سال 1573. در جنگ بر سر کیوتو، «شینگن تاکه دا» (ناکادایی)، رهبر خاندان «تاکه دا» به دست یک تیرانداز کمین کرده، زخم مهلکی برمی دارد و به برادرش «نابوکادو» (یامازاکی) دستور می دهد تا سه سال مرگ او را مخفی نگاه دارد. «نابوکادو» یک دزد عفوخورده (ناکادایی) را مجبور به ایفای نقش بدل تمام وقت «تاکه دا» «کاگه موشا» می کند.
سال 1573. در جنگ بر سر کیوتو، "شینگن تاکه دا"، رهبر خاندان «تاکه دا» به دست یک تیرانداز کمین کرده، زخم مهلکی برمی دارد و به برادرش "نابوکادو" دستور می دهد تا سه سال مرگ او را مخفی نگاه دارد. "نابوکادو" یک دزد عفوخورده را مجبور به ایفای نقش بدل تمام وقت "تاکه دا" "کاگه موشا" می کند. * نسخه دوبله پارسی "شبح جنگجو" (حسین عرفانی، ناصر نظامی، محمود قنبری، منوچهر زنده دل، نصرالله مدقالچی و...) | سینک اختصاصی
هنگامی که یک جنگ سالار قدرتمند در ژاپن قرون وسطایی درگذشت ، یک دزد فقیر که برای جعل هویت وی استخدام شده است ، زندگی در نقش خود را درگیر می کند و با روح مبارز در دوران آشفتگی در پادشاهی درگیری می کند
یک دزد خرده پا که شباهت کاملی به جنگ سالار سامورایی دارد به عنوان دوبلور لرد استخدام می شود. وقتی جنگ سالار بعداً می میرد، دزد مجبور می شود به جای او اسلحه به دست بگیرد.
دانلود فیلم Kagemusha 1980 (کاگهموشا) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
به عنوان یک نماد، مردم حاضرند جان خود را برای او فدا کنند، او پروردگار، کوه، ولی فقیه است، اما به عنوان خودش، چیزی نیست جز یک عامی، یک پیاده، و دارایی که مشاوران خداوند می توانند در هر زمان از آن استفاده کنند. او کاگموشا، جنگجوی سایه است، پیادهای که خود را در کوه جعل کرد.
و فقط آکیرا کوروساوا، کارگردانی که به معنای واقعی کلمه میتواند کوهها را جابهجا کند، میتواند چنین فیلمی با ظاهر باشکوه و بار دیگر تأمل برانگیز بسازد. تنها برنده نخل طلایی او. داستان دزدی که خود را به عنوان یک ارباب معرفی می کند، اربابی که آنقدر محتاطانه در مورد مرگ نهایی قبیله تاکدا محتاط است که می خواهد مرگ خود را به مدت سه سال پنهان کند، هدر دادن یک مرگ از زندگی خطرناک تر است، دقیقاً به این دلیل که زندگی ارزشمند است. او آنقدر با ارزش است که نمیتوان آن را افشا کرد.
"Kagemusha" کوروساوا است که به ریشههای ساموراییاش بازگشته است، که میراث بینالمللی او را ساخته است. فقط این بار، استفاده از رنگها و تجربهای چهار دهه، تجربهای کاملاً جدید را ارائه میکند، که «ران» را پیشبینی میکند، شاهکاری دیگر با پالتهای نه چندان روشن از رنگها و سایههای قرمز. کوروساوا چنان نماهای زیبایی از جنگ در ژاپن قرن شانزدهم ارائه می کند که ممکن است حواسش را از داستان اصلی منحرف کند. زیرا یک جنگ هرگز با اسلحه آغاز نمی شود، بلکه با یک ذهنیت تنظیم شده است.
