گروهی از جوانان عاصی اما جاه طلب سعی می کنند با پیوستن به یک باشگاه رقص ، از واقعیت های سخت دبیرستان رها شوند ، در حالی که آنها رویاهای خود را دنبال می کنند, توانایی ، پذیرش و در نهایت صدای خود را کشف می کنند.
سریال Glee درباره ی یک باشگاه رقص دبیرستانی و در واقع یک کپی تلوزیونی و البته احتمالا موفق تر، از مجموعه فیلمهای High School Musical یا Bring It On است.شبکه ی تلوزیونی FOX از بهار گذشته به تبلیغ و معرفی Glee پرداخته و کلیپها و تصاویر زیادی نیز پیش از شروع پخش آن، در اینترنت و تلوزیون منتشر شده بود. در Glee همچنین از ستاره ی های موسیقی و رقص وآهنگهای معروف ومحبوب زیادی استفاده شده و بخاطر ویژگی های خاص و جذابش مورد تحسین منتقدان قرار گرقته.
گروهی از جوانان عاصی اما جاهطلب سعی میکنند با پیوستن به یک باشگاه رقص، از واقعیتهای سخت دبیرستان رها شوند.
گروهی از افراد ناسازگار بلندپرواز سعی می کنند با پیوستن به یک باشگاه شادی به سرپرستی یک معلم پرشور اسپانیایی از واقعیت های تلخ دبیرستان فرار کنند...
دانلود سریال Glee 2009 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فصل اولیه دارای ترکیبی شطرنجی/محدود است که با زمان اصلی هر نمایش قابل توجیه است. فصل 2 و 3 آهنگسازی خود را بیشتر توسعه دادند که نمایش را بسیار دلپذیرتر کرد. سپس فصل 4 یک فروپاشی خشن را آغاز می کند و تبدیل به توده ای از قلوه سنگ می شود که حاوی چند الماس است که بسیار زیبا هستند، اما ارزش فرصتی برای مکث و به دست آوردن آن را ندارند. برای تماشای تمام این برنامه باید طرفدار قوی باشید وگرنه یک افسر واقعی هستید که می توانید از انبوه اپیزودهای بی فکر که مغز شما را مانند سیل زامبی ها آزار می دهد، چکش بخورید.
چرا بود آهنگسازی آنقدر ضعیف است که میپرسید؟ 2 به طور خاص تمرکز می کند! شکست در پرورش شخصیتها/داستان با کوچکترین پیچیدگی. در خاتمه، ادعا میکنند که مناطقی از قدرت برای پیشرفت، تغییر و انصاف هستند، زمانی که واقعاً با تعمیمهای نژادی، توهینها و توهینگرایی کاملاً در مقابل خودشان قرار گرفتند.
در رابطه با ناتوانی در پرورش غیرقانونی داستان و شخصیت های پیچیده: آنها از دست کشیدن از هر شخصی ناراحت هستند. علاوه بر این، بهشت به آنها اجازه نمیدهد تصمیمی را دنبال کنند که او را از حمایت از باشگاه شادیشان دور میکند و بعداً به دلیل ظاهری بسیار پرانرژی و تقریباً بدون دلیل، دیدگاهشان را تغییر نمیدهد. وقتی شخصیت ها شروع به فارغ التحصیلی می کنند، مثل این است که همه آنها نمی توانند بزرگ شوند و به عنوان یک بزرگسال طرفدار شوند. در ابتدا فکر می کردم نوستالژیک و صمیمانه است... در هر صورت، بعداً عجیب می شود و به نظر می رسد آنها افرادی توسعه یافته هستند که آمادگی ادامه تحصیل از دوران دبیرستان خود را ندارند. به همین ترتیب، با فرض اینکه فردی در هر نقطهای با چیزی مبارزه کرده باشد یا ذهنیتی غیرعادی داشته باشد، معمولاً با ارادهای به سختی کاغذ برنج حل میشود. می بینید که روزنامه نگاران حتی نمی خواهند بفهمند که چرا کسی نزدیک است یا چرا همه آنها در یک صفحه اخلاقی مشابه مانند یک ذهن کندو قرار می گیرند.
