در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور سریال anohana: The Flower We Saw That Day 2011... لطفا منتظر بمانید ...
شش دوست دوران کودکی در طی سالیان با هم بزرگ شده اند تا اینکه یکی از آنها به نام "منما" میمیرد. اما سرکرده این گروه به نام جینتان" که در زندگی هیچ هدفی ندارد شروع به دیدن روح منما میکند. با راهنمایی های منما او قادر می شود مسیرهای مختلف بلوغ دوستانش را ببیند و همچنین سعی می کند آخرین آرزوی منما را برآورده سازد . . .
پنج همراه دوران کودکی با ظاهر شدن روح دوستان مردهشان دوباره به هم میرسند و از آنها میخواهند که آخرین آرزویش را برآورده کنند.
داستان این انیمه درباره چند تا دوست صمیمیه که یکی از اونا به اسم میکو بر اثر تصادف کشته میشه؛ اما یه روز...
دانلود سریال anohana: The Flower We Saw That Day 2011 (آنوهانا: گلی که آن روز دیدیم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"ما بزرگ خواهیم شد. علاوه بر این، همانطور که فصل ها با عجله از کنار شکوفه هایی که در کنار جاده جوانه می زنند نیز تغییر خواهند کرد. من متعجبم... نام شکوفه هایی که در آن فصل جوانه زدند چه بود؟ آنها می لرزیدند. تا حدودی در نسیم، کمترین احساس خار را برای تماس احساس میکردم... همچنین، وقتی بینی خود را نزدیک آنها میبردید، عطر لباس نور روز را منتشر میکردند. به مرور زمان، آن عطر محو میشود. همچنین، ما توسعه خواهیم داد، اما... من مطمئن هستم که آن شکوفه ها در جایی جوانه می زنند. در واقع. ما ادامه خواهیم داد... آرزوهای آن شکوفه ها را برای همیشه قبول می کنیم."
Anohana درباره جمعی از یاران است که منزوی می شوند وقتی یک همراه به نام هوما گرد و غبار را گاز می گیرد و جراحت برایشان زیاد می شود. ما میزان تغییر آنها در درازمدت و معنای آن برای هر یک از شخصیت ها را درک می کنیم. در هر صورت، در نقطه ای، فانتوم هوماس در خانه Yadomis، شخص اصلی ظاهر می شود. از همان ابتدا، او احساس می کند که دارد خیال پردازی می کند، اما به تدریج آنچه را که در حال رخ دادن است تصدیق می کند.
قسمت اول به ما فکر بسیار هوشمندانه ای درباره اتفاقی که روزی که هوما منتقل کرد، ارائه می دهد، با این حال این اتفاق افتاد. چیزها را ترک می کند تا شخصیت ها مقدار بیشتری از آنچه رخ داده است را بفهمند. بنابراین علیرغم این واقعیت که چند لحظه ابتدایی به طور مؤثری در تنظیم این که هما مرده است و نه اینکه یادومیس خواهر را آزار می دهد (در اصل برای من) کارآمد نیست، بقیه لحظات عالی بود.
به عنوان نمایش ادامه می دهد، شما می توانید در مورد شخصیت ها و گذشته آنها اطلاعات کسب کنید. همچنین، از این رو، هیچ یک از قسمتها بیمعنی نیست. زیرا آنها یا چیزی را به ما نشان دادند که در ادامه نمایش روی نمایش تأثیر بگذارد، یا چیزی را نشان داد که در قسمت بعدی رخ خواهد داد. همچنین، این چیزی است که این نمایش واقعاً در همه جا به خوبی انجام می دهد. احتمالاً برای اولین بار آن را تماشا نخواهید کرد. با این حال، در فرصتی که دوباره آن را تماشا کنید، به نظر می رسد همه چیز به این ترتیب مرتب شده است. مانند بخشی از سرزندگی که نشان میدهد میل کمرنگی را نشان میدهد، که بررسی میکنید آیا متوجه میشوید که شخصیتها چه احساساتی را پنهان میکنند یا خیر.
