در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم The Electric Horseman 1979... لطفا منتظر بمانید ...
"سانی استیل" که در گذشته ستاره نمایشهای سوار کاری بود،اکنون تبلیغات مواد غذایی را بر عهده دارد.وقتی او متوجه می شود که به اسبش دارو داده می شود به همراه او راهی بیابان می شود و...
یک ستاره سوارکاری که از دوران اوج خود دور شده ، اسب شرکتش را میدزدد و به صحرا میرود و یک گزارشگر حیرتانگیز او را همراهی میکند....
یکی از ستاره های سوار بر اسب ، اسب شرکتش را می دزدد و سوار بیابان می شود و یک خبرنگار تند هم او را همراهی می کند.
دانلود فیلم The Electric Horseman 1979 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
با توجه به این واقعیت که این یک سالماگوندی از اجزای طبیعی است، باید مقداری پتانسیل در طرح وجود داشته باشد. داستان شخصی وجود دارد که از دام پیشرفت انسانی و درخشش آن برای واقعی بودن در مالفروشیهای معمولی دور میشود. "Lonely Are the Brave" یک مدل است. آیا بهتر است به «هاکلبری فین» اشاره کنم؟ سپس، در آن نقطه، شخصی است که تمام اعتبار قابل تصور را به دست آورده است و در حال حاضر از آن نقطه معین گذشته است، مست می شود و پس از آن یک بار دیگر مانند «راکی ۲» «خود را پیدا می کند». یا دوباره «راکی سوم» بود؟ من غفلت می کنم. در هر صورت، مدلهای دستهای وجود دارند که در اتر حرکت میکنند. "جیم تورپ: همه آمریکایی." به همین ترتیب داستان یک فرد تا حدودی احمق و در عین حال عادی وجود دارد که توسط یک زن جذاب و مدرن با نقشه خودش تعقیب میشود و قبل از اینکه اشتباه او را بفهمد، او را دوبار تلاقی میکند. این نقطه قوت کاپرا بود. «Meet John Doe» ارائه میشود.
قطعات خیلی به هم نمیرسند. ردفورد با وجود این واقعیت که تلاش خوبی انجام می دهد، قطعاً یک هک نیست. او یک سوارکار اسب سواری در سگ های برتر است، اما ما در مورد توانایی هایی که در آن دخیل هستند مهارت نداریم. فورتونا او را مجذوب خود کرده است و در حال حاضر تصویر خود را بر روی جعبههای غلات صبحانه، نوشیدن آن و سوار شدن بر صحنه لاسوگاس با لباس جعلی خشخش گاو که مانند درخت کریسمس روشن شده است، کم شده است. دو نفر از همراهان او - - هر یک از آنها آقایان محترمی مانند ویلی نلسون - - متفکر هستند، اما در هر لحظه به جز ثابت ماندن چه کاری می توانند انجام دهند؟ این قطعه ادامه دادن، سوار شدن در مقابل تماشاگران با لباس برقی، برای ردفورد بسیار است. او کلاه خود را برای گروه تکان می دهد در حالی که عمداً اسب پونی را از طریق عمل شخص دیگری عبور می دهد، از ورودی، به جاده، و به طبیعت وحشی می رود، فقط او و ستاره در حال ظهور که نامش غیرمنتظره است.
جین فوندا ، یک مجری تلویزیون عزیز، جایی که او را پیدا می کند و با او همراه می شود، منتظر داستانی است، یادداشت برداری می کند، او را با ظرافت ضبط می کند. به هر حال، استرس نداشته باشید. بعد از اینکه آنها چندین شب دور آتش گودال گشتند و با یکدیگر آشنا شدند، و بعد از اینکه واقعاً، اگر غیرواقعی، با یکدیگر آشنا شدند، او میفهمد که ارزشهای بد شهری که او به آن اشاره میکند، طغیانکننده هستند.
رئیس و اکثریت افراد دیگری که شامل آنها میشوند، داستان را بیحس کردهاند. افراد بدخواه که به حمایت های ردفورد می پردازند، از آن دسته افرادی هستند که به عنوان "کت و شلوار" شناخته می شوند. همه آنها عینک می زنند، اکثر آنها خسته به نظر می رسند، چند نفر مضحک به نظر می رسند، و هر آنچه که رئیس، جان ساکسون، فکر می کند، فکر درستی است. افراد بزرگ روستایی هستند. علاوه بر این واقعیت که آنها کاملا تمیز هستند، پیراهن را از پشت خود به شما می دهند.
