جیمز و 3 تا از بهترین دوستان تمام عمرش راهی سفری به منطقه ساحلی خیره کنندهی خلیج بارافوندل واقع در غرب ویلز می شوند. سفری که همراه با دوستی، ماجرای های خنده دار، عشق و... می باشد.
"جیمز" و سه تن از دوستان قدیمی اش به سواحل خیرکننده ای در والاس غربی سفر می کنند.سفر آنها ماجراهایی که با دوستی،قهرمانی و عشق گره خورده را رقم می زند و...
جیمز و سه دوست نزدیک مادام العمرش به یک سفر نادرست به منطقه ساحلی خیره کننده خلیج بارافاندل در غرب ولز می روند. آنچه در ادامه میآید ماجرایی تأثیرگذار و کمیک است که با دوستی، قهرمانی و عشق سروکار دارد.
دانلود فیلم Third Star 2010 (ستاره سوم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"من امروز 29 ساله هستم. 30 را نخواهم دید."
این راهی است که جیمز فیلم را پیش می برد. فوراً در من ظاهر می شود زیرا از هم اکنون این سن من است. ممکن است چه احساسی داشته باشید، نیاز به گفتن آن چیست؟ "من امروز 29 ساله هستم. 30 را نخواهم دید." از هیچ جا لازم نیست خودم را به خاطر واکنش بیش از حد در مورد 30 سالگی مورد انتقاد قرار دهم. رسیدن به 30 سالگی فوق العاده است. هر کسی این شانس را ندارد.
جیمز به ارائه شخصیت های مهم دیگر در زندگی روزمره خود ادامه می دهد. ، که همه برای ستایش از تولد او - آخرین تولد او - ملاقات کرده اند. سه یاران دیرینه او دیوی، بیل و مایلز. خواهرش کلوئه، که آن را بسیار شدید می گیرد، اما سعی می کند آن را پنهان کند. هموطنان او که هنوز چهره جسورانه ای دارند... هیچ کس نباید از جوانان خود دوام بیاورد. سپس، در آن نقطه، خط زیر را بیان می کند که قلبم را می کشد.
"ممکن است این بیماری مال من باشد، اما بدبختی مال آنهاست."
نزدیک به پنج دقیقه بعد فیلم و من از الان در اشک هستم. خارق العاده. خیلی عالی است.
بقیه فیلم درباره سفری به محبوب ترین مکان جیمز روی این سیاره، بارافاندل اینلت است. نزدیکترین یارانش این آرزو را به او می دهند... و آرزوهایش را در کل، در نهایت اتفاق می افتد. گشت و گذار یک سفر ساده و بدون گشت و گذار اساسی نیست. آنها واقعاً نیاز داشتند که از این کوه ها بالا بروند در حالی که وسایل خود را هل می دادند، و در برخی موارد جیمز در یک کامیون توقف. در فوکوسهای خاصی، آنها بخشی از داراییهای خود، از جمله کامیون را از دست میدهند، بنابراین باید جیمز را انتقال دهند. همانطور که آنها را تماشا میکردم که هر کاری برای همراهشان انجام میدهند، اشکهایم از شوق ستایششان برای او روی گونهام سر خورد.
من با ترقهها به صحنه باز شدم. همراهان او این احتمال را داشتند که از آنجایی که جیمز عاشق تماشای ستاره ها و "رقصیدن در کیهان" بود، برای او یک نمایش نوری برگزار کنند. بنابراین آنها دقیقاً همین کار را میکنند و با باز شدن پنجرههای دیدبانی، جیمز نیز همین کار را میکند، به همان روشی که افراد وقتی در شگفتانگیز واقعی چیزی دوستداشتنی و شگفتانگیز هستند، انجام میدهند. من تازه فهمیدم که او در آن لحظه به چه چیزی فکر می کند - "خدای من این دوست داشتنی است. خوشحالم که برای آخرین بار با آن روبرو شدم." این یک نمایش واقعی از تخصص بازیگری بندیکت کامبربچ بود که او این گزینه را داشت که فقط با ظاهرش این چیزها را منتقل کند. برایش گریه کردم علاوه بر این، من برای همراهانش گریه کردم که این کار را برای او انجام دادند.