در نهایت، منطقه متخاصم. از تعمیمهای نژادی/جنسی نادیده گرفته شده و شوخیهای خصمانه که نمایش را تشدید میکند. مربی باشگاه شادی (که به عنوان گندالف اخلاقی شگفتانگیز زندگی دبیرستانی دیده میشود) باید قابل مشاهده باشد که دانشآموز همجنسگرای خود را از شرکت در گروه خانمهای جوان (زمانی که خانمهای جوان در مقابل افراد جامعه هستند) محدود میکند و افراد کممطالعه بهطور مرتبط با آنها هماهنگ میشوند. ، بعداً با دانش آموخته دیگری آشنا شدیم که مرد است، اما خودش را به عنوان یک خانم جوان می شناسد و مانند یک خانم جوان لباس می پوشد، اما مربی شادی اخلاقی بی عیب و نقص به این شخص اجازه می دهد که کار زن را با آهنگ ها بازی کند و به عنوان یک خانم جوان لباس بپوشد بدون اینکه هیچ تزلزلی داشته باشد. . به همین ترتیب، مدرسهای برای دانشآموزان دردمند میبینیم که رئیس/ناظر مدرسهاش تاریک است (و مخالف تقلب است) و هر یک از دانشآموزان (به استثنای ۲ نفر) سفیدپوست نیستند، و بعداً رئیس دیده میشود که با تقلب علیه خودش میرود. و این توضیح به ندرت تمایل دارد ... آیا این نباید ناراحت کننده باشد؟ متأسفانه، وحشتناک ترین ماده خصمانه و بی اعتنایی به آسیایی ها معطوف است. تینا نمی تواند برنده به نظر برسد، او واقعاً از کانون توجه دور می شود، او با کلی گویی خود مبارزه می کند، اما افراد واقعاً اهمیتی نمی دهند، بانوی جوان نمی تواند برنده شود. علاوه بر این، تینا در 2 فصل اولیه، اساساً هیچ خط و نقطهای در هیچ نمایشگاهی ندارد. پیشرفت شخصیتی او و مایک واقعا وجود ندارد و تاکید بر این 2 قابل تشخیص است. هر نوع ماموریت یا رویایی که آنها نیاز دارند در بسیاری از موارد در قسمت های همراه به خاطر نمی آورند. دیدن نمایشی که از افرادی حمایت میکرد که محدودیتها را میشکنند و فرضیات نادرست را از هم جدا میکردند، بسیار ناامیدکننده بود.
دانلود سریال Glee 2009 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
شادی بهترین وحشتناک ترین نمایش در هر نقطه است. چند هفته، شما آن را می پرستید. در ادامه شما شک کردید که چه نوع کیسه دوشی هستید که به این نوع s**t کشیده می شوید.
اجازه دهید با عنوان شروع کنیم. شادی این نمایشی در مورد ارائه خود است. برنامهای که به خاطر جذابترین برنامه تلویزیونی بودنش قدردانی شده است. هر کارشناس جدی می خواهد آن را با اطمینان بررسی کند. موضوعی که خیلی دور نیست در مورد نمایش وجود دارد. به نظر می رسد این چیزی است که کارشناسان می گویند. با این حال، من نمایش را تحقیر نمیکنم.
در همان لحظه، بیشتر هر چیزی که از فصل اصلی گذشته باشد، عموماً وحشتناک است. در کل نمایش یک ذهنآگاهی وجود دارد، اما آنچه باعث میشود قسمتهای اولیه از هم جدا شوند این است که شخصیتها با مسائل دبیرستانی مبارزه میکنند، اما ما میتوانیم دائماً در این شرایط بخندیم. فین بیهوده است، ریچل تصویری از خود دارد که باید متوقف شود، کورت به طور مشخص همجنسگرا است، و کوین با بارداری دبیرستانی مبارزه می کند. مدیریت این تعداد زیادی از شرایط در واقع دشوار است، اما به قدری بی گناه به تصویر کشیده می شوند که باعث سرگرمی آنها می شود و در عین حال باعث نمی شود که ما برای مبارزه با آنها احساس وحشتناکی داشته باشیم. این فقط یک نمایش شاد است.
وقتی شخصیت های جدید معرفی شدند، نمایش به موضوعی تاریک تبدیل شد. با این حال، لازم است اشاره کنم که این کاملاً نقص آنها نبود. مطمئناً یکی از بخشهای اصلی آن این بود که به هیچ وجه، شکل یا شکل انگیزهای در پس این نبود که چرا هیچکس دیگر اغلب به نمایش فکر نمیکند. افراد اهمیتی نمیدهند، زیرا پیامی معادل آن را نشان نمیدهد.
