در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم The Iceman Cometh 1973... لطفا منتظر بمانید ...
"مرد یخین میآید" محصول ۱۹۷۳ به کارگردانی جان فرانکنهایمر است. فیلمنامه توسط توماس کویین کورتیس بر اساس کتاب یوجین اونیل به همین نامه نوشته شده است.
یک فروشنده با اشتیاق ناگهانی برای اصلاحات ،یک ایده برای فروش به دوستان رفیق خود دارد..
سال 1912 است و حامیان "آخرین فرصت سالن" برای عصرانه ویسکی خود گرد هم آمده اند تا با رسیدن هیکی (لی ماروین) به ایمان و رویاهای از دست رفته خود فکر کنند. هیکی بیرون است تا همه را متقاعد کند که می تواند با خلاص شدن از رویاهای احمقانه و بازگرداندن آنها به واقعیت ، به همه آنها کمک کند تا آرامش خاطر پیدا کنند. هیکی به ویژه در حال کار روی لری اسلید (رابرت ریان) ، آنارشیست سابق است که اراده خود را برای زندگی از دست داده و منتظر مرگ است. لاری تحت تأثیر جاجینگ های هیکی قرار نمی گیرد اما همسر جوان او پریت (جف بریجز) به طرز عجیبی تحت تأثیر قرار می گیرد و این منجر به افشاگری درباره مادر خودش و احساس خیانت و فقدان می شود. با فرارسیدن شب و خلق و خو تغییر می کند زیرا هر کس ایمان خود را می گیرد
دانلود فیلم The Iceman Cometh 1973 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«آدم یخی می آید» برای سینمای آمریکایی مهم بود، تحقیقاتی که توسط الی لاندو، سازنده آن انجام شد. این فکر برای پروژه های درجه یک و توانایی مبتکرانه برای فیلمبرداری نمایشنامه های نمونه بود. سپس، در آن زمان، سالنهای منتخب یک فیلم را در ماه نمایش میدادند، اما فقط دو روز (سهشنبههای متوالی، در صورتی که خاطره باقی بماند) قبل از اینکه به پروژههای معمولی خود بازگردند تا ماه بعد، زمانی که تحویل عقبنشینی بعدی انجام شود. برای دو روز دیگر تنظیم شود.
این برنامه هیچی نبود، در حالی که احتمالاً با صدای بلند و تهاجمی نبود. آثار ادوارد آلبی "یک تعادل شکننده" با کاترین هپبورن، پل اسکافیلد و لی رمیک بود. «گمشده در ستارهها»، ملودی ماکسول اندرسون-کورت ویل از نظر «گریه کن، عزیزترین کشور». «کرگدن» یوجین یونسکو با Zero Mostel و Quality More خارج از کنترل. و "سه خواهر" چخوف با هماهنگی لارنس اولیویه. متأسفانه، این کار به طور کلی یک شکست کامل بود. برای چیزی خاص، بخش بزرگی از فیلمها مرده بودند، برخی منصفانه بودند، و زن و شوهری وحشتناک بیرون و بیرون بودند. در هر صورت، به طور خاص، کل این فکر با مسائل مالی فیلم در تضاد بود: هر فیلمی (یا پخش زنده، علاوه بر این) چگونه باید سرمایه اولیه خود را در زمانی که فقط برای دو روز اجرا کرد، بازگرداند؟
در نور از همه چیز، این به رسمیت شناختن تخصص لاندو بهعنوان یک تبلیغکننده است که Rearward متوجه شد که چگونه میتوان از دو «فصل» یعنی 1973-74 و 1974-1975، قبل از فروپاشی در مجموعهای از تعهدات، ادعاها و شکایتهای متقابل، لنگان لنگان گذراند. با این حال، خرابی آن رخ داد، و وضعیت مشروعی که از خود به جا گذاشت، با مسئولیتهای AFT که با امتیازات سازندگان و حوزههای آنها ترکیب شده است، احتمالاً فیلمها را از انتشار دراماتیک دور نگه میدارد و در ویدیو غیرقابل دسترسی است.