مرگ لرد شینگن ممکن است دشمن را تشویق کند تا به وارث بی تجربه او حمله کند. کاگموشا چقدر حیاتی است، آنقدر حیاتی که به دلیل شباهت عجیبش به خداوند از مصلوب شدن فرار کرد. اما در حالی که یک کارگردان کوچکتر این را به یک حقه تبدیل می کرد، کوروساوا آن را به منبع سؤال برای دشمن و باری بر دوش هر قهرمان داستان تبدیل می کند، از جمله خود کاگموشا که توسط تاتسویا ناکادای، صاحب تفنگ خوش تیپ «یوجیمبو» بازی می شود. «.
بازیگر هم دوتایی و هم اصلی را بازی میکند و در هر دو مورد، نت کامل را پیدا میکند. به عنوان شینگن تاکدا، او یک اجرای استثنایی ارائه نمی دهد، اما دیدگاهی را ارائه می دهد که ما را قادر می سازد تا در صحنه های بعدی قضاوت کنیم که دوبل چقدر معتبر است، نکته قضاوت در مورد بازی بازیگر نیست، بلکه بازی او به عنوان یک بازیگر و در هیجان انگیزترین است. لحظاتی مثل خودش، و گاهی خودش بودن او را واقعیتر از مدل خودش میکند.
این صحنهها به این دلیل کار میکنند که فیلم از همان ابتدا جعل هویت او را مشکلساز میکند، آیا او مردانش را متقاعد میکند؟ خدمه اش؟ نوه اش؟ صیغه هایش؟ ژنرال هایش؟ ارتشش؟ اسبش؟ و با صبر دقیق، کوروساوا هر تعامل را به لحظهای تپندهای تبدیل میکند که در آن میتوانیم عصبی بودن دو نفر را در نظر بگیریم و نشانهای از عصبیت را که در نمای سخت او میلغزد، ببینیم. مثل تماشای فیلم کاساوتیس است، از بداهه می ترسی، اما می دانی که اجتناب ناپذیر است.
همه چیز در چشم هاست، یک نگاه اجمالی به چهره کاگموشا است و ما می توانیم تک تک افکار خود را بخوانیم: «حالا چه کار کنم؟ " "آیا من خوب بودم؟"، هر بار که او به دنبال تشویق، تعریف و تمجید است، تلاش می کند، گاهی اوقات بیش از حد تلاش می کند، گاهی اوقات شانس خود را فشار می دهد، و ما متعجبیم که او تا کجا می رود؟ آنچه ما داریم یک حماسه جنگی است که در آن هیجانات عمدتاً در این صحنه های آرام وجود دارد. هرگز چیزها به اندازه برخوردها و گفتگوها به این شدت پیش پا افتاده نبوده اند.
این به این معنی نیست که از ارزش حماسی سکانس های مبارزه بکاهد، که به زیبایی کارگردانی، طراحی و طراحی شده اند که از کوروساوا انتظار می رود. اما آنها تقریباً مثل میانآهنگهای زیباییشناختی بازی میکنند یا حداقل من از آنها قدردانی میکردم، زیرا شاید نمیتوانستم تشخیص دهم که کدام طرف میجنگد. اما میتوانستم در لحظات صمیمیشان از موقعیت بیننده قدردانی کنم. کاگموشا نمیجنگد، اما سربازانی را میبیند که برای او یا دستکم مردی که او خود را نشان میدهد میمیرند. او به انبوه جسدهایی که از او دفاع میکردند فکر میکند و چیزی در ذهنش کج میشود.
از زمان «راشومون» و سپس «یوجیمبو»، موقعیت بیننده برای یک داستان بسیار مهم بود. آدم همیشه قبل از بازی کردن یا فهمیدن تماشا میکند، چیزی به نام انفعال در شخصیتهای کوروساوا وجود ندارد و شاید جوهره سینمای آسیا در آنجا نهفته است که حتی در سکوت گمراهکننده، بذر کنش کاشته میشود. کاگموشا فقط یک مطالعه شخصیت نیست، بلکه مطالعه شخصیتی است که شخص دیگری را در یک "mise en abyme" طلسمکننده مطالعه میکند، هرچه کاگموشا بیشتر شینگن را درک کند، مسئولیت خود را به عنوان یک کاگموشا بهتر ارزیابی میکند، این یک تجلی وجودی است.