اما چیزی که من از آن شوکه شدم، وسیلهای بود که با آن از احساسات هیجانانگیز مراقبت کرد. اجزای نمایش هر یک از رفتارهایی که در آن شخصیتها با آسیبهایشان سازگار شدند، همگی بسیار منطقی به نظر میرسید. قرار دادن نمای بیرونی، عبور نکردن از گذشته و زاری راه هایی است که شخصیت ها با احساسات خود سازگار می شوند و همه چیز را برابر معرفی می کند. در هر صورت، نگرانی من با آن این است که اکثریت آنها دقیقاً با همان چیز سازگار می شوند. سوگواری. در برخی موارد بررسی میشود، زیرا واقعاً یک بخش در گذرگاه Honmas داشت، اما برخی نداشتند. یکی از شخصیت ها به شدت شخصی بود که باید هما را به بهشت بفرستد تا بتواند احساسات آشتی جویانه او را تصدیق کند، اما او اینطور نیست؟! وقتی همه در مورد اینکه موضوع مرگ هونماس چه کسی بود بحث میکردند، آزاردهنده بود. زیرا باید راه های دیگری برای تحت تأثیر قرار گرفتن آسیب وجود داشته باشد به غیر از اینکه احساس کنید مشکل شما بوده است. اگر مشکل زیادی نیست، با فرض اینکه اشتباه میکنم، به من بیاموز، زیرا علاقهمندم.
دوستداشتنیترین صحنه من در فیلم به طور موثر در قسمت 6 بود، زمانی که آنژو پس از اتفاق قبلی به مدرسه بازمیگردد. . نیازی نیست آنچه را که رخ داده است با صدای بلند بیان کنم، با این حال تلاش خواهم کرد تا بفهمم چرا آن را گرامی داشته ام. زمانی که آنژو وارد سالن مطالعه می شود، می توانید درک کنید که چگونه اتاق خانه با ورود او شروع به بحث می کند. بنابراین وقتی یادومی از او حمایت میکند تا این تفکر را در مورد او انجام دهد، واقعاً من را برآورده کرد. این باعث شد که رابطه یادومیس و آنژو واقع بینانه تر شود.
و سپس به پایان می رسیم که الهام بخش من برای تماشای نمایش شد. در مورد کمال شناخت بسیار زیادی شنیده بودم. شنیدن این که شاید یکی از غم انگیزترین اتفاقات در انیمه بود، من را مجذوب خود کرد. علاوه بر این، با وجود اینکه آن را دوست داشتم، واقعاً مایوس کننده بود. اینجاست که من قصد دارم در مورد چند اسپویل بحث کنم. پس این هشدار شماست!
من متوجه نشدم که چرا همه تا این حد هوما را می پرستند. او خیلی جذاب نبود. او فقط احساس می کرد که خواهر و برادر کوچکتر شایان ستایش است. او به هیچ وجه، شکل و فرم، فرد وحشتناکی نبود، با این حال من متوجه نشدم که چرا هم یادومی و هم آتسومو شیفته او بودند، در حالی که آنژو و چیریکو هر دو بسیار جذاب تر بودند. بنابراین وقتی همه در نهایت شروع به گریه کردند، خیلی ملودراماتیک بود.
بدیهی است که چیزهای مختلفی وجود داشت که من ترجیح می دادم و از آن متنفر بودم. مانند موسیقی که واقعاً حال و هوا را به خوبی ایجاد می کند، حرکت گاه و بی گاه شخص وحشتناک (اصولاً در حالی که شخصیت ها را از راه خوبی می بینید. به نوعی به نظر می رسید. در هر صورت عالی بود) و چند بی نظمی در داستان. در هر صورت، آنها به اندازه چیزهایی که تا به حال گفته ام برای من ضروری نبودند.
بنابراین اگر در این مرحله Anohana را تماشا نکرده اید، به شدت آن را پیشنهاد می کنم! 7/10
دانلود سریال anohana: The Flower We Saw That Day 2011 (آنوهانا: گلی که آن روز دیدیم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
اجازه دهید این نظرسنجی قطعاً ناخوشایند را با گفتن این که «Anohana» یک انیمه نمایشی با ترکیبی زیبا، بسیار سازماندهی شده و سراسر جاندار است، باز کنم که اگر «دروغ شما در آوریل» اشک شما را درآورد مطمئناً دوست خواهید داشت. در حال حاضر به من اجازه دهید بفهمم چرا فکر میکنم به سطوح داستانی که میخواهد نمیرسد، یا به عبارت واضحتر: چرا گریه نمیکنم.