ردفورد کمک زیادی نمی کند. او بسیار گوشه گیر است - "بله" و "نه" - و این پایان خط خوب است، اما وقتی به خانه نزدیک می شود به نظر می رسد خوش اخلاق است. او نسبت به آن پیشرفت نشان داده است. جین فوندا با در نظر گرفتن سن او بسیار عالی به نظر می رسد. در حالی که او یک کلاه پشمی بر روی گوش هایش کشیده است، و با نگاهی گشاد به ردفورد خیره شده است، به نظر می رسد یک دختر زیبا سیزده ساله با دندان های بزرگ است. با این حال، واقعاً متقاعد کننده نیست. به ندرت این باور را از دست میدهید که در حال تماشای اجرای دو هنرمند در مقابل دوربین هستید.
من مدام به این فکر میکنم که آیا آنها برای تبلیغ این موضوع مشکلی داشتهاند یا خیر. گروه هدف مشخصاً شهرنشینان یا ساکنان نیستند، بلکه افرادی هستند که در مزرعه های کوچک یا املاک مجزا زندگی می کنند و دوست دارند تعقیب کنند. علاوه بر این، سازندگان از چه کسانی برای درگیر کردن این افراد بزرگ استفاده می کنند؟ رابرت ردفورد، هیپی شماره یک و هانوی جین. یا از سوی دیگر - - در واقع، می توان تصور کرد که سازندگان به پایین تر از آن اشاره کرده اند. شاید هیچ چیز در مورد ردفورد و محیط زیست، یا فوندا و جنگ ویتنام نمی دانست. نمیدانم روی چه کسی تمرکز میکردند، اما در مورد من، یک ضربه ساده برای طفره رفتن بود.
ویلی نلسون نقش کوچکی دارد و او یک مشکل است. من مدتها قبل، در دوره تین ویتمن و هنک تامپسون، علاقه به موسیقی خانگی را از دست دادم. "مفتخرم که یک Okie از Muscogee هستم" آن را برطرف کرد. اما در اینجا ویلی نلسون در حال رانندگی یک وسیله نقلیه دست ساز بزرگ است که فقط سوخت زیستی مصرف می کند. اکثر آقایان محترم انتخاب کنندگان گیتار را ترجیح می دادند تا اینکه به آنها اعتبار داده می شد، اما نلسون تمایل داشت به دنبال صداهای پیش بینی نشده عمیق باشد. مرد بزرگ، ویلی.
دانلود فیلم The Electric Horseman 1979 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
The Electric Horseman در زمان خود مشهور بود، با این حال، به استثنای صحنه شگفتانگیز تعقیب، تلفیقهای نامعقول متعدد و کمبود طنز و فعالیت را تجربه میکند. قدرت ستارگان، آهنگ های ویلی نلسون، منظره و یک فیلمنامه متفکرانه آن را از غیرقابل توجه بودن نجات می دهد. من دیدم که ارزیاب های زن به طور کلی به آن امتیاز بیشتری نسبت به ارزیاب های مرد می دهند. من گمان میکنم که این به دلیل برجستگی رابرت ردفورد در بین زنان باشد.
من میگویم که ردفورد، به عنوان سانی استیل، عالی به نظر میرسید، همه با چراغهای کوچک بر روی لباس خشخش گاو بسیار عجیبش روشن میشدند. او سوار مزرعه شد: یک نابغه در دنیای رودئو، و با تصویر خود در هر مورد از غلات صبحانه مزرعه، که برای تبلیغ آن به او پول زیادی پرداخت می شد. در هر صورت، در حین گشت و گذار خود در مزرعه، سرانجام، اسب خود را از روی گچ افتاد. او در اواخر به عنوان یک سوارکار رودئو استعفا داده بود و هیچ انرژی واقعی برای موقعیت ساده جدید خود که سخاوتمندانه جبران شده بود احساس نمی کرد. در یک جلسه، او حتی قبول می کند که هرگز این جو را نمی خورد. بنابراین، او به یک الکلی تبدیل شده است.
اما او نسبت به اسب مسابقه معروف احساس ناامیدی می کند: ستاره در حال ظهور، او به او داده می شود تا در نمایش های عمومی خود سوار شود. ساق پا آسیب دیده ای داشت که تحت مراقبت قرار نمی گرفت و برای آرام کردن آن آرامبخش تجویز می شد. به این ترتیب، او صحبت کرد. او با لباس نمایشی فوقالعادهاش، با چراغها و ستاره در حال ظهور شجاع روی صحنه، پشت گروهی از خانمهای جوان در حال حرکت، آوازخوان و سپس در میان جمعیت، و بیرون از ورودی قلعه سزار، لاس وگاس، در خیابان مرکزی ظاهر شد. و به صحرا رفت، تا اینکه به محل زندگی متروک یکی از همراهان رسید. در اینجا، او به هر نحوی چیز دیگری می پوشد و کمپ را به دست می آورد، به هر طریقی؟ تغییر بیش از آن به یک تریلر اسب! او احتمالا Rising Star را به نقطهای در جنوب یوتا که با آن آشناست میبرد، جایی که اسبهای وحشی معمولاً سرگردان میشوند و او را تخلیه میکنند. دیوانه!