در نمونه بسیاری از خلاقیت ها به سمت عقب، در صداقت، این بدبختی خارق العاده ای نیست. با این حال، «مرد یخی میآید» بسیار برتر از بقیه ساختهشدهها است (من گمان میکنم لاندو هم این را میدانست: به احتمال زیاد به همین دلیل است که او بهترین تلاش خود را برای ساخت اولین ساختهاش انجام داد). این در واقع یک فیلم خارقالعاده است - یک بازی خارقالعاده با بازیگران کمیاب (این آخرین فیلم فردریک مارچ بود و رابرت رایان حتی قبل از ظهور آن را پشت سر گذاشت) زیر دست یک رئیس خوب (جان فرانکنهایمر) کسی که در برنامه زنده در طول دوره درخشان تلویزیون دندان هایش را برید.
هیچ کس مرتبط با The Iceman Cometh احتمالاً نمی تواند کار بهتری انجام دهد - نه رایان، که عالی بود و شایسته انتخاب اسکار پس از مرگ برای آن بود. نه واک، یکی از برجسته ترین هالیوود. هیچ یک از بازیگران مکمل نه حتی جف اکستنشن، که فقط 23 سال داشت و درست در شروع حرفه اش (او یک بار گفت که این فیلمی بود که باعث شد او اذعان کند که در مورد بازیگر بودنش شوخی نکرده است).
A مورد منحصر به فرد لی ماروین در کار حیاتی هیکی است. او در آن زمان به شدت توسط کارشناسان انگ انگ زده شد، با این حال لحن این بود که
چگونه-جرأت-این-هولیگان-فیلم-بی-درگیر شغلی بود که-اکنون جایگاهی دارد- و همیشه به جیسون روباردز. روباردز که چیزی جز نیت خیر نداشت، واقعاً قابل اعتماد نبود. لی ماروین هیچ کاری به اندازه بروتوس روباردز در «ژولیوس سزار» (1970) انجام نداد. یک نظرسنجی منصفانه از ماروین در «مرد یخی می آید» نشان می دهد که او کاملاً از عهده کارش برآمده است، حتی در بحث 25 دقیقه ای درخواستی، جایی که بدخواهی هیکی برخلاف میلش آشکار می شود.
br/> من به اندازه کافی خوش شانس بودم که The Iceman Cometh را دو بار در یک سالن سینما ببینم - اولین بار در نوامبر 73 و بار دیگر در بهار 75، زمانی که لاندو تلاش کرد (بی نهایت) بدبختی های خود را با کمک کردن جبران کند. یک تحویل کلی برای انتخاب فیلم های Rearward. من همیشه آن را به خاطر داشته ام، و دقایقی برای من وجود دارد که انگار دیروز آنها را دیدم: درد رابرت رایان وقتی غر می زند: "فکر می کنی به من انگیزه می دهی که این را به خودم بپذیرم؟" و ماروین پاسخ میدهد، "اما تو اجازه دادی که معلوم شود، اینطور نیست؟" مشخصات شکنجهشده جف بریجز در حالی که او نقطهای روی میز پیدا میکند و رایان تلاش میکند تا زندگی خود را بفهمد. فردریک واک در نقش نگهبان کانتینای سرگردانی که سالها بدون سابقه سرگردان است. رقص کوچک غیرمنتظره لی ماروین همانطور که او خود را "خوک تنبل سرگیجه مانند من" می نامد. همه چیز، به طور قابل توجهی فراموش نشدنی تر.