نه با توجه به این واقعیت که من یک مرد بداخلاق هستم من هستم، با این حال یک نمایش بسیار ساخته شده می تواند به من مانند هر شخص دیگری برسد. «شووا گنروکو راکوگو شینجو» تا همین اواخر، بیشتر از تعداد کمی از اعضای خانواده که از دنیا رفته بودند، اشک از من سرازیر شد. پس چرا «آنوهنا» وجود ندارد؟
پتانسیل لطافت کاملاً وجود دارد. اولین اپیزود سریال از هم اکنون نشان می دهد که چگونه می توان قلاب شکم را به سمت راست پرتاب کرد وقتی که جینتان گوشه نشین جوان توسط شبح همراهش منما ملاقات می کند. واضح است که او مدتها در یک اتفاق ناگوار از دنیا رفت که باعث شد جمع یارانش خود ویران شوند. در حال حاضر منما از زندگی پس از مرگ بازگشته است، و از همه همراهان درخواست می کند که برای برآورده کردن آخرین آرزویش دوباره به هم بپیوندند.
یک درهم تنیدگی جذاب این است که جینتان تنها کسی است که آماده دیدن شبح منما است و باعث دردسر قابل توجهی می شود. در متقاعد کردن همراهان بیگانه خود برای کمک به همسر مرده خود بیرون بیاید. پوپو ماجراجوی امیدوار به سرعت تحت تأثیر قرار می گیرد. اناروی تند مزاج و عمیقاً بالغ نیاز به تلاش بیشتری دارد. دانش آموزان محترم دبیرستانی یوکیاتسو و تسوروکو ناامید به نظر می رسند.
با زیرکی، این انبوهی از افراد (غفلت) برای سازگاری با مرگ منما به شیوه خاص خود. گرایشهای جذابی وجود دارد که با تفاوتهای ظریف (پوپو به باشگاه قدیمی خود بازمیگردد در حالی که در ژاپن میماند) یا کمتر (تسوروکو لباسهای قدیمی منما را بو میکشد). واضح است که همه شخصیتها اثرات بد یک آسیب هضمنشده را تجربه میکنند و سریال نیاز به تلاش برای ثبت شخصیت آنها دارد.
مساله این است که این شخصیتها کاملاً متعارف هستند. شما می توانید به طور مداوم برگه های شخصی را ببینید که مقاله نویسان قبل از شروع داستان کشیده اند. صرف نظر از اینکه آیا کار آنها توانایی دارد، سینمای جذابی ایجاد نمی کند.
چیزی که «راکوگو» را به مجموعه ای عمیقاً مخاطب تبدیل می کند، نحوه پرش شخصیت هایش از صفحه است. آنها مردم را متقاعد می کنند، که در عین حال به روشی قابل پیش بینی عمل می کنند. ما با تشدید آنها همدردی می کنیم، زیرا از دور از آنها پیروی کرده ایم و معنای همه وسایل آنها را می دانیم. "Anohana" ارتباط قابل قیاس با گذشته دارد، با این حال شخصیت های آن انسان نیستند - آنها نمادها هستند.
خانم های جوان را بگیرید. شما می توانید آنها را به طرز بی عیب و نقصی در چارچوب 'dere type' قرار دهید. انارو نسبت به جینتان تهدیدآمیز عمل میکند، اما پنهانی او را گرامی میدارد: سوندره. تسوروکو سرد و عادی رفتار می کند، اما شخصیتی عمیقاً نزدیک به خانه را پنهان می کند: داندره. منما نسبت به هر کسی که ملاقات می کند کودکی و مشتاق است (و صدایی شبیه هوا دارد که به تدریج از طریق دهان منبسط شده دور می شود): دِردِر.
اینها مدل هایی هستند که شما از یک گروه پایین تر از سری صیغه ها پیش بینی می کنید. آنها با هم حرف می زنند و پوزخند می زنند و فریاد می زنند و گریه می کنند که هر یک از انیمه های دیگر خانم جوان صحبت می کنند و می خندند و فریاد می زنند و گریه می کنند. صرف نظر از اینکه الهامات و منحنی های آنها چقدر عالی کار شده است، هیچ یک از آنها بعد سوم را پرورش نمی دهند.
