در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم The Dreamlife of Angels 1998... لطفا منتظر بمانید ...
دو زن بی پول با چشم اندازهایی متفاوت در شهر لیل با هم دوست می شوند. "ماری" عاشق جوانی ثروتمند می شود. او به تدریج رویای زندگی با او را می بیند اما وقتی "آیزا" سعی می کند به او اخطار دهد رابطه دوستانه شان به هم می خورد...
دانلود فیلم The Dreamlife of Angels 1998 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در نهایت دیدار شبانه برای ارزیابی افراد خود، پیش جشن با "زندگی خیالی فرشتگان" اریک زونکا آغاز شد. این یک دیدگاه مرثیهآمیز در مورد ایده خویشاوندی است که فیلمسازی زونکا به شیوهای جدید به آن کمک میکند. دو همراه فیلم، ایسا و ماری، در مک جابز خود به عنوان فاضلاب ملاقات میکنند و بیتفاوت، بدون تداعی یا احساس واقعی، همدم میشوند. همانطور که آنها تلاش می کنند - گاه و بی گاه با دلتنگی و اغلب با کسالت - شرایط کمی بین آنها شکل می گیرد. از همان ابتدا، ایسا از دست ماری برای نیازهای ساده غذا و پناهگاه زندگی میکند، اما در درازمدت، آیسا متوجه این شرایط میشود و تلاش میکند از طریق آشفتگی شخصی ماری از او حمایت کند. این چیز مشهور شرکای بی نقصی نیست که بخش های گم شده خود را ردیابی می کنند، با این حال حال و هوای واقعیت را دارد، یک دستاورد داستانی که به طور قابل توجهی به سختی به دست آمده است.
ایسا [اعدام قطعی توسط الودی بوچز، که ما ممکن است به سختی از نقد آگاهانه آندره تکین، "نیارهای وحشی" و غم انگیز "کلاب شده تا مرگ" اثر یولانده زائبرمن] درک کند] کسی است که مجموعه ای از تجربیات و تجربه های خیابان پشت سرش را دارد. با کوله پشتی، سفت به نظر می رسد اما له نشده است. به نظر می رسد که او نمونه های جاده را به خوبی انتخاب کرده است و این به او لذت عمیقی می دهد که از طریق موهای هک شده و صورت تمیز او منتقل می شود. ماری [ناتاشا رگنیر] هرگز لیل خیس و کم نور را ترک نکرده است و به ندرت به ایجاد تفاوت با این واقعیت فکر کرده است. او شکوه واقعی ظریفی دارد که آن را درک نمی کند یا اغلب درباره آن فکر نمی کند. ما نمی فهمیم که او اغلب در مورد چه فکر می کند. زندگی تا این لحظه او را نادیده گرفته است و او آمادگی یا تمایلی برای تلافی ندارد - این به سادگی به او کمک کرده است که دور شود. او بی گناه نیست، با این حال او فقط یک خشم پراکنده در انبار محافظت شده خود دارد، نارضایتی از اینکه او به دنیا، ایسا و در نهایت بر روی خودش می چرخاند. او به من کمک زیادی کرد تا بیلی وینسنت گالو را در «بوفالو 66» به یاد بیاورم.
ماری در خانه نشسته است برای مادر و دختر کوچکی که پس از تصادف خودرو در کلینیک هستند. این یک جزئیات ساده برای ماری است - او هیچ علاقه ای به آنها یا سرنوشت آنها ندارد. این به سادگی برای او یک خانه است. ایسا دفتر خاطرات دختر کوچک ساندرین را ردیابی می کند و با در نظر گرفتن این که مطالعه آن باعث می شود به طور فزاینده ای به او نزدیک شود زیرا او و ماری به تدریج از هم جدا می شوند. او سرانجام به کلینیک پزشکی می رود تا همراهی را که به ندرت ملاقات کرده بود ملاقات کند و متوجه می شود که ساندرین تنبل دراز کشیده است. در واقع هیچ کاری ایسا نمی تواند برای او انجام دهد. آنها چیزی بین خود ندارند به استثنای آنچه عیسی در مورد ساندرین از این دفتر خاطرات می فهمد. با این حال، متوجه میشویم که چیزی بیش از آن چیزهای بیاهمیت وجود دارد که آنها را به هم متصل میکند. ساندرین و ایسا خانمهای جوان گمشدهای هستند، همانطور که عیسی و ماری همنوع جایگزینی از خانمهای جوان گمشده هستند. به سراغ ایسا می آید تا دفتر خاطرات ساندرین و خودش را ادامه دهد. این نشانه امید یدکی فیلم است.
