در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم The Bachelor 1999... لطفا منتظر بمانید ...
مردی جوان برای اینکه بتواند دارایی های پدربزرگش به ارزش 100 میلیون دلار را به ارث ببرد مجبور است دنبال زنی بگردد که حاضر شود با او ازدواج کند...
یک مرد تعهد هراس به دنبال یک عروس، از جمله دوست دختر خستهاش، میرود تا ارث صد میلیون دلاری پدربزرگش را به ارث ببرد.
دانلود فیلم The Bachelor 1999 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یکی از مشکلات رام-کام این است که ما تقریباً همه آنها را دیده ایم. این که در شمال نمایشنامه 80 ساله برادوی بنا شده باشد، ردیابی افکار منحصربهفرد در آنها را سادهتر نمیکند، بهویژه با این فرض که آنها در حال حاضر توسط یکی از بهترین مغزهای کمیک برای صفحه بزرگ تنظیم شدهاند. همه چیز برابر است "لیسانس" به طور غم انگیزی یک مدل عالی برای این نوع خاص از تلنگرهای صمیمانه نسبتاً مرده است. این باستر کیتون بود که بازگشت سرمایه را به ارمغان آورد و نمایش نمونه تئاتر خیابانی کوپر مگرو "هفت شانس" را در سال 1925 وارد فیلم های آمریکایی کرد. علاوه بر این، این هنرمند آلمانی، هاینز رومان بود که در دهه 30 در مورد شغل جیمی شانون برای UFA مشهور تحقیق کرد (قبل از اینکه نازیها دنیای سرگرمی آلمان را تصرف کنند و آن را به یک ابزار تبلیغاتی نسبتاً ضعیف تبدیل کنند). علاوه بر این، بازی واقعی تنها یک انحراف جزئی از تقلید مسخره آمیز قابل توجه "Brewster Millions" است که عملاً موضوعی مشابه را مدیریت می کند. یک هموطن جوان با اراده تا حدی دیوانه وار یک خویشاوند غیر متعارف روبرو می شود. در «لیسانس»، سر پیتر اوستینوف، سرگرمکننده انگلیسی، نقش پدربزرگ دوستداشتنی گوشت را بازی میکند تا کریس اودانل، همراه سابق بتمن، با او سر و کله میزند تا در نهایت با خانم جوانش ازدواج کند. به هر حال، جیمی شانون یک مرد معمولی و بیهیچوجه است که بهعنوان ... کولهای وحشی شناخته میشوند. این تصویر از هر نظر بسیار بدیهی است. اساساً به استیو کوهن فیلمنامه نویسی که با تبدیل جیمی به انسانی قابل قیاس با اسب های خوشحال در پریری های آمریکایی، مانع نویسنده اش شد. این از همه نظر واقعی است، اما در عین حال اولین بار از تاثیرات آشکار متعددی است که فیلم را از هماکنون به سمت شروع و توقفی غیرمنتظره کند میکند. از آنجایی که، اگرچه مردان زیادی میتوانستند دلیل اینکه جیمی فرصتهای خود را بهعنوان یک زنزن قبلی ارج مینهد، درک کنند، او در واقع به عنوان یک رابطه پایدار به ما معرفی میشود. بدون اینکه او هیچ نشانه ای از فرسودگی آن ارائه دهد. او بانوی جوان همراهش آن را تضعیف نمی کند، او به هیچ وجه، به نظر نمی رسد یا خانم های متفاوتی را در نظر می گیرد. همچنین او یک خویشاوندی واقعی دوستی ندارد که مانع از دست دادن او شود. توجیه اصلی برای اینکه چرا او دائماً پیشنهاد خود را به هم می زند این واقعیت است که همه همکارانش در مقابل او قرار گرفتند و شکست خوردند ... خوب ... دقیقاً چیست؟ ما هرگز نمی توانیم بفهمیم که این کلت به نام جیمی واقعاً چیست. با در نظر گرفتن همه چیز، آخرین وصیت پدربزرگش او را به یک ازدواج قوی 10 ساله سوق می دهد که کمتر از چند فرزند ارگانیک به دنیا می آورد تا کارخانه فرآوری خود را از پیشنهاد به کنسرسیومی ناشناس نجات دهد. در حال حاضر، جیمی واقعاً نگران است، به این دلیل که باید در کمتر از دو روز، همراه بانوی جوانش آن را متقاعد کند که او عاشقانه واقعی اوست و بنابراین شخص اصلی برای ازدواج اوست. زمانی که تلاشهای نسبتاً رقتانگیز او برای بمبگذاری پیشنهادی، باید شعلههای قبلیاش را کشف کند تا شرایط پدربزرگش را به موقع برآورده کند، اما واضح است که یک بار دیگر او شکست میخورد. در نهایت، وقتی با ستارههای بازدیدکننده ظاهری مانند ماریا کری به عنوان خواننده نمایش