من مشتاقم در یک نکته دیگر در اینجا بررسی کنم که به هر حال یک نوع سه ساعته از The Iceman Cometh وجود دارد که می داند کجاست. این به اندازه کافی مضحک خواهد بود با فرض اینکه نسخه اول به سرعت در دسترس باشد، اما از آنجایی که نسخه اول اینطور نیست، تحمل ناپذیر است. هر برش از The Iceman Cometh (که در حال حاضر به طور منطقی متن منحصر به فرد اونیل را تغییر می دهد) باید مثله شده باشد. هیچ جایگزینی را قبول نکنید، و The Iceman Cometh را صرف نظر از طول آن تماشا نکنید، با این فرض که The Iceman Cometh با تعطیلات تجاری در تلویزیون نمایش داده می شود. آن را فقط در نوع 239 دقیقهای خود ببینید، جدا از دو فرورفتگی که اونیل انتظار داشت (این فیلم، اتفاقاً فیلم اصلی با دو وقفه بود) - - نیروی ترکیبی نمایشنامه آن را درخواست میکند، و فیلمی با این شایستگی خارقالعاده چیزی کمتر
دانلود فیلم The Iceman Cometh 1973 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
جان فرانکنهایمر رئیس فوقالعادهای بود، «مرد پرنده آلکاتراز»، «هفت روز در ماه می» و «قطار» فیلمهای قابلتوجهی هستند و «نامزد منچوری» یک اثر هنری است. به احتمال زیاد او برای این نسخه از «مرد یخی می آید» مناسب بود. که تمام ویژگیهایی را دارد که «یک روز طولانی در شب» ساخته شده توسط یکی از نمایشنامهنویسان بینظیر فوقالعاده آمریکایی یوجین اونیل، بیپایان چیزی را دارد که آن نمایشنامه را بسیار قوی میکند. بازیگران نیز یک بازیگر ماهر هستند و فردریک واک و رابرت رایان در آخرین کارهایشان به ویژه مورد توجه قرار گرفتهاند.
از سیزده فیلمی که مجموعه تئاتر فیلم آمریکایی جذاب و تهاجمی را تشکیل میدهند. اواسط دهه 70، «مرد یخی می آید» در سال 1973 واقعاً فوق العاده است و برای من یکی از معدود فیلم های «بزرگ» این مجموعه است. در اواخر (دو یا سه ماه قبل) فرم فیلم «یک روز طولانی در شب» را دیدم که مرا شگفت زده کرد، «مرد یخی می آید» در حالی که از نظر من دقیقاً به همان اندازه خارق العاده نیست، عملاً در سطح آن فیلم است. بازیگران در شرایط عالی قرار دارند و در اطراف توسط شخص خیره کننده اونیل در حال آهنگسازی و بهبود هستند، هماهنگی فوق العاده ای دارد و قاطعانه قوی است. این بسیار به نمایشنامه اختصاص داده شده است، همانطور که عملاً تمام تغییرات مجموعه تئاتر فیلم آمریکایی، بدون این که بیش از حد چنین باشد، اختصاص داده شده است.
اگر بیش از حد نسبت به انبوهی از صحبت ها جانبدارانه نیستید، فقدان شخصیتهای «دوستانگیز»، قدم زدن هدفمند و طولانیمدت «مرد یخی میآید» (هم بازی و هم فیلم) ممکن است مورد توجه شما نباشد. در صورتی که از سرعت کم، عاشق شخصیت های جذاب و باورنکردنی خلق شده و احساسات پیچیده ذهنی نباشید، این موضوع در مسیر شما قرار خواهد گرفت. مطمئناً مال من بود، و آشنایی با نمایشنامه و "یک روز طولانی در شب" کمک زیادی کرد.
صحنه اولیه را شاید خیلی کم نور و در سمت خواب آلود یافتم.
«مرد یخی می آید» اما در هر صورت فیلمی آزادانه و محیطی است که شبیه همه فیلم های فرانکنهایمر است. عکاسی و تغییرات ممکن است اساساً به اندازه عکسهای «قطار» خلاقانه نباشد، با این حال این نوع فیلم نیست، با این حال فیلم به نظر نمیرسد که یک فیلم نمایشی و یکی از معدود فیلمهای موجود باشد. سریالی که چنین احساسی نداشته باشد. فرانکهایمر به طرز شگفت انگیزی هماهنگ می کند، از نظر سرعت، آشناست، ذهنیت را به طرز لذت بخشی به خود جلب می کند، بی تکلف است و در روح نمایشنامه بدون اینکه بیش از حد متعارف باشد، به شدت مشهود است.