چه طعنه آمیزی که در واقعیت به او بی احترامی می شود و بلافاصله پس از تحقق هدفش مورد بی اعتنایی قرار می گیرد. او پیادهای است که میتوان آن را جابهجا کرد، حتی آنها را نابود کرد، بدون هیچ توجهی به دستاوردش. شینگن کوه نامیده می شود و شعار او وضع موجود بود، کوه حرکت نمی کند. چه طعنه آمیزی است که یک پیاده در حال جعل کوه است، و پایان نشان می دهد که هیچ چیز غیرقابل حرکت نیست، هیچ کس نمی تواند برای همیشه ساکن بماند، اما دقیقاً به خاطر میل او به پایین آمدن از سایه پدرش و حرکت است که وارث تاکدا سقوط را تسریع می کند.
برای اینکه پایان را خراب نکنم، میتوانم بگویم که قوس کاگموشا را به قویترین شکل میبندد، چیزی که باعث میشود جنگ و مطالعه شخصیت به نقطهای از معنادار بودن وجودی نزدیک شوند. با حرکت تاریخ و اینکه حتی کوه ها هم می توانند حرکت کنند، آهسته حرکت می کنند و در عین حال حرکت می کنند. هر کاری که کاگموشا انجام داد تا آخرین شات غم انگیز را ارائه کند، معنایی به زندگی خود و مرگ خود می دهد، کاری که استادش انجام داد. یک Kagemuha تا پایان. و بزرگترین درس این است که می توانید معنای زندگی خود را در سایه دیگری بیابید. و میراث کوروساوا نیز این را ثابت می کند.
در واقع، اگر هیچ کارگردانی وجود نداشته باشد که از نظر استعداد یا اهمیت تاریخی با کوروساوا برابری کند، به قولی یک کارگردان کاگموشا، حدس می زنم زندگی در سایه او کافی باشد. یک افتخار به «جنگ ستارگان»، «داستان پالپ»، «هفت باشکوه» یا وسترن های لئون فکر کنید، همه آنها کلاسیک هستند... که در سایه «قلعه پنهان»، «راشومون»، «هفت سامورایی» یا "یوجینبو".
دانلود فیلم Kagemusha 1980 (کاگهموشا) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«هرگاه زلزله بیاید و کوه به دریا بیفتد نترسید». - مزمور 46:2
در 22 دسامبر 1971، آکیرا کوروساوا بدن خود را داخل وان حمام کرد و مچ دستش را با تیغه شکافت. او در بیمارستان بستری شد و چند هفته بعد بهبود یافت.
زندگینامهها در مورد اینکه کوروساوا چند بار خود را کتک زد، متفاوت است، اما اکثر آنها موافقند که حادثه 1971 آخرین مورد از حداقل 12 تلاش دیگر برای خودآزاری یا خودکشی بود. چرا کوروساوا می خواست خود را بکشد؟ بیوگرافی ها معمولا مجموعه ای از توضیحات را ارائه می دهند: افسردگی، بحران های وجودی، سابقه خانوادگی خودکشی (برادرش در سال 1933 خودکشی کرد)، شکست های انتقادی و مالی فیلم های اخیرش و غیره. دلیلش هرچه که باشد، یک چیز روشن است: کارگردانی که زمانی توانا بود، از سلطنت خلع شد، فروتن شد و مجبور شد قدرت، موقعیت و زندگی خود را دوباره ارزیابی کند. در کاگهموشا که در سال 1980 منتشر شد، تاتسویا ناکادای در نقش تاکدا شینگن، یک جنگ سالار ژاپنی که در دوره سنگوکو (دهه 1460 - 1600) حکومت می کند، بازی می کند. شینگن به ژنرال های خود می گوید که "کوه" ("کوه حرکت نمی کند")، همه جنگ سالاران رقیب از شینگن می ترسند. آنها او را قادر مطلق، دانای کل و همه جا حاضر می دانند. حضور او به شکلی تهدیدآمیز در سراسر مرکز ژاپن دیده می شود.