ایلانا یا بروک سیفگاردز در نقش دختر خون آشام روحانی که قرار است جیمی را با کسی که تمام شده ازدواج کند، آشنا میشویم، داستان شروع به جذاب شدن میکند. در هر صورت، مردان سالخورده پشت صحنه - ادوارد اسنر، هال هالبروک و جیمز کرامول - بهترین صحنه ها را دریافت می کنند، تا اینکه بالاخره کریس اودانل باید دیوانه وار تا آنجا که ممکن است دور شود - که توسط حدود 500 خانم تعقیب می شود. با هر سن، اندازه، ملیت و تمایلات جنسی (با احتساب بخشی از درگ کوئین های معروف جاده کاسترو) در سرتاسر دامنه های اطراف خیابان بازار سانفرانسیسکو به یاد پایان فیلم منحصر به فرد باستر کیتون. با این حال، و هنوز هم، در پایان روز، گری سینیور قادر نیست یا قادر به جمع آوری صحنه درول وحشی در یک خط یک نفره سرگرم کننده واقعی نیست. با در نظر گرفتن همه چیز، رنه زلوگر که در تمام طول فیلم زیاد ناله میکند یا مشروب مینوشد، گفتار نسبتاً بیهودهای را به خانمهای بیپرده منتقل میکند که اعتماد داشتند به همسر سعادتمند یک مغول تبدیل میشوند. به طور مشابه، در تمام طول فیلم تعجب میکنیم که چرا جیمی اساساً نمیتواند این بدیهیات را بپذیرد - به ویژه اینکه او آن را دوست دارد و باید با او ازدواج کند - ما هرگز واقعاً متوجه نمیشویم که چرا آن کاملاً از او ناامید شده است. خوب، او این "لیسانس" را دارد - نگاه کنید. چه چیزی؟ توضیح اصلی که ما معرفی می کنیم به یاد ماندنی ترین پیشنهاد او است که با کامنت ناامیدانه "تو برنده می شوی" پایان می یابد. عبارتی که کمتر از چند بار در داخل 15 فیلم تکرار می شود. این یک مدل عالی برای زمان بندی وحشتناک کلی فیلم است که حاوی گفتمان های تکراری بیش از حد و شرایط بسیار کمتر سرگرم کننده ای است که نمی تواند آن را به یک تقلید واقعی واقعی تبدیل کند. به سختی هیچ دقایقی حیاتی - مانند صحنه تعقیب - برای ساخت The Bachelor بیش از یک فیلم استاندارد هالیوودی وجود دارد.
دانلود فیلم The Bachelor 1999 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
باید اعتراف کنم که دقیقاً برای دیدن «لیسانس» هیجانزده نبودم. در هر صورت، با بارگذاری زمانهای قطع و کارهای دیگری که باید انجام دهم، متوجه شدم که باید آن را انجام دهم، صرف نظر از اینکه چه چیزی تشدید میشود. فکر می کردم این یک کمدی رمانتیک باشد. یا از طرف دیگر، به هر حال من فکر می کردم، اما بعداً معلوم شد که من درست می گویم. یک کمدی عاشقانه بود. «لیسانسه» با صحنهای از اسبهای اسبدار (پونیها، نه وسایل نقلیه) شروع میشود که در زمینهای غربی تلو تلو تلو میخورند، در حالی که کریس اودانل («بتمن و رابین») معاینهای از مردان را برای اسبها به تصویر میکشد که سعی میکنند در حین جستجوی اسبها آزادانه فرار کنند. «علفهای شیرین»، در عین حال تلاش میکند تا طناب نکشند. استفاده از بازنمایی در کل داستان شباهت عجیبی به فیلم دیگری دارد (اکنون در سینماها) که از رویه ای مشابه استفاده می کند. گوشت واقعی داستان با آقای اودانل شروع می شود که در نقش جیمی شانون، یک مرد مجرد (duh) بازی می کند. در آن زمان، او در حال تلاش برای خداحافظی نهایی با نیمه بهتر خود در غذاخوری است در حالی که در غرفه ای نزدیک به یکی از آن که آن را نگه می دارد، با بازی رنه زلوگر (که نامی عجیب دارد) نشسته است. پس از جدایی جیمی، آن با او بازی می کند و به طرز عجیبی شروع به قرار ملاقات می کنند. در حال حاضر، باید بگویم که با پیش بینی اینکه اودانل باید یک سرگرم کننده چوبی باشد، وارد تئاتر شدم، اما شوکه شدم. او در هر حال قابل احترام است. من نمی توانم چیزی شبیه به زلوگر بگویم که صدای تشدید کننده، اخم های آزاردهنده و فقدان احساس آزاردهنده، بدیهی است که آزاردهنده بود! جی فیلم دیگر این فرهنگ اصلی را دارد ("من هرگز رها نمی کنم، جک!")؟ با این حال، در کنار او، بازی به طور کلی خوب است.