علاوه بر این، تبادل همچنان ادامه دارد. صمیمانه و روانی قوی صحبتهای زیادی وجود دارد، با این حال صحبتها برای شخصیتها و شرایط آنها اهمیت دارند، بدون اینکه احساس کنند بیهدف یا سنگین هستند. داستان عمداً دنبال میشود، با این حال از نظر هوا، با زور میآید، در حالی که بهعلاوه در نقاطی فوقالعاده متحرک است. بسته شدن به طور مداوم با من در نمایش باقی مانده است و پس از پایان فیلم مدت زیادی منتظر من بود. «مرد یخی میآید» طولانی است، با این حال این تصویری است از یک بازی تا تغییر فیلم که در آن طول طولانی حیاتی بود و اساساً همه چیز باید بینقص باشد. این من را درگیر کرد و توجه را در تمام طول انجام داد.
همه شخصیت ها از نوعی هستند که به طور استثنایی ناقص هستند و در عین حال در پیچیدگی خود فریبنده هستند. اونیل متخصص آهنگسازی شخصیت و بهبود شخصیت بود، و The Iceman Cometh به وضوح این را درک کرد و آن را پذیرفت. بازی بیرون و باورنکردنی است. قهرمانان، نوبت به شدت دردناک بهار هستند و به همین ترتیب، یک تنه نافذ و افراطی از رایان (آخرین گزینه ای که یکی از نمایشگاه های شماره یک من از او را ارائه می دهد). در واقع معتقد بود که لی ماروین با فرافکنی غیرعادی، که ارائه اش واکنش اساسی سوال برانگیزی داشت، در کار پر دردسر خود فوق العاده عمل کرد و با غیرت دنبال آن رفت. در حالی که انتقال او از صحنه عظیم خود، حجم عظیمی از انتقال آن صحنه نیست، او یک برش قابل احترام و عالی در آن انجام می دهد. علیرغم این واقعیت که جیسون روباردز بدون شک واسطه برجسته اونیل بود، نمی توان او را در هر فیلمی از نمایشنامه هایش داشت. جف اکستنشنهای جوان و بردفورد دیلمن بهعلاوه تأثیرگذار هستند.
بهطور کلی، سریال فوقالعاده و واقعاً برجسته است. 9/10.
دانلود فیلم The Iceman Cometh 1973 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
The Iceman Cometh یک فیلم باورنکردنی است که نه یک، بلکه برای دو نفر از بهترین بازیکنان تمام دوران نمایش داده می شود. این آخرین نمایشگاه برای فردریک واک و رابرت رایان بود. به خاطر رایان، او متوجه شد که ترمینال است و نمایشگاهش تند و تند واقعی دارد.
البته شما نمی توانید از موادی که به آنها و بقیه بازیگران داده شده بود، غلبه کنید. ادعا شده است که مرد یخی می آید بهترین اثر از قلم برجسته ترین نمایشنامه نویس آمریکایی یوجین اونیل است و من قصد ندارم با این موضوع مخالفت کنم.
برخی تمایز O' را ارائه می دهند. برجستهترین نمایشنامه نیل در بازی Long Day's Excursion Into Night. آن نمایشنامه خاص، شناخت یوجین اونیل از زندگی جوان و خانواده اش بود. Iceman Cometh نیز در مورد گروهی از انواع، منطقه محلی است که در اطراف نوار ساحلی هری هوپ و فلاپ هاوس SRO قرار گرفته است. مالک آن هری تراست با بازی فردریک واک، قانونگذار قبلی تامانی است که به این دلیل که در غم همسر فقیدش بسی است، پایش را به بیرون از بنیاد خود نگذاشته است.