در همین حین، هالی (جین فوندا) ستون نویس زورمند تلویزیونی روی یافتن او و گرفتن فیلم ویدیویی با او تمرکز کرده است تا بفهمد چرا او این حقه را انجام داده است. به طور باورنکردنی، پس از دریافت نکاتی از همراهانش، او را پیدا می کند. بدیهی است که در ابتدا از این که او کارش را قطع کند عصبانی است. به هر حال، در نهایت، او به او انگیزه می دهد تا آنچه را که نیاز دارد انجام دهد. او ویدیو را به وگاس برمی گرداند، آن را به همراهان و رهبران شرکت نشان می دهد، سپس در تلویزیون نمایش داده می شود. سپس، در آن نقطه، او به جستجوی او می رود، و، به طرز باورنکردنی، یک بار دیگر او را پیدا می کند. او حتی به عنوان یک سوار در تریلر کمپینگ/اسب خود شناخته شده است. آنها سوار یک شهر می شوند، اما پلیس در گذرگاه اصلی مشخص شده است. بنابراین، سانی تصمیم میگیرد ستاره در حال ظهور را بیرون کند، و او را از شهر شجاع کند، و سپس به هالی اجازه دهد تا بداند که مسافر را کجا ببرد تا با او ملاقات کند. تعقیب شگفت انگیزی توسط چند ماشین جوخه و رزمناو دنبال می شود. متوجه نشوید که چگونه ستاره در حال ظهور، با یک پای وحشتناک، به ضرب و شتم هر یک از دنبال کنندگان خود ادامه داد. به طور باورنکردنی، او با هالی ملاقات می کند، جایی که او به او توصیه کرد که برود. او انتخاب می کند که اکنون آنقدر خطرناک است که حتی به رفتن در کمپ فکر نمی کند، بنابراین آن را رها می کند و آنها شروع به قدم زدن می کنند، هالی با کفش های نامناسبش. آنها از یک خانه جدا شده عبور می کنند. ساکنان با دیدن داستان سانی در تلویزیون، روحیه خوبی دارند. به این ترتیب، او آنها را در تریلر اسب خود قرار می دهد و آنها را بیش از نیمه راه به جایی می برد که سانی باید برود. در حال حاضر، آنها نیاز به پیاده روی یا سوار شدن دارند، در مورد هالی، مایل های باقی مانده. در هدف آنها، همانطور که تضمین شده است، سانی پونی را تحویل می دهد، که برای به دست آوردن یک گروه وحشی عجله می کند. سانی و هالی به هر طریقی به شهر برمی گردند و از آخرین بوسه به جهات مختلف می روند. سانی خوش شانس در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری شناخته شده است.
این اولین فیلم از تعداد زیادی فیلم هالیوودی بود که ویلی نلسون به عنوان همراه سانی در آن شرکت کرد (و هنوز هم دارد). بخشی از شناخته شده ترین آهنگ های او در پشت صحنه شنیده می شود، عمدتاً در قسمت اولیه.
یکی دیگر از ویژگی های من دیدن والری پرین بود که نقش سابق سانی را بازی می کند. من، چه ناک اوتی! واقعاً افتضاح بود که نتوانستیم تعداد بیشتری از او را ببینیم، با این حال، در هر صورت، ما جین را داشتیم.
دانلود فیلم The Electric Horseman 1979 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
The Electric Horseman یک فیلم بسیار قدیمی برای دهه 1970 است. این یک بازدید مجدد از نوع فیلم ساخته شده در روزهای بی گناه تر هالیوود است و ممکن است بدون زحمت وسیله ای برای سرگرمی هایی مانند گری کوپر باشد. چیزی در مورد فیلم وجود دارد که از کمبود جنسیت، زبان افتضاح و طبیعت بیعیب از طرح «که هرگز در زندگی واقعی رخ نمیدهد» برایش فوقالعاده سالم است. فیلمی که در آن به دنبال یک اسب میکشید، ذاتاً چیزی بیعیب در آن خواهد داشت. در واقع، حتی اولین نما از یک پونی در حال دویدن، اساساً همان نما اولیه فیلم سیدنی پولاک قبل از فیلم They Shoot Ponies Don't They است، ظاهراً کاملاً متفاوت است.