در حالی که عیسی با تضاد وجودی برای ماندن بر فراز آب و توسعه بیشتر نقش خود که توسط خرده پاره شده است، روبرو می شود، زندگی ماری شروع به از هم پاشیدگی می کند - ابتدا در لبه ها و سپس با تخفیف . او به سادگی بدون ترتیب شناور می شود. ناراحتی او سقوط او در دنیای تجارت است. به طور تصادفی، او با کریس ویران شده [یکی از سرگرمی های جوان شماره یک من، گرگوار کالین] ملاقات می کند، یک عکس داغ این دریاچه لیل است. برای عیسی [و برای ما] واضح است که او می خواهد از او عبور کند و او را به کناری پرتاب کند، با این حال شیفتگی ماری از این واقعیت غافل است. بهتر است ماری بهتر بداند. در ابتدا، او بهبود می یابد. به هر حال او نمی تواند با کریس مخالفت کند. چارلی، مرد دیگری که به طرز تهدیدآمیزی بزرگ و در عین حال حساس او، چهره مهربانتری از محبت به او نشان میدهد، اما ماری در این مورد نمیتواند جلوی خودش را بگیرد. شما نمی توانید با آن مخالفت کنید - دیگری که ضربان قلب شما را تندتر می کند. این نوعی محبت است که ما به آن اعتماد داریم اما اغلب چنین نیست.
این یک تصویر جالب از شروع، توسعه و پایان یک دوستی است. چیزی غیرقابل انکار فرانسوی در آن وجود دارد و به طور همزمان، غیر فرانسوی. پر از فضا است. آهنگ آن از هیچ وجه موزیکال فیلم های آمریکایی غایب است و به شیوه فرانسوی مجاز مه آلود است. با این حال، ما نیز جذب می شویم - ما فقط تماشاچیان اینجا نیستیم. فیلمبرداری The Dreamlife of Angels توسط اگنس گدار، فیلمبردار کلر دنیس، در فیلم The Dreamlife of Angelsهای «نمیتوانم بخوابم» و «ننت و بونی» از جمله فیلمبرداریهای عالی است. دوربین او بسیار زنده است. او این استعداد را دارد که ماهیت درونی یک فرد را نیز مانند هر کسی که من می توانم تصور کنم، درک کند. فکر می کنم به این دلیل است که او صحنه ها را روشن می کند. فیلمهای او بدون تکلف و در عین حال منظم هستند (شاید فقط یک توقف یا یک توقف و نیمه) - چنان به همان اندازه که سایهای وجود ندارد، و بدون شک هیچ نقطهای کسلکننده برای پنهان کردن وجود ندارد. Zonca و سرگرم کننده ها باید متوجه شوند که هر ظرافت در حال ضبط است و آنها باید گزینه ای را برای یافتن روحیه شخصیت خود در لبه انتخاب کنند. این یک موفقیت تکان دهنده برای اولین فیلم است.
دانلود فیلم The Dreamlife of Angels 1998 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
ایسا بانوی جوان فرانسوی است که به لیل می آید - با کوله پشتی - در تعقیب مردی که با او رابطه داشت و شاید برای ماندن از او استقبال کرده بود. او آنجا نیست، بنابراین او خط جدیدی از کار در یک کارخانه خیاطی پیدا می کند و با ماری ملاقات می کند. عیسی در خیاطی وحشتناک است و شغل خود را از دست می دهد، بنابراین ماری در مبارزه ترک می کند. عیسی با ماری به یک کانکس نقل مکان می کند، یک اتاق زیر شیروانی که توسط زنی که با دختر کوچکش تصادف کرده است، تصاحب می شود. ماری در این مدت در آنجا زندگی میکند.
خانمهای جوان، همراهان عزیزی میشوند، یا احتمالاً به نظر میرسند. عیسی کندتر از ماری و بی هنرتر است. ماری متشنج و عصبانی است و احساس می کند عیسی زودباور است. آنها با هم بیرون میروند و چند مرد را جمع میکنند که در یک کلوپ رقص میچرخند. ماری یکی را می خوابد، در حالی که عیسی از نظر فیزیکی درگیر نمی شود، اما با آنها صمیمانه می ماند. خانمهای جوان به یک مرکز خرید میروند و با مردان جذابی که در حال گشت و گذار هستند، یک بازی تحریککننده انجام میدهند. آنها آنها را دنبال می کنند و آنها را پیشنهاد می کنند - پرانرژی، هر چند بدبینانه. در پایان، یک نفر را در حالی که سوار SUV خود میشود دنبال میکنند، و زمانی که ماری پیاده میشود، ماری چراغ جلویش را میشکند. آنها می دوند.