کل انبوه مشترک مهمان/مصرف کنندگان در حال پیش بینی ظاهر شدن یکی از افراد معمولی است که بدیهی است ترجیح می دهد به آنجا برود. این هیکی است، لی ماروین، نماینده فروش تلفن همراه خوشحال، که مانند جیم برادی جواهر خرج می کند و در کل انرژی مورد نیاز همه را دارد. در هر صورت، این یک هیکی جدید و مأیوس کننده است که آن روز به بار می آید.
یک غریبه نیز در آن روز ظاهر می شود. مادر در میان دیگران بدست آمده است. او به دنبال لری اسلید که با بازی رابرت رایان نقش آفرینی می کند، با تجربه تر است. رایان مردی کتک خورده و خسته است و از میان انبوهی از افراد حاضر در بار او کسی است که معقول ترین ارزیابی را دارد. این آخرین ایستگاه برای این گروه قبل از درو وحشتناک است.
اما ماروین موقر، که در واقع سرشار از زیرکی فروشنده است، همه آنها را وادار می کند تا در هر صورت، برای مدت کوتاهی در مورد خود و "رویاهای لوله" خود تجدید نظر کنند. . او همچنین راز وحشتناکی را درباره خود کشف میکند و جف اسکافولدز بار بسیار بیشتری را تحمل میکند و Extensions نمیتواند آن را تحمل کند.
نمایشگاههای همه بازیگران تحت تأثیر قرار گرفتم. ماروین در آن مرحله برای تجزیه و تحلیل وارد شد، و تلاش کرد بخش جدی و بخشی را که جیسون روباردز جونیور به عنوان شغل حرفهای خود به رسمیت شناخته شد، وارد کرد. در هر صورت، هیچ چیز غیرعادی در اعدام لی ماروین در دسترس نبود. جف اسکافولدز جوان در کنار بازیگران کهنه کار بیش از حد ایستادگی کرد. شماره 1 من در میان نقش های مکمل، بردفورد دیلمن است که نقش یک مشاور حقوقی را بازی می کند که از مقررات هاروارد خارج شد و از حالت عادی خارج شد، متوقف شد و در حال حاضر اینجاست.
یکی از بازیگران این اثر در اولین بازیگران برادوی، زمانی که مرد یخی می آید در برادوی در سال 1946 شروع به کار کرد. این تام پدی بود که نقش بارکی راف پیوگی را بازی می کرد که به همین ترتیب به عنوان دلال محبت برای فاحشه های خاصی که در آنجا حضور داشتند، خدمت می کرد. نزدیک به رایان، کسانی که چیزی در مورد آنها نمی دانیم، به نظر می رسد منطقی ترین افکار را در مورد خیرین آنجا دارند. اعدام پدی در بخشی که او برای ادعای آن توسعه داده بود نیز منحصر به فرد است.
بریج غیرقابل لمس است، او دلیلی داشت، دلیلی مترقی داشت و اونیل در دوران کودکی خود زمانی را با آن گروه گذراند. قرمزهای وارن بیتی. ما علاوه بر این متوجه شدیم که در حالی که اونیل افراد را دوست داشت، او دقیقاً به اعتقادات آنها امیدوار نبود. در صورتی که اسکافولدز یک جان رید بمباران شده باشد، اونیل در شخصیت لری اسلید رایان به سالهایی فکر میکند که در مکانهایی مانند هری هوپ نوشیدنی مینوشید. احتمالاً بقیه بازیگران بعد از افرادی که در آن روز میشناخت نمایش داده میشوند.
اونیل به شیوه خاص خود، این افراد را بیشتر از عزیزانش گرامی میداشت. همچنین، این برای آنهاست و او مرد یخی می آید را برای آنها ساخته است. علاوه بر این، به این دلیل است که ما میتوانیم تکهای از نیویورک را در سال 1912 ببینیم، چند نفری که میتوانستند عقب بنشینند، با این حال به همان شکلی که یک فاضل علمی از میان آنها گذشت.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.