سال دوم زمانی بود که شادی به طور قانونی شایستگی جایگاه خود را برای حمایت از همجنسگرایان داشت. من هیچ همجنسگرا هراسی نیستم، به جز مشکلی که سریال با این موضوع دارد این است که به سادگی همجنسگرایان را همجنسگرا نشان می دهد. بیایید تا جایی که می توانیم جوک های زیادی را به سمت این شخصیت ها انجام دهیم. نگرش فصل اول این بود که این تعداد زیادی از نبردهای سنگین را به شیوه ای بی گناه به تصویر بکشد. سال بعد بیشتر درباره یک داستان عاشقانه همجنس گرایان بود. قطعاً، هیچ چیز بدی نمیتوان در مورد یک داستان عاشقانه همجنسگرایان گفت. من فقط به این نکته اشاره میکنم که نمایش در آن نقطه از ایده منحصربهفرد خود منحرف شده بود.
در سال سوم، این جوکهای همجنسباز تاسفآور به نظر میرسند. . از ما انتظار می رود که به این شوخی ها بخندیم. به طور غیرمنتظره چیزها آنقدر صادق نیستند. ما خوشحالیم که در سال سوم یک جوک بر اساس یک مربی زن مرد فوتبال دریافت می کنیم. او تا حدودی اضافه وزن دارد، بنابراین "طبیعی" آنها تصور می کردند که اگر شخصی بگوید "من یک چادر دارم که می توانید در خانه من چرت بزنید." انتظار می رود این شوخی سرگرم کننده باشد. این بی گناه نیست انتظار می رود که در مورد روش منحصر به فرد بودن افراد خاص بدانیم. چرا این جوک برای اسنیکرها پخش می شود؟ به طور غیرمنتظره ای این نمایش در حال حاضر با هر ظاهری از بدیهی ترین کمدی های کمدی قابل تصور قابل مقایسه است.
نمایشی که درباره این کودکان شروع شد که با خود ناخوشایند هستند، در حال حاضر نشان داده می شود که حرکات رقص بسیار منظمی را انجام می دهند و بدون هیچ گونه حرکتی انجام می دهند. دلیل بسیار خوبی با توجه به این واقعیت است که قسمتهای قبلی برای گفتن چیز دیگری کار میکردند.
سال دوم نقطهای است که در آن آهنگسازی بد شد. نه چهارمین زمانی که شخصیت های جدید معرفی شدند. سومین موردی نیست که جوک ها ناآگاه شدند. سال دوم بود که مرکز عوض شد. نمایشی در مورد شخصیت های مختلف در حال حاضر به تمرکز برای حمل و نقل تبدیل می شد. بیایید کاراکترها را از هم جدا کنیم و یکدیگر را تضعیف کنیم تا توضیحی واضح و آشکار نداشته باشیم.
من نمایش را نیم ارزیابی می کنم. یک نیمه کاملاً به همان فصل اول بستگی دارد. به سادگی از هر چیزی پس از آن دوری کنید.
دانلود سریال Glee 2009 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
همانطور که در عنوان نظرسنجی اشاره کردم، فصل چهارم یک کود مطلق است. پس چرا به آن 8 بدهید؟ خب... من برای فصل اصلی ضعف دارم. به من اجازه بده تا معنی کنم
مادرم و پسر عموی من در این نمایش ثابت بودند. آنها طبقه اول را مشاهده می کردند و در هر صحنه ای که ممکن است به نظر می رسید پوزخند می زدند. به خودم گفتم که این یکی را پاک نکنم. به هر حال، یک قسمت دیگر در حال آمدن بود و مامانم باید کار می کرد. بنابراین پسر عمویم به من توصیه کرد که آن را با او تماشا کنم. من موافق بودم من هرگز با انتخاب ها خوب نبودم. اپیزودی که در آن شب پخش شد، قسمت تحسین بریتانی لنس بود. من سیزده ساله بودم. من به هر یک از دلایل غیرقابل قبول از من پاک شدم. من همجنس گرا را ندیدم
که میگویند همجنسگرا، آشنایی نزدیکی با همجنسگرا بودن نداشتم. می توانم بیان کنم که در این صورت شادی برای جوانان واقعاً آموزنده است. کمی درک می کند که چه کسی می تواند همجنس گرا باشد و چه کسی نیست و صرف نظر از اینکه شما همجنس گرا نیستید کمی تواضع نشان دهید. بالا بروید و با همراهان خود آواز بخوانید در حالی که آنها لجن را درست در مقابل شما هل می دهند.