در حالی که قهقهه های زیادی در میان آنها وجود دارد، به همین ترتیب دقایق پر استرسی وجود دارد، در هر صورت برخی از آنها با مشت به پا می شوند. جیمز به همراهانش میگوید و به آنها میگوید که از آنها برای ادامه زندگی روزمره که کم آب میشود، ناراحت است. او به دیوی میگوید: «این در مورد کارتهایی نیست که زندگی به شما میدهد، بلکه درباره دستی است که در بازی کردن آن حس اطمینان خوبی دارید.» با این حال، جیمز انتقادهای خود را از مایلز دریافت می کند، که به او توصیه می کند که احتمالاً شروع به نوشتن رمان خود کرده است که معلوم شد آنقدر عذاب آور است که حتی به ایستادن فکر نمی کند. "شما هرگز چیزی را تمام نمی کنید."
علی رغم همه مشکلات، آنها در دراز مدت واقعاً می دانند چگونه به خلیج بارافاندل برسند.
و همه آنها شاد هستند. آنها تا آن شب که جیمز چیزی را برایشان آشکار میکند، در یک غار در آب شرکت میکنند. او با احتیاط میگوید: "فردا میخواهم به مرکز ورودی شنا کنم و برنمیگردم. من هیولا بودن این را میدانم و از شما میخواهم که اجازه دهید من شنا کنم." "نه!" پاسخ ناراحت کننده لحظه ای آنهاست. او سعی میکند بر آنها چیره شود، و میگوید: "به تدریج به فکر عذاب خواهم افتاد، و این ارزش زندگی کردن را ندارد." دیوی می گوید: "هر وقت خانواده شما را می دیدم، متوجه می شدم که ممکن است یک روز دیگر شما را داشته باشیم تا درست خداحافظی کنید." جیمز سعی میکند با گفتن این جمله، از او جلوگیری کند، "فقط همین، خداحافظی ترجیحی نسبت به خداحافظی که اخیرا داشتیم وجود نخواهد داشت. من هرگز آنقدر زنده نبودم و در حال حاضر باید آن را به پایان برسانم. بالاخره باید چیزی را تکمیل کنم. "
این آنها را متقاعد نمی کند. با این حال، فریادهای عذاب او بعداً در شب کار را انجام می دهد. علاوه بر این، فیلم با آخرین شات فوقالعاده واقعاً ناگوار از چهار همراه در نزدیکی اقیانوس، جیمز مرده، به پایان میرسد.
بدون مکث، این آخرین نما نبود. آخرین نما از آسمان آغشته به ستارگان بود و صدای جیمز که آخرین قطعه تکان دهنده اش را می گفت:
پس من برای همه شما نان تست مورفین می خوانم. علاوه بر این، با فرض اینکه باید در نهایت به یاد آورید که این یادبودی از معرفی من به جهان است، به یاد بیاورید که شما توسط من گرامی بودید و زندگی من را به یک زندگی سعادتمند تبدیل کردید. همچنین، هیچ بدبختی در آن وجود ندارد.
به نظر نمی رسید بعد از آن گریه ام را ترک کنم. ستاره سوم مرا به فکر فرو برد. وقتی جیمز جدا میشود و اعتراف میکند، به همان ثانیه برمیگردم:
"نیازی به گاز زدن خاک ندارم. به زمان بیشتری نیاز دارم. به زمان بیشتری نیاز دارم. هر یک از مشتریان بیاهمیت خود را مصرف کنید. من زندگی می کنم. من برای انجام چنین کار بزرگی برنامه ریزی کردم. من باید خاص بودم."
من امروز 29 ساله هستم. من 30 را نخواهم دید.
اگر معتبر بود، آیا میتوانم در این لحظه از زندگیام راضی باشم؟
دانلود فیلم Third Star 2010 (ستاره سوم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«ستاره سوم» در سال 2010 عرضه شد و اگر فیلم بهتری بود، اسکار را برای بندیکت کامبربچ به ارمغان می آورد. شهرت برای او اجتناب ناپذیر بود، در هر صورت، زیرا مدتی بعد او به عنوان "شرلوک" در سریال PBS به شهرت رسید. در حال حاضر او در همه جا است. علاوه بر این، او این حق را دارد که باشد.
