هایشان، صرف نظر از اینکه چقدر بزرگ و مهم هستند، ما اجازه نده که باشند؛ این در نوعی بی خودی اخلاقی قابل تصور است. در Submission قربانی اساسی معلم است نه دانش آموز، بلکه برای قضاوت اخلاقی فیلم کاملاً به سمت اشتباه پیش می رود. معلمی که در موقعیتی قرار می گیرد که توسط دانش آموختگانش برنامه ریزی شده است و علاقه اش به سرزمین رویایی به اشتباه هدایت می شود. مانند مصدومی که در یک وب اشکال به دام افتاده است.
اما قضاوت افراد و منطقه محلی اطراف او چیست؟ همراهان و همسرش چگونه معلم را اداره می کنند؟ آنها او را طرد می کنند و هیچ کس با او همذات پنداری نمی کند و سعی نمی کند آنچه را که اتفاق می افتد درک کند. با کنجکاوی، او شخصاً در پایان فیلم در حین آهنگسازی میگوید: «باید بپذیرم که از اعتماد آنها دوبرابر شدم.» مسئله این است که این قاعده اخلاقی در روابط دوستانه موجب اخراج و سرخوردگی افراد می شود. ارتباطات از هم جدا میشوند و باعث دلسردی و بهطور شگفتانگیز، خود تخریبی افراد اخراجی میشوند. بدیهی است که ما باید بر اساس معیارهای برابری اخلاقی در خود زندگی کنیم، با این حال باید به همین ترتیب بدانیم که خواهان «بخشش» هستیم. در صورتی که سعی نکنیم از طریق گفتمان، همراهان، دوستان و خانواده، و در کمال تعجب، همه مردم را "درک" کنیم و اساساً آنها را کاملاً خودخواهانه با وجود "خیانت" دیگران، محو کنیم، ممکن است روزی تسلیم این باشیم. استاندارد اشتباه خودمان با این حال، پاسخ برای تنگ نظری، غیریت رحمانی است، که باعث "بخشش" می شود و به افراد میل برای بازگشت به زندگی می دهد. با فرض اینکه بخشی در ساخت Submission داشته باشم، نام آن را به «بخشش» تغییر میدهم و سعی میکنم پیام درست را به تماشاگر فیلم برسانم، نه اینکه تماشاگر را با این اشتباه اشتباه بگیرم و بگویم این جامعه است. و شما نیز همینطور این منطقه ضعیف محلی را تصدیق کنید و بخشی از آن باشید!
دانلود فیلم Submission 2017 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
استنلی توچی نقش معلمی را در مدرسهای غیرقابل توجه بازی میکند (شیوهای که شخصیت او به شما اجازه میدهد آن را بپذیرید، به ندرت یک حرکت رو به جلو از مدرسه مبادلهای است) که او در میانه بین کنسرتها به عنوان یک خالق (و برای "بیمه پزشکی") که از جایی که در حال حاضر در زندگی خود زخمی شده است ناامید است. به نظر میرسد که آنجلا به معلم خسته احترام میگذارد و وقتی گوش او را میگیرد، با فروتنی از او میخواهد که بخشهایی از کتابی را که نوشته است بررسی کند تا نظر او را جلب کند. بدون اینکه او (و در ابتدا، ما) بداند، او در هر لحظه او را کنترل می کند. او حتی اساساً هیچ عاطفهای برای او ایجاد نمیکند (او بعداً بیان میکند که با ایده احساسات نوجوانانه کنار گذاشته شده است)، با این حال در چشمان گوزن او مکیده میشود و به دیدگاهش احترام میگذارد - تا زمانی که با نیازهای او مطابقت نداشته باشد. طولانی تر بیزاری او از جزئیات روزمره گردهمایی های عصرانه و کم مطالعه های مات به او این امکان را می دهد که نگهبانش را ناامید کند و او را به سمت تلاشی دست و پا گیر در اتاق آنجلا بکشاند که برای یکی یا دیگری راضی کننده نیست، به استثنای اینکه او در حال حاضر از این درجه جدید استفاده می کند. صمیمیت برای اینکه اساساً به او سخنرانی کند تا قطعات خود را به نماینده / توزیع کننده خود نشان دهد. هر زمان که این کار برای آنجلا بن بست ایجاد می کند، او بدیهی است که او را به خاطر آزار جنسی سرزنش می کند، بنابراین، در مجموع شما واقعاً متوجه می شوید که این خانم جوان واقعاً چقدر منحنی است و برای به دست آوردن آنچه نیاز دارد به چه کسی آسیب می رساند. شغل های پشتیبان همسر وانیلی توچی و دختر کوچک دوردست برای داستان به وضوح مهم است تا نشان دهد معلم چقدر قمار کرده است، با این حال دختربچه آنقدر لحظه ای به داستان اضافه می شود که دوست داشتنی نیست، و همسر آنقدر بی مزه است که حضور آنها. حتی حیاتی نیست این در بیشتر موارد داستانی است در مورد اینکه چگونه وقتی احساس می کنیم در زندگی مان گم شده ایم، می توانیم به طور مؤثر کنترل شویم، به ویژه زمانی که مطمئن نیستیم هویت خود چیست و چه کاری می توانیم انجام دهیم تا نگاهی کوتاه به اینکه چه کسی هستیم. نیاز به بودن
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.