مونتاژ آغازین روایات ستاره بازیسازی، سانی استیل (رابرت ردفورد) را فهرست میکند. داستان صعود و سقوط که طنین انداز آخرین سخنان والتر ماتائو در چهره ای در گروه است. سانی، یک چهره واقعی در حال حاضر فقط یک طلسم برای کالایی است که حتی از آن استفاده نمی کند. او در دنیایی از بی اهمیتی های شرکتی گرفتار شده است. هیچ چیز غیرمنتظره ای نیست که فیلم در لاس وگاس می گذرد، همه چیز برابر است. در واقع، حتی ضدقهرمانان The Electric Horseman نیز مدیران مالی دو لایه و پست هستند که ذره ای همدردی ندارند. آنها کم و بیش ساده لوح هستند، اما به شیوه ای دلپذیر و دوست داشتنی متنفرند.
اسب سانی Rising Star نمایشی برای خود سانی است. داستان اسب اساساً مربوط به سانی است. در نقطه ای که او درباره آنچه اسب تجربه کرده و اشتیاق آن برای آزاد شدن صحبت می کند، درباره خودش بحث می کند - یک سگ برتر قبلی که زندگی خرابی دارد و به چیزی شبیه یک نماد شرکتی تبدیل شده است. واضح است که سانی هیچ رابطه جنسی یا خانواده ای ندارد، همان طور که از فرد مطلقه جدیدش کاملاً شبیه روشی است که ستاره در حال ظهور توسط مواد مخدر ساکت شده است. سانی با توجه به این واقعیت که هر چیزی بهتر از لعنتی زنده ای است که در حال حاضر تجربه می کند، هیچ تصمیمی جز تلاش برای رهایی از این حضور و رهایی Rising Star (و بطور مجازی خود) ندارد.
کار جین فوندا به عنوان هالی بازگشتی است به سریع صحبت کردن، مانند روزنامه نگار هیلدی جانسون. علاوه بر این باید به این موضوع اشاره کنم که مدل مو و عینک فوندا، سه سال پس از این واقعیت، انگیزه ای در حال و هوای شخصیت اصلی فیلم Tootsie سیدنی پولاک داشته است. صحنه های بین ردفورد و فوندا به تنهایی در طبیعت حکایت از طنز مثال زدنی در موقعیت مثال زدنی "آنها یکدیگر را تحقیر می کنند و در عین حال عاشقانه عاشق هستند" است. به طور مشابه، یکی از صحنه های شماره 1 من در فیلم The Electric Horseman شامل گفتار پرشور سانی برای هالی درباره سوء استفاده اسب ها بدون اطلاع او در حال ضبط است. وقتی فکر می کند ضبط شروع شده است، هیچ چیز جالبی برای گفتن ندارد ("او یکی از حیوانات خارق العاده است... در تاریخ... حیوانات"). واقعاً تصویری برای تولیدکنندگان هر خطی است.
من به همین ترتیب تصور میکنم که در نظر گرفتن جادوگری دیسکو دیو گروسین احتمالاً وقتی در دسامبر 1979 ظاهر شد، به این حرکت کمکی نکرد. شش ماه پس از شب تخریب دیسکو. با وجود این، The Electric Horseman برای صحنه خش خش گاوهای کلان شهر هالیوود در آخرین بخش دهه 70 و اوایل دهه 80 مهم است. این ترکیب زیبا به فیلم یکی از خاصترین فعالیتهای متوالی را میدهد که من در هر نقطهای دیدهام، در حالی که سانی سوار بر اسب خود در برابر انبوهی از ماشینهای گروهی و دوچرخه در میان یک جامعه متوسط میرود (من میخواهم این را در اتومبیل سرقت فوقالعاده ببینم) .
پایانی که سانی Rising Star را به حیات وحش می فرستد مضحک است. یک اسب مسابقه سگ برتر چه مدت می تواند در طبیعت باشد؟ به احتمال زیاد از گرسنگی و افسردگی می گذرد و مطمئناً توسط یک جمعیت وحشی به سرعت تشخیص داده نمی شود. به هر حال، در پایان روز، در واقع ضربان قلب نزدیک به خانه را می زند.