«ستاره سوم» که بر اساس یک برنامه خرج کردن کوچک و با هماهنگی هتی دالتون ساخته شده است، درباره جیمز، 29 ساله (کامبربچ) است که از رابدومیوسارکوم، یک بیماری وحشتناک که بعد از عضلات ایجاد می شود. تقریباً زمانی برای او باقی نمانده است و به مسکنها متکی است. او باید به نقطه شماره یک خود، Barafundle Straight در West Ridges برود. بنابراین سه دوست عزیزش دیوی، مایلز و بیل (تام برک، جی جی فیلد و آدام رابرتسون) او را میبرند، علیرغم این واقعیت که واقعاً خنگ است. جیمز ضعیف است و به دلیل بیماری در یکی از پاهایش، قدم زدن را با مشکل مواجه می کند. مردم او را سوار کامیونی می کنند که به همین ترتیب وسایل سفر آنها را در خود جای داده است.
البته، ما در مورد آنها باخبر می شویم. دیوی از زمانی که جیمز مریض است با او سر و کار داشته است. مایلز یک مقاله نویس است که به مدیر پول تبدیل شده و پدرش نویسنده ای موثر بوده است. مایلز، زمانی که یک همراه بسیار عزیز جیمز، مدتی است که با او در تماس نبوده است، و ما متوجه می شویم که او کتابی نوشته است که به کسی نشان نداده است. بیل با عشق زندگی خود زندگی می کند، اما به نظر نمی رسد آخرین خداحافظی با او داشته باشد.
این افراد می جنگند، انفجارهای خشمگین می شوند، به همدیگر می گویند، با پوزخند. و شوخی، هر کدام بیماری جیمز را به شیوه خاص خود مدیریت می کنند. علاوه بر این، جیمز زندگی و نزدیک شدن به عبور را به شیوه خاص خود مدیریت می کند. او می گوید: "نیازی به گاز زدن غبار ندارم. به زمان بیشتری نیاز دارم." و همراهانش را به خاطر "امن بودن" سرزنش می کند. "زندگی مربوط به دستی نیست که شما مدیریت می کنید، با این حال دستی که در بازی با آن حس اطمینان قوی دارید." چند پذیرش افراطی ایجاد می شود. ("بیماری شما مرا بیمار می کند.") اما در نهایت جیمز از آنها آخرین لطف را می خواهد.
"ستاره سوم" کاملاً بازی شده است، اما 45 دقیقه ابتدایی یا بیشتر کند و نامرتب است، اگر اینطور باشد. دنیای درست - - منظورم از پراکنده بودن، تعداد زیادی از مردم هستند که وقت خود را تلف می کنند و توهین می کنند، و این به یک قطعه بسیار تبدیل می شود.
کامبربچ یک اعدام خیره کننده، صادقانه و ویرانگر را ارائه می دهد، اما همه فوق العاده است فوق العاده جذاب جی.جی. فیلدز نیز یک قهرمان است - - شغل او تا حدودی بزرگتر از دو همراه دیگر است، و هیو بونویل ظاهری عالی دارد.
به آن بچسبید، و روحیه و الهام خواهید گرفت. هشدار: به یک جعبه بزرگ دستمال کاغذی در نزدیکی شما نیاز دارید.
دانلود فیلم Third Star 2010 (ستاره سوم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
اخیراً تماشای این داستان مهیج از گردهمایی همراهان از انگلستان فوقالعاده را به پایان رساندهایم که یک سفر تا حدی خطرناک را به سمت اقیانوس در ریجز آغاز میکنند تا آخرین آرزوی دوست بدحال خود را برآورده کنند.
در امتداد به نظر می رسد که آنها خطرات زیادی را با دیگران و همچنین اجزای سازنده آنها روبرو می کنند، اما آنها همچنین دارای انبوهی از احمقانه هستند که مانند وحشی ها در اطراف آتش در هوای آزاد رفتار می کنند، و همچنین بحث های منصفانه وحشتناکی بین خود دارند که برای مردان در هر شرایطی غیر معمول است. وحشتناکها.