اما شینگن شروع به مقابله با مرگ و میر خود کرد. در حال آماده سازی برای مرگش، او ترتیبی داده است که اگر در جنگ بمیرد، بادی دوبل ها جای او را بگیرند. این دوتاییها برای جلوگیری از مرگ، حفظ شینگن طراحی شدهاند تا جلوهای از جاودانگی را در مواجهه با یک متخصص طبیعت در برانداختن انسانهای متکبر به او ارائه دهند. اما آیا آنها کار خواهند کرد؟
میدوی در "Shadow Warrior"، شینگن توسط گلوله یک تک تیرانداز کشته می شود. کوروساوا این سکانس را مانند یک رویه پلیسی فیلمبرداری میکند، رقبای شینگن تلاش میکنند بفهمند که چگونه یکی از تک تیراندازان خود - فردی پست اخلاقی - قادر به سرنگونی خدایی مانند شینگن است. خنده دار است، حتی زمانی که همه نشانه ها حاکی از کشته شدن شینگن است، این جنگ سالاران رقیب از باور شواهد خودداری می کنند. از این گذشته، کوه ها سقوط نمی کنند!
برای حماسه ای درباره جنگ سالاران عجیب است، «جنگجوی سایه» بنابراین نه به جنگ، بلکه به جاسوسی. همه جنگ سالاران در ژاپن مشغول فرستادن جاسوسان هستند، هر یک از آنها ناامید برای شواهد غیرقابل انکار دال بر سقوط شینگن هستند. این جنگ سالاران زمانی که دوتایی ها و ژنرال های شینگن شروع به حمله به پادشاهی های رقیب می کنند نامطمئن تر می شوند. آیا این حملات ثابت می کند که شینگن هنوز زنده است؟ چرا ژنرال های شینگن بدون کوه بر روی شانه های خود به دیگران حمله می کنند؟
قبل از مرگ، شینگن دستورات روشنی به ژنرال های خود ارائه کرد: اگر او کشته شود، آنها باید حمله به پادشاهی های رقیب را متوقف کنند و به جای آن روی قلمرو تمرکز کنند. دفاع در حالی که محافظهکاری تاکتیکی شینگن ژنرالهایش را گیج میکند، اما برای مخاطبان کوروساوا حس فزایندهای ایجاد میکند. از این گذشته، اگر ثابت شده است که کوه خطاپذیر است، چرا با حمله به رقبا خطر ضررهای بیشتر را تهدید می کنیم؟ مهمتر از آن، اگر تمام یقینات قبلی نشان داده باشند که بر اعتقاد محض، بر توهم مشترک محض استوار بوده اند، آنگاه چه فرضیات دیگری را می توان سرنگون کرد؟
این مسائل «باور» به موضوع اصلی کوروساوا تبدیل می شود. عمل نهایی در اینجا مردان شینگن به اعتقادات جنون آمیز خود پایبند هستند. آنها شکست ناپذیر هستند، آنها کوه هستند، آنها شینگن تجسم یافته اند، آنها به خودشان می گویند. اما مسلماً نیستند. و به این ترتیب کلاهبرداران، شیادان، دوتایی ها و سربازان در میدان جنگ می میرند، صدها نفر سلاخی می شوند، استکبار جای خود را به شکست می دهد، نفس ها جای خود را به مرگ می دهند. شخصیتی به ما می گوید: «پنجاه سال زندگی یک مرد در مقایسه با زندگی این دنیا کوتاه است». سپس فیلم با شناور شدن جسد دو نفره شینگن در رودخانه به پایان می رسد. با او پرچم پادشاهی شینگن - پرچم تاکدا - شناور است که از رودخانههای قدرتمند، بادها، آتشها، کوهها و خاک صحبت میکند. این یقینات آنتروپیک به شکل طعنه آمیزی با اجساد ضعیف فیلم مقابله می کنند. در "جنگجوی سایه"، سقوط به همه پادشاهان، قبیله ها، کارگردانان، بازیگران و مردان سلام می کند. غیر از این فکر کردن احمقانه است. و اگر رفتار متفاوت کلاهبردار باشد، همه انسانها شیاد هستند.