و حتی با چنین روش خواندن درس برای برخورد با داستان، ماهیت آهنگسازی به طور کلی با پیشرفت سریال دست و پا می زند. به یاد می آورید که جینتان تنها کسی است که آماده دیدن منما است - با توجه به این جذابیت که کاملاً مشخص نیست که آیا او واقعی است یا نمادی از مقصر بودن جینتان؟ که بی رحمانه از پنجره پرتاب می شود. در پایان همه میتوانند منما را ببینند و با آن صحبت کنند، بنابراین روزنامهنگاران میتوانند از نمایشهای بیضروری به ضرر کارهای مهم افراد لذت ببرند.
قسمت آخر باید گردابی از احساسات باشد، که هوسها را با یک هوس از بین میبرد. آگاتا کریستی با ذوقی مشابه، سر خدمتکار را به عنوان جانشین گمشده قربانی خود به تصویر میکشد. در هر صورت، من میتوانم این را فقط از راههای خوب ببینم: نوعی گرداب که با شستشوی سینک دستشویی شما ایجاد میشود.
«دره عجیب و غریب» یک اصطلاح خطرناک برای استفاده است، اما بیایید بگوییم «Anohana» در فاصله قدم زدن از جامعه دره زندگی می کند. سعی میکند نمایشی الهامبخش/- در حال انتقال باشد، اما فقط باعث شد صدای لپتاپ من را کم کنند، به این دلیل که لغزش سیل آسا درهم و برهمهای نامشخص پردههای گوشم را داغ میکرد. این بدون تعالی نیست، با این حال نشانی از مؤلفه انسانی را که تأثیر قابل توجهی در داستان هایی مانند این دارد، از دست می دهد. برای مثال در مورد نحوه مقابله با غم طبیعی در انیمه، به «راکوگو» نگاه کنید.
دانلود سریال anohana: The Flower We Saw That Day 2011 (آنوهانا: گلی که آن روز دیدیم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
حسابرسی خلاصه در پایگاه برای افرادی که نمی توان آنها را با مطالعه یکسری کلمات امتحان کرد.
این انیمه باید یکی از حیرت انگیزترین انیمه هایی باشد که من در ظاهر برای همیشه تماشا کرده ام.
خیلی حرفه ای، خیلی دوست داشتنی و بدیهی است که غم انگیزترین چیزی بود که در هر مقطعی تجربه کردم.
اگرچه حاوی طنز سبکی بود که همه چیز را بی عیب و نقص در هم می آمیخت، اما همه چیز را در نظر گرفتیم، این نمایش بسیار خام است و واقعاً رشته های دلخواه را به خود جلب می کند. همه با کمبود یا مواردی از این دست مواجه شدهاند، و من فکر میکنم که این انیمه به سادگی از نظر پول در جهت نتیجه، پیشرفت زمان و روابط انسانی است - بنابراین احساس میکنم که هر تماشاگر میتواند با آن ارتباط برقرار کند.
حتی با وجود این که فقط 11 قسمت وجود داشت، من احساس کردم که داستان افزایش نیافته است. هر اپیزود اهمیتی پشت خود داشت. من باید از همه شخصیت های اصلی آگاه باشم (و دوست داشته باشم). علاوه بر این، من در پایان به طرز هیستریک گریه کردم.
این انیمه برای افرادی که قلب های سنگی دارند و ابراز می دارند که هرگز با دیدن برنامه گریه نخواهند کرد، باید تماشا کنند. این به سادگی کامل بود! فعالیت فوق العاده بود! داستان باورنکردنی بود!
فکر میکردم پایین بیایم، اپیزودهای اولیه را تماشا کنم و بخوابم. با این حال، این انیمه مرا به دام انداخت. اگرچه قسمتهای نه چندان زیاد اولیه حاوی جوکهای ارزیابی شده از M بود که ممکن بود افراد خاصی را از کار بیاندازد، اما آنها هنوز به سختی در دیدگاه بالاتر قابل تشخیص بودند و همچنین معقول بودند. من هیچ جوانی را نمی شناسم که شبیه شوخی های این نمایش نباشد.
من در کنار شخصیتها پوزخند زدم، و در هر صورت، جعل کردن نالههای آنها در پایان کار، صداگذاری واقعاً عالی بود.