به هر حال، داستان همچنان به معنای قرار قرار گرفتن آن و جیمی، و بیرون راندن همه همراهان جیمی از هدست مردانه بیهدف است. ترس از موقعیت ها: پرتاب دسته گل. در نهایت آن آن را دریافت میکند و جیمی، چون تعهد هراسی دارد، نیازی به ادامه دادن آن ندارد. او در راهروی استخری که در اختیار دارد سعی می کند از بسیاری از متخصصان نزدیک خود مشاوره بگیرد. یکی از این متخصصان، اد اسنر است که به طور فولیکال آزمایش شده است (برای من مهم نیست که شما در مورد او چیزی نمی دانستید)، که سعی می کند کمک کند، هر چند که نادیده گرفته شود. در زمانی که جیمی با آن در یک کافه شیک و صمیمانه است، او به خواستگاری خنجر می زند. جملات نشاط آور: "شما برنده می شوید." آن تیک زده است. او به تماسهای او پاسخ نمیدهد و به سه هزار گل رز که از او میفرستد توجهی نمیکند. سپس، در آن نقطه، پدربزرگ جیمی از دنیا می رود. در حال حاضر، امکان اساسی پدربزرگ برای نوه اش این بود که طبق وصیت پیرمرد ازدواج کند و تولید مثل کند. به جز اگر جیمی با یک خانم جوان ازدواج کند، مدت زیادی با او زندگی کند، برای همه مقاصد دائماً با او وقت بگذراند و بچه هایی از او داشته باشد، نمی تواند میراث را جمع کند. میراث؟ خوبه نه زیاد فقط 100000000 دلار! بنابراین در حال حاضر جیمی دیوانه است. او یک شانس آخر را برای پیشنهاد دادن به آن تلاش میکند، اما بهعلاوه از بین میرود، زیرا جیمی نمیتواند چهره مناسب بازی را برای پیشنهاد خود ذخیره کند. آن به همراه خواهرش در یک خلوتگاه ناپدید میشود و جیمی از هر خانم جوانی که در هر زمانی که قرار بود میخواهد بخواهد با او ازدواج کند. این کپرها گاهی اوقات سرگرم کننده هستند، زیرا جیمی شش یا هفت خانم را می گذراند و مدام برای یک پاسخ "نه" می گیرد، یا به مراتب برتر، یک سیلی یا مدلی از خودش که در آتش است. جالب ترین جنبه این صحنه ها این است که زن و شوهری از خانم های جوان ستاره های بزرگ هستند. جنیفر اسپوزیتو نقش دافنه یک پلیس را بازی می کند. بروک سافگاردز نقش باکلی، بانوی جوانی را بازی میکند که به عروسی جیمی نزدیکتر میشود. بهترین حضور، ایلانا بود، با بازی محبوب ترین "Heartbreaker"، ماریا کری، که به طرز تکان دهنده ای نقش یک خواننده را بازی می کند (چه کسی فکرش را می کرد؟). خط اصلی داستان از آن نقطه به بعد، تلاش جیمی برای ارتباط با آن است، در حالی که هر یک از متخصصان در لابی استخر او به سادگی نیاز دارند که او را به هم متصل کند، زیرا بدون پول نقد، مکان بسته می شود. این یک آزمون مهارت و استقامت است، زیرا ازدواج باید تا ساعت 6:05 بعد از ظهر در جشن تولد 30 سالگی جیمی انجام شود! چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا آنها به موقع موفق خواهند شد؟ آیا کسی به آن فکر می کند؟ من نه، بدیهی است. این از آن نوع فیلمی نیست که یک نفر بتواند به سادگی آن را پایین بکشد و تماشا کند. شما واقعاً می خواهید که یک فرد منتقد از "لیسانس" قدردانی کند. مردم، شما باید نیمه بهتر خود را به این سمت ببرید، به هر طریق دیگری قدر آن را نخواهید دانست. هنگام تماشای این فیلم، اساساً برای نیمه اصلی، حمایت می خواهید. از آن نقطه به بعد زنده می شود، اما در صورت عدم وجود کسی که شما را احیا کند، در کل کار استراحت خواهید کرد و دست اندرکاران در تئاتر ساختار شل و ول شما را در یک بسته قرار می دهند و شما. در سطل زباله بیدار خواهم شد
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.