شخص همجنسگرای بنیادی را میتوان بهعنوان همجنسگرای کلیشهای و بدون هیچ چیز دیگری سفارش داد. از جهات خاصی معتبر است. در هر صورت او یک همجنسگرای کلیشه ای معروف است. او هرگز مانند شخصیت های «راست» احساس تقلبی نمی کند. او صحبت های مربوط به رابطه پدر و فرزندش را دارد، از پیش بینی ها مطلع می شود، شکست خود را دارد. این شخصیت از این جهت که هست هیچ شرمساری را تحمل نمی کند و احساس نمی کند که توضیح خوبی برای عدم انتقال افکارش به روش های تخیلی وجود ندارد. دویدن برای پول نقدش در بدخلقی و حماقت ذهنی. راشل کسی است که درون خود و رویاهای بزرگ دارد و به طور استثنایی نامطمئن است. دعوای بین مربی شادی و مربی شادی رانندگی، بحثی است که در آن میتوانید واقعاً غمگین شوید، زیرا آنها چقدر میتوانند شوخیهای مو را جدی بگیرند.
نفر برگزیده بلامنازع من فقط در قسمت های اولیه ظاهر می شود. سندی رایرسون یک پدوفیل مخصوصاً وحشی است اما بسیار آسیب پذیر و خنده دار است. جدی میگم یک پدوفیل همجنس گرا در این نمایش وجود دارد و در کمال تعجب، آنها می دانند که چگونه با این شخص به هم بریزند. طنز در برخی موارد به منطق انیمیشن نزدیک می شود، با توجه به طول های فوق العاده ای که این تعداد زیادی از شخصیت ها طی می کنند. به عنوان مثال، یک قسمت وجود دارد که در آن شخصیت سندی رایرسون و مربی تشویق رانندگی گروهی از تخریب را جمع می کنند. آواز آنقدرها که برخی میگویند شایسته تحلیل نیست.
مطمئناً چیزهای بدبو در آنجا وجود دارد، مخصوصاً در فصل سوم. هر چند که می توانم بگویم، این موضوع اصلی در مورد فصل اول و شاید دوم صدق می کند. سومی برای شخصیتهای وحشتناک و مهمی که در آن وجود دارد، تماماً درون یا بیرون است، اما هیچ چیز در آن نشان نمیدهد که شخصیت چهارم چقدر مزخرف است. شخصیتهای جدید خستهکننده، دشوار و در کل شاید خصمانه هستند. خصمانه با دانش ما چیزی است که باید در مورد این فصول اخیر بگویم. با مجموعهای از خطوط داستانی خستهکننده، نتایج بسیار کم، و تحولات غیرمنتظره ناراحتکننده، کل فصل تمام آنچه در مورد اول بود، خراب میکند.
اما من با توجه به دو و بخشهای اولیه، به آن نمره 8 میدهم. فصل های سوم اگر به کل نمایش فکر کنم، همه ستارهها را از دست میدهد، اما من ظریف هستم و ترجیح میدهم جایی که آنها در ابتدا به آنجا رفته بودند.