«جنگجوی سایه» اولین فیلم کوروساوا است که میتوان آن را «برشتی» نامید. احساساتی بودن و جنبه های پوپولیستی تر آثار قبلی کوروساوا با لحنی دور و بی عاطفه جایگزین می شود و بیشتر سکانس ها با مدیوم و لانگ شات راکد فیلمبرداری می شوند. در جاهای دیگر، متافیزیک بر حرکت مقدم است، کوروساوا از ما میخواهد تا ظرافتهای هر صحنه را بررسی و تأمل کنیم، و همه شخصیتها در فاصلهای دور نگه داشته میشوند، به طوری که به شدت پوچ میشوند. کوروساوا این سبک را برای شاهکار سال 1985 خود، "ران" احیا کرد، حماسی که "جنگجو سایه" اغلب ناعادلانه با آن مقایسه می شود. «جنگجو سایه» ممکن است ناقص باشد – تکراری میشود، حمامهای خونیاش غالباً به جای عمیق هستند، و فیلمبرداری در ژاپن مدرن کوروساوا را وادار میکند که بر نماهای بیرونی کلاستروفوبیک تکیه کند که دامنه فلسفی تصویر او را مختل میکند – اما با این وجود، کاگهموشا با آن همراه است. بسیاری از لحظات استادانه معروف است، کاگهموشا توسط جورج لوکاس و فرانسیس فورد کاپولا تهیه شده است، که فاکس قرن بیستم را متقاعد کردند که کمبود را جبران کند، زمانی که سازنده اصلی فیلم، استودیو توهو، ثابت کرد که قادر به پرداخت هزینه تکمیل فیلم نیست.
8/10 - ارزش چندین بار مشاهده را دارد. "ران"، "بری لیندون" و "سرخ و سفید" را ببینید.
دانلود فیلم Kagemusha 1980 (کاگهموشا) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من فهمیدم که کوروساوا کارگردان بزرگی است که در طول زندگی خود شاهکارهایی ساخته است. با این حال، من موفق به دیدن شاهکار کاگموشا نمی شوم.