این انیمه جایگاه اول را در خلاصه من به خود اختصاص داده است. من دوباره آنوهانا: گلی که آن روز دیدیم رو میبینم در آینده برای قسمت ها گریه خواهم کرد. من دیگر نمی توانم این را پیشنهاد کنم، یا به رسمیت شناختن بالاتری به آن بدهم! داستان-10/10 خیره کننده، مسحورکننده و قابل تصور در سراسر شکل و فرم!
اجرای-9/10 همه چیزهایی که به راحتی در کنار هم قرار میگیرند، دانشمندان واقعاً به این فکر کردند که چگونه برنامهریزی کردند تا افکار را به هم متصل کنند، و کی و کجا .
متغیر 'Feel' 10/10 من از هیچکسی آگاه نیستم که با تماشای این فیلم، زاری نکرده باشد، نخندیده باشد، یا هر دو را به طور همزمان انجام نداده باشد.
صداپردازی-9/10-قابل اعتماد و پر از احساس.
انیمیشن 9/10-سبک تمیز. گستره تخت های مورد استفاده، به ویژه تخت های ملایم تر که یک ساعت کاملاً جذاب را ایجاد می کنند. تحولات منطقی است.
دانلود سریال anohana: The Flower We Saw That Day 2011 (آنوهانا: گلی که آن روز دیدیم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
حرکت عالیه شخصیت ها عالی هستند. این فقط 11 قسمت است بنابراین بیش از حد طولانی نمی شود. به هر حال، داستان/هماهنگی نسبت به ایده اول بسیار تغییر کرد و نزدیک به پایان به یک ظرف مورد انتظار از آشفتگی عمیق تبدیل شد.
این عیب آن است: قسمت آخر به طور غیرمنطقی سنگین می شود. نسبتاً سریع، و از ابتدا تا تقریباً پایان یک جشن عاطفی است. در واقع، این یک ایده درست و شایسته را به تصویر می کشد، با این حال این یک شهر گفتاری است. من حدس میزنم که نمیتوان انیمهای را برای استفاده از گفتهها سرزنش کرد، به این دلیل که این یکی از دستورالعملهایی است که باعث میشود انیمه به آن چیزی که هست، تبدیل شود. با این حال، ممکن است حتی تعطیلی غیرمنتظره تری داشته باشد. بلکه همه نوع فیلمهای آسیایی آسیایی را دارد: شخصیتهای اصلی دلشان را به همدیگر و جمعیت میریزند و مانند یک سونامی بسیار شدید و خیلی ناگهانی است.
اینطور نیست. همه ردپایی از این به ما معرفی نشد. با این حال، موضوع همین است: مثل این است که رئیس در تمام طول سریال گفت: "اینجا، ببین ما این سطل را پر می کنیم" و بعد از آن، یکباره تمام ظرف را روی جمعیت می ریزد.
داستان به شدت به ایدههای عشق زاده و رستاخیز بستگی دارد، تا جایی که این دو ایده تبدیل به یک ابزار داستانی مهم میشوند. برخی ممکن است این را ترسناک ببینند. با این حال، این یک فیلم آسیایی است، بنابراین طبیعی است. با این حال، برای این وضعیت، آن را به نظر من بیش از حد مضحک است. بخش قابل توجهی از داستان تا حدودی اشتباه است، زمانی که افشای محرمانهتر و بی تکلفتر میتوانست بهعنوان ابزار طرحبندی بهتر عمل کند.
آیا میتوانم آن را برای افراد دیگر تجویز کنم؟ برای این وضعیت باید بگویم نه. فقط در چند منطقه بیش از حد گزاف است که نمی تواند یک داستان متعادل را شکل دهد. من بخشی از شخصیت ها را دوست داشتم. برخی دیگر از کلمات رایج بودند. پایانی که دقیقاً همانطور که انتظارش را دارید بسیار غافلگیرکننده است تا حدی با نقطه اوج خصمانه است. من به دلیل بخشی از شخصیتهای دلپذیر و نمایش ابتدایی، 6 ستاره را بهتر از حد انتظار میدهم، اما به دلیل وزن غیرقابل انکار داستان و ابزارهای داستانی نمیتوانند آن را در میان انیمههای برتر قرار دهند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.