دانلود سریال Glee 2009 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در طول تاریخ تلویزیون آمریکا، افراد رنگین پوست توسط افراد سفیدپوست و همچنین افراد رنگین پوست به صورت منفی دیده شده اند. صرفاً تلاش مجدانه و تعهد آنها نسبت به خانوادههایشان در مواردی نادیده گرفته میشود، بلکه به طور مداوم در رسانهها مورد تمسخر و تحقیر قرار میگیرند. در حالی که مواقعی وجود دارد که افراد رنگین پوست را می توان با نوری مثبت در فیلم های سینمایی و برنامه های شبکه به تصویر کشید، در واقع بیشتر اوقات به عنوان شخصیت های نامطلوب به آنها نقش می بندد. به عنوان مثال، در برنامه تلویزیونی شادی، برنامهای که به خاطر به تصویر کشیدن تنوع و جامعیت شهرت دارد، گلدن رایلی نقش مرسدس جونز را بازی میکند که برای مدتی فرد اصلی رنگینپوست نمایش داده شده بود. مرسدس جونز در ابتدا در قسمت آزمایشی شادی ظاهر می شود که در آن بخش بزرگی از شخصیت های اصلی ارائه می شود. در این قسمت، هر زمان که مرسدس برای اولین بار دیده می شود، در مقابل تماشاچیان قرار می گیرد که برای باشگاه تلاش می کند. آهنگی که او می خواند "Respect" اثر آرترا فرانکلین است. از همان ابتدا، این ممکن است به نظر نمی رسد که در یک دیدگاه کلیشه ای در مورد افراد رنگین پوست نقش داشته باشد، اما در حالی که تلاش های او را در تضاد با افراد مختلف قرار می دهد، بدیهی است که نمایشگاه های آنها به نوعی چیزی را در مورد شخصیت های آنها آشکار می کند. برای مثال، ریچل «On My Own» را از آهنگ ملودیک Les Misérables میخواند که با علاقه او به تئاتر ملودیک مرتبط است و تینا «I Kissed a Girl» اثر کیتی پری را میخواند که او را بهعنوان بیقرار به تصویر میکشد. . با این دادهها، میتوانم استنتاج کنم که از طریق ملودیهایی که مرسدس انتخاب میکند، ممکن است او را به شخصی درخواستکننده و گستاخ مرتبط کند. می توان به تصمیم ملودی مرسدس به عنوان آهنگی نگاه کرد که صدای قوی او را نشان می دهد، با این حال می توانید آن را به عنوان مروری بر شخصیت او به طور مشابه ببینید، همانطور که شخصیت های مختلف از طریق آهنگ های آنها دیده می شدند. علاوه بر این، در قسمت آزمایشی در طول صحنه ای که در آن افراد در حال تمرین هستند، ریچل در حال خواندن آهنگ اصلی با فین است در حالی که افراد مختلف دوباره آواز می خوانند. تا حدی از طریق ملودی مرسدس مانع میشود و میگوید: "اوه لعنت به نه. من از این بنیاد که آشغال میخواند ناراحت نیستم. من بیانسه هستم. من کلی رولند نیستم. برای آنها مجبور است که فقط یک آهنگ را برای شخصیت های نمایش تمرین کنند، با این حال به نظر می رسد که این لحن برای تماشاگران نیز گستاخانه و زورآمیز به نظر می رسد، به ویژه برای این که این قسمت اصلی باشد. تصمیم در آزمونها واقعاً دقیق بود. نمایش Merriment به دلیل ظرفیتش برای به تصویر کشیدن چگونگی غلبه بر تضادهای فردی و تبدیل شدن به بهترین خود قابل تصور است. همچنین به دلیل صحبت در مورد موضوعات مشکوک در اجتماعات اقلیت شناخته شده است. این از طریق شخصیتهای همجنسگرای کرت دیده میشود. ، بلین، بریتانی و سانتانا و همچنین شخصیت های ترنس Novel و Mentor Beiste. حتی افراد دارای معلولیت واقعی را مورد خطاب قرار می دهد، به عنوان مثال، Artie که روی ویلچر است. با احترام به مرسدس من احساس میکنم در طول فصلهای آغازین، سازندگان نمایش زمانی که تصمیم گرفتند مرسدس را بهعنوان خودخواه، گستاخ و درخواستکننده معرفی کنند، افراد رنگین پوست و خانمها را بمباران کردند. واقعاً نمی توان چیز بدی در مورد یک فرد گستاخ گفت، با این حال وقتی به نظر می رسد که این همه چیزی است که آنها به تصویر کشیده می شوند، به یک مسئله تبدیل می شود.
دانلود سریال Glee 2009 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
پیام کانونی Glee درباره این است که چگونه موسیقی میتواند عمیقترین احساسات و دیدگاههای فرد را ارائه دهد، در حالی که کلمات نمیتوانند آن را بیان کنند. علاوه بر این، به نظر میرسد که این دستورالعمل برای ارزش بیان هنری ارائه شود، که با فرض اینکه بچهها و نوجوانان سعی میکنند بیشتر در بیان هنری (موسیقی، فیلم، تئاتر، شعر، نویسندگی، طنز و غیره) استفاده کنند، سپس ظرفیت کلی آنها برای درک هر کس در سطح عمیق تر بیشتر از یادگیری مؤثر علومی که اگرچه مهم هستند، اما برای همه مناسب نیستند، پیشرفت می کند. هر چند که ممکن است، واقعا افتضاح، جوی آن را به یک فیلم نمایشی جوان تبدیل کرد، با این حال برخی از منحنی های داستان فوق العاده قدرتمند و کم عمق هستند، به عنوان مثال، ماموریت ریچل به سمت برادوی، که نمایش به احترام بانوی جوان سرگرم کننده باربارا استرایسند (که تجربه من از بزرگ شدن موزیکال).