داستان بسیار بی مزه است و بیشتر آن حول محور دزدی می گذرد که به دلیل مرگ پروردگار، موقعیت یک لرد بزرگ را گرفته است. این میتواند سناریوی جالبی باشد، اما به دلایلی در کاگهموشا کار نمیکند: آیا ممکن است به این دلیل باشد که کل فیلم بیش از حد به آن توجه میکند؟ نمیدانم کاگهموشا چه اشتباهی میکند، اما برای اولین بار که میبینم، اولین فیلمی نیست که از آثار کوروساوا انتخاب میشود. شاید کمی خسته کننده به نظر برسد. شاید من چیزی را از دست بدهم، اما کاگهموشا فاقد اصالت، طرح و سکانس های خیره کننده ای است که اکثر طرفداران آکیرا به آن عادت کرده اند. از نظر بصری فیلم به اندازه برخی دیگر از فیلمهای او خیرهکننده نیست و میتوانست نماهای جالبتری داشته باشد. وای بزرگ
دانلود فیلم Kagemusha 1980 (کاگهموشا) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آکیرا کوروساوا، نویسنده و کارگردان سینمای تحسین شده ژاپنی، احتمالاً به واسطه تأثیرش بر بسیاری از فیلمسازان برجسته دوره موج نو، در غرب بیشتر شناخته شده است. در اینجا دو تن از آن شرکای کوروساوا، جورج لوکاس و فرانسیس فورد کاپولا، با کمک به تامین مالی جاهطلبانهترین و شگفتانگیزترین حماسه این کهنهکار ژاپنی، بدهیهای خود را بازپرداخت کردند. علیرغم عظمت آن، کوروساوا بعداً کاگموشا را صرفاً به عنوان یک «تمرین لباس» برای ران، حماسه بزرگتر او در سال 1985، رد کرد. اما هنگام تماشای نمایش حیرتانگیز و بازسازی تاریخی این عکس قبلی، احتمالاً پاسخ فرد این است: «تعداد تمرین! " کاگموشا کوروساوا را به بزرگترین موفقیت های دهه 1950 خود باز می گرداند که در ژاپن فئودالی جنگ زده اتفاق می افتد. با این حال تمرکز بسیار متفاوت است، دور شدن از دهقانان، راهزنان و جنگجویان آبروریز به عنوان قهرمان داستان و روابط انسانی در مقیاس کوچک به عنوان مضامین او، اکنون با نگاهی اغلب سرد و دور به دسیسه های بالاترین طبقه آن جامعه نگاه می کند. از زمانی که کوروساوا در سال 1971 اقدام به خودکشی کرد، به نظر می رسید نه تنها به عنوان یک نویسنده، بلکه در سبک فنی خود به عنوان کارگردان، بدبین تر و از امور انسانی جدا شده است. کاگموشا حاوی کلوزآپهای بسیار کمی است، حتی صحنههای دیالوگ کلیدی که با شکافهای بسیار زیاد بین دوربین و بازیگران فیلمبرداری شدهاند، و عکسهای خدایی عینی برای صحنههای شلوغتر فیلمبرداری شده است. تصاویر، به ویژه در استفاده زیباشناختی کارگردان از حرکت و سکون در کادر. صحنهای را ببینید که در آن سربازان صدای یک دشمن را در حال نواختن فلوت از آن سوی خطوط میشنوند. مردها کاملاً بی حرکت هستند و تنها حرکت، یک آتش سوسوزن در پس زمینه و گهگاه تکان دادن پرچم در نسیم است. این یک لحظه عرفانی قابل توجهی را ایجاد می کند. اما این رویکرد کارکردی فراتر از جنبه زیبایی شناختی دارد. صحنه آغازین، که همه در یک پلان فیلمبرداری شده است، لرد شینگن، تقلید کننده (هر دو با بازی تاتسویا ناکادای) و نوبوکادو (تسوتومو یامازاکی) را نشان می دهد که همگی در اتاق تاج و تخت نشسته اند. شخص تقلید کننده تا نزدیک پایان صحنه صحبت نمی کند، اما چشمان ما به دلیل حرکات او - تغییر گاهگاهی در وضعیت بدن یا برق زدن چشم ها - و سکون مقایسه ای دو نفر دیگر به سمت او کشیده می شود. این برداشت طولانی و ناگسستنی به این معنی است که اتاق، با تاج گلی بزرگش، به ذهن ما تحمیل می شود، و بعداً وقتی ناکادای را در همان اتاق می بینیم، که اکنون به عنوان ارباب جا افتاده است، طنین انداز می شود.