اگرچه من آخرین پایان داستان را کشف نمیکنم چون خودم تا حدی حیرت زده بودم، میتوانم بگویم که علیرغم اطمینان انسانی که همه چیز برنده شد، زیرا قبول کردم که حق همه است. برای اینکه در مورد زندگی آنها بدون توجه به شرایط، نتیجه گیری کنم.
که باعث شد به عنوان فیلم "ستاره سوم" فکر کنم. چرا این عنوان به جز در صورتی که در پایان ممکن است به نتیجه ای مشابه من برسید. آن ستاره سوم واقعاً یک تشبیه برای همیشه است. در نتیجه، ستاره اول تولد و جوانی است، ستاره دوم که بزرگسالی و راه یافتن به جامعه است، ستاره سوم که ممکن است نمادی برای مرگ و شارژ مجدد به معنای تناسخ باشد.
سخت ترین و سخت ترین ستاره افراد عمیق می پذیرند که بدن اصلی در هنگام مرگ می گذرد، با این حال روح زنده می ماند و هرگاه از بافت رها شود، به حوزه های مختلف برمی خیزد، احتمالاً یک نوع بهشتی یا یک حالت تکان دهنده که مشروط به وضعیت روح است. چه بد باشد اگر روح برای تناسخ آماده شود، شارژ مجدد پس از مرگ قابل تصور است.
من متخصص این مسائل نیستم، صرفاً یک مطالعه کننده طمع که بر روی این افکار فلسفی در مورد عرفان و دین تمرکز کرده است. یک مدت واقعا طولانی وقتی فیلم را تماشا می کنید و با گوش دادن به تصویرها می ایستید، آنچه را که من اعتماد دارم نویسنده/نویسنده سعی در انتقال آن داشته است، درک خواهید کرد. قبول دارم میدانم با این حال پاسخ را به تماشاگر میسپارم.
فیلم بهطور استثنایی با زندگی مطابقت دارد، مانند تماشای واقعیت تلویزیونی. در هر صورت، خوشبختانه اینطور نبود. برک و کامبربچ طبق معمول فوقالعاده بودند، اما دیدن آنها که چنین قسمتهایی را فرض میکردند، بسیار عجیب بود، اما لذت بخش بود، زیرا به معنای واقعی به شما نشان میدهد که این سرگرمیکنندگان برجسته تقریباً در هر شرایطی به آن دست یافتهاند.
دانلود فیلم Third Star 2010 (ستاره سوم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیلمی باورنکردنی، قوی و تکان دهنده. جایی نزدیک به «یک مرد مجرد» و «درخت زندگی» است و مطمئناً جایی در بخش «خانه هنری» دارد. به احتمال زیاد شما از روایت آرام و برازنده قدردانی می کنید و طرفدار بازنمایی غیر تحت اللفظی عجیب و غریب هستید، این مطمئناً نکته مناسبی است.
به هر حال، در ابتدا من گیج شدم زیرا این کار را نکردم. یک تن از مبادله را کشف نکنید. در هر صورت، زیرنویسها من را از صحنهها منحرف کردند، بنابراین آنها را خاموش کردم. من فقط تا حدی از طریق فیلم تصدیق کردم که در واقع چیزی که آنها به آن اشاره می کنند بسیار بی اهمیت بود. این طرز فکر بود که اهمیت داشت، احساسات و عناصر بین شخصیت ها. تا آنجا که ممکن است به من مربوط باشد، گشت و گذار عمیق آنها با از دست دادن مداوم چمدان هایشان - به اصطلاح می گوییم وسایل مشترکشان - و روش تقلبی برای کمک، به معنای واقعی آنها را کاملاً تنها گذاشت و آنها را کاملاً بدون هیچ چیز بعدی به طرز لذت بخشی ترسیم کرد. به احساسات آشکار آنها در نهایت، و در اینجا فقط چیزهایی که واقعا تفاوت ایجاد کرد. فکر میکنم با اطمینان میتوان گفت که فیلم واقعاً در نهایت به نتیجه رسیده است. در اینجا باید بگویم که همه سرگرم کننده ها عالی بودند. بندیکت کامبربچ خیرهکننده میتوانست نقش اصلی و بیشترین زمان نمایش را در مجموع بازی کند، با این حال همه به طور موثری در نشان دادن احساسات متضاد که در چنین شرایطی اتفاق میافتند کار کردند. من به همین ترتیب احساس کردم که همه چیز واقعا معقول است، به دلیل محتوای نفس گیر. نارضایتی، حسادت بودن افراد اطرافتان به خاطر زمانی که واقعاً دارند، ناله و تیزبینی و به علاوه هماهنگی و احساس امنیت که با درک موقعیت مکانی شما همراه است، احساساتی هستند که فرد می تواند با آنها ارتباط برقرار کند.