اما نکته اصلی من در نمایش، ترکیب گفتمان است، شاید هر فردی رویکرد یکسانی به صحبت کردن داشته باشد، من از دست دادم شامل زمانی که یکی در نمایش می گوید "این فرد به من نشان داد که چگونه بهتر از هر کسی که می شناسم از تجارت مراقبت کنم." فوراً خنک بود، با این حال شروع به ترسناک شدن کرد. وقتی در مورد فلینچ صحبت می کنیم، وحشتناک ترین فرد نمایش آقای شو است - یک مرد جوان صمیمانه، که به قول سو سیلوستر، مردی بالغ است که حلقه های همراهش جوانان زیر سن قانونی هستند. به راستی، من می توانم تمام روز در مورد این گونی گوشت فریاد بزنم. من نمیتوانم بفهمم که چگونه و چرا او برای دانشآموزان انگیزهبخش است، اما در هر صورت هیچ چیز مهمی نیست. او بسیار ناخوشایند است که وقتی دانشآموزانش جلوی او میخندند، میخندد، و برای رفتن به دستشویی بیشتر از حق دانشآموزش برای رفتن به دستشویی ارزش میدهد. این مرد بسیار جوان است، او کت فین را گرفت و در حالی که دانشآموزانش دعوا میکردند و بر سر اینکه چه کسی آن را گرفته بود، درگیر شد. در بحث در مورد رابطه خود با فین، منظورم این است که سو خیلی درست می گفت که او هیچ همراه بزرگی ندارد، با توجه به این واقعیت که او از فین درخواست کرد که بهترین مرد او باشد و گفت: "تو به من نشان دادی که چگونه از او مراقبت کنم. کسب و کار بیشتر از هر کسی که تا به حال می شناسم» (درست است، یک بار دیگر این خط وجود دارد)، و وای... تصور کنید که این را به یک جوان بیان کنید. خداروشکر همچنین، در مورد فین زیر دوش تعجب میکردم و نمیتوانستم هیچ راه مطلوبی را برای اخاذی از او با ترسیم علف هرز در نظر بگیرم.
نمایش و شخصیتهایش این تمایل بسیار نامطلوب به ارتباط عمیق را دارند. در زمانی که بخشی از سالمندان در فصل 3 فارغ التحصیل شده اند، چند شخصیت در واقع به مدرسه متوسطه خود باز می گردند و در آنجا می گذرند که انگار به هیچ کس ربطی ندارد به جای رفتن به مدرسه و ادامه دادن. به همین ترتیب، پس از فصل 3، این فارغ التحصیلان همچنان به باشگاه ارزشمند شادی خود بازمی گردند، احتمالاً معمولاً به گونه ای که گویی هرگز آن را ترک نکرده اند. هر چند که ممکن است، من به احتمال زیاد می توانم با دانشمندان سریال ارتباط برقرار کنم زیرا آنها نیاز به ساختن مطالبی برای فصل 4 داشتند، اما انجام دادن آن بدون به خاطر سپردن شخصیت های قبلی برای کلوپ مریمن سخت است، نگه داشتن این موضوع فوق العاده سخت است و من می تواند تلاش های آنها را برای انجام چنین کاری درک کند. به هر حال، از نظر فردی، پس از فصل 3، من نمی توانم اراده کافی برای مراقبت از شخصیت های جدید جمع کنم، حدس می زنم که ما به شدت به شخصیت های قبلی متصل هستیم. در هر صورت، منظورم این است که هیچ چیز مهمی نیست. خط داستانی اصلی که من بعد از فصل 3 به آن علاقه داشتم، زندگی ریچل و کرت در نیویورک و تعقیب رویاهایشان بود.
این انگیزه در پشت این بود که چرا به این به جای 6، 7/10 می دهم. /10 نتیجه مستقیم کورت است.
دانلود سریال Glee 2009 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بدیهی است که من به عنوان یک مرد 30 در زمینه اقتصادی-اجتماعی که سازندگان و مجریان برنامه به آن اشاره کرده اند نیستم.