و با وجود این فاصله بین دوربین و بازیگران، لباسهای رنگارنگ در مقابل پسزمینههای ساده، واقعاً بر مردم کاگموشا تأکید میکند و به آنها اجازه میدهد بیشتر از طریق زبان بدن خود را بیان کنند تا بیان صورت. Tatsuya Nakadai، مرد اصلی، واقعاً در این کار ماهر است و احساس زیادی را در بالا انداختن شانه یا چرخاندن سر خود به ارمغان می آورد. هنگامی که در این تصویر، تنظیمات آوازی پیچیده و حرکات تلطیف شده گروه نوه، یا درامرهایی را می بینید که قادر به زدن دو ضربه به فاصله کسری از ضرب هستند، نمونه هایی از هماهنگی دقیق را در بسیاری از آیین های رسمی مشاهده می کنید. فرهنگ ژاپنی. ناکادای همان دقت و کنترل را بر بدن خود دارد و آنها را به سمت ژست نمایشی و واکنش رئالیستی سوق می دهد. و در آن یکی دو موردی که صورت او را از نزدیک ببینیم، استعداد او را نیز در آنجا میبینیم، توانایی نشان دادن ظاهری واقعی از آسیب عاطفی.
تا کنون بسیار کم است. در مورد کاگموشا گفتهام که نمیتوان درباره حماسه بعدی ران نیز گفت، به استثنای ران که یک محصول حتی بزرگتر و کمی شیکتر بود. بنابراین شاید کوروساوا حق داشت که تصویر قبلی را پیشروی کمتری برای تصویر بعدی دانست. و با این حال، Kagemusha از یک جنبه نسبت به ران برتری دارد. در حالی که ران یک امر کاملاً بد و غیرانسانی است، کاگموشا قلب و انسان گرایی تصاویر قدیمیتر کوروساوا را حفظ کرده است. آهنگساز Shinichiro Ikebe یک موسیقی ارکسترال مهیج را ارائه می دهد که با حسی از غم و اندوه به تصویر کشیده شده است، و این به زیبایی با لحن کل قطعه مطابقت دارد. ممکن است پیام امیدبخش هفت سامورایی یا راشومون را نداشته باشد، اما همان نگاه گرمی به شخصیتهایش دارد که، حتی با نگاهی عینیتر، کوروساوا به ما اجازه میدهد در آن سهیم باشیم.
دانلود فیلم Kagemusha 1980 (کاگهموشا) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کاگموشا (1980) مجموعه ای از تجربیات فیلم نمایش جنگی است که تاتسویا ناکادای در نقش کاگموشا و شینگن تاکدا و تسوتومو یامازاکی در نقش نوبوکادو تاکدا حضور دارند. این در مورد یک جنایتکار معمولی است که قرار است به دلیل تخلفات خود اعدام شود. مدت کوتاهی قبل از محکومیت او، او با پوشیدن ردای پادشاه از اتاق اعدام حذف می شود و به دلیل شباهت چشمگیرش به خود خداوند، نزد حاکم آورده می شود. چند مشاور نزدیک و معتبر حاکم در مورد درگذشت کاگموشا و روشی که شینگن از او تقلید می کند، می دانند، از جمله فرزند کاگموشا که با این موضوع مبارزه می کند زیرا او باید خداوند باشد. کاگهموشا دارای طرحی شگفتانگیز و جذاب است، بازیها عالی هستند و صحنهها زیبا هستند.