مادر ماری برای مدتی ظاهر می شود، و مشخص است که ماری از او متنفر است. او تمام می شود که به مادرش پول نقد بدهد. او 4 سال است که پدرش را ندیده است، و به وضوح چیزی کسل کننده از مدت ها قبل وجود دارد. شاید همخونی؟ شاید اخراج از پدر ویروس؟ این واقعیت که ماری از مردان بیزار است، این را آشکار می کند. او با آنها دراز می کشد، اما به خود اطمینان دارد که در برابر جذابیت های آنها مقاومت می کند.
عیسی مخفیانه به چیزهای محرمانه کاندو سر می زند و به سراغ دفترچه ای می رود که توسط دختری که در حالت افراطی تشکیل شده است. بی حالی عیسی توسط آن هیپنوتیزم می شود و شروع به زنده ماندن از آن می کند. او به کلینیک پزشکی می رود و ادعا می کند که یکی از اقوام است و بانوی جوان را ملاقات می کند: ساندین. همانطور که او به انجام این کار ادامه می دهد، می بینیم که ایسا همه چیز را برای هر کسی که ممکن است در مجاورت باشد تحمل می کند. ماری، دوباره، مال خود را در گودال وجودش پنهان می کند.
ماری در حال دزدیدن یک کت گران قیمت از پوست گوساله پیدا می شود. یکی از تماشاچیان به او پیشنهاد میکند که هزینه آن را بپردازد تا او را از اتهام باز دارد. معلوم می شود که او همان مردی است که نور مه او را له کرده است، اما او او را درک نمی کند. او مدعی باشگاهی است که معشوقهاش در آن بازی میکند. او را برای نوشیدنی بیرون می برد، هر چند دور از شکرگزاری از او بیزاری می کند. ما در حال حاضر ماری را به عنوان کسی می بینیم که وقتی احساس ناتوانی می کند به او حمله می کند. او علاقه مند است. او ثروتمند است، عادت دارد هر چیزی را که ممکن است بخواهد بدست آورد. او سعی می کند او را ببوسد و او صادقانه دنبال او می رود و نوشیدنی اش را به سمت او پرتاب می کند. با وجود این، او را به خانه می برد.
ایسا سرگرم می شود که ماری مردی را که وسیله نقلیه اش خراب کرده اند را بازگردانده است، و تصور می کند که ماری با وجود طبقه بالا دست به آب دهان می زند.
br/> در عوض ماری با او همکاری می کند. او در باری که او در اختیار دارد ظاهر می شود و وقتی یکی از همراهان خانمش با تعارف با او صحبت می کند دنبال او می رود! او را به اقامتگاهی می برد و با او رابطه جنسی برقرار می کند. او را برای مدتی دور می کند، اما معلوم می شود که او بیشتر تحریک می شود و در نهایت آنها درگیر روابط جنسی می شوند - مانند گربه سانان! زمانی که ایسا میفهمد که ماری درگیر است، افسرده میشود. آیا این حقیقت دارد که او حسود است یا نه؟ شاید! به احتمال زیاد او می داند که کار به کجا ختم می شود و باید ماری را از تشدید نجات دهد. در هر صورت، ماری، درست مثل سبک محافظتی اش، کلامی دنبالش می رود و بعد با تیغ او را به خطر می اندازد. عیسی نقل مکان می کند. در حال حاضر متوجه می شویم که عیسی ثابت است و ماری یک شخصیت حاشیه ای بسیار منطقی است که برای نزدیکی بدون درخواست مالکیت مجهز نیست! در پایان آنها به سمت دیگری حرکت می کنند. ایسا متوجه می شود که به طور قابل تصور، دیدارهای او با ساندرین به او کمک کرده است. در صحنهای گویا در کلینیک اورژانس، او به سمت ورودی اتاق ساندرین حرکت میکند، پس از شنیدن اینکه مراقب پزشکی به او میگوید که میخواهد با او کمک کند، هر چند شانهاش را بالا میاندازد، پشتش را برمیگرداند و میرود. ما او را در جادهها میبینیم که پوزخند میزند، آشکارا از دستیابی به چیزی هیجانزده است، اما به طور مشابه برای به پایان رساندن مسئولیت آماده نیست. ماری با پریدن از پنجره زندگی خود را می گیرد، همان طور که ایسا برای آخرین بار به طور کامل او را جستجو می کند.
The Dreamlife of Angels ما را به زندگی این زنان می کشاند. ما درک می کنیم که آنها چقدر برای زندگی به عنوان خانم های مجرد طبقه پایین آماده هستند. عیسی، که در ابتدا از همه جهات هوشیار است، روحیه دارد. ماری یک روزنه خالی دارد که مملو از سم است، از خود بیزاری به بیرون، در دنیایی که از آن بیگانه شده است. در اینجا هیچ تبلیغی وجود ندارد، هیچ پیام سنگینی وجود ندارد، صرفاً روایتی قابل توجه از روال روزمره تجربه شده در دیوانگی آرام وجود دارد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.