اجازه دهید ابتدا این را بگویم که من به این نمایش 8 ستاره دادم، در حالی که آهنگسازی زیبایی داشت و بسیار عمل کرد آن را در یک تن به دنبال. در وهله اول تعصب. در واقع، من این را گفتم، تعصب. شادی با چیزی شروع می شود که می توانست برای طرفداران نامحسوس باشد، اما مملو از پیشنهادات متعصبانه است. در فصل اول، باشگاه شادی در مورد ریچل بری (با بازی لی میشله) که یهودی است فرسوده می شود و آنها از او می خواهند که "به اسرائیل برگرد". موقعیتهای مختلف تعصب یکی از نادیدهگرفتهترین انواع تعصب را در ایالات متحده، یعنی آسیاییها، در خود جای میدهد. در سرتاسر نمایش سخنان درباره دو شخصیت آسیایی نمایش (تینا و مایک) گفته می شود و به نظر می رسد که همه آنها در عین حال از نظر روحی سرگرم کننده هستند، همچنین با تمام شوخی های متعصبانه آسیایی در این کشور، آنها به شدت نژادپرست هستند. br/>
دومین توجیه برای اینکه چرا به این نمایش امتیاز 8 ستاره دادم، به سختی میتواند نقص تصمیمهای پیشفرض در ابتدا باشد، اما مطمئناً بر نمایش عمومی تأثیر میگذارد. مارک سالینگ، بازیگر نقش نوح پوکرمن، بلافاصله پس از نمایش پشت درهای بسته دستگیر، متهم و به دلیل مالکیت سرگرمی های وابسته به عشق شهوانی کودکان متهم شد. علاوه بر این، بدیهی است که کوری مونتیث در سال 2013 از هروئین زیاد گذشت.
پس بیایید به نمایش واقعی برسیم. به همین ترتیب، با اکثریت قریب به اتفاق، من موافقم که دو یا سه فصل ابتدایی نسبت به فصل های اخیر برتری دارند. جوک ها جدید، ملودی ها متنوع و بازیگری عالی است. با این حال، پس از اینکه اولین بازیگران سریال Merriment به مدرسه می روند، نمایش مانند برخی تظاهرات دیگر دانش آموزان دبیرستانی را تجربه می کند. به طور کلی، نمایش هایی مانند این به طرز غم انگیزی با گردهمایی مشابهی از هنرمندان تا سال های "دانشگاه" خود ادامه می دهند. برخی دیگر اساساً جایگزین سرگرمیکنندگان «فارغ التحصیل» میشوند تا تواناییهای جدیدی به دست آورند. شادی هر دو را انجام می دهد. نمایش های دبیرستانی جایگاهی در دبیرستان دارد. پس از فارغ التحصیلی و ادامه تحصیل، به ندرت کار می کنند. طرز فکر نوجوانان، مدرسه متوسطه در مدرسه زیاد نمی ماند و تلاش برای ایجاد تبادل و طرح فاصله های پیچیده تر طرفدارانی که برای آنچه که بود به نمایش آمده بودند. به دست آوردن یک برداشت دیگر از توانایی تله های خود را دارد، شخصیت های مورد تحسین تخفیف داده می شوند و طرفداران مجبور هستند به چهره ها و هدایای جدید عادت کنند. جوی احتمالاً پس از اتمام فصل 3 استثنایی بود.
آهنگسازی در این برنامه پس از فصل 3 بی تفاوت شد. شخصیت تینا که در ابتدا سرگرم کننده و جذاب بود به یک اغراق از خود تبدیل شد. پروژه های مختلف، یکی در نیویورک و دیگری در لیما احساس قطع ارتباط می کردند. بازیگران جدید از جمله ملیسا بنویست، بلیک جنر، ونسا لنجیز، الکس نیول و دیگران. از آنجایی که شخصیتهای اصلی بلین، تینا، بریتانی اس. پانکچر و آرتی در برنامه ماندند، بهطور بیاثر ساخته شدند و فضای خود را برای خلق کردن در اختیار نداشتند. هروئین به شدت به بخش کوچکی از خودش تبدیل شد.
در نهایت، در فصل 4 و 5 Glee از آثار هنری و استاندارد پاپ ناپدید شد که تماشای فصل های ملودیک را سخت می کرد.
br/>اگر Glee فقط 3 فصل میرفت، یک 10 فصل ایدهآل میشد، با این حال نمیتوان از میزان شلختگی فصلهای 4-6 غافل شد.