علاوه بر این، ، فیلم به طرز لذت بخشی فیلمبرداری و تغییر یافت. عکسهای آرام اقیانوس یا پرندگانی که در بالای سر میچرخند و مکانهای تحت فشار عمیق را جایگزین میکنند، موسیقی متن فیلم... همه اینها بهطور بیعیب و نقصی در کنار هم قرار گرفتهاند. در هر صورت، یک جعبه عمده از دستمال کاغذی را در فرصتی که قصد تحمل آن را دارید، تنظیم کنید. اعدام BC شما را به شدت ناراحت خواهد کرد.
دانلود فیلم Third Star 2010 (ستاره سوم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در گذشته نه چندان دور، من یک فیلم دیگر انگلیسی برای کودکان به نام «راههایی برای زندگی برای همیشه» دیدم، چیزی که میخواستم بگویم این بود که ستاره سوم تا حدودی یکسان بود، اما در میان مردان بزرگتر جای دارد. من جایی آنلاین را بررسی کرده ام که یک مقاله انگلیسی در مورد آن استناد کرده است «مثل مردان با مرگ روبرو می شویم: با آبجو، شوخی و تعطیلات». یک فیلم همراه واقعی که سفری شجاعانه داشت، شخصیتها جوهره واقعی خود را آشکار میکنند، در حالی که معمولاً با یکدیگر تفاوت ندارند. در نقطه ای که آنها متوجه یکدیگر شدند، آنچه بین رابطه آنها از هم جدا شده است، در علامت پرسش قرار دارد.
داستان زمانی اتفاق می افتد که چهار همراه به یک کمپ راه اندازی می شوند و به منطقه ای ساحلی به نام ورودی بارافاندل. در حالی که سفر گام به گام همه چیز در پشت گردش آنها آشکار می شود که شامل عشق، همراهی و در برخی موارد عذاب است. آنچه در غروب این داستان می آید، داستان نزدیک به خانه بود. نقاطی که فیلم گرفته می شود شگفت انگیز بود و به طرز باورنکردنی در دوربین شکار شد.
فیلمنامه به زیبایی ترکیب شده بود، شروع فیلم به تدریج بهبود زیادی نسبت به آنچه در حال وقوع است نداشت، سپس، در آن نقطه، به طور مداوم می شود. حرکت به سمت از پیش تعیین شده خود مرحله به مرحله غالباً چند خروش با کمدی های خنده را منتقل می کند تا در کنار خستگی قرار نگیرید.
چند شخصیت عجیب و غریب وارد داستان می شوند، یکی بچه بالدار مانند یک رسول مقدس و دیگری یک مردی در سفر خود برای کشف آنچه از کسی شنیده است که آن را گم کرده است. این دو در چرخش و انحنای سریع داستان که در آن نقطه در جریان یکنواخت بود، اغوا می کند. همه چیز رویایی را به ارمغان می آورد تا همه چیز را در حرکت نگه دارید و جمعیت را وادار به ادامه حدس و گمان در مورد آنچه فوراً در راه است ادامه دهید. من را بپذیر که نمیخواهی ستاره سوم را از دست بدهی، میدانم که ستاره سوم چیزی جز یک نمایشدهنده و در عین حال یک داستان شگفتانگیز شگفتانگیز در اطراف چهار نفر بود.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.