این طرح با توجه به این واقعیت جذاب است که بازیگر اصلی دو قسمت منحصر به فرد را بازی میکند، بنابراین ما میتوانیم آن را ببینیم. سرگرم کننده ای که دو شخصیت متمایز را بازی می کند. به همین ترتیب، درک اینکه چگونه شخص اساسی با تعهدات تازه کشف شده حاکم مبارزه می کند، جذاب است. در حالی که خداوند آسیب دیده است و در خطر مرگ است، شینگن اعتماد دارد که او زنده میماند، بنابراین نیازی به اعتراف به حاکم بودن در یک موقعیت تمام وقت ندارد. خداوند می خواهد که به دلیل شرایط بحرانی در قلمرو او، هیچ کس نباید متوجه شود که او در حدود سه سال مرده است. او از همان ابتدا به شدت در مورد درگذشت پادشاه بیتفاوت است و هیچ تمایلی به تقلید از او ندارد، اما بدون تصمیم باقی میماند زیرا زندگیاش بر آن تکیه میکند. آیا شینگن می تواند افراد را متقاعد کند که او کاگموشا است و در یک دوره جنگ، قلمرو را حفظ کند؟
بازی فوق العاده است و باعث می شود احساسات پرشوری را نسبت به بازیگر اصلی تجربه کنید و نیاز به بررسی بقیه بازی ها داشته باشید. کارش. خوشحال خواهید شد که متوجه شوید تاتسویا ناکادای هنوز به جلو و ساخت فیلم های جدید ادامه می دهد. تصویر او از این دو شخصیت - 2 مرد متمایز با نیازها، الزامات، اهداف و مبانی مختلف به طرز شگفت انگیزی. شخصیتهای فرعی فیلم همگی بهطور مؤثری کار میکنند. بازیهای خارقالعاده باعث میشود فیلم را ساده دنبال کنید و ببینید که آیا ژاپنی میدانید یا نه یا در هر مقطعی به ژاپن رفتهاید.
من خودم هرگز ژاپن نرفته ام و نمی توانم بگویم که هر یک از ست ها چقدر درست بودند، با این حال فکر می کردم که آنها بسیار زیبا هستند و آنها را وادار کردند که آرزو کنند می توانم به ژاپن سفر کنم. در نقطه ای که شینگن با 2 خانمی که کنارش نشسته اند و نوبوکودو سعی می کند او را متقاعد کند که او واقعا شینگن است نه نوبوکو، آنها در یک اتاق کم نور با تورفتگی های مختلف و خطوط چوبی قهوه ای روی دیوار با رنگ سفید هستند. همه جا شکوفا می شود در طرف مقابل، نور و پنجره و طرحی از شکوفه های دوست داشتنی وجود دارد. آنها بدون صندلی روی زمین نشستهاند و ظروف نارنجیشان روی میزهای کوچک خاکی روشن با پایهای تیره کوچک روی یک تشک بژ است. این یک صحنه بسیار دوست داشتنی است و شما را وادار می کند که در آنجا با آنها بخندید.
من کاگهموشا را برای افرادی تجویز می کنم که هم از نمایش های درگیری و هم نمایش های قابل تأیید قدردانی می کنند. با فرض اینکه شما فقط به زبان انگلیسی ارتباط برقرار می کنید، باید کاگهموشا را با شرح واضح تماشا کنید، و بر این اساس برای درک آن به تمرکز بیشتر شما نیاز دارد. با فرض اینکه انرژی (شمال 2 ساعت) را که برای تماشای این کامپوننت نیاز است صرف می کنید، احتمالاً در کاگهموشا شرکت خواهید کرد. مبادلات زیادی وجود دارد که نقاط را به خود اختصاص می دهد و حجم بیشتری از موسیقی را نسبت به فعالیت پر می کند، با این حال صحنه های فعالیت فوق العاده ای در فیلم Kagemusha وجود دارد.
شینگن باید بستگان کاگموشا را متقاعد کند که او او و این مشکل را نشان می دهد زیرا شینگن اطلاعات محدودی در مورد زندگی و اصل و نسب خانواده کاگموشا دارد. او فقط می داند که یک فرد معمولی مانند او چقدر می داند و هر چیز دیگری را که هنگام تقلید از کاگموشا یاد می گیرد، می داند. در حالی که شینگن با نوه کاگموشا صحبت می کند، نوه اش از او می پرسد: "چرا به تو کوه می گویند؟" و شینگن مه آلودترین تصور را در مورد پاسخ به این موضوع ندارند، بنابراین بستگان دیگری که با آنها بود باید به سرعت به این سؤال پاسخ می داد. به طور کلی، من واقعاً در کاگهموشا شرکت کردم زیرا صحنه ها فوق العاده بودند و طرح درگیرکننده بود و توسط هنرمندان به خوبی اجرا شد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.