دانلود سریال Glee 2009 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
میدانم که روی کاغذ نمایشی درهم و برهم به نظر میرسد، اما فکر میکنم آنها در مورد چگونگی نزدیکتر شدن به این موضوع ماهر و ثابت بودند.
بله، 90 درصد آهنگها را به سرعت جلو میبرم، زیرا آنها این کار را نمیکنند. طرح را پیش می برد، اما همانطور که در حال حاضر به پایان اولین تماشای مجددم نزدیک می شوم، این یک سواری وحشیانه است.
آنها بی معنی هستند، آنها می دانند که بی معنی هستند، اما شوخ طبعی، احساس و علاقه باعث شد که من تماشا کنم. حتی پس از گذشت فصل سوم، جایی که نوسانات بین مدرسه و آنچه که کلاس فارغالتحصیل شد واقعاً کار میکند.
من نیازی به خراب کردن آن ندارم در فصل ششم و آخرین فصل همه چیزهایی که این چرخه را کامل میکند و در این مرحله نمایش به سادگی از مسخره کردن خود با چیزهای دیوانه کننده لذت می برد. آواز خواندن بلین با تعداد زیادی از بازیگران آدمک غیرعادی ترین چیزی نیست که می بینید (هر چند هنوز فصل 5 بود).
ریچل بری فردی است که در یک سفر نزدیک به خانه است. برای غلبه بر جهان و به علاوه تصویری از خود که از بینی او بزرگتر است. بینی سامی شیرین، برازنده و لذت بخش او که به نظر می رسد بوسیدن آن بسیار سرگرم کننده است... من چه می گویم؟ خوب، درست است: شما فراز و فرودهای عظیم می بینید و او اغلب مستقیماً وحشتناک بالا می رود، اما در پایان من خودم را به سمت خود می کشم و کمی احساس محافظت می کنم.
شخصیت های مختلف آنقدر متنوع هستند که حتی نمی توان آنها را در نظر گرفت. ارجاع دادن با این حال آنها فروشگاه tomfoolery هستند. من دوست دارم که آنها در نهایت مایک چانگ را از یک قسمت پرکننده شادی تا داشتن یک خط داستانی واقعی فهمیدند.
تینا خیلی بد است و چه کسی نمی تواند آرتی را دوست داشته باشد؟ دیدن پوک و کیتی که از رئیس به شورشی با طبیعت مهربان تبدیل میشوند، واقعاً باعث میشود در درونم احساس کرکی داشته باشم.
در طول فصل 4 و 5، هجوم دیگری از شخصیتها داشتیم و اجازه دهید با آن روبرو شویم. آنها زیرمجموعهای بودند و رباتهایی با عجله ساختند تا سعی کنند نمایش را پیش ببرند، هر چند که واقعاً دقایق خود را داشتند. رمان و کیتی که قبلاً ذکر شد از هم جدا هستند، اما خوشبختانه بقیه زمان بسیار کمی روی آنها هدر داده بودند. او فیبی بوفی نمایش است. همچنین، بسیار شبیه فیبی، در ابتدا به خاطر خطوط مثال زدنی اش از او لذت بردم ("هر کس با این حال به کشور دیگری سفر کردم، اما واقعاً در فاضلاب گرفتار شدم") اما به مرور زمان فهمیدم که او چه یک دخترک ریاکار است. نمی توانست به یاد ماندنی ترین نام خود را بیان کند. مدتها بود که از مزخرفات او خسته شده بودم.
او و سانتانا برای یکدیگر ایده آل هستند: مگاب **** دستکاری شده با مهره های بی حس. سانتانا تصورات زیادی را نشان می دهد که او در حال بهبود است، هر چند که هرگز تحمل نخواهد کرد. در صورتی که BSP فقط بفهمد که چگونه دوباره فکر کند، من از نقص ذهنی آشکار خود عقب نشینی می کنم، اما او این کار را نمی کند. او فکر می کند هر کسی او را آزمایش کند یا با او در مورد ناتوانی اش پاک شود، "قلدری" است و من از او حمایت نمی کنم. آنها در همه جا برای افراد عجیب و غریب مورد آزار قرار می گیرند.
اما به طور کلی، من از پوچی این امر که در من ظاهر می شود می پرستم و صرف نظر از این که آیا اغلب نه قافیه دارد و نه دلیل، آنها خود را به آن می خوانند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.