یکی از اعضای سازمان اطلاعات بریتانیا هویت ساختگی یک تبهکار با بدست آورده و اجازه دستگیر خود را می دهد تا بتواند به یک سازمان جاسوسی نفوذ کرده و خیانتکار را لو بدهد...
جوزف راردن (پاول نیومن) برای یک سرقت سقوط می کند و در اسکراب می پیچد. از آنجا ، او در معیت یک جاسوس محکوم شده فرار می کند و به یک مانور از راه دور در مکان نامعلوم منتقل می شود و در آنجا منزوی می شود. او بر نگهبان خود غلبه می کند و فرار می کند ، اما در حالی که Rearden معدن سنگ معدن خود را از ایرلند به مالت دنبال می کند ، چیزی نیست که در این درام دسیسه به نظر می رسد
یک عضو سازمان اطلاعات بریتانیا به یک سازمان جاسوسی نفوذ میکند...
دانلود فیلم The MacKintosh Man 1973 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
جیمز ریردون فردی از انگلیسی اینسایت است که توسط سرپرستش مک کینتاش فراخوانده می شود تا به یک انجمن عملیاتی دولتی حمله کند. برای انجام این کار، او یک عطف استرالیایی می پوشد و یک پستچی را غارت می کند. او متهم شده و به بیرون از زندان فرستاده می شود. در آنجا او توسط مردی به سمت او سوق داده می شود که به او پیشنهاد می کند در طفره رفتن به او کمک کند و ادعا می کند برای یک انجمن مهم است. به او کمک می شود و با این حال از او بازخواست می شود. مک کینتاش در لندن در تلاش است تا یک قانونگذار برجسته لندن را به شرمساری شوروی (؟) گره بزند.
با این حال، مک کینتاش بیش از حد نزدیک می شود و کشته می شود. Reardon نیز در معرض خطر جدی است. منشی و دختر مک کینتاش (در واقع؟) به ایرلند پرواز می کنند و با هم مأموران دولت شوروی را تعقیب می کنند، با این حال زندگی خود آنها در خطر است. آیا ممکن است آنها در هر مرحله ای موفق شوند؟
این شعار فیلم است: "فقط مک کینتاش می تواند آنها را نجات دهد. علاوه بر این، مک کینتاش مرده است!". وای...وقتی در ابتدا آن شعار را شنیدم بیش از پوزخند زیاد شدم. که قطعا یکی دیگر از خنده های من از The MacKintosh Man است. بدون The MacKintosh Man چیزهای بی شماری وجود دارد، من می توانم لیستی تهیه کنم ... هی من فرصت کافی دارم! پل نیومن نقش یک مرد انگلیسی را بازی می کند که نقش یک استرالیایی را بازی می کند، به نظر می رسد آمریکایی باشد. درک اینکه دومینیک ساندا در مورد چه چیزی صحبت می کند دشوار است، و انتقال خط او می تواند وحشتناک باشد (مثلاً "نه، او پدر من بود".). مک کینتاش در عنوان است و او در فیلم The MacKintosh Man به مدت...پنج دقیقه حضور دارد. طرح عمدا گیج کننده است. من هیچ سرنخی در مورد آنچه اتفاق می افتد نداشتم تا اینکه بعداً آن را پیدا کردم. و هنوز بعد از این همه نه قافیه داشت و نه دلیل. زندگی پست جیمز میسون کاغذی ضعیف است، و کل داستان فرعی اتحاد جماهیر شوروی فقط یک درهم و برهم است. این افتضاح ترین فیلمی نیست که هیوستون ساخته است (اوهوم، من به تو فکر می کنم ترس)، با این حال به بهترین فیلم او نزدیک نیست. به نظر می رسد که کل بازیگران به طرز شگفت انگیزی خسته هستند، اما هیچ کس به اندازه پل نیومن خسته نیست. این ممکن است وحشتناک ترین اعدامی باشد که در هر مقطعی دیده ام که نیومن انجام داده است. تفسیر او به قدری واضح و مهربان است، به طوری که در فوکوس ها باید بر سر او فریاد بزنید تا بخشی از نیومن محبوب را مجذوب خود کنید. شاید او کاملاً مسحور شده بود، همان سال The Sting را ساخت. در هر صورت، او شاید یکی از کسل کننده ترین و خفته ترین قهرمان هایی است که در مدت طولانی پیدا کرده ام.