دانلود فیلم The Electric Horseman 1979 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
موضوع فیلم «سوارکار برقی» سیدنی پولاک اساساً معادل فیلم «برونکو بیلی» کلینت ایستوود است که یک سال پس از این واقعیت که افسانه غرب وحشی بر فرهنگ آمریکا در اواخر قرن بیستم تأثیر گذاشت. 100 سال. در هر صورت، همانطور که از دو رئیس کاملاً متفاوت انتظار می رود، آنها به طرق مختلف با موضوع برخورد می کنند. «برونکو بیلی» اساساً یک فیلم اختصاصی است که شیوهای را ستایش میکند که با آن آمریکا، امروز مانند دوران غرب قدیم، به ساکنانش اجازه میدهد تا خود را دوباره بررسی کنند، تا هر چیزی باشند که میخواهند باشند. «اسکار سوار برقی»، شاید بدیهی با توجه به اینکه توسط یک لیبرال خارقالعاده هالیوود هماهنگ شده بود و دو نفر دیگر، رابرت ردفورد و جین فوندا در آن حضور داشتند، از دیدگاهی چپگراتر و خصمانهتر نسبت به صنعتگرایان به سمت موضوع حرکت میکند. در فیلم The Electric Horseman ایستوود، گاوچران تصویری از فرصت و استقلال باقی می ماند. فیلم پولاک به بررسی شیوه ای می پردازد که با آن این تصویر توسط فرهنگ متعارف و شرکتی کسب و کار بزرگ تصاحب شده است.
نورمن «سانی» استیل یک سوارکار قهرمان قبلی است که در حال حاضر زندگی خود را با ترویج یک نام تجاری می گذراند. دانه صبحانه به نفع یک ترکیب تجاری. او توافق ارزشمندی دارد، که از او انتظار میرود به غیر از حضور، حداقل کاری انجام دهد، اما تبدیل به یک مست بدبین و ناامید شده است، که از این احتمال که به تجارت بزرگ فروخته است و زندگیاش ناچیز شده است، عذاب میکشد. عنوان فیلم اشاره به این دارد که سانی در حضورهای عمومی خود یک لباس مزرعهدار مزرعهدار پوشیده از لامپهای برق را به تن خواهد کرد.
ماهیت فیلم زمانی میآید که سانی به دلیل حضور در لاس است. وگاس همراه با Rising Star، اسب مسابقه سگ برتر. او متوجه می شود که پونی آسیب دیده است و آرام بخش شده است، و بدون فکر قبلی تصمیم می گیرد آن را بردارد و در خندقی دور که در آن انبوهی از پونی های وحشی ساکن هستند، تحویل دهد. پلیس به دنبال او میگردد و بهعلاوه هالی مارتین، یک خبرنگار تلویزیونی که برای یک اسکوپ هیجانزده است. هالی در یافتن سانی پیروز می شود و هر دو عاشق هم می شوند.
فیلم علاوه بر «برونکو بیلی» شباهت هایی با «کاروان» سام پکینپا دارد، یک فیلم دیگر از قسمت آخر دهه هفتاد در غرب آمریکا اتفاق می افتد. وسترن مرسوم در این دوره به نوعی کاهش یافته بود، با این حال هر دوی این فیلمها باید بهعنوان «وسترنهای مدرن» قابل مشاهده باشند، بهویژه در شرایطی که ناقلها باید مانند خشخشکنندههای گاو در قرن بیستم دیده شوند. این دو فیلم بهعلاوه اخلاق فرصتهای فردی و شک نسبت به قدرت را ستایش میکنند، خواه این اقتدار قدرت مشروع دولت باشد یا قدرت پولی حاصل از فراوانی شرکتها. سانی پونی را تحویل می دهد زیرا موقعیت آن را با موقعیت خود متمایز می کند. با آزاد کردن آن، او به طور نمادین آزادی خود را به دست می آورد.
همانند "کاروان"، "اسکار سوار برقی" شامل برخی از عکاسی های خیره کننده از صحنه های صحرای غرب است. همچنین شامل برخی از بازیگران خوب، به ویژه از ردفورد، که یکی از محبوب ترین سرگرمی پولاک بود. آنها علاوه بر این در چند فیلم مختلف از جمله "روشی که بودیم" و "خارج از آفریقا" همکاری کردند. یک زن و شوهر از طرح افتتاحیه وجود دارد. مانند مفسر دیگری معتقد بودم که عجیب است که سانی، پس از محافظت از اسب آسیب دیده از دست صاحبانش، سپس در تلاش برای فرار خود به سختی سوار بر آن در سراسر کشور آزاد ادامه دهد. (آیا این موضوع مشکل فیزیکی آن را پیچیده نمی کند؟) با این وجود، فیلم به وضوح به عنوان یک داستان عملی برنامه ریزی نشده بود، بلکه به عنوان یک داستان اخلاقی نمادین از فرصتی که هر دو خش خش گاو و پونی رام نشده به عنوان تصویر برای آن ایستاده اند. به این ترتیب عملکرد قابل تحسینی دارد. 7/10
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.