اما او وحشتناک ترین نمایش فیلم را ارائه نمی دهد. این افتخار نصیب دومینیک ساندا می شود. من او را در Il Conformista می پرستم، با این حال نمایشگاه او باعث می شود که عشق اساسی من زیر سوال برود. او همچنین میداند که چگونه به راحتی چوبی شود، اما با لحن فرانسوی! هری اندروز، که نقش مک کینتاش را بازی میکند، فریبنده است، با این حال فکر نمیکند که چرا کسی میتواند یک داستان کامل در اطراف او داشته باشد. شاید یکی از کیفیت هایی که در اینجا بازخرید می شود جیمز آرتیزان باشد، او عالی است. خدای من، چقدر مشتاق یک نوع جذابیت بودم! شخصیت او به اندازه کافی ترکیب نشده است، با این حال او می فهمد که چگونه ... متوسط باشد!
فیلمنامه کاملا احمقانه است. نه قافیه دارد و نه دلیل، و بیش از حد گیج کننده است. پر از معاملات احمقانه است و صحنه ها به معنای واقعی هیچ چیز قابل توجهی رخ نمی دهد. گروه بندی مختصری وجود دارد که ساندا و نیومن صحبت می کنند، در حالی که آنها برنزه می شوند. خودشه. با این حال، شاید بهترین تصویر از پیش تنظیم وحشتناک در زمان اوج اتفاق بیفتد. اهم، **هشدار اسپویلر**. ساندا ربوده شده است و نیومن باید او را از پنجه های بدخواه میسون نجات دهد، زیرا .... او باید او را نجات دهد. بنابراین او سوار یک قایق می شود و به سر یک دریانورد می زند و درخواست می کند که او را نزد او ببرند، و سپس ... او می شود. بدون جانشینی تعقیب یا تجارت مبادله ای، همین است. سپس، در آن نقطه، دریانورد او را به ساندا می برد، و او برای مدتی با جیمز بریکلر صحبت می کند، در مورد...هیچ چیز. من تقریباً مطمئن هستم که آنها شطرنج را در یک نقطه خاص مطرح می کنند. **پایان اسپویلر**
من را تصحیح کنید به احتمال زیاد من خارج از پایه هستم، اما آیا چیلرهای ستون فقرات ... هیجان انگیز نیستند؟ به احتمال زیاد، این قطعاً یک چیلر ستون فقرات نیست. ممکن است به نظر برسد که من مدام به فیلم ضربه می زنم (من هستم)، اما فیلم بدون اظهارات معتبر نیست. فیلمبرداری قشنگی داره صحنه تعقیب(؟) از میان باتلاق های مه آلود ایرلند لذت بخش است، صرف نظر از اینکه صحنه ای بیشتر از فیلمبرداری باشد. امتیاز موریس ژار نیز به طور کلی عالی است. سرزنده و سرگرم کننده است، چیزی که هیوستون باید در طول ساخت فیلم در مورد آن دقت بیشتری می کرد. پس از همه اینها هیچ اطلاعات اجرایی ندارد، ممکن است به خود شلیک کرده باشد. آنقدر طاقت فرسا و ترسناک است که به نظر می رسید هیوستون اخیراً هماهنگی را انجام داده و اجازه داده است داستان مسیر خود را طی کند. حرکت افتضاح طرح آن واقعاً غافلگیرکننده نیست، اما ممکن است تا حدی هیجان انگیز باشد. هیوستون خودش گفت که فیلم را تحقیر می کند و دیدن دلیل آن کار سختی نیست. این یک بخش ولرم و متوسط در فیلم The MacKintosh Manشناسی هیوستون است و من آرزو دارم دیگر هرگز به آن باز نگردم.
مرد مک کینتاش، 1973، با حضور: پل نیومن، دومینیک ساندا و جیمز بریکلایر، هماهنگشده توسط جان هیوستون , 6/10 (C-)
(این برای یک سرمایه گذاری مداوم برای تماشا و بررسی هر فیلم جان هیوستون ضروری است. می توانید این و نظرسنجی های مختلف را در http://everyjohnhustonmovie.blogspot.ca درک کنید. /)
دانلود فیلم The MacKintosh Man 1973 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کل فیلم واقعاً اجرا شده است، اما دو صحنه وجود دارد که به طور خاص خیره کننده است. اولین مورد نیومن است که اخیراً از یک خانه ملی فرار کرده است و در سراشیبیهای شیک و شلوغ توسط چند کلاهدار مبله و یک سگ سگ تعقیب میشود. هیچ توانایی بازیگری خاصی لازم نیست، با این حال منطقه کاملاً انتخاب شده است. خط افق تاریک فولادی تا حدی پر نشده است که چشم می تواند ببیند. صعودها با سنگهای بزرگ خالدار گلسنگ پاشیده شده است. جویبارهای کوچک مختلفی وجود دارند که باید در سراسر آن پاشیده شوند و آنقدر سرد به نظر می رسند که تقریباً از آنها مراقبت می شود. دیوارهای سنگی کم صحنه را به هم ریخته است. نیومن از یک قبرستان جدا شده با دوازده صلیب سلتی می گذرد، نقطه ای که هواسنجی است تا جایی که اساساً از شما التماس می کند که در همان نقطه عبور کنید تا بتوانید در آنجا پوشیده شوید و مورد غفلت قرار بگیرید.
دومین صحنه مهم تعقیب وسیله نقلیه است. خوب - یک وسیله نقلیه و پیکاپ. نیومن و ساندا در اطراف جادههای خاکی مزرعه ایرلندی رعد و برق میزنند و دو مرد سوار بر مرسدس بنز را دنبال میکنند. به گفته نیومن، "حالا بیایید ببینیم آنها واقعاً چه کاری می توانند انجام دهند" و او کامیون کتک خورده را کف می کند. سرسره ها وجود دارد، وسایل نقلیه در جاده خطرناک عقب می چرخند، آنها به دیوارهای سنگی که مسیرها را پوشانده اند می کوبند و می دوند. مرسدس بدون هیچ تنظیمات خاصی، آخرین پیروت را انجام می دهد و خود را به صورت معکوس در مقابل (و از طریق) یکی از دیوارها می گذراند. متأسفانه این دیوار خاص برای جلوگیری از رانندگی تصادفی وسایل نقلیه از پرتگاه پشت آن بود. مرسدس یک و نیم گینر نرم از صخره انجام میدهد، سنگهای بسیار زیرین و به داخل موجسواری را پایین میآورد. هرگز فکر نمیکردم وسیله نقلیه دیگری را پیدا کنم که انرژیزا را دنبال کند، با این حال این یکی مستقیم و زیباست. هیچ عکس حرکتی کند وجود ندارد. هیچ وسیله نقلیه ای با کامیون دستفروش محصولات طبیعی تصادف نمی کند. هیچ عکسی از داخل وسیله نقلیه در حین سقوط شنیده نمی شود، هیچ صدایی از مستاجران وجود ندارد. مرسدس بنز بر روی پشت بام خود فرود می آید - - و منفجر نمی شود! به سادگی آنجا در موج سواری دریا، مرده خال مخالی قرار دارد. جان هیوستون بسیار به شما متعهد است.
داستان تا حدودی درهم است، اما در صورتی که تمرکز کنید قابل دسترسی است. جیمز آرتیسان، ایان بنن، و هری اندروز از متخصصان باتجربه این تجارت هستند. تلاش پل نیومن در زمینه فیلم تغییر کرده است. زمانی که او محتوای مناسبی دریافت میکند و مقداری انرژی روی آن سرمایهگذاری میکند، نمایشگاه خوبی از او دریافت میکنید، مانند فیلم The Hawker. او اغلب به دلیل نداشتن گزینه ای برای بازی در طنز مورد سرزنش قرار می گیرد، اما او بیش از آن توانایی دارد، مثلاً در جایزه. به همین ترتیب مواقعی وجود دارد که به نظر میرسد او واقعاً آماده هشیار ماندن نیست و برخلاف صحبتها غر میزند، مانند فیلم «سایه پارهشده» و بخشی از زمانها در این فیلم. این یک اعدام ملایم است. همچنین، او از هر دستورالعمل انگلیسی یا ایرلندی برنزه شده است، با این حال او مستقیماً در مالیبو قرار می گیرد. دومینیک ساندا حول یک فن بیان، نگاهی افراطی، و نسبتاً شبیه به کندیس برگن است، آنقدر فوقالعاده دوستداشتنی است که به ندرت مهم است که بتواند بازی کند یا نه. یک بن بست مکزیکی وجود دارد که از یک طرف Bannon و Bricklayer و در طرف دیگر Newman است. بنن، صدای عقل خسته، این پیشنهاد را به وجود می آورد که این شرایط کنونی دیوانه کننده است. کسی در خطر آسیب دیدن است. چرا اسلحه هایمان را زمین نمی گذاریم و نمی رویم، همه ما زنده ایم و دیگر هیچ کس در خطر نیست؟ به طور برجسته معقول به نظر می رسد. نیومن موافق است، که به علاوه منطقی است. بنابراین همه اسلحه خود را زمین می گذارند، با این حال در حالی که آجرچین و بنن در اطراف راه می روند، ساندا، که اسلحه میسون را روی سرش فشار داده است، یک اسلحه به دست می آورد و به دلایل فردی هر دوی آنها را تکه تکه می کند. او با نگرانی به نیومن میفهمد که چه کسی آنجا مانده است. سپس، در آن نقطه، او را تعقیب می کند و او را هم سطح می کند. مسئله این است که ناظران برای این کمال تنظیم نشده اند. این واقعی است که Bricklayer مسئول مرگ پدر ساندا بود، با این حال هیچ نشانه ای از ناخوشایند بودن او یا اینکه چقدر بی رحمانه می تواند بکشد، به ما داده نشده است. هیوستون تضمین کرده است که این کار بدون لحظه ای ساخته شده است، با این حال او از این موضوع ابراز تاسف کرد که در حال حاضر انجام شده است، به این دلیل که بخشی از صحنه های قبلی را به شکلی غیرمنتظره فیلمبرداری می کرد. او در مورد آن درست می گفت، جعلی قدیمی.
دانلود فیلم The MacKintosh Man 1973 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
به دلایل ناشناخته پل نیومن و علاقه در سراسر جهان هرگز آن را جلب نکرد. در جایزه (Imprint Robson، 1963)، روایتی از جمجمهکاری در مراسم جایزه نوبل، که با آدمربایی، بیرحمی و احساسات کامل شده است، نیومن بداخلاق به نظر میرسد و به نظر میرسد ناله میکند. طنین سبک فیلم Act و To Catch a Hoodlum، با این حال نیومن مطمئناً جایزه کری ندارد. در «درپری پارهشده» (آلفرد هیچکاک، 1966)، که در آن قتل شدید و طولانیتر است، بیوفایی و دستگیری یک شانس واقعی است، اما در جایی که فشار در مورد آن کم است، نیومن معمولاً بداخلاق و ناجور به نظر میرسد. سایه پاره شده خیلی فیلم قابل توجهی نیست و نیومن تجربه کار با هیچکاک را تحقیر میکند، با این حال اجرای نیومن هم سطحی است.
نیومن با مرد مکینتاش، روایتی از منافع درگیری سرد، توطئه و خروج های خطرناک، نمونه اش را نمی شکند. او ارائه ای ارائه می دهد که برای اهداف من، به نظر معمولی می رسد. این همه نقص او نیست. فیلمنامه والتر اسلوپ، بدون شک با کمک زیادی از رئیس جان هیوستون، بیهوده گیج کننده و غیرمنتظره است. وحشتناک تر، سرفصل هیستون، همانطور که من آن را می بینم، بی پروا و کثیف است. ارتباطات در فیلم The MacKintosh Man روشن نشده است. هیچ تفاوت ظریفی وجود ندارد ظرافت ها گم می شوند. یک وسیله نقلیه بی اهمیت و طولانی در حال تعقیب است. گاهی اوقات نیومن به نظر می رسد که بدون کمک کسی است و در خلاء عمل می کند. بخش قابل توجهی از فیلم در دوره طولانی دستیار ایرلندی هیوستون در ایرلند ضبط شد. یکی می پذیرد که این توضیح اساسی بود که هیوستون برای فیلم انجام داد. او می تواند کسرهای باورنکردنی دریافت کند. او جایی بود که از بودنش قدردانی می کرد. ایرلندی ها دوست داشتند او را در آنجا داشته باشند...و بدیهی است که او نیازی به خمیدگی نداشت.
پس چرا فیلم را تماشا کنیم؟ در واقع، اگر از طرفداران کتاب های تجربه دزموند باگلی باشید، متوجه خواهید شد که مرد مکینتاش به تله فرصت بگلی وابسته است. به دلایلی ناشناخته، من تا حدودی نوستالژیک می شوم، حتی در حالی که از فیلم خسته یا آزارم می دهد، با دانستن این موضوع. این کتاب، همانطور که اساساً همه کتابهای باگلی هستند، با طرحهای محتاطانه، جالب، ترکیببندی عالی و قهرمانهایی که میتوانید دوست داشته باشید مطالعه شده است. توضیح بعدی جیمز آرتیسان است. او نقش یک فرد حیله گر را بازی می کند که بهتر است بیش از حد به او اعتماد نکنید. آجرکار به خودی خود یک فیلم است، همان طور که بیشتر در فیلم The MacKintosh Man هایش به طور کلی حضور داشت. این لذت بخش است که متوجه شوید دقیقاً چگونه او عالی بود. توضیح سوم، تعداد بسیار زیاد مجریان انگلیسی درجه یک است که فیلم را پر می کنند. برخی نقش های مهم را بازی می کنند، برخی دیگر به سرعت اینجا و آنجا هستند. موارد زیر یک زوج هستند و همه آنها به یاد ماندنی هستند... هری اندروز، ایان بنن، مایکل هوردرن، نایجل پاتریک، پیتر وان، رولاند کالور، پرسی هربرت، نایل مک گینس، نوئل پرسل، و لئو جن. ممکن است فیلم به طرز گیجکنندهای ترکیب شده باشد و بهطور بیتوجهی هماهنگ شده باشد، نیومن ممکن است ناجور به نظر برسد، با این حال شما نمیتوانید بازیگران را شکست دهید.
نیومن نقش جو ریردون را بازی می کند، یک قانون شکن افراطی که برای مدتی طولانی به زندانی با امنیت بالا در انگلیس انداخته شد. در پایان، او با یک نفر که یک فعالیت خروج را برای بازداشت شدگان طولانی مدت انجام می دهد، ارتباط برقرار می کند. آنها شما را از روی دیوار و به کشوری دیگر می برند. آنها می توانند Reardon را با این فرض خارج کنند که او هزینه های قابل توجه آنها را دنبال می کند. دیگران قبلا رفته اند. او موافقت میکند و با یک زندانی دیگر که دوبرابر است، میرود. با استفاده از آدامس، متوجه می شویم که Reardon واقعاً با ضد بینش انگلیسی کار می کند. کلاهبرداران در سطح غیرقابل انکار از زندان بیرون می آیند و در یک خط لوله سفر به انجمن شوروی از طریق مالت به پایان می رسند. آیا یک فرد تصفیه شده از مجلس، سر جورج ویلر (آرتیزان) می تواند در این امر دخالت داشته باشد؟ آیا خانم اسمیت دوستداشتنی (دومینک ساندا) واقعاً به جو اهمیت میدهد یا میگوید او دارد بازی خودش را انجام میدهد؟ آیا در هر نقطه ای نیومن می تواند در هر نقطه ای نشان دهد که او افراطی است، بدون اینکه عصبانی به نظر برسد؟ آیا یک عکس پر شور در اوج می تواند با اکراه بیشتر سازماندهی و هماهنگ شود؟
تله فرصت بگلی را بخوانید، سپس فیلم را ببینید. من اعتماد دارم، داستان کتاب را دوست خواهید داشت، و سرگرم کننده های فیلم را دوست خواهید داشت.
دانلود فیلم The MacKintosh Man 1973 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در طول جنگ ویروس، فیلمهای جاسوسی طبقهبندی معروفی در دو سوی اقیانوس اطلس بودند. این گونه فیلمها به طور کلی در دو طبقهبندی قرار میگیرند، سواریهای هیجانانگیز نرم و براق مانند سری باند و تقلیدکنندههای آن و نمایشهای ذهنی که بیشتر به استرس بستگی دارند تا شیرینکاریهای فعالیت. بهترینهای این کلاس بعدی احتمالاً «شمال از شمال غربی» هیچکاک و «جاسوسی که از سرما غلتید» ساخته انگلیسی هستند. مدلهای مختلف «جایزه» و دو فیلم دیگر هیچکاک، «پرده پارهشده» و «توپاز» را در خود جای دادهاند.
جان هیوستون رئیس اصلیای نیست که من میتوانستم با مأمور دولت ارتباط برقرار کنم، اما در واقع او دو مدل در اواسط دهه هفتاد ساخت، "نامه کرملین" و "مرد مکینتاش" و همچنین پارودی امنیتی "کازینو رویال". من هرگز «نامه کرملین» را ندیدهام، با این حال «مرد مکینتاش» در کلاس بعدی، نمایش روانی در مقابل جعل هویت باند قرار میگیرد. پل نیومن که به همین ترتیب در «جایزه» و «پرده پارهشده» بازی کرده بود، و جیمز بریکلیر که نقش یک آدم بد را بازی میکند، همانطور که در «شمال از شمال غرب» بازی کرده بود.
در اینجا نیومن نقش جوزف رردن، متخصص دانش زبان انگلیسی را بازی میکند که به طور مثبت از ماموریت حیاتی خود برای مقابله با شناسایی شوروی گذشته است. او به خود اجازه می دهد که به خاطر گرفتن یک بسته سنگ های قیمتی متهم شود و به بیست سال زندان محکوم می شود. مشخصه این عمل نفوذ به یک فرد است که می خواهد اسلید را نجات دهد، یک مقام قبلی MI5 که به دلیل فریب دادن اسرار به KGB محکوم شده و مجازات خود را در زندانی مشابه Rearden انجام می دهد. (ممکن بود هفت سال زودتر جرج بلیک جاسوس KGB از زندان انگلیسی جانی ببخشد. هیچکاک همچنین قصد داشت فیلمی را با توجه به پرونده بلیک بسازد، به نام "عصر کوتاه، اما قبل از آن لگد به سطل زد". او میتواند کار روی آن را شروع کند). عنوان، اتفاقاً به یک پارک اشاره نمیکند، بلکه به شیوهای اشاره دارد که مدیر Rearden، مکینتاش نامیده میشود.
من طرح را در اینجا شرح نمیدهم. با توجه به این واقعیت که با توجه به آداب و رسوم چیلر ستون فقرات دولتی، بعد از بیرون آمدن رردن و اسلید هر دو از زندان، به نظر می رسد که بسیار گیج کننده است. سر جورج ویلر، یک مقام دولتی قانع کننده، و نماینده مکینتاش، خانم اسمیت، هستند که به همین ترتیب دختر او می شود. هیوستون، یا یکی از اعضای گروه خلق، باید دومینیک ساندا را در این کار مشارکت دهد، اما به نظر میرسد انگلیسی او عالی نبوده است و درک او به طور کلی دشوار است.
بهترین اجرای بازیگری به احتمال زیاد از Bricklayer به عنوان ویلر صاف و در عین حال فریبنده می آید، که مانند یک محافظه کار افراطی حاکم قانون عمل می کند، در عین حال واقعاً یک حامی سوسیالیست و یک خال کوبی KGB است. با وجود این، The MacKintosh Man تا بهترین فیلم نیومن فاصله زیادی دارد. به عنوان مثال، او در "جایزه" و حتی "پرده پاره" به طور قابل توجهی بهتر بود. در زمانی که The MacKintosh Man گزینه آخر را بررسی کردم، آن را «چیلر ستون فقرات جاسوسی جنگ سرد ساخته با مهارت، اما نه چیز دیگری» نامیدم. مایل نیستم بگویم "مرد مکینتاش"، این چیزی است که یکنواخت نیست. دنبال کردن خط داستانی، گاهی چالش برانگیز است، و تکمیل غیرمنتظره، جایی که خانم اسمیت تأثیر قابل توجهی دارد، چیزی نیست که ما واقعاً برای آن برنامه ریزی کرده ایم. راجر ایبرت آن را «شاید اصلی ترین فیلم خصمانه جاسوسی» نامید، «ساخته شده توسط گردهمایی بدون ترحم یا درک برای فیلم های جاسوسی». به نظر منصفانه است. 5/10.
دانلود فیلم The MacKintosh Man 1973 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من یک صحنه را در «مرد مک» دوست دارم. در آن، پل نیومن را با یک شلیک محکم روی سرش دنبال میکنیم، در حالی که او از اتاقی کسلکننده در تاریکی شبهنمونه میگذرد و دو یا سه بار به سختی روی زمین میافتد.
"هی، میتوانم با این ارتباط برقرار کن" فکر کردم. "این احساسی است که من با تماشای The MacKintosh Man در 40 دقیقه گذشته داشتم."
این فیلمی است که تلاشی شجاعانه برای برآورده کردن شعار خود انجام می دهد: "هر که باشد او آن چیزی نیست که شما فکر می کنید."
نباید "هر کسی" را تبلیغ می کردم زیرا به سبک رایج دهه 1970 از این بنر بهره نمی برد. این فیلمی است به این فکر که کسی هیچ نمی داند و 10 سال نگرانی بدبینانه خود را در آستین خود می پوشاند. همه چیز شلخته و ظاهراً بدون نقطه است. قهرمان ها عالی تر از دردسر سازان نیستند. از طرف دیگر به نظر می رسد نیومن از اتفاقات اطرافش گوشه گیر و آشفته است، یک مخالف بدون وجدان.
در ابتدا، شخصیت نیومن "ریردن" را تماشا می کنیم که تلفظی استرالیایی را ارزیابی می کند در حالی که او یک تلفظ می کند. تلاش گذرا برای سرقت شرور جواهر در لندن. او به یک زندانی غمگین تبدیل می شود. ما احساس میکنیم که پشت رردن واقعاً اتفاقاتی میافتد، به طوری که هر زمان که او فرصتی برای فرار از زندان توسط یکی از مأموران دولت شوروی (ایان بنن) پیدا میکند، واضح است که شخص در تمام طول مدت یک بازی عجیب و غریب انجام داده است.
یک بازی بسیار غیرمعمول. هیچ کدام بررسی نمی شود ویژگی هایلایت وحشتناک استرالیایی Rearden که به نظر می رسد همه خرید می کنند چیست؟ به چه دلیل مک (هری اندروز) ناظر انگلیسی ریردن دختری (دومینیک ساندا) دارد که خودش به سختی می تواند به زبان انگلیسی ارتباط برقرار کند؟ مک و رِردن چگونه میدانستند که برای همکاری با عامل مخفی روسی از آنها استقبال میکنند، و چرا با چنین مشکلی مواجه میشوند تا کسی را که قبلاً با دقت محافظت میکردهاند، پشت سر بگذارند؟ علاوه بر این، آن پایان نابجا و سمت چپ چیست؟
به نظر میرسد کارگردان جان هیوستون تلاش میکند تا The MacKintosh Man را به احترام «مرد سوم» بسازد. موسیقی موریس ژار به شما کمک می کند تا موسیقی زیتر آنتون کاراس را به خاطر بسپارید، و آخرین صحنه ساندا و نیومن آشکارا به فینال دو شات معروف Alida Valli و Joseph Cotten اشاره می کند. "مرد سوم" بازی عملیاتی مخفیانه را با محتوایی سرشار از طنز و وفاداری های جدا از هم موشکافی کرد. فیلمنامه والتر هیل در اینجا از انرژی ناخوشایند زمانی که در آن ساخته شده است استفاده میکند.
جیمز بریکلایر نقش یک قانونگذار سنتی، یک «ارتجاعی افراطی» را بازی میکند که به ما گفته میشود که به ما اجازه میدهد بدانیم با فرض اینکه شور و شوق آخرین پناه یک چنگال است، "زندگی پستی را در برابر خود می بینی، آشکار و بی شرم." بیایید به سادگی بگوییم که هر کسی که کمی هوش داشته باشد، از اینکه چگونه شخصیت میسون در پایان فیلم ظاهر می شود، شوکه نمی شود.
اجرای انتقادی نیومن بزرگترین شگفتی فیلم است. او کاملاً بدون درگیر شدن ظاهر می شود، در بیشتر موارد بدون هیچ نشانه ای از طنزی که در فیلم The MacKintosh Man های متفاوتی که نزدیک به این زمان ساخته شده است، مانند «نیش» و «استخر خفه کننده» به نمایش گذاشته است. ساندا در خوانش خط هواپیمای بدون سرنشین با او مطابقت دارد. برخلاف آنها، Bricklayer لذت بخش است، با این حال او در بی انصافی خودپسندانه و خودپسندانه اش آنقدر واضح است که نمی توان از آن لذت برد.
کل فیلم همین گونه است. وقتی افراد درباره چیزهایی مانند دزدی جواهرات و مخالفان فرانسوی که تفاوت چندانی با داستان در دسترس ندارند، صحبت می کنند، با عفونت ترکیب مبارزه می کند. از سوی دیگر، فضاهای داستانی عظیمی را خالی میگذارد.
"Macintosh Man" هرگز قانونی به نظر نمیرسد، با این حال واقعاً اهمیتی ندارد، به این دلیل که فکر کردن